مکتب رئالیسم

قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ

مکتب رئالیسم

قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ

مکتب رئالیسم
آخرین نظرات

نژاد پرستی عجیب در تلمود

پنجشنبه, ۲۴ فروردين ۱۴۰۲، ۰۹:۵۱ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

 

مجموعه کتب تلمود مکتوب شده تورات شفاهی و یکی از مقولات مهم نزد یهودیان بوده و آنچنان که در وبسایت انجمن کلیمیان تهران مشهود است (اینجا) تلمود یکی از منابع اصلی و مهم فقهی-اعتقادی نزد یهودیان میباشد. در حیطه یهودیت فعالیت تخصصی نمیکنم لکن چندی پیش به موردی عجیب در رابطه با تلمود برخورد کردم. نژاد پرستی عجیبی در متونی که دیدم از تلمود عنوان میشد و عموماً ارجاعات به یک کتاب برمیگشت و در برخی متون مثل اینجا (پانوشتهای 9 الی 15) که از دفتر تبلیغات اسلامی قم هست نیز به آن کتاب ارجاع داده اند. به متن انگلیسی خود تلمود هنوز دسترسی پیدا نکردم لکن کتاب مذکور را که ارجاعاتش به تلمود است پیدا و صفحات مربوطه در آن را نیز مشاهده کرده و گفتم آنرا در اینجا به اشتراک بگذارم گرچه نتوانستم هنوز صحت و سقم ارجاعات این کتابی که از تلمود سخن گفته است را با قطعیت متوجه بشوم. در این کتاب ابتدا در رابطه با شیاطین زاده شده از حضرت آدم (ع) میخوانیم:

در دو صفحه فوق ماجرای لیلیت و شیاطین زاده شده از حضرت آدم (ع) عنوان شده که آدم با شیطانی بنام لیلیت 130 بار آمیزش جنسی داشته (پس از لعنت خداوند بر اثر خوردن میوه ای که از آن نهی شده بود آدم از همبستری با حوا (س) امتناع ورزید و سپس دو شیطان نزد وی آمدند و وی با ایشان آمیزش جنسی کرد که گویا یکی شان لیلیت بوده است). و از لیلیت شیطانهاى بسیارى متولد شده و حوّا نیز در آن مدت چون جز با مردان شیاطین آمیزش نداشته شیطان مى زاییده است. همچنین عنوان شده است که این شیاطین هماننده آدم (ع) میخورند و مینوشند و میخوابند. به سبب اینکه حضرت نوح (ع) برخی از آنها را سوار کشتی خود کرد نیز نسل ایشان منقرض نشد. نان فطری نانی است که باید از خون غیر یهودی، مسیحی یا مسلمان تهیه شود تا مناسک عبادی یهودیان کامل بشود [احتمالاً منظور نان مصاست]. این خلاصه ای از متن دو صفحه بود.

سپس در بخش مرتبط با نژاد پرستی یهود نیز میخوانیم:

در اینجا یعنی فصل اول کتاب سوم که عنوان فساد اخلاقی هم بدان داده شده است عنوان شده خویشاوند یهود فقط یهود است و بقیه مردم حیوان-انسانند و پنهانی باید از ایشان نفرت داشت و الاغ و سگ و خوک هستند. سپس ادعا شده بنی اسرائیل نزد خداوند مرتبه ای بالاتر از فرشتگان دارند و اینکه در تلمود ذکر شده اگر خداوند یهودیان را نمی آفرید برکت از زمین میرفت و باران و خورشید نیز از بین میرفتند. سپس ارجاعاتی چند از تلمود عنوان میشود مثل اینکه نطفه ای که اقوام خارج از دین یهود از آن آفریده شده اند نطفه اسب است و...!!. سپس عنوان میشود که برای یک یهودی در اعیاد جایز است که به سگ گوشت بدهد اما به یک بیگانه خیر و اینکه یهودیان خانه های بقیه اقوام را ماننده آغل حیوانات میدانند. در پایان عنوان میکند که بخت النصر دخترش را برای ابن سیره عرضه کرد و ابن سیره به وی گفت من از فرزندان آدم هستم نه از حیوانات.

متن هر چهار صفحه را هم قرار میدهیم تا بهتر بتوانید برای ترجمه از آن استفاده کنید:

متن دو صفحه اول:

والشیاطین على جملة أنواع فبعضهم مخلوق من مرکب مائی وناری، وبعضهم مخلوق من الهواء، وبعضهم من الطین. أما أرواحهم فمخلوقة من مادة موجودة تحت القمر لا تصلح إلا لصنعها.
وبعض الشیاطین من نسل آدم لأنه بعد ما لعنه الله أبى أن یجامع زوجته حواء حتى لا تلد له نسلاً تعیساً، فحضر له اثنتان من نساء الشیاطین فجامعهما فولدتا شیاطین.
وجاء فی التلمود: أن آدم کان یأتی شیطانة مهمة اسمها (لیلیت) مدة 130 سنة فولد منها شیاطین.
وکانت حواء لا تلد فی هذه المدة إلا شیاطین بسبب نکاحها من ذکور الشیاطین. والشیاطین على حسب التلمود یتناسلون ویأکلون ویشربون ویموتون مثله.
وأمهات الشیاطین المشهورات أربع استخدمهن سلیمان الحکیم بما کان له علیهن من السلطة، وکان یجامعهن.
قال التلمود: إن إحدى هؤلاء النسوة امرأة الشیطان المسمى (شماعیل) تذهب مع بناتها فی مقدمة مائة وثمانین ألف شیطان بصفة رئیسة علیهم لیضروا الناس فی لیلتی الخمیس والسبت. و(لیلیت) السابق ذکرها عصت آدم زوجها فعاقبها الله بموت أولادها، فهی تنظر کل یوم مائة من أولادها یموتون أمامها. ومن ذلک الحین تعهدت أن لا تقتل أحداً من الأطفال التی لها علیهم سلطة إذا تلیت علیهم ثلاثة أسماء من أسماء الملائکة. هذا وهی دائماً تعوی کالکلاب ویصحبها مائة وثمانون ملکاً من الأشرار، ویوجد شیطانة أخرى من الأربع المذکورات دأبها الرقص بدون أن تستریح وهی تصحب معها مائة وتسعاً وسبعین روحاً شریرة.
وبحسب التلمود، یولد الآن من بنی آدم کل یوم جملة من الشیاطین ولکن لا نقص علیک تفصیل ذلک محافظة على الآداب.
ویقدر الإنسان فی بعض الأحوال أن یقتل الشیاطین إذا أجاد فی صناعة فطیر الفصح (1)[2]. وقد تسبب نوح فی حیاة بعضهم لأنه أخذهم معه فی السفینة.
__________
(1) وهو الفطیر الذی یدعون أنه یجب أن یصنع من دم غیر یهودی مسیحی أو مسلم لإتمام نسکهم التعبدیة !!
أما محل سکن الشیاطین فقال الحاخامات: إن بعضهم یسکن فی الهواء، وهم الذین یسببون الأحلام للإنسان. وبعضهم یسکن فی قاع البحر، وهم الذین یتسببون فی خراب الأرض إذا ترکوا وشأنهم. وبعضهم یسکن فی أجسام الیهود المتعودین على ارتکاب الخطایا.
وعلى حسب التلمود یحب الشیطان الرقص بین قرون ثور خرج من المیاه. وهو مغرم أیضاً بالرقص بین النسوة اللاتی یرجعن من دفن میت.
ویحب (الشیطان)[5] أن یوجد بجانب الحاخامات، لأن الأرض الجافة تحتاج إلى المطر ویحب شجر البندق، والنوم تحت هذه الأشجار خطر لوجود شیطان على کل ورقة من أوراقها.
یسکن جبال الشرق المظلمة ثنتان من الشیطانات المشهورات اسمهما (آذا، وآذیل) وهما اللتان علمتا السحر (لبلعام، وأیوب، ویوترو) وکان یحکم الملک سلیمان على الطیور والشیاطین بواسطتهما وکانتا السبب فی حضور بلقیس إلیه.

متن دو صفحه دوم:

الکتاب الثالث
فساد الآداب
الفصل الأول
(القریب)
قریب الیهودی هو الیهودی فقط ـ باقی الناس حیوانات فی صورة إنسان هم حمیر وکلاب وخنازیر ـ یلزم بغضهم سراً ـ قاعدة النفاق الجائزة
جاء فی التلمود: أن الإسرائیلی معتبر عند الله أکثر من الملائکة. فإذا ضرب أمیٌّ (1)[1] إسرائیلیاً فکأنما ضرب العزة الإلهیة.
ویعتقد الیهود ما سطره لهم حاخاماتهم من أن الیهودی جزء من الله، کما أن الابن جزء من أبیه، { کَبُرَتْ کَلِمَةً تَخْرُجُ مِنْ أَفْوَاهِهِم } ، ولذلک ذکر فی التلمود أنه: إذا ضرب أمی إسرائیلیاً فالأمی یستحق الموت (سنهدرین ص 2 و 58)، وأنه لو لم یخلق الله الیهود لانعدمت البرکة من الأرض، ولما خلقت الأمطار والشمس، ولما أمکن باقی المخلوقات أن تعیش.
والفرق بین درجة الإنسان والحیوان هو بقدر الفرق الموجود بین الیهود وباقی الشعوب!
وجاء فی تلمود أورشلیم ص (94) أن النطفة المخلوق منها باقی الشعوب الخارجین عن الدیانة الیهودیة هی نطفة حصان.!
وقال الرابی(کرونیر):
(لا فرق بین الأجنبی والخارج عن دین الیهود على حسب التلمود. والغریب هو الذی لا یختتن ولا فرق بینه وبین الوثنی.)
وجاء فی التلمود أن الیهودی یتنجس إذا لمس القبور وفاقاً للتوراة ما خلا قبور من عداهم من الأمم، إذ کانوا یعدونهم بهائم لا أبناء آدم (بیاموت البند 6).
ویعتبر التلمود أیضاً الأجانب بصفة کلاب لأنه مذکور فی سفر الخروج (12،16) أن الأعیاد المقدسة لم تجعل للأجانب ولا للکلاب.
وقد نقل الرابی موسى بن نعمان هذه العبارة فی کتابه فقال ترتبت الأعیاد لکم، ولیست للأجانب ولا للکلاب (صحیفة 50.4).
__________
(1) یریدون بالأمی کل من لیس یهودیاً. فالأمی والأممی والکافر والأجنبی والغریب والوثنی فی اصطلاحهم سواء وهم حیوانات فی صورة بشر !!
وذُکر مثل هذه العبارة أیضاً فی کتاب الحاخام (رشی) بخصوص عبارة سفر الخروج (12) التی ذکرت فی نسخة طبعت فی مدینة البندقیة. وأما النسخ المطبوعة فی مدینة (امستردام) فلم یذکر فیها عبارة (ولیست للکلاب) .
وذکر فی کتب أخرى: إن الکلب أفضل من الأجانب، لأنه مصرح للیهودی فی الأعیاد أن یطعم الکلب، ولیس له أن یطعم الأجانب، وغیر مصرح له أیضاً أن یعطیهم لحماً، بل یعطیه للکلب لأنه أفضل منهم!! (1)[2]
والأمم الخارجة عن دین الیهود لیست فقط کلاباً بل حمیر أیضاً، وقال الحاخام (اباربانیل):
[الشعب المختار (أی الیهود) فقط یستحق الحیاة الأبدیة وأما باقی الشعوب فمثلهم مثل الحمیر].
ولا قرابة بین الأمم الخارجة عن دین الیهود، لأنهم أشبه بالحمیر، ویعتبر الیهود بیوت باقی الأمم نظیر زرائب للحیوانات.
ولما قدم بختنصر ابنته إلى ابن (سیرا) لیتزوجها قال له هذا الأخیر: إنی من بنی آدم ولست من الحیوانات.

 

نویسنده این کتاب با عنوان اصلی «Talmudjude +» آگوست رولینک [که یک کشیش کاتولیک است] (بنگرید به اینجا) میباشد. البته در مشخصات ترجمه عربی آقای یوسف نصرالله نام چارلز لاورنت هم بعنوان نویسنده دیده میشود (اینجا) که نمیدانیم در کدام نسخه این فرد بهمراه رولینک این کتاب را نوشته است!! در آمازون هم این کتاب یک نویسنده دارد بنام رولینک (اینجا) نه دو نفر. البته شاید لاورنت مترجم کتاب به زبان انگلیسی بوده چون نسخه اصلی آن به زبان آلمانی است.

رولینک در ویکی پدیای انگلیسی یک یهود ستیز خوانده شده که به سبب نوشتن همین کتاب یوزف سموئیل بلوخ [Josef Samuel Bloch] با نوشتن مقالاتی روینک را به جعل متون متهم کرده و رولینک هم از وی شکایت کرد گرچه شکایت خود را در نهایت پس گرفت. کتاب دیگری هم در رابطه با تلمود از آدین اشتاین سالتس است که توسط حجت الاسلام طالبی دارابی به فارسی ترجمه شده (بنگرید به اینجا) و کتاب معتبری هم هست و حتی در وبسایت انجمن کلیمیان تهران هم معرفی شده (بنگرید به اینجا)، لکن ندیدم جایی برای این مباحث نژاد پرستی عجیب بدان ارجاع بدهند. ممکن است بگویید خب آن کتاب عنوانش سیری در تلمود است و تمام تلمود را که در بر ندارد و ما هم باید بگوییم یعنی نویسنده اش به عمد این قسمت ها را نقل نکرده؟ بعد تکلیف مقالات سموئیل بلوخ چه میشود؟ نتیجتاً بنظر بنده حقیر بهتر است کمی جانب احتیاط را رعایت کرده و تا وقتی ترجمه انگلیسی بخش هایی از تلمود که مد نظر رولینک بوده را ندیدیم با یقین در این رابطه سخن نگوییم، اگرچه بهیچ وجه قصد ندارم بگویم رولینک دروغ میگفته است یا سخنان سموئیل بلوخ را تأیید کنم در نقد رولینک آنهم وقتی نخواندمشان، صرفاً جوانب مورد مناقشه این مهم را مطرح کردم و از آنجایی هم که تخصص من در حیطه یهودیت نیست ابداً اظهار نظر شخصی نمیکنم اما خب دیدم جایی به سبب روز قدس اشاراتی به این مهم و بیان نژاد پرستی در تلمود شده بود گفتم بررسی اجمالی انجام بدهم ان شاءالله که مفید به فایده واقع باشد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲/۰۱/۲۴

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی