مکتب رئالیسم

قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ

مکتب رئالیسم

قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ

مکتب رئالیسم
آخرین نظرات

گنجینه مدفون داریوش سوم هخامنشی

دوشنبه, ۲۷ فروردين ۱۴۰۳، ۱۰:۵۵ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

 

در رابطه با گنج پنهان داریوش سوم مطالب متعددی در فضای مجازی به چشم میخورد که جملگی تا جایی که رصد کردم با اینکه متنی مشابه دارند بدون سند هستند. از طرفی دیگر برخی مطالب مربوطه هم بعضاً حاوی عنوان از جهتی اغراق آمیز همچون «بزرگترین گنجینه ایران» بودند. من برآن شدم تا در این پست با استناد به یک مأخذ قابل استناد در رابطه با این گنجینه قلم فرسایی بکنم و قبل از نقل متن کتاب مربوطه باید عرض کنم بنظر میرسد اکثر چیزی که در فضای مجازی ازین گنج پنهان نقل شده از همین مأخذ میباشد [مثل گزارش روزنامه ابتکار در سال 1396 (اینجا) و وبسایت الی گشت در سال 1397 (اینجا) که وبسایت خبری آفتاب نیوز هم در همان تاریخ آنرا باز نشر کرده است (اینجا) و یا متن وبسایت به اشتراک گزاری محتوای Atchuup (مورد هفتم در اینجا) که بدون تاریخ و ارجاع و نام نویسنده است] اما بنابر دلایلی نامعلوم هیچ یک از صفحات مجازی که من چک کردم نامی ازین کتاب نبردند و اصلاً منبعی را معرفی نکردند.

بعضاً در فضای مجازی بنابر رویکردی پوچ بگونه ای ازین گنجینه بزرگ سخن میگویند که گویی مایه افتخار یا نکته مثبتی است!؛ توضیح بیشتر آنکه در آن زمان چیزی با عنوان پشتوانه طلا برای پول وجود نداشته و این گنجینه در حقیقت خود پول محسوب میشده است، فلذا عین این است مثلاً فردای براندازی فرضی جمهوری اسلامی در بیت رهبری چند تن ارز و سکه طلا پیدا شود، باستانگرایان به این کشف افتخار خواهند کرد و آنرا مایه غرور ملی خواهند دانست؟!. همانطور که در حال حاضر تعصبات سیاسی بر روی دو قشر برانداز و مدافعین دولت فعلی جمهوری اسلامی تأثیر گذاشته است و هردو نقد به جریان سیاسی مطبوع خود را بر نمی تابند و نقاط ضعف را در حقیقت به نقطه قوت تعبیر و بوضوح تحریف حقیقت میکنند، برای باستانگرایی هم دقیقاً همین است، از یک حدی که گذشت گرایشات رمانتیستی مبتنی بر آرکائیسم و باستان پرستی بر منطق و واقع گرایی فرد غلبه خواهد کرد. و اما جریان گنج مدفون داریوش سوم:

طلای پادشاه بزرگ ایرانیان، داریوش سوم (هخامنشی -م) که در سالهای 380 تا 330 قبل از میلاد می زیست، بزرگترین گنج تمام دورانها به شمار می آید. بخشی از این گنج را امپراتور مقدونیان، اسکندر کبیر (323 - 356 قبل از میلاد) زمانی که در سالهای حدود 334 قبل از میلاد کشور پادشاهی ایران را تسخیر و گنجینه های شوش، ایسوس، دمشق و تخت جمشید را چپاول کرد، به تاراج برد. امپراتور فاتح تنها در تخت جمشید حدود 9000 تالِنت طلا و 40000 تالنت نقره به غنیمت گرفت. هر تالنت با معیارهای امروزی حدود 26/2 کیلوگرم بود. یعنی این که بیش از 1000 تن یا به حساب دیگر، بیش از 50 کاوران بزرگ حیوانات بارکش پر از فلزات قیمتی به دست او افتاد - و همه آنها تنها در یک شهر!

مورخ و وقایع نگار باستانی یونان «دیودور [دیودورس سیسیلی]» چنین نگاشته است که اسکندر کبیر گنجهای حاصل از تمام گنج خانه های تسخیر شده ایران را بر بیش از 3000 شتر بارکش و 10000 جفت قاطر، یعنی بیش از 23000 حیوان بارکش، به کشور خود انتقال داد. اسکندر در آن زمان در ایران، بدون احتساب بخشی از گنجینه ها که داریوش سوم به نقاط امن برده بود، 750000 تالنت، حدود 19650 تن، یعنی تقریباً 980 کامیون باری 20 تنی پر از طلا و نقره به غنیمت گرفت. تازه جواهرات و سایر اشیای با ارزش را به حساب نیاورده ایم. وقتی که او بعد با ارتش خود به مصر لشکر کشی کرد، بنا به نگارشهای باستانی، دستور داد که سپرهای حفاظتی سربازانش را به نقره خالص آب نقره کاری کنند - غنایم جنگی او از پارسها تا این اندازه زیاد بود.

داریوش با کاروان کوچکی از گنجهایش به اقامتگاه تابستانی خود در هگمتانه شهر همدان امروزی در ایران، یعنی جایگاه آخرین گنج خانه اش، گریخت. بنا به نگارشهای فرهنگی باستانی او قبل از آن که بمیرد، دستور داد که تمام طلاها، نقره ها و اشیای قیمتی دیگر را در نزدیکی شهر، دفن کنند. وقتی که اسکندر اقامتگاه تابستانی را به تسخیر درآورد، هیچ اثری از گنج برجای نمانده بود. او نیروهایش را وادار کرد هفته ها در اطراف شهر به دنبال گنج مدفون بگردند که جستجویی بی حاصل بود. نزدیک به 250 سال پس از آن سردار رومی مارکوس لیزینیوس کراسوس (53 - 115 قبل از میلاد) به جستجوی این گنجینه طلا پرداخت و برای آن حتی با پارتها، یکی از اقوام نژادی آسیای صغیر، جنگ کرد. پارتها در آن زمان سلسله پادشاهی جدیدی را در ایران برپا کرده بودند (سلسله اشکانیان -م.) سرداران رومی ژولیوس سزار (44 - 100 قبل از میلاد) و مارکوس آنتونیوس (30 - 83 ق - م) و همچنین امپراتور روم، نرون (68 - 37 میلادی) نیز، همگی بدون هیچگونه موفقیتی به جستجوی گنج افسانه ای داریوش پرداختند.

در سال 1973 (1352 شمسی م) شاه وقت ایران دستور کاوش این گنج را داد: یک هیئت آمریکایی با پیشرفته ترین تجهیزات حفاری و اکتشاف به کار پرداخت، اما نتوانست گنج را پیدا کند. به این ترتیب گنجینه طلای داریوش تا به امروز همچنان در مکانی در محدوده ای به شعاع 100 کیلومتری در اطراف شهر همدان قرار دارد.

منبع:

در جستجوی گنج/Schatzsuche، نوربرت فون فرانکنشتاین، ترجمه بهروز بیضایی، انتشارات قدیانی، چاپ سوم 1384 شمسی، صفحات 19 و 20

کتابی که از آن نقل کردم متعلق به رده سنی کودکان و نوجوانان است و من نیز در دوران نوجوانی آنرا مطالعه کرده بودم و از آن زمان جریان گنجینه مدفون داریوش سوم در ذهنم باقی مانده بود. پیرامون عیار تاریخی این گنج فارغ از ارقام بنظر اغراق آمیز کتاب فوق باید عرض کنم که بررسی اش نکردم اما اگر تحقیق سطحی و به اصطلاح بطور عامیانه دم دستی بخواهید در صفحه داریوش سوم در ایرانیکا و ویکی پدیای انگلیسی و بریتانیکا که چک کردم سخنی ازین گنج مدفون نیست. در مدخل اسکندر کبیر بریتانیکا از بدست آوردن ثروت عظیم توسط اسکندر طی شکست تصرف شوش اشاره شده و میزانش 50 هزار تالنت طلا بر شمرده شده (پاراگراف یازدهم در اینجا) اما باز سخنی از گنج مدفون داریوش سوم در هگمتانه نیست. در مدخل اسکندر کبیر ویکی پدیای انگلیسی اشاره شده که اسکندر برای بدست آوردن بخش بزرگ گنج پارسی به اکباتان (هگمتانه) رفته است (اینجا) اما باز از گنج پنهان داریوش سوم سخنی گفته نشده است (گرچه برای همین نقل هم ارجاعی قرار نداده است). در مدخل اسکندر کبیر ایرانیکا بقلم پروفسور پیر بریان هم به بدست آوردن ثروت عظیم توسط اسکندر بواسطه تسلیم شدن شوش و بابل اشاره شده است (پاراگراف پنجم در اینجا) اما نه خبری از میزان این ثروت است و نه گنجینه مدفون داریوش سوم.

اینکه چرا هردو مدخل اسکندر و داریوش را در یک دانشنامه چک میکنم دلیلش این است که خیلی اوقات این مدخل ها با وجود اشتراکاتی که دارند توسط یک نویسنده نوشته نشده و اختلافات و تفاوتهایی را بر حسب کیفیت و کمیت تحقیق و یا چه بسا چارچوب فکری و نوع تخصص نویسنده ممکن است داشته باشند. بهرطبع به شخصه تاکنون بخاطر ندارم در منابع تاریخی از قول مورخ عهد باستانی دیده باشم که داریوش سوم بخشی از گنج خود را در هگمتانه مدفون کرده باشد و خود نویسنده کتاب فوق الذکر هم بنظر میرسد این چنین ادعایی نداشته بلکه به «نگارشهای فرهنگی باستانی» اشاره کرده و نامی از مورخ یا سند باستانی مکتوبی نبرده است اما اشاره به کاوشهای زمان محمد رضا شاه اگر صحیح باشد چه بسا نشان دهنده عیار تاریخی قابل توجه این گنج پنهان می بایست باشد.

دلیل اینکه گفتم عنوان «بزرگترین گنجینه ایران» از جهتی اغراق آمیز است این میباشد که گنجینه در این عنوان به معنای خزانه یا... اگر اشاره به ثروت مدفون داریوش سوم داشته باشد که این گنج میزانش مشخص نیست و مشخصاً بخش کوچکی از آن گنج ادعایی بزرگ را در برمیگیرد فلذا نمیتواند صاحب عنوان بزرگترین باشد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳/۰۱/۲۷

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی