مکتب رئالیسم

قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ

مکتب رئالیسم

قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ

مکتب رئالیسم
آخرین نظرات

تحلیلی بر اساس نقش مهم مسلمانان در جنگ اوکراین

پنجشنبه, ۳۰ آذر ۱۴۰۲، ۰۴:۱۴ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

 

عموماً وقتی سخن از جنگ هایی که مسلمانان در دو طرف آن شرکت دارند میشود ذهن معطوف میشود به جنگ هایی با زمینه دینی اما در اینجا با موردی طرف هستیم که مقوله نه دینی است نه نژادی، بلکه بر اساس عقاید شخصی و قومی و شاید ملی غیر دینی است، یعنی صرف ملیت و قوم گرایی و منافع شخصی و نه حتی مباحثی همچون امت گرایی، دو گروه از مسلمانان روی به جنگ با یکدیگر آورده اند.

چهره شاخص مسلمان جبهه روسیه رمضان احمدوویچ قدیروف بعنوان یکی از سیاستمداران بلند پایه حامی پوتین و رئیس جمهور منطقه خود مختار چچن در روسیه و چهره مسلمان مطرح در جبهه اوکراین وزیر دفاع دولت زلنسکی یعنی رستم اومروف (من هم با ع دیدم نام خانوادگی وی را نوشته اند هم با الف) بعنوان یک مسلمان تاتار است (بنگرید به اینجا).

در خطوط مقدم جنگ نیز از طرفی نیروهای مسلمان چچنی در جبهه روسیه را داریم و از طرفی مسلمانان تاتار در جبهه اوکراین رو مشاهده میکنیم که حتی رئیس جمهور اوکراین یعنی زلنسکی هم به مراسم افطارشان رفته و در آنجا از احترام به ماه مبارک رمضان سخن میگوید (بنگرید به اینجا). البته این تاتارهای مسلمان جدای از تروریست های داعشی و... ای هستند که قبلاً اخباری مبنی بر انتقالشان به اوکراین منتشر شده بود، این ها بعنوان مثال گویا ساکن کریمه بیشتر بوده اند نه سوریه یا... که بعد بخواهند در قالب مزدور مهاجرت کنند به اوکراین.

با اینکه جنگ اوکراین بهیچ روی زمینه دینی نداشته و از علل شروعش تا ادامه دهنده اش کاملا غیر دینی هستند و حتی دو طرف جنگ نیز کشورهایی سکولار محسوب میشوند، اما باز شاهد نقش مهم مسلمانان در این جنگ هستیم و پیرو دین و بخشی از امت اسلامی بودنشان هم مانع نشده مقابل یکدیگر در دو جبهه نجنگند. 

بنظرم در اینجا تحلیل خوبی میتوان انجام داد که اگر گزاره های غیر دینی میتوانند پیروان یک دین را مقابل یکدیگر قرار دهند بگونه ای که دین بهیچ روی نتواند عامل وحدت یا جنگ بین ایشان باشد (یعنی نه دین بتواند از جنگ جلوگیری کند و نه باعث آن یا یکی از علت های ٱن بیان شود)، آیا نمیتوانیم بگوییم همین گزاره ها در همان جنگ های بظاهر دینی بین پیروان دین اسلام بودند که باعث جنگ افروزی می‌شدند و صرفاً حکام یا بزرگانی بخاطر حفظ ظاهر امر، وجه دینی به آن میدادند تا قوم خود را تحریک کنند؟!.

نمونه بارز تحلیل فوق ماجرای شهادت امام حسین علیه السلام هست، با اینکه مشکل یزید با ایشان مقوله تأیید خلافتش بود (دیگر بحث قیام هم مطرح نبود بعد از خیانت کوفیان، صرفاً مقوله بیعت گرفتن از امام مد نظر بود) اما شاهد این هستیم به دروغ ایشان را خارجی و یا مسلم بن عقیل را مرتد خواندند (بنگرید به اینجا و اینجا). دشمنان مشخصاً سعی کردند با وجه دین دادن به این واقعه، مردم را بیشتر تحریک کنند در حالیکه فی الواقع امام حتی بدنبال قیام علیه یزید بعد از خیانت کوفیان نبود و این ابن زیاد بود با زیرکی میخواست خطر معصوم نسبت به حکومت یزید را برای همیشه خنثی کند (قبلا در این رابطه به تفصیل سخن گفته ام، بنگرید به اینجا).

بنظرم میتوانیم این تحلیل را حتی بر اعمال داعش و... هم تعمیم بدهیم و مباحث قومی و نیز منفعت های مادی از جنگ و کنیز گرفتن و... را از علل اصلی برآمدن این گروه ها بیان کنیم. البته فی الحال اصرار صد درصدی بر این نتیجه گیری ازین تحلیل ندارم و پذیرای انتقادات و نظرات پیرامونش هستم.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲/۰۹/۳۰

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی