مکتب رئالیسم

قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ

مکتب رئالیسم

قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ

مکتب رئالیسم
آخرین نظرات

کدام کودتا؟!

پنجشنبه, ۲ شهریور ۱۴۰۲، ۱۰:۳۹ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

 

چند روز پیش سالروز واقعه ای موسوم به «کودتای 28 مرداد» بود که در سال 1332 انجام شد. مسئله اینجاست آن واقعه بهیچ عنوان کودتا نبود. روی چه حساب پس گرفتن قدرت توسط شاه کودتا عنوان میشود؟ کودتا (coup) در اصل واژه‌ای فرانسوی است (coup d'état) به معنی "ضربه به دولت" و دلالت دارد بر تصاحب قدرت حکومت (قوۀ مجریه) به طور ناگهانی و همراه با خشونت از راه اقدامی غیرقانونی و خارج از حدود قانون اساسی است (تعریف کودتا به نقل از وبسایت عصر ایران در اینجا) و این تعریف بهیچ عنوان بر پس گرفتن قدرت توسط پهلوی دوم منطبق نیست. آن کسی که خواستار قدرت بیشتر بود مصدق هست نه شاه که قدرت تامه را داشت، آن کسی که شبیه به یک دیکتاتور وقتی به قدرتی که میخواست رسید حتی به اختلافات خود با آیت الله کاشانی هم اهمیت نداد و در پی ایجاد وحدت نبود مصدق بود. مصدق حتی بطور علنی هم خواستار براندازی نظام حاکم نبود عنوان بشود براندازی نظام سلطنت انجام شد و پهلوی دوم با براندازی دوباره نظام روی کار آمد و بر این اساس بگوییم واقعه 28 مرداد سال 1332 حداقل در مقوله براندازی نظام حاکم شبیه به کودتا بوده است!! یعنی حتی طی واقعه 28 مرداد براندازی نظامی هم انجام نشد در این یک مورد هم بخواهد شباهتی با کودتا داشته باشد.

گرچه شاید اگر نخست وزیری مصدق ادامه پیدا میکرد همانطور که فاطمی وزیر خارجه اش از آن سخن میگفت (بنگرید به اینجا) سلطنت را ملغی میکرد. آیت الله بروجردی هم بعنوان بزرگ ترین شخص روحانی آن زمان و مرجعیت شیعیان ایران هیچگونه حمایتی از مصدق نداشت (همین خود بخوبی نشانگر عدم حمایت قشر عظیم مردمی پیرو مراجع از مصدق هست چون مرجعیت تقلید حمایتی ازین فرد نداشت) و جایی هم عنوان شده مخالفت هایی هم با مصدق حتی داشته اند (بنگرید به اینجا و اینجا) که در صورت مخالفت بنظرم دیگر نمیتوان حمایت مردمی را برای مصدق بیان کرد چون هیچگاه در زمان پهلوی اول و دوم ولو بخش بزرگی از مردم (اکثریت هم نگوییم) مقابل تصمیم و رفتار مرجعیت شیعه نایستادند بخواهند بر خلاف آن عمل کنند.

تنها جایی که میتوان یک حمایت مردمی از مصدق را بیان کرد حمایت آیت الله کاشانی بود که منجر به همراهی بخشی از مردم در راه بازگشت به قدرت مصدق و گرفتن وزارت جنگ بهمراه نخست وزیری شد وگرنه بعد از واقعه 28 مرداد که به سادگی آب خوردن پایین کشیدن و دستگیری مصدق انجام شد هیچگونه حمایت مردمی از مصدق انجام نگردید بر خلاف زمانی که آیت الله خمینی (ره) دستگیر شد و آن حمایت بزرگ مردمی از ایشان مشاهده میشود و این هم یکی دیگر از مصادیق پشتوانه مردمی نداشتن مصدق میتواند تلقی شود.

بنابراین مصدق نه پشتوانه مردمی یا روحانی داشت نه دولتی و نه نظامی، یک فرد شبه دیکتاتور خوشبین به آمریکایی بود که با حمایت آیت الله کاشانی و بخشی از مردم و با وجود مخالفت پهلوی دوم به مقام و قدرت رسید لکن بعد از برداشته شدن حمایت روحانی همچون آیت الله کاشانی بسادگی قدرت به صاحب اصلی اش یعنی پهلوی برگشت [در آن زمان روحانیت شیعه بهیچ عنوان مدعی حکومت نبود بگوییم صاحب اصلی ایشان بودند که پشتوانه اکثریت مردم را داشته اند، بنابراین اینکه برای پهلوی دوم از عنوان «صاحب اصلی قدرت» یاد کردم به این دلیل هست که بین شاه و مصدق، شاه حداقل پشتوانه خوبی بین نظامیان و دولتیون و برخی روحانیون (بنگرید به اینجا) و بخشی از مردم داشت، مصدق همان را هم نداشت].

مقوله ملی شدن صنعت نفت هم بدون حمایت مجتهدین با محوریت آیت الله کاشانی با همان اوصافی که گفتم (عدم حمایت مردمی از مصدق) و اتفاقاتی همچون ترور رزم آرا که هیچ دخلی به مصدق نداشت و توسط گروه فدائیان اسلام انجام گردید امکان پذیر نبود. بطور کل محرک مردم در جریاناتی که به نفع مصدق صورت پذیرفت عموماً آیت الله کاشانی بود که نمونه بارز آن قیام سی اُم تیر هست.

گرچه  ملی شدن صنعت نفت تأثیر در خور توجه عملی نداشت چرا که در سال 1333 شمسی قرارداد کنسرسیوم بسته شد که شبیه به وضعیت قبل از ملی شدن صنعت نفت بود (بنگرید به اینجا) و البته مصدق هم می ماند کاری نمیتوانست بکند چنانچه در همان زمان کوتاهی هم که بود کاسه گدایی خود را جلوی آمریکا دراز کرد و محتمل بود برای مقوله نفت هم قراردادی مشابه کنسرسیوم را با آمریکایی ها ببندد. اینها بدلیل عدم خودکفایی کشور در زمینه اکتشاف و استخراج و... نفت بوده که مهمتر از ملی شدن صنعت نفت بودند.

نتیجتاً هرطور نگاه کنید اگر عمل مصدق در مقوله بازگشت به قدرت بواسطه حمایت آیت الله کاشانی و بخشی از مردم ایران کودتا خوانده نشود چون به زور نظامیان و... نبوده و بواسطه حمایت بخش قابل توجهی از مردم بود (چنانچه شاه مجبور به پذیرش خواسته آیت الله کاشانی شد) اما بعد از آن بواسطه عدم حمایت مردمی از مصدق، اقدام شاه برای پس گرفتن قدرتی که اساساً پیشتر متعلق به او بوده بهیچ عنوان مصداق کودتا محسوب نمیشود. کودتا خواندن واقعه 28 مرداد چه از نظر تعریف کودتا و چه دیگر مصادیق تاریخی این کلمه بهیچ روی کودتا محسوب نمیشود.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲/۰۶/۰۲

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی