مکتب رئالیسم

قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ

مکتب رئالیسم

قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ

مکتب رئالیسم
آخرین نظرات

ساحل آخرالزمان و موج های حجاب، ماندن یا رفتن؟!

چهارشنبه, ۴ مرداد ۱۴۰۲، ۱۱:۱۲ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

 

مدتیست مقوله راه اندازی دوباره گشت ارشاد با چاشنی تهدید به بازداشت و... بشدت در فضای سیاسی داخل و خارج از کشور بحث برانگیز شده است، از هیئتی در شهرستان دزفول که در مراسم مربوط به دهه اول محرم علناً به سیاست گشت ارشاد جمهوری اسلامی در آن حمله شده (بنگرید به اینجا) تا اظهارات دو تن از نمایندگان مجلس یکی جناب آقای معین‌ الدین سعیدی نماینده مردم چابهار (اینجا) و دیگری عضو کمیسیون امنیت ملی جلیل رحیمی جهان‌ آبادی (اینجا) که بطور مستقیم گشت ارشاد و طرز برخورد جمهوری اسلامی با مقوله حجاب سر و گردن را مورد نقد شدید قرار دادند. از طرفی دیگر باز نحوه برخورد شدید نظام با بازیگران مختلفی که کشف حجاب کردند هم محل بحث و نیز انتقادی بسیاری واقع گشت. باز از طرفی در میان مسئولین دولت هم بنظر میرسد مؤافقت صد درصدی با این مسئله و واکنش افکار عمومی نیست چون اختلاف را در انتساب آن به دولت مشاهده میکنیم (بنگرید به اینجا) که حتی واکنش خانم خزعلی معاون امور زنان رییس جمهور باعث شد شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان واکنش تندی را نشان بدهد (بنگرید به اینجا). مسئله صرفاً اختلاف و شکاف میان مسئولان یا برخورد شدید نظام با سلبریتی ها نیست و امروز خبری منتشر شد مبنی بر اینکه کارمند و مدیر شعبه یک بانک در شهرستان دماوند نیز فقط بخاطر ارائه به یک خانم کشف حجاب کرده بازداشت شدند (بنگرید به اینجا) و نظام مشخصاً دارد تمام اداره جات دولتی را میترساند تا عقیده رؤسا و کارکنانشان هرچیزی باشد برای خود نگهداشته و از قانون حجاب اجباری سر و گردن تبعیت کرده و در عمل بالاجبار مراجعه کنندگان را مجبور به رعایت آن بکنند وگرنه خودشان از کار بیکار یا حداقل با بازداشت و تبعات قضایی مواجه خواهند شد.

بخشی از نظام حتی ابراز سخنان و نظرات در نقد سیاست حکومتی جمهوری اسلامی پیرامون حجاب اجباری سر و گردن را هم از تریبونی رسمی بر نمی تابد و فی المثل وقتی که چند سلبریتی در نقد این مقوله حجاب اجباری در برنامه مهلا که آقای پویانفر مداح معروف مجری اش است سخن گفتند رجا نیوز یکی از بنگاه های مطبوعاتی ارزشیون و اصولگرایان جمهوری اسلامی بشدت بدان حمله و با تشبیه آن به مسجد ضرار تا مرز ارتداد و الحاد کم مانده بود برنامه و مهمانانش را ببرد (بنگرید به اینجا)؛ در راستای این حمله خبرگزاری فارس هم بعنوان یکی دیگر از پایگاه های خبری ارزشیون به دوگانگی بین محرم و جمهوری اسلامی که به گفته شان در این برنامه بدان دامن زده شده بود تاخت (بنگرید به اینجا). باز دوباره در پی کشف حجاب علنی سر و گردن کارکنان طاقچه خیلی از انتشارات که عموماً مربوط به جبهه ارزشیون بودند با این پلتفرم قطع رابطه کردند (بنگرید به اینجا) که نشان میدهد نظام از تمام ابزارهای خود حتی انتشارات و... ای که شاید بطور مستقیم حکومتی تلقی نشوند برای جلوگیری از گسترش موج کشف حجاب سر و گردن دارد جلوگیری میکند. پلمپ بسیاری از مغازه ها و پاساژ و... که جای خود دارد. از طرفی برخی قراین نشان میدهد بخش بزرگی از مردم روی خوشی نسبت به حجاب اجباری سر و گردن نشان نمیدهند، بعنوان نمونه بنگرید:

طبق تحقیقات مرکز پژوهش‌هـای مجلس، ارزشــمندی حجاب [منظور حجاب سر و گردن هست طبیعتاً] در جامعه دچار تحول شــده و حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد از مردم کلا در این طیف قرار می‌گیرند. در خصـوص دخالت دولت در موضـوع، نیز تنها ۳۵ تا ۴۵ درصد از افراد، موافق هستند (مرکز پژوهش‌های اجتماعی، فرهنگی مجلس، ،۱۳۹۷ ص۳) بنـابراین روش کیفری بـا بـدحجـابی، جمع پرشــماری را در بر می‌گیرد و بیم آن می‌رود که آنان به منتقدان بلکه مخالفان و معاندان تبدیل شوند. همچنین بر اسـاس تحقیقی که مرکز افکارسـنجی دانشجویان انجام داده، طی سال‌های ۸۵ تا ۹۳ تعداد افرادی که قائل به شـخصـی بودن حجاب و عدم دخالت حکومت هسـتند روند افزایشـی و کسانی که قائل به برخورد حکومت با بدحجابی بوده‌اند روند کاهشــی دارد، (همان، ص۱۴). آن چه از نتایج این پژوهش‌ها مشــهود اســت، تاثیر معکوس برخورد کیفری بـا بـدحجـابی بر دیـدگـاه مردم اســت. لذا با برخورد کیفری با بدحجابی می‌تواند بسیاری از این طیف را که هم‌اکنون هوادار نظام هستند به مخالف تبدیل کند. فرج‌الله هدایت‌نیا و مهدی شوشتری، «رویکردشناسی حقوقی حجاب؛با نگرشی انتقادی به برخورد کیفری با بی‌حجابی»، مجله حقوق اسلامی، سال نوزدهم، شماره ۷۴، پاییز ۱۴۰۱.

البته مقاله فوق بر اساس داده های 1397 هست، الآنه که مشخصاً وضع بدتر شده و مردم بیشتری مخالف بر خورد حکومت با کشف حجاب سر و گردن هستند. این همه خانم که در خیابان یک شال یا روسری انداخته لکن از عقب و جلو موهایشان بیرون است، یعنی این ها مدافع حجاب اجباری وسط سر هستند؟ مضحک نیست این حرف؟ مشخصاً وضعیت نرمال باشد و حکومت از جبر استفاده نکند حجاب سر را کاملاً در عمل اختیاری میدانند و در عقیده هم مؤافق سیاست نظام در اینباره نیستند. این وضعیت حتی برای مأمورین گشت ارشاد هم صدق میکند، فی المثل خاطرم هست هنگام خدمت سربازی در نیروی انتظامی برخی افسران که در امنیت اخلاقی خدمت میکرده یا کرده بودند از برخورد با زنان گله مند بودند اما چاره ای نداشتند برای گذران زندگی خود تن به فرمان مافوق بدهند. حتی همسران برخی شان [یک نمونه اش همسر جانشین رئیس پلیس آگاهی استان اصفهان در آن سال] بهیچ روی در قید و بند حجاب کامل یا حتی حداکثری سر و گردن نبودند [تازه من یعنی ایشان را در محیط دادگستری دیدم که مردم سعی میکنند عموماً مراعات کنند]. بنابراین عملکرد حکومت مشخصاً نزد اکثر مردم مقبولیت ندارد و بهمین خاطر بوده که برخی همچون خانم خزعلی سعی میکردند در مقوله اجرایی شدن دوباره گشت ارشاد دولت را مبرا نشان بدهند.

در این بین ما براندازان بشدت پیگیری را هم داریم که علاوه بر سیاست های مختلف نظام با حجاب اجباری هم ابداً مؤافق نیستند فی المثل خانم سپیده قلیان که حتی وقتی بخاطر عفو از زندان آزاد شد هم بشدت علیه رهبری موضع گرفت و اخیراً هم بخاطر حاضر نشدن با حجاب اجباری سر، در دادگاه، جلسه دادگاهش لغو شد و احتمالاً در آینده بدون حضور وی حکم صادر شود گرچه وکیلش گفته در جلسه بعدی حاضر خواهد شد (بنگرید به اینجا). یعنی افرادی هم هستند که سر این مسئله بشدت پافشاری داشته باشند [گرچه شاکی وی یعنی خانم آمنه سادات ذبیح پور گفته بدون حجاب حاضر شدنش بخاطر این بوده که حرفی در دفاع از خود نداشته (بنگرید به پاراگراف پنجم خطوط سوم الی پنجم در اینجا) لکن این با توجه به رفتارهای پیشینش (مثل سخنانش پس از اینکه عفو نظام شامل حالش شد در بیست و چهارم اسفندماه 1401 و از زندان اوین آزاد شد (بنگرید به اینجا) لکن روی به توهین به رهبری آورد و ساعتی بعد دوباره بازداشت شد (بنگرید به اینجا) که نشان میدهد روی اعتقاداتش بشدت مصر هست) شاید اقناع کننده بنظر نرسد]. البته گویا یک پارچه کوچکی روی سر خانم قلیان بوده لکن وقتی به وی گفته میشود حجابش را بیشتر مراعات کند همان را هم بر میدارد (بنگرید به اینجا) نتیجتاً بنظر میرسد از همان ابتدا قصد نداشته با کشف حجاب در دادگاه حاضر نشود [طبیعتاً میدانسته بدون حجاب نمیتواند در محیط دادگاه بیاید] و به زور تکه پارچه که احتمالا روسری بوده بر سر داشته لکن وقتی واکنش دادگاه را می بیند همان را هم به جهت حساسیت دادگاه روی حجابش بر میدارد حالا بدلیل عصبانیت یا اینکه نشان بدهد از اعتقاداتش کوتاه نمی آید.

یا با وجود اخبار پلمپ رستوران ها و کافه ها و... اما بازهم شاهد کشف حجاب هستیم، این مبارزات مدنی یعنی حداقل بخشی از جامعه از مرحله اینکه در ذهن خودش به جمهوری اسلامی بابت حجاب اجباری ناراضی باشد گذر کرده و مخالفتش را دارد علنی میکند و هزینه اش را هم میدهد [فارغ ازینکه بخشی شان ساپورت مالی میشوند توسط معاندین]. همین کارکنان پلتفرم طاقچه قطعاً میدانستند که انتشار تصویر کشف حجابشان تبعاتی دارد اما بازهم به انجام اینکار مبادرت کردند. و یا خانم شهره قمر (بازیگر هست) با وجود آنکه در دسترس و براحتی قابل بازداشت شدن توسط نیروهای امنیتی در داخل کشور بود اما مبادرت به انتشار محتوایی در تضاد با ارزش های جمهوری اسلامی در اینستاگرام خود کرد که باعث تشکیل پرونده قضائی بر علیه وی (اینجا) و در نهایت بازداشتش شد (بنگرید به اینجا). 

احتمالاً مقوله نحوه برخورد حکومت با حجاب اجباری سر و گردن بیش از پیش داغ تر و باعث اختلافات بیشتر و دعواهای بیشتری بشود اما اینها همه مقدمه بود تا کمی با فضای سیاسی امروز کشور آشنا شویم و حرف اصلی ام را به شما خواننده وبلاگ بزنم.

من با سیاست جمهوری اسلامی در خیلی از مقوله ها مؤافق نیستم، نقد مستدل و جدی هم دارم، برخی از دستاورها را هم اصلاً دستاورد در خور و خیلی خوبی نمیدانم باز برای آنها هم نقد جدی و مستدل دارم روی هوا حرف نمیزنم که اگر پست هایم پیرامون آیین زرتشت و تاریخ ایران را هم ببینید متوجه میشوید که بشدت روی ادله ای که اقامه میکنم و اسنادی که ارائه میدهم حساسم.

معتقدم جمهوری اسلامی اولاً همه جایش اسلامی نیست ثانیاً آن جاهای بظاهر اسلامی اش هم هیچ یک صد درصد اسلامی نیستند، نهایتاً شصت درصد شاید برخی جاهایش پیدا شود اسلامی باشد، معتقدم فساد سازمان یافته آنهم با رضایت خاطر مسئولین ارشد در حد رییس جمهور و سکوت رهبر در آن وجود دارد [فی المثل در بخش داروسازی و پخش دارو که خودم مدتی کار میکردم و از نزدیک با فساد یا... در آن آشنایی دارم] و خیلی از موارد دیگر که بخاطر همان ها مدتی داشتم به سمت براندازی سوق پیدا میکردم و مخالف کامل جمهوری اسلامی شده بودم اما در نهایت به یک نکته مهم رسیدم و خدا را شکر از بیراهه ای که داشتم میرفتم برگشتم، جمهوری اسلامی هرچه بوده و هست و خواهد بود، تنها حکومتیست که در این حد در دنیا پرچم اسلام را بالا نگهداشته، بقیه حکومت های اسلامی وضعیتشان از جمهوری اسلامی بخصوص در مقوله مذهب تشیع بشدت بدتر است و نیز براندازی جمهوری اسلامی در هر حالتی که فکرش را بکنید با هر شیوه ای که به براندازی این نظام برسید در نهایت به ضرر کامل دین اسلام و مذهب تشیع خواهد بود [بماند خطر تجزیه حتمی کشور و... که محل بحثم اینجا نیست]. بلا استثناء براندازی جمهوری اسلامی مساوی است با نظامی سکولار [حالا هر نظامی که میخواهد روی کار بیاید] و در آن حالت دیگر بحث، بحث و دعوا بر سر حجاب اجباری سر و گردن نخواهد بود، بحث میشود اختصاص ساحلی به برهنه/طبیعت گرایان در سواحل شمال!.

بله میدانم ممکن است همین سیاست گشت ارشاد راه بجایی نبرد همانطور که سیاست ممنوعیت مشروبات الکلی و حجاب اجباری در آمریکا به شکست انجامید یا سیاست جمع آوری ماهواره ها در کشور خودمان، اما فارغ ازینکه عزم نظام جمهوری اسلامی حداقل فی الحال قوی تر از عزم سیاستمداران غربی در آن دوران ابتدای قرن بیستم و... است و حجاب هم ماهواره نیست نیاز باشد بخاطرش وارد بالکن و پشت بام خانه ها بشوند یا... بحث این است که حداقل هر عقل سلیمی میداند در حکومت امام زمان (عج) مردم ولو با اختیار قلبی خود حجاب شرعی اسلامی را رعایت خواهند کرد و بی حجابی نخواهیم داشت، حالا اینکه الآن سستی در اعتقادات و سبک شمردن برخی احکام رایج شده بحث دیگریست لکن اصل رعایت کردن حجاب کامل را میدانیم اسلامیست. گرچه حجابی که جمهوری اسلامی روی آن اصرار میکند همانطور که پیشتر در وبلاگ اثبات کردم حجاب شرعی نیست بلکه صرفاً حدی برای بدتر نشدن اوضاع پوشش است.

حرفم این است حداقل بنده حقیر که ترجیح دادم در ساحل بمانم و خود را نه به موج ارزشیون و جمهوری اسلامی بسپارم و نه به موج براندازان و یا مسلمانان مخالف علنی و کامل حجاب اجباری سر و گردن و... اگر شما هم مشابه بنده حقیر مؤافق صد درصدی این سیاست جمهوری اسلامی در نحوه برخورد با حجاب اجباری سر و گردن نیستید [البته من با کلیت وجود اجبار برای حجاب مؤافقم اما نه به این شیوه و سیاست جمهوری اسلامی]* و از طرفی با آزادی حجاب هم مؤافق نیستید یا حتی با آزادی حجاب هم مؤافقید لکن بهتر است علناً مخالفت نکنید چون اینجا بحث شده دعوای بین سکولاریسم و حاکمیت دینی، آنهم سکولاریسمی به شکل نظام های مطلوب غربی حالا با چاشنی که تندی اش کمتر باشد اما در همان راستاست، فلذا مبادا مخالفت علنی و تمام قد من و شما باعث بشود فردا روزی امام زمان (عج) ظهور کرد شرمنده شان باشیم [بله، خیلی از مسئولین ارشد همین نظام شرمنده ولی عصر (عج) که هیچ چه بسا در زمان ظهور حضرت بخاطر اعمالشان مجازات شوند، اما روی سخنم با خودم و شماییست که جایی در سیاست و... این نظام نداشته و به هیچ حزب و گروه و... متصل نبوده و استخدام هیچ ارگانی نیستیم که بخواهیم نفع مادی از مواضعمان پیرامون موضوعات سیاسی و دینی و... ببریم].

 

*:من به شخصه خودم چون با کلیت رفتار مسئولین نظام مشکل دارم و اعتقادات و عملشان را در امر سیاست در برخی جاها و یا برخی افراد دارای فساد میدانم هیچ گاه در یک مورد رفتارشان را کامل تأیید نمیکنم چون خیلی از مواقع بیشتر در راستای مواضع دگماتیسمشان است تا اینکه واقعاً دغدغه دین داشته باشند که اگر دغدغه دین داشتند با سیاست های غیر دینی و بعضاً ضد دینی در زمینه های صنعت و اقتصاد و سیاست و... بیش ازین آبروی نظام مثلاً دینی خود را نمیبردند که اگر این رفتارها و اعمال اشتباه نبود بخشی از مردم که همین ها را پیراهن عثمان کردن و عامل دین گریزی خود و... میدانند حداقل بهانه نداشتند اما اینرا بخوبی میدانم اگر اینها [سران جمهوری اسلامی] حداقل در ظاهر دغدغه دین دارند و در برخی مواضع مثل اهتمام به عزاداری ها و... واقعاً سعی میکنند دینی عمل کنند و بطور کل مثلاً اگر چهل درصد دینی باشند جبهه مخالف پنج درصد هم دینی نیست و بلا استثناء به یک نظام سکولار مضحک مثل ترکیه یا... تبدیل میشویم در صورتی که بخواهیم علناً بدنبال اجرای سکولاریسم در جمهوری اسلامی باشیم مثل همین مخالفت علنی شدید با برخورد حکومت بر سر حجاب اجباری و نتیجتاً دیگر قید اینکه رنگ و بوی دین در این کشور دیده شود را باید بزنید و این یعنی پا گذاشتن روی خونی که حسین بن علی (علیه السلام) ریخت (العیاذ بالله) و حاضر نشد دست بیعت با یک حاکم مفسد که علناً شعائر دینی را زیر پا میگذاشت بدهد. اینکه چرا جامعه در مقوله حجاب به اینجا رسید بحثی دیگر است لکن فی الحال راهی جز اجبار وجود ندارد و من با کلیت وجود اجبار مؤافق هستم چون غیر آن باشد بهیچ روی بخشی از مردم تبعیت نخواهند کرد و همین طور روز به روز حجاب کمتر میشود همانطور که از دهه هفتاد به این سطح از حجاب الآن رسیدیم، اما با این شیوه و سیاست جمهوری اسلامی که بعضاً حتی به تنفر از ارزش های دینی در نظر برخی از مردم تبدیل شده** مخالف هستم.

 

**: مثل خانم هنگامه قاضیانی بنابر گفته آقای ضرغامی وزیر میراث فرهنگی و گردشگری دولت که مخالف حجاب و یا غیر مسلمان ابداً نبوده لکن از روی لجاجت اقدام به کشف حجاب کردند (بنگرید به اینجا)، گرچه خانم قاضیانی سخنان ضرغامی را تلویحاً تکذیب کرد (بنگرید به اینجا) اما تکذیبش با توجه به اشاره به متنی در توییتر احتمالاً مربوط به بخش رابطه با بازجوست و در رابطه با بخش حجاب فعلاً چیزی نگفته گرچه با توجه به شهید خواندن براندازان اغتشاشات سال 1401 احتمالاً برانداز پایبند به اعتقادات هست. یا خانمی که کلیپ برخورد با ایشان که کشف حجاب کرده بود را می بینیم که فرد تذکر دهنده مرتب میگوید بی حرمتی شده نسبت به امام حسین (علیه السلام) (بنگرید به اینجا) و در نهایت این خانم را گرفتند و به صراحت اعلام داشت نسبت به امام حسین (ع) ارادت داشته و قصد بی حرمتی نداشته است و... (بنگرید به اینجا) و سخنش نسبت به امام حسین (ع) هم بنظر میرسد از سر عصبانیت بوده باشد چون فرد آمر به معروف مدام از نام حضرت برای حمله به وی استفاده میکرد و گرچه بهرطبع نباید این خانم آنطور نسبت به معصوم سخن میگفت لکن فرد آمر به معروف هم متعصب فاقد سواد لازمی بیش نبوده که اینطور عمل آن خانم را که بهیچ روی ناقض حتی مسلمانی هم نیست کاملاً مقابل آن هم امام حسین (ع) قرار داده بود! تا در آن دعوای دو نفره آن خانم ولو از سر لجاجت هم که شده بخواهد نسبت به معصوم موضع بگیرد که بهیچ روی فرد تذکر دهنده نباید اجازه بدهد این اتفاق بیافتد ولو اینکه بگوید من میخواهم جلوی موکبم قانون شکنی نشود و به خود مسئله را ربط دهد تا فرد مقابل در اوج عصبانیت مبادا توهینی به ساحت معصوم بکند. منتهای مراتب این شیوه برخورد جمهوری اسلامیست که بنده حقیر کاملاً با آن مخالفم و عموماً یا مشابه ماهواره جواب نمیدهد یا به تنفر و انزجار در برخی مواقع منجر میشود لکن با کلیت اجبار طبیعیست که در حکومت دینی وجود داشته باشد مؤافق هستم اما نه به این شیوه و سیاست.

 

بنابراین مخالفت تمام قد بصورتی که همراستا با جبهه سیاسی مخالفی باشد (نه در شیوه و... و نه بصورت مستقل) با سیاست جمهوری اسلامی در زمینه برخورد با حجاب اجباری سر و گردن امروزه یعنی مؤافقت با سکولاریسم مد نظر اکثریت غالب مخالفین نظام و این چیزی نیست که در مشی و سنت معصوم باشد [البته که مخالفت مستقل یا فی المثل نوشتن مقاله یا بطور کل متن دینی-علمی چرا و باید باشد تا فقه پیشرفت کند ولو در مخالفت کامل با حجاب اجباری باشد و اینکه آراء مختلف و متضاد در فقه دین نتوانند خود را بروز بدهند منجر به مردن فقه و عدم پویایی آن میشود که در دوران غیبت اصلاً مقوله خوبی نیست و دیکتاتوری محض است که از جاهلین متعصب فقط بر می آید اما نه اینکه نویسنده از آن در جهت سیاسی بازی بخواهد بهره ببرد و یا از مقاله اش در جهت گیری مخالف حکومت بهره ببرد که این بازی در زمین دشمن است].

معصوم در مقابل حکومت باطل ابوبکر و عمر و عثمان مخالفت شدید علنی نکرد بعد ازینکه آنها عزمشان را در غصب حکومت بواسطه وقایع بعد از سقیفه نشان دادند، معصوم با معاویه صلح کرد برای اینکه حکومت حداقل داعیه دین را داشت، برای اینکه جنگ در آن زمان باعث میشد حکومت دینی دچار گسست و از هم پاشیدگی بشود، از ولایت که بالاتر نداریم، داریم؟ ولی امیر المؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) نسبت به امر ولایت سکوت کردند تا مبادا صدای اذان از مساجد برچیده شود و همان حکومت مثلاً دینی ابوبکر و... بر سر جای خود بماند. الآن هم میدانیم جمهوری اسلامی افتضاح کرده در خیلی از مقوله ها، مسئولینش هم ظاهراً دیندارند لکن در خیلی از مواقع در عمل تا حدی شبیه به یک ملحد حرام خور مفسد عمل میکنند اما اینها مشابه همان ابوبکر و عمر هرچه باشند داعیه دین دارند و در برخی موارد واقعاً سعی میکنند احکام دین اسلام را اجرا کنند، مخالفت علنی ما آب ریختن به آسیاب جبهه ایست که هدفش نه فقط جمهوری اسلامی که بنابر بیشمار اظهارات و نشانه ها حکومت دینیست. بنابراین بهتر است در این ساحل مانده و خود را به هیچ موجی نسپاریم، ان شاءالله همین نظام دینی که هست تا هنگام ظهور امام زمان (عج) حفظ بشود و ما هم در حفظ کلیت وجود آن کمک بکنیم تا خود حضرت عدالت را به بهترین شکل آن که اسلام محمدی باشد اجرا بکنند.

 

من بنا ندارم در این وبلاگ سیاسی بنویسم و پیشتر هم سعی کردم تا این حد روشن ننویسم و در نظر داشته باشید این بدلیل ترس نیست چون نه استخدام جایی هستم نه با گروه خاصی کار میکنم و نه از جایی تأمین میشوم و حتی اگر برانداز تمام قد جمهوری اسلامی ایران هم بشوم نهایتاً برخی دوستان مرا نصیحت خواهند کرد و هیچ کس بجز امام زمان (عج) و هیچ ارگانی نمیتواند خط مشی سیاسی برای من تعیین کند چون وابسته به جایی نیستم و کاملاً مسلمان مستقلی فقط پیرو و تابع محض خداوند و بعدهم شیعه امام زمان (عج) میباشم. اما چون دیدم مسئله برخورد حکومت با حجاب سر و گردن روز به روز دارد گسترش پیدا میکند و بزرگ میشود ترجیح دادم نظرم را با شما به اشتراک بگذارم. در نهایت توصیه میکنم شما مخاطب گرامی وبلاگ هیچ کجا مخالفت علنی مطلق نکنید [مخالفت صرف در مثلاً شیوه یا سیاست اجرایی یا لزوم اصلاح رفتار حکومت با تأیید کلیت وجود حاکمیت دینی غیر سکولار خب مشکلی ندارد منظورم مخالفت علنی کامل و مطلق با حجاب اجباری مد نظر جمهدری اسلامیست چون به پای جبهه مخالفین حاکمیت دینی غیر سکولار تمام خواهد شد] اما مؤافقت علنی با شیوه برخورد حکومت در مقوله حجاب دیگر به خودتان بستگی دارد و نمیگویم نکنید، اگر می بینید درست است علناً مؤافقت کنید چون بهرحال جو دارد به سمت مخالفت با حاکمیت دینی میرود و مقوله حجاب اجباری سر و گردن صرفاً آغاز راه رخنه سکولاریسم است نه هدف و تمام مسئله اما اگر مشابه من با این شیوه و سیاست نظام در زمینه حجاب اجباری بطور کامل مؤافق نیستید وارد بازی های سیاسی مخالفت با حاکمیت دینی نشوید و فی المثل نهایتاً بصورت مستقل متن یا مقاله فقهی و دینی و علمی نظر خود را مستدل بیان کنید اما روی همان هم بدلیل حالا مسائل سیاسی یا تعصب بیهوده پافشاری نکنید.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲/۰۵/۰۴

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی