مکتب رئالیسم

قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ

مکتب رئالیسم

قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ

مکتب رئالیسم
آخرین نظرات

کوروش نامه (53): تصرف بابل به روایت هرودوت

جمعه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۹، ۰۶:۴۸ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

 

فتح شهر بابل توسط کوروش به روایت هرودوت

در این قسمت نبرد کوروش برای فتح بابل را با استناد به ترجمه انگلیسی و دو ترجمه فارسی تاریخ هرودوت بیان می کنیم.

الف) ترجمه فارسی اول:

 

ب) ترجمه انگلیسی و ترجمه فارسی دوم:

شناسه ترجمه انگلیسی پایین هر بند مندرج است و متن هر بند از ترجمه دوم فارسی ذیل بند مربوطه در ترجمه انگلیسی درج میشود.

مشخصات ترجمه دوم فارسی:

 

و اما متن تاریخ هرودوت کتاب یکم بند 182 الی 192:

ترجمه انگلیسی بند 189:

 

ترجمه فارسی بند 189:

کوروش ضمن عبور بسوی بابل بسواحل رود ژیندس رسید. و این رودی است که فقط با کشتی میتوان از آن گذشت. پس وقتی کوروش خود را برای عبور از این رود آماده میکرد یکی از اسبان سفید او که از دسته اسبان مقدس بود بهیجان آمد و برودخانه وارد شد و کوشید از آب بگذرد، ولی امواج آب او را درهم پیچید و با خود برد. کوروش از این اهانت رود ژیندس سخت خشمناک شد ورود را تهدید کرد و وعده داد که آنرا بقدری ضعیف و ناتوان کند که در آینده حتی زنان بتوانند بآسانی بدون آنکه زانوانشان بآب رسد از آن عبور کنند. بعد از بیان این تهدید، کوروش از ادامه حرکت بسوی بابل منصرف شد و سپاه خود را بدو قسمت تقسیم کرد. آنگاه این دو قسمت بصف قرار گرفتند و با ریسمانهای کشیده در هرسوی ساحل رود نقشه یکصد و هشتاد خندق طرح کردند که هریک در جهتی قرار داشت همینکه سربازان بر جای خود قرار گرفتند کوروش فرمان داد به حفر زمین مشغول شوند. بعلت کثرت تعداد نفرات، این کار انجام گرفت ولی سراسر فصل تابستان برای انجام این طرح تلف شد.

 

ترجمه انگلیسی بند 190:

 

ترجمه فارسی بند 190:

پس از آنکه کوروش از رود ژیندس انتقام گرفت و بستر آنرا به سیصد و شصت مجرا تقسیم کرد، چون بهار سال بعد آغاز شد به حرکت بسوی بابل ادامه داد. ساکنان بابل مسلح از شهر خارج شدند و باستقبال او شتافتند و وقتی کوروش به نزدیکی شهر رسید با او بمصاف پرداختند و چون در جنگ مغلوب شدند بداخل شهر پناه بردند.

ولی چون از قبل میدانستند که کوروش آرام نخواهد نشست و مشاهده میکردند که او مشغول جنگ با تمام اقوام و ملل میباشد، قبلا از راه احتیاط آذوقه لازم برای چندین سال متمادی در داخل شهر ذخیره کرده بودند. در چنین شرایط، محاصره شهر زیاد برای آنها ناگوار نبود، در حالیکه کوروش چون مدتی زیاد گذشت و کاری از پیش نبرد کم کم در زحمت شد.

 

ترجمه انگلیسی بند 191:

 

ترجمه فارسی بند 191:

سرانجام، خواه شخص دیگری او را راهنمائی کرده باشد و مشکل او را رفع کرده باشد و خواه خود شخصا آنچه باید بکند تشخیص داده باشد، بهرحال کوروش توانست بترتیب زیر در کار خود توفیق یابد: ابتدا قسمت عمده سپاه خود را در طرفی که رود به شهر داخل میشود مستقر کرد و سپس عدهای دیگر را در جهت دیگر رود در محلی که آب آن از شهر خارج میشود قرار داد و باین سربازان امر کرد همینکه مشاهده کردند که بستر رود قابل عبور است از همان راه بشهر داخل شوند. پس از اینکه این اوامر صادر شد و تعلیمات لازم به سربازان داده شد، کوروش خود با عدهای از سربازانی که چندان ارزش نظامی نداشتند از شهر دور شد. وقتی به دریاچه رسید، کاری را که ملکه بابل برای ساختن دریاچه و ملایم کردن جریان رود کرده بود تکرار کرد، بدین معنی که بکمک مجرائی جریان رود را متوجه دریاچه، که در آن زمان بصورت برکه درآمده بود کرد. و بدین ترتیب آب رود پائین نشست و بستر سابق رودخانه قابل عبور شد. همینکه این نتیجه حاصل شد، پارسهائی که قبلا برای این مقصود آماده شده بودند در طول بستر رود فرات پیش رفتند. چون آب رود کم شده بود و فقط رانهای آنان تا میان در آب بود از همین راه به بابل وارد شدند. اگر اهالی بابل قبلا آنچه بدستور او انجام میگرفت میدانستند و یا متوجه نقشه او میشدند، شاید پارسها را بداخل شهر راه میدادند و سپس آنها را به بدترین وضع نابود میکردند، بدین ترتیب که دریچههای آهنی که شهر را به رود متصل میکرد می بستند و خود بر روی دیوار هائی که در طول دو طرف بستر رود قرار داشت میرفتند و دشمن را در دامی که در آن آمده بود گرفتار میکردند. ولی چنین نشد، زیرا پارس ها در موقعی که آنها انتظار نداشتند آنها را غافلگیر کردند. بطوریکه اهالی محل نقل میکنند، بعلت وسعت زیاد شهر، در موقعی که محله های اطراف شهر در دست دشمن بود، هنوز آن قسمت از اهالی بابل که در محلههای مرکز شهر سکونت داشتند نمیدانستند که چه بر سر شهر آنها آمده است. چون اتفاقا در آن روز در شهر جشن برپا بود، مردم بابل رقص - کنان بعیش و نوش مشغول بودند و این وضع تا ساعتی که بطور اطمینان بخش از ماجرای شهر مطلع شدند ادامه داشت. بدین ترتیب بود که شهر بابل برای نخستین بار تسخیر شد.

 

ترجمه انگلیسی بند 192:

 

ترجمه فارسی بند 192:

اکنون من میخواهم شرح مفصلی درباره ثروت مردم بابل نقل کنم که یکی از دلائل آن از این قرار است: شاهنشاه سراسر کشوری را که بر آن سلطنت میکند به چندین ناحیه تقسیم کرده است تا این نواحی علاوه بر باجی که میدهند آذوقه لازم برای شخص او و سپاهیانش آماده کنند. در چهار ماه از دوازده ماه سال، بابل باید تهیه این آذوقه را متعهد شود و آذوقه هشت ماه دیگر را بقیه آسیا تأمین میکند. از این قرار، آشور از حیث ثروت برابر یک سوم تمام آسیا است. حکومت این ناحیه که پارسها ساتراپ نشین مینامند از حکومت دیگر نواحی مهمتر است، زیرا تریتانتشمس پسر آرتاباز که حکومت این نواحی را از جانب پادشاه در دست داشت هر روز یک آرتابه [واحد پول پارس ها] مملو از پول عایدی داشت. این ساتراپ در اصطبل خصوصی خود غیر از اسبهای جنگی تعداد هشتصد اسب برای جفتگیری با مادیان داشت و تعداد این مادیانها شانزده هزار بود بطوریکه به هریک از اسبها بیست مادیان میرسید. در آنجا سگهای هندی نیز تربیت میکردند و تعداد آنها بحدی بود که چهارده بزرگ از دهات دشت در مقابل معافیت از دیگر مالیاتها تأمین خوراک آنها را بعهده گرفته بودند. این بود مختصری درباره امتیازات ساتراپ بابل.

 

پروفسور شهبازی میگوید:

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۱۱/۲۴

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی