بسم الله الرحمن الرحیم

امید شریفی دانا که معمولا وی را با نام امید دانا می شناسیم و از زمانی کمتر از یک سال پیش به این درجه از شهرت رسید در واقع نه یک مدافع نظام که خود برانداز است. پیشتر درباره علی علیزاده پستی منتشر کرده بودیم و در آن پست نشان دادیم که علی علیزاده در واقع نه یک مدافع ولو بخش یا کلیت نظام ایران بلکه حاوی طرز تفکر مسمومی است که در خلال سخنانش آن را به خورد خواننده می‌دهد که در نهایت به براندازی نظام می‌رسد، امید دانا نیز سرنوشتی بسیار شبیه به علیزاده دارد، فردی که فتنه گر 88 بود و مخالف اصل ولایت فقیه ولی حالا شده است مخالف فتنه و مدافع رهبر و سپاه!، توجه کنید، هیچ یک از کسانی که در ماجرای ابوموسی اشعری نه اینکه به حق پشت بکنند بلکه به مخالفت با آن پرداختند تا آخر عمر ما اثری از سربراه شدنشان نمی بینیم. بدترین ویروسی که تابحال هیچ درمان قطعی و کاملی برای آن پیدا نشده است ویروس ایدز است و دلیلش هم این است که این ویروس ریز و ناچیز خود را به گلبول سفید می چسباند و آنرا از کار می اندازد آنهم از جایی که کمتر کسی به فکرش میرسد (بعنوان مثال اولین بیعت کننده قاتل از آب درآمد) اما این ویروس خود ضربه نهایی را نمی‌زند بلکه راه را طوری هموار می‌کند که یک زن ناچیز بتواند براحتی برترین مخلوق خداوند را مسموم کند و بعبارتی این ویروس با یک نقض عهد و قتل عمد راه را برای بسیاری از کشتارهای دیگر که نمونه جدیدش داعش بود هموار کرد، این ویروس را در بدن با نام ایدز می شناسند و در دین با نام منافق. منافقین دارای سه درجه اند که بر اساس میزان نفوذ و نوع نفاقشان و البته درصد قابل تشخیص بودنشان تقسیم بندی میشوند (قابل شناسایی برای عوام، قابل دیدن برای خواص، قابل درک کردن برای عده ی قلیلیست. همانند آنهایی که سرشان را تراشیدند تا از منافقین متمایز باشند )، برای شناسایی امثال امید دانا ابتدا باید این درجه بندی را بیشتر شرح دهیم:

منافقین درجه سوم را باید مریم رجوی و مجاهدین اخراجی (ایشان از نظام و جامعه ایران همانند خلطی که توسط بدن شناسایی شده بوسیله ریه که عامل رسانیدن هوا به بدن است عین مردمی که در انتخابات نفس تازه به نظام می‌دهند این مجاهدین به بیرون پرت شدند) بدانیم، چرا که با کمی معاشرت با ایشان در قبل از انقلاب، آنهایی که باید به ماهیتشان پی بردند و عوام هم بعد از انقلاب این افراد را شناخته و به مخالفت با آنها پرداختند.

منافقین درجه دوم را هم می‌توان پیروان اولین پیامبر زن یعنی ملکه الیزابت و کتابش با عنوان تکفیر با طعم شیعه (عوام می‌گویند تشیع انگلیسی، ایشان نماز هم که می‌خوانند برای خدایی می‌گویند الله اکبر که ناقص کردن بدن را جایز دانسته آنهم بخاطر یک مراسم عزاداری! ) و البته افرادی همچون شریعتمداری که اندکی طول کشید اما ماهیتشان پدیدارشد، این افراد به محض وقوع اتفاقی از حالت کفتار ماننده خود (که منتظر لاشه ای از سمت غرب هستند برای حیاتشان) به گرگی تبدیل می‌شوند که می‌خواهد نظام و اسلام را تکه و پاره کند البته خودشان می‌دانند گرگ را چه به شیر اما پشتشان به گرگ های خاکستری غرب گرم است، برای همین است که به محض اتفاقی از بمب گذاری برای امام و نخست وزیر و برکناری دادستان گرفته تا 598 و 78 و 88 و 96 و 98 ما همواره عده ای خاص با یک طرز عقیده نفاق گونه را بوضوح می بینیم. اگرچه برخی از عوام کورند و به ایشان رای می‌دهند اما خواص بخوبی می‌شناسند.

و اما نوبت رسید به منافقین درجه اول، این منافقین آشکار شدن نفاقشان بگونه ای است که طوری ضربه می‌زنند که راه نه فقط برای مشرکین (‌‌هماننده منافقین درجه دو و سه که جاده صاف کن مشرکین اند) بلکه راه برای دیگر منافقین هم هموار شود چنانچه منافقینی که خون عثمان را علم کردند راه را آن بیعت شکن برایشان هموار کرد. ‌‌‌‌‌زمینه ساز 88 خاتمی بود که به ریاست جمهوری نظام هم رسیده بود. این منافقین دارای همراهی با مسلمانان حتی در موقع جنگ تحمیلی اند چرا که تا وقتی مطمئن نباشند دست به کاری نمی زنند. افرادی همچون علیزاده و امید دانا از منافقین درجه دو در سال 88 تا 91_92 به منافقین درجه یک از سال 92 الی 95 ارتقا پیدا کردند یعنی وقتی که فهمیدند انقلاب رنگی جواب نمیدهد روی به استفاده از نفوذ و تاثیر حداکثری بر روی مردم آوردند، دلیلش هم پالسی بود که مردم ایران با انتخاب حسن روحانی (ملقب به گورباچف ایران) برای غرب فرستادند تا غرب به خیال گورباچف روی مردم شوروی حساب باز کند آنچنان که اوباما در دوران ریاست جمهوری اش به این مسئله اشاره کرده و حتی بیان کرده بود که «اگر با ایران هماننده شوروی مذاکره کرد و در این صورت در سراسر دنیا بر آنها پیروز خواهیم شد» . اینجاست که منافقین درجه اول نیاز اساسی مشرکین برای براندازی نرم می‌شوند. و اما چرا امید دانا منافق درجه اول است؟ :

وی و همسرش بقول خودشان مسلمان زاده هایی بودند که زرتشتی میشوند (مرتد نیستند، چون مرتد کسی است که پس از با اختیار مسلمان شدن از این دین خارج شود). امید دانا در سال 88 فتنه گر بوده و توهین های علنی و بعضا رکیکی را نیز نسبت به دین اسلام و همچنین نظام و ولایت فقیه در کارنامه خود دارد، طبق گفته خودش در آن زمان وضع مالی اش خوب بوده و به مسافرت خارج هم همراه زنش می‌رفته است. وی دستگیر شده و به اعدام محکوم میشود و پس از اعتراض شش سال حبس برای وی بریده میشود [ حکمش بنا بر قانون اسلام اعدام بوده ولی بدلیل اختیاراتی که اسلام به حاکم شرع و به طبع آن قاضی داده است حکم را کاهش داده اند ] و بخاطر عفو رهبری پس از گذراندن دو سال از زندان آزاد می‌شود و سپس به سوئد می‌رود و در آنجا به ضدیت با نظام اسلامی و طرفداری از سلطنت و همچنین تبلیغ برای زرتشتی شدن ایرانیان ادامه می‌دهد اما هیچ گاه وی را همانند براندازانی همچون زم و... تحویل نگرفتند و یک برانداز ساده کوچک باقی ماند تا اینکه پس از مدتی اظهارات و عقایدش از حالت برانداز نظام به مدافع بی قصد و غرض نظام تبدیل می‌شود، وی که مرگ بر ولایت فقیه سر میداد حال طوری از رهبر ایران سخن می‌گوید گویی رهبر در سال 94 عوض شده و این رهبر آن رهبر 88 نیست.

ما درباره علیزاده و امید دانا این هشدار را میدهیم که 88 آنچنان که رهبری هم اشاره کردند یک آزمون بزرگ بود که بسیاری رد شدند و این آزمون شماره دومی نداشته و ندارد. اگر فردی پشیمان است پس کجاست توبه و ابراز ندامتش ؟ کجاست اعلام برائتش ؟ آیا نباید علنی اعلام برائت از فتنه گرانی کند که علنی با آنها ابراز همبستگی میکرد و بهمراهشان علیه نظام اسلامی شعار میداد ؟ نه امید دانا و نه علی علیزاده هیچ گاه اعلام ندامت از اعمالشان در فتنه 88 و اعلام برائت از سردمداران این فتنه نکرده و نخواهند کرد چرا که این فتنه، انقلاب مخالفین نظام بود و فکر میکردند آنچنان که جرج سوروس بیان میکند پیروز خواهند شد [ البته بعید نیست جرج سوروس هم بخاطر ملاقات با خاتمی متوهم این خیال را پیدا کرده بوده است ]. اگرچه به سرانجام نرسید اما نقطه عطفی شد برای مخالفین نظام.

اگر دلیل تغییر 180 درجه ای امید دانا پروژه نفوذ نبوده است شاید بتوان گفت وی بدلیل تحویل گرفته نشدن توسط رؤسای اپوزیسیون این چرخش را انجام داد و روی به دشمنی با ایشان آورد که البته این حالت بعید نیست ولی درباره علیزاده صدق نمیکند چرا که دیدگاه های علیزاده از هر دو جبهه مخالف و مدافع نظام نشر پیدا میکند اما امید دانا خودش و رسانه های ما تنها دیدگاه هایش را پخش میکنند و اگرچه به لطف رسانه های انقلابی روز به روز به شهرتش اضافه میشود اما نتوانسته آنچنان که علیزاده بعنوان کارشناس بی بی سی مطرح شد و در لندن اقامت میکند نظر اپوزیسیون را به خود جلب کند تا بخواهند هماننده علیزاده مناظره ای برای وی در شبکه من و تو ترتیب دهند که هم وی را علناً بعنوان چهره ای مخالف اپوزیسیون معرفی کنند و هم وی تفکراتش را به خورد خواننده بدهد.

امید دانا بنا به گفته خودش زرتشتی است، آیینی کاملاً ناقص که پر است از ایرادات و عیوب اساسی و محکم که در همین وبلاگ به برخی شان پرداخته ایم و زرتشتی بودن وی نشان از عدم وجود منطق و استدلال صحیح اوست.

امید دانا معتقد است حجاب باید اختیاری شود که این نیز مخالفت صریح او با اسلام است.

امید دانا در یکی از ویدیوهایش همچنین بیان کرد که او و همسرش با مزدا عهدی بستند دال بر روشنگری جامعه ! این سخن که حرفی است فانتزی و البته کاملاً پوپولیستی سخنی است که نشان از عجز وی در ناتوانی به این سؤال دارد که او در کانادا چه میکند اگر مدافع نظام است و ایران نیز در نظر او جای خوبی است و باید نخبگان و ... به ایران برگردند ؟ اینکه در خارج کار میکنم و کارم در خارج است مگر به گفته خودش وضع مالی اش در ایران خوب نبوده است ؟ پس دلیل خارج ماندنش کار نمیتواند بوده باشد. واضح است که دلیل رفتن و البته برنگشتن وی چیزی جز مسائل سیاسی و امنیتی نیست.

امید دانا همچنین در یکی از ویدیوهای خود بیان کرد که از آنهایی که مدام میگویند خدا هست و آنهایی که مدام میگویند خدا نیست خوشش نمی آید که البته این نشان از اوج جهل وی است چه آنکه این بی خدایان اند که بر طبل بی خدایی کوبیدند و فرگشت را برای ترویج آن در هر کجا که میشده است ترویج دادند و با خدایان بنا به وظیفه ذاتی خود باید با این جهل به مقابله می پرداختند و بنابراین باید همواره و همه جا بیان کرد که خداهست آنهم با دلیل و منطق تا شبهات بی پایه و اساس بی خدایان قبل از اینکه بر روی فردی تأثیر بگذارند تأثیرشان را از دست داده باشند. در رابطه با عقاید امید دانا وی در یکی از لایوهایش در نوامبر 2020 اعلام میدارد که برای او وجود خدا اصلا مهم و دغدغه نیست و اینکه خدا وجود دارد یا نه و یا اینکه خدا کمکش میکند و ... و بخاطر ایران پرستی زرتشتی شده است و نه اینکه اصلا حقانیت آیین زرتشت به او اثبات شده باشد. وی همچنین مکرر به این مهم اذعان میکند که این گونه مسائل [وجود خدا و حقانیت اسلام و حقانیت مسیحیت و حتی زرتشت و بطور کل بحث های عقیدتی] برای وی مهم نیست و دغدغه ای ندارد. اما مشخص نمیکند که روی چه حسابی آیین زرتشت را آیینی تماماً ایرانی و مرتبط با ایران پرستی میخواند چون هیچ سندی در رابطه با ایرانی بودن زرتشت در دست نیست. وی میگوید برای او تنها ایران مهم است و وجود خدا و دین و ... برای او دغدغه نبوده و تنها ناسیونالیسم ملی گرایی برای او مهم است. البته معلوم نیست که چرا همسرش بعنوان نو زرتشتی که به قول امید دانا اوستا خوانی را از برخی موبدان بهتر انجام میدهد حجاب ندارد چون حجاب یکی از احکام مهم آیین زرتشت بوده است.

بطور کل، امید دانا یک ضد نظام و اسلام شکست خورده در سال 88 است که پس از تحمل حبس و مهاجرت نتوانست جایگاه خوبی در میان ضد انقلاب پیدا کند و پس از سال 94 کم کم تغییر سبک داده و از مهاجم به مدافع تبدیل شد [در ویدیوهایش حتی تا اواخر 94 از توهین و تهمت به دین اسلام و نظام ابایی نداشت]. اینکه این چنین فردی بخواهد برای سردار حاجی زاده داد و فریاد کند و بگوید او آرش زمانه است و ... آنهم در برنامه خودش تا جایی که کسی نداند فکر کند وی بچه حزب اللهی است ، نشان از ساختگی بودن کارهای وی دارد ، ممکن است فردی همچون دکتر حسن عباسی با فریاد سخنان کوبنده اش را بر زبان بیاورد و این دال بر غیرت او نسبت به نظام باشد اما فردی که سال 88 علیه نظام داد میزد حال سال 98 به دفاع از نظام داد میزند ؟ دقت کنید که 88 جنگ اُحد نبود که بگوییم فلانی اشتباه کرد و حال برای جنگ خندق برگشته است ، 88 شبیه به عاشورا بود و هتک حرمت فردی که بر همگان شناخته شده بود ، 88 چیزی بود که فتنه گر و انقلابی هنوز بر سر آن بحث میکنند و هنوز میسوزند فتنه گران بخاطر سیلی که در 88 خوردند و مدام از آن یاد میکنند . اما این فرد هیچ گونه اعلام برائتی نکرده است. چه مهاجم و چه مدافع وی در نهایت در تیم ضد انقلاب است . اینکه فردی بیاید بدون برائت و بدون اعلام ندامت از برخی مواضع نظام و افرادی خاص که مورد توجه بسیاری از مردم قرار میگیرند که از قضا نظر اکثریت جامعه هم نسبت به وی مثبت باشد ( چنانچه نسبت به سردار حاجی زاده هم نظر اکثریت منفی نشد ) دفاع کند اما در همان حال ضدیتی با نظام نیز داشته باشد در برخی مسائل کاملاً حساس هماننده حجاب و البته مخالفتی هم با فتنه 88 نداشته و از قضا خود هم از فعالین آن بوده باشد نشان از یک نفاق سطح بالا و یک منافق درجه اول است. البته توجه داشته باشید که خود امید دانا بعنوان مثال در یکی از لایوهایش در اینستاگرام با مخاطبان خود بیان میکند که نسبت به چهار پنج سال پیش خودش صد و هشتاد درجه فرق کرده است. البته در یکی دیگر از ویدیوهایش بیان میکند که ویدیوهای توهینش نسبت به اسلام و نظام را حذف نمیکند چون بخشی از گذشته وی بوده و بخاطر توصیه رهبری توهین کردن را کنار گذاشته است لکن این چیزی جز نفاق و تزویر نیست [نمیتوانسته ویدیوهایش را حذف کند چون در سطح اینترنت بخشهایی از آنها وجود داشته و چیزی بود که چند سال بدان میپرداخت و حذف آن تغییری در نتایجی که گوگل و یوتیوب نشان میدادند نداشت إلا اینکه الآن بجای هدایت مخاطب در رابطه با توهین های رائفی پور به کانال ها و صفحات منتقد وی، مخاطب به صفحه خود امید دانا هدایت میشود و این در حقیقت چیزی جز جذب بهتر مخاطب نیست].

البته امید دانا با تزویر هم رابطه خوبی دارد و نمونه آن رائفی پور است، امید دانا در چند مورد از ویدیوهای خود در یوتیوب از تفکرات رائفی پور حمایت کرده است. البته در ویدیویی مربوط به نظر رائفی پور پیرامون یهودی شدن کوروش به آن پاسخ داده لکن در همان ویدیو نیز از رائفی پور تعریف و تمجید کرده است. اینکه چرا باید از رائفی پور حمایت کند بنظر ما دلیلش چیزی نیست جز تزویر بودن رائفی پور.