بسم الله الرحمن الرحیم
به قلم اسکار لند برگ [ فیزیکدان آمریکایی ] :
در خانواده های مسـیحی، اغلب اطفال در اوایل عمر به وجود خـدایی شبیه انسـان ایمان می آورنـد؛ مثل این که بشـر به شـکل خـدا آفریـده شـده است. این افراد، هنگامی که وارد محیط علمی میشونـد و به فراگرفتن و تمرین مسائـل علمی اشـتغال می ورزنـد، این مفهوم ضـعیف و انسـانی شـکل خـدا، نمی توانـد با دلایل منطقی و مفـاهیم علمی متنـاسب باشـد و در نتیجه بعـد از مـدتی که امیـد هر گونه سـازش از بین می رود، مفهوم خـدا به کلی متروک و از صحنه فکر خارج می شود.[کتاب اثبات وجود خدا، جان کلوور مونسما، ترجمه احمد آرام ص 16]
در کتاب مقدس، عنوان پسر خدا و فرزند خدا کاربردی عام و فراگیر دارد. در این کتاب، مؤمنان، کسانی که ازخدا اطاعت میکنند، کسانی که عادل اند و... پسر خدا نامیده شدهاند. مثلا خداوند به موسی(ع) دستور داد که به فرعون بگو: یهوه چنین میگوید:«اسرائیل پسر من و نخست زاده من است و به تو میگویم پسرم را رها کن تا مرا عبادت نماید واگر از رها کردنش ابا نمایی همانا پسر تو یعنی نخستزاده تو را میکشم.»[1]