مکتب رئالیسم

قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ

مکتب رئالیسم

قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ

مکتب رئالیسم
آخرین نظرات

یازده گانه اوستای قدیم

يكشنبه, ۷ خرداد ۱۴۰۲، ۰۹:۱۱ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

 

همانطور که میدانیم در حال حاضر اوستای زرتشتیان از پنج نسک «یسنه - یشت ها - ویسپرد - خرده اوستا - وندیداد» تشکیل شده است اما غیر ازین مدل، نوع دیگری از تقسیم بندی هم وجود دارد که اوستا را به دو بخش اوستای قدیم (Old Avestan) و اوستای جدید (Younger Avestan) تقسیم میکند. توجه داشته باشید منظور از اوستای قدیم کهن ترین نسخه دست نویسی یا سند باستان شناسی از اوستا نیست که قدیم ترین نسخه خطی که بخشی از اوستا میباشد بنا به آنچه که پروفسور ژان کلنز در دانشنامه ایرانیکا بیان میکند متعلق به اواخر قرن سیزدهم میلادی است:

... the most ancient (K 7a) dates from A.D. 1288

AVESTA i. Survey of the history and contents of the book, Encyclopaedia Iranica

همچنین بر اساس جدولی که کلنز از عناوین نسک های اوستا بر اساس دینکرد ارائه میدهد تمام بخش های اوستا یا مفقود شده یا ناقص بدست ما رسیده است بجز وندیداد و ستوت یشت:

توجه داشته باشید اوستای اصلی 21 نسک [کتاب] بوده و تعداد نسک های جدول فوق را هم جمع بزنید 21 نسک میشود که برخیش مفقود شده و کلاً در دسترس نیستند «lost» اکثراً هم ناقص بدست ما رسیده اند «a few fragments» و گاسانیک هم که از هفت نسک (ستُوت یشت - سوتکَر - وَرشت مانسَر - بَغ - وَشتَگ - هادُخت - سپَند) تشکیل شده و اوستای قدیم فعلی در ستوت یشت آن قرار میگرفته کامل بدست ما رسیده است. البته از فردی که بازه زندگی اش بین 8600 سال اختلاف است (بنگرید به اینجا) و بازه ای هم که چهار پژوهشگر با حلاجی گزارشات متضاد مختلف و حدس و گمان برایش بیان کردند آنقدر دور است که به دوران تاریک و مبهم تاریخ تعلق دارد (بنگرید به اینجا) نمیتوان انتظار داشت یک متن درست بدست ما برساند چه آنکه ستوت یشت گرچه از لحاظ هات هایی که آنرا تشکیل میداده اند کامل بدست ما رسیده لکن از نظر کم و کیف آن هات ها خیر و فی المثل پنج گات آن تحریف شده و از هم پاشیده و با دخل و تصرف به زمان ما رسیده است (بنگرید به اینجا و اینجا).

خب ما در اینجا کاری به مقوله ناقص رسیدن و تحریف و... نداریم و همین قدر اجمالی این گزاره را با استناد به لینک های دیگری بیان کردیم کفایت میکند، موضوع پست اوستای قدیم است؛ این بخش از اوستا بر اساس زبان اوستایی مشخص میشود و کنار اوستای جدید، اوستای ما را تشکیل میدهد. اوستای قدیم یعنی بخش هایی از اوستا که زبانشان یکی بوده و متعلق به دوره کهن تری از اوستای جدید که زبان بخش هایش جدیدتر هستند میباشد [بجز سه مورد استثناء که بدانها اشاره خواهیم کرد]. اوستای قدیم امروزه از یازده بخش تشکیل شده [پنج گات + یسنه هفت هات + چهار نماز مقدس] که زبانشان عین هم است و بر اساس دلایل و علم زبان شناختی و محتوایی اوستا شناسی بهیچ عنوان نمیتوان گفت که کدام یک در زمان بعدتر یا قبل تر از دیگری سروده یا بیان شده اند و نیز توجه داشته باشید که به تمام این ده بخش میگویند گاتاها [یا گاتها] و اینکه امروزه دو بخش یسنه هفت هات و چهار نماز مقدس را از گاتاها جدا کردند سلیقه ای و بر خلاف مستندات علم زبان شناختی و حتی عقاید زرتشتیان ساسانی [بخش های گاسانیک مشروح در دینکرد] و نتیجتاً کاملاً بی اعتبار است چه آنکه تمام اینها باهم جزء ستوت یشت بوده اند (گرچه چه بسا فی المثل نسک مفقوده وشتگ قدمتش از ستوت یشت بیشتر بوده است علی الخصوص که جزء گاسانیک هم بوده لکن به دست ما نرسیده).

عنوان این یازده بخش و جایگاهشان در اوستای امروزی بدین صورت میباشد:

 

الف) نماز یتا اَهو

یسنا هات 27 بند 13

 

ب) نماز اَشِم وَهو

یسنا هات 27 بند 14

 

ج) نماز یَنگههِ هاتام

یسنا هات 27 بند 15

 

د) اَهنَوَد گات

یسنا هات های 28 - 29 - 30 - 31 - 32 - 33 و 34

 

ه) یَسنَه هفت هات:

یسنا هات های 35 - 36 - 37 - 38 - 39- 40 و 41

 

و) اُشتَوَد گات

یسنا هات های 43 - 44 - 45 و 46 یسنا

 

ز) سپَنتَمَد گات

یسنا هات های 47 - 48 - 49 و 50

 

ح) وُهوخشَتر گات

یسنا هات 51

 

ط) وَهشتُواشت گات

یسنا هات 52

 

ی) وَهشتُواشت گات

یسنا هات 53

(گرچه امروزه عموماً آخرین گات یعنی وهشتواشت گات را هات 53 در نظر میگیرند لکن بنابر قولی هات 52 وهیشتواشت گات است چنانچه دکتر پورداوود بنیانگذار اوستا شناسی در ایران در گزارش اول کتاب «گات ها کهن ترین بخش اوستا»ی خود صفحه 105، هات 52 را وهشتواشت گات می نامد ولی در گزارش دوم هات 53 را وهشتواشت گات میخواند. نیز مؤلف شایست ناشایست بعنوان یکی از کتب معتبر و معروف زرتشتیان هات 52 را آخرین قسمت گاتاها میداند و نه 53 «and their end is drigave vahyo (Y52.9, end)» (رجوع کنید به بخش مطالعه بیشتر همین پست قسمت ه یادداشت دکتر یاغش کاظمی)).

 

ی) نماز اَیریما ایشیو

یسنا هات 54

 

البته توجه داشته باشید زبانی که نمازهای یتا اَهو و اَشم وهو و ینگهه هاتام با آن نوشته شده بر خلاف پنج گات و هفت هات و نماز اَیریما ایشیو، «اوستای جدید» است لکن قالب و وزنشان گاتهایی بوده و مثلاً بعضاً ینگهه هاتام را مشتق شده از گاتاها خواندند نتیجتاً به اوستای قدیم تعلق دارند صرفاً با زبان اوستای جدید نوشته شده لکن در پنج گات جای داشته اند.

ژان کلنز نیز در همان مقاله ای که لینکش را از دانشنامه ایرانیکا در ابتدای این پست قرار دادیم همین بخش هایی را که بیان کردیم جزء اوستای قدیم عنوان میکند:

The texts which form the canon were not all written at the same period. We must at least make a chronological distinction between the Old Avestan texts (the Gāthās—Y. 28-34, 43-51, 53; the Yasna Haptaŋhāiti—Y. 35-41; and the four great prayers of Y. 27) and the remaining, Young Avestan, texts.

 

پروفسور کارل هوفمان نیز عین پروفسور ژان کلنز همین بخش هایی که بیان کردیم را جزء اوستای قدیم بر میشمارد:

Attested forms and stages of development. Avestan is attested in two forms, known respectively as Old Avestan (OAv.) or Gathic Avestan and Young Avestan (YAv.). They differ from each other not only chronologically but also dialectally.
... Every Avestan text, whether composed originally in Old Avestan or in Young Avestan, went through several stages of transmission before it was recorded in the extant manuscripts. During the course of transmission many changes took place.
For Old Avestan the following stages may be assumed: 1. The original language of the Zarathustrian Gāthās, the Yasna Haptaŋhāiti, and the four sacred prayers.

Encyclopædia Iranica, AVESTAN LANGUAGE I-III, ii: The Phonology of Avestan, www.iranicaonline.org/articles/avestan-language

 

نتیجتاً اگر فقط زبان اوستای قدیم ملاک باشد گاتاها متشکل از هفت بخش (پنج گات + یسنه هفت ها + نماز ایریما ایشیو) است لکن اگر محتوا هم مد نظر قرار بگیرد سه نماز (یتا اهو + اشم وهو + ینگهه هاتام) نیز اضافه میشوند و گاتاها میشود یازده بخش و یازده گانه اوستای قدیم ما ازینجا بیان میشود. این بر اساس علم زبان شناسی و اوستا شناسی بوده و هرگونه کاهشی از این بخش ها نتیجه را کاملاً دلخواه و سلیقه ای و غیر علمی میکند. باستان پرستان یا زرتشتیانی که ادعا میکنند گاتاها صرفاً پنج گات است و تمام پنج گات از زرتشت میباشد باید مشخص کنند با کدام سند و دلیل اولاً یسنه هفت هات و ایریما ایشیو جز گاتاها نیست وقتی زبان یکی است و ثانیاً روی چه حساب فلان بخش ها از زرتشت است وقتی در متون زرتشتی یسنه هفت هات و... هم جز گاتاها و به صراحت از زرتشت و اهورامزدا خوانده شده است؟.

.......................................................................................................................................................................................

برای مطالعه بیشتر

الف)

ملحقات گاتها

بملاحظه آنکه در اغاز و انجام هریک از هفده ها یا فصل گاتها در هنگام مراسم مذهبی و سرودن آیات چند ادعیه معروف افزوده میشود و نیز برخی از قطعات خود گاتها تکرار میگردد لازم است چند کلمه در خصوص این ملحقات و اضافات گفته شود آنچه بخط ریز و بی شماره نوشته شد جزو گاتها نیست بلکه برای ادای مراسم و تکمیل ستایش افزوده گردید از آن جمله است 3 نماز معروف یتا اهو وئیریو، اشم وهو، ینگهه هاتام. این سه نماز کوتاه که مقدس ترین ادعیه مزدیسنان است همیشه در سر زبانهاست در هر موقعی از زندگانی در خوشی و ناخوشی در شادی و بیماری در سختی و گشایش... ینگهه هاتام از گفتار زرتشت است و دو نماز دیگر از الهامات اهوراست. یتا اهو وئیریو مرکب است از 21 کلمه و 21 نسک اوستای عهد قدیم بعدد این کلمات مقدس نازل گردید بخصوصه این دعا شریف و مشکل گشای کلیه بلیّات شمرده میشود. در بندهش آمده است که اهورامزدا در سرودن یتا اهو وئیریو باهریمن ظفر یافت این دعا چنانکه در پیش گفتیم مرکب است از سه فرد شعر و در وزن مثل اشعار اهنود گاتها میباشد لابد روزی در سر این گاتا جای داشته است و اسم این گات از دو کلمه اولی این نماز برداشته شده است. امروز جای این سه نماز در یسنای 27 بحسب ترتیب در فقرات 13 و 14 و 15 میباشد. نماز ینگهه هاتام که مرکب است از سه شعر یازده سیلابی بخود گاتها مربوط است چه کلمات و ترکیب عباراتش از قطعه 22 یسنه 51 میباشد گرچه در معنی با آن فرق دارد.

... یتااهو وئیریو فقط در انجام هریک از هفت های اهنود چهار بار تکرار میشود در صورتیکه اشم وهو سه بار و ینگهه هاتام یکبار در آخر هر هفده های از پنج گاتها میآید و بعلاوه در آخر هر هفده ها قطعه اول از نخستین های همان گاتا دوبار مکرر میگردد و نیز در آخر هر هفده ها اسم مخصوص همان ها را یاد کرده بآن درود میفرستند و در آخر هریک از پنج گاتا اسم مخصوص همان را یاد نموده بآن درود فرستاده میشود مثلاً آخر اهنود گاتها این طور میشود قطعه اول از نسختین های اهنود (برای ستایش آفرینش تو ای مزدا...) 2 بار تکرار میشود یتا اهووئیریو، چهاربار _ اشم وهو، سه بار ما به های یاشئوتنا درود میفرستیم ما به اهنود گاتای مقدس و سرور تقدس درود میفرستیم ما بسراسر گاتها درود میفرستیم ینگهه هاتام یک بار.

... در انجام مقاله باید متذکر شویم که گذشته از سه نماز مذکور نماز دیگر مزدیسنان که معروف است به ایریما ایشیو نیز منظوم و متعلق بگاتهاست و یا بقول دینکرد در جزو قسمت گاسانیک اوستا میباشد چه از حیث زبان شبیه است بگاتها. جای این نماز امروز در یسنای 54 در فقره اول است یعنی که یسنای مذکور عبارت است از همین نماز مختصر که یک قطعه بیش نیست از روی تجزیه دینکرد این نماز متعلق بآخرین گاتهاست و جای آن در انجام وهیشتواشت گات بوده است در وزن هم با آخرین گاتا یکی است [توجه کنید ما دو زبان اوستایی قدیم و اوستایی جدید بیشتر نداریم و وقتی دکتر میگوید شبیه است یعنی متعلق به اوستایی قدیم است چون بین این دو زبانی دیگر نیست و اگر بنا بود این بخش زبانش اوستایی جدید باشد اما شبیه اوستایی قدیم باشد تمام قسمتهای دیگر اوستای جدید هم شبیه اوستای قدیم میشدند که بهیچ وجه اینطور نیست فلذا عنوان شباهت زبانی در اینجا به اوستای قدیم میتواند برگردد].

... آنچه در اوستا بلهجه گاتها نوشته شده همه را بخشهای گاتائی نامیده اند یا آنچنان که در دینکرد و در نوشتهای دیگر مزدیسنان آمده «گاسانیک» از آنهاست. یتها اهو وئیریو که گفتیم یک بند و دارای سه شعر است رویهمرفته دارای 21 واژه (کلمه) و در وزن شعر درست مانند بندهای نخستین گات اهونود میباشد. دیگر اشم وهو که دارای 12 واژه است و آن نثر است. دیگر ینگهه هاتام و آن هم یک بند سه شعری است و دارای 15 واژه است و در وزن شعر درست مانند بندهای چهارمین گات وهوخشتر (= هات 51) میباشد.

... گذشته از آنها هفت هات که در خود اوستا هپتنگ هائیتی خوانده شده از بخشهای گاسانیک بشمار است چه در انشاء و لهجه مانند گاتهاست جز اینکه در نثر است.

گات ها کهن ترین بخش اوستا، دو گزارش از ابراهیم پورداوود، انتشارات اساطیر، چاپ دوم، صفحات 100 - 101 - 102- 105- 405.

 

ب)

نیایش «ینگهه هاتام» که نمونه اقتباس از نظم گاهانی است، به روزگاری تعلق دارد که پیـروان زردشت به کار تدوین و تألیف نیایشها مشغول بوده اند.

... ینگهه هاتام 15 واژه دارد و در وزن شعر همانند بندهای «وهوخشثرگاه» سروده شده است.

... ینگهه هاتام از متنهای اوستایی جدید است که به گونة گاهانی درآمده و به احتمال بسیار، از بند بیست و دوم یسن گاهانی 51 مشتق شده است.

گزارش دینکرد از دعای ینگهه هاتام، فاطمه سیدی (دانش آموختة دکتری فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه آزاد اسلامی)، ویژه نامه نامه فرهنگستان (زبان ها و گویش های ایرانی) دوره جدید خرداد 1392 شماره 2.

 

ج)

پروفسور شوشتری در توضیح هات پنجاه و یکم، بند بیست و دوم می گویند: «در این قطعه برخی از واژه های دعای ینگهه هاتام (yenhe hatam) گفته شده اند، گویی متمّم دعای نامبرده است.» این سخن به علاوه ی آنچه در ادامه می آید تأیید می کند که این نیایش – که زرتشتیان هنوز هم آن را به عنوان یک نیایش دینی به کار می برند – دیر زمانی جزو گاتها بود. چه اینکه نیایش «ینگهه هاتام ...» اصل بود و پاره بیست و دوم از هات پنجاه و یک، متمم آن! چگونه ممکن است متمّم، جزو متن اصلی باشد و اصل، خیر؟

پروفسور شوشتری همچنین بیان میدارند که «ایریما ایشیو» پایان گاتها است! و در پایان نماز «ایریما» یا همان هات پنجاه و چهارم، گاتها به اتمام می رسد. در حالیکه امروزه هات پنجاه و سوم، و قبل از نماز ایریما، گاتها به پایان می رسد.

عباس شوشتری، گاتها سروده های زرتشت، انتشارات فروهر، چاپ دوم، صفحات 214 و 230، به نقل از ادیان نت، بنگرید به اینجا و نیز این مورد:

سوتکر نسک اوستای کهن می باشد! به گفته ی اوستا شناسان، سوتکر نسک از بخش های اوستای کهن و دارای یست و دو فرگرد بود. که هر فرگرد درباره یکی از بخش های گاتهاست. یتااهو وئیریو، اشم وهو، ینگهه هاتم، هات بیست و هشتم، بیست و نهم، سی ام، سی و یکم، سی و دوم، سی و سوم، سی و چهارم، هپتین هایتی، هات چهل و سوم، چهل و چهارم، چهل و پنجم، چهل و ششم، چهل و هفتم، چهل و هشتم، چهل و نهم، پنجاهم، پنجاه و یکم، پنجاه و سوم، ائیریمن از اوستای امروزی که روی هم رفته بیست و دو فَرگـَـرد (فـِـرَکـَـرِت) از گاتهای اوستای عصر ساسانی را تشکیل می دادند.

لیکن امروزه فقط هفده بخش از این موارد جزو گاتها است.(1) در همین زمینه یسنای هفتاد و یکم اوستا، دلیلی محکم بر تحریف گاتها است. در ابتدای این یسنا می خوانیم : « فرشوشتر اشون از زرتشت اشون پرسید : ای زرتشت؛ نخست پاسخ گوی: کدام است برشمردن ردان؟ کدام است پایان گاهان؟ » سپس زرتشت شروع به سخن می کند. فره وشی اشونان و یاران و نیکان را می ستاید. امشاسپندان را می ستاید. پیکر اهورامزدا را می ستاید. داد دیوستیز ( وی دئو دات : وندیداد ) را می ستاید. پنج گاه نماز و نیایش را می ستاید. ستوت یسنیه را می ستاید. آتش را می ستاید. هفت هات یسنا را می ستاید و باری دیگر سراسر ستَوتَ یسنیه را می ستاید.(2) نکته ی جالب در این میان، ستایش هپتین هایتی ( هفت هات ) توسط زرتشت که نشان می دهد زرتشت آن را حجت می دانست ( اما امروز جزء گاتها نیست. ) علاوه بر این زرتشت در این یسنا دو بار ستوَت یسن را می ستاید. یعنی این سروده ها مقدس و کهن – حداقل به قدمت زمان خود زرتشت -  است.

اما به راستی ستوت یسن چیست که خود زرتشت هم آن را می ستاید ؟ دکتر علی اکبر جعفری در مقاله « ستوت یسن ، نسک گمشده ای که گم نشده » توضیح می دهند که این نسک با املای staota yesnya بر اساس منابع مختلف چنین است : بر مبنای متن پهلوی « شایست نشایست » فصل سیزدهم ، فقره یکم ، روشن می شود که استئوت یسن با عبارت « ویسائی و امشاسپنتا Visai ve amesh spenta » آغاز می گردد یعنی از هات چهاردهم یسنا. لیکن انتهای آن مشخص نیست. جیمز دارمستتر ، اوستاشناس فرانسوی معتقد است که ستئوت یسن از هات چهاردهم یسنا آغاز و تا پایان هات پنجاه و نهم را در بر می گیرد. گلدنر معتقد است تمامی بخش هایی از یسنا که در لهجه همانند گاتها باشد جزوی از ستئوت یسن است. کریستین بارتولومه ( Christian Bartholomae ) معتقد است که هفده هات گاتها به همراه یسنای چهارهم، پانزدهم، پنجاه و چهارم، پنجاه و ششم و پنجاه و هشتم محققاً جزو ستئوت یسن است.  ایرج تاراپور والا نیز معتقد است آنچه بارتولومه گفته است به اضافه نماز یتا اهو، اشم وهو و ینگهه هاتام جزو ستئوت یسن است. بولسارا معتقد است که سئتوت یسن شامل یسنای چهاردهم، شانزدهم ، هفدهم ، بیست و دوم ، بیست و سوم ، یست و هشتم الی چهل و یکم ، چهل و سوم الی پنجاه و پنجم ، پناج و هشتم می گردد. دکتر علی اکبر جعفری در ادامه نیز به آرای دیگر اوستاشناسان می پردازد . هیربد کاوس جی ایدل جی کانگا می گوید که ستوت یسن نام یکی از بیست و یک نسک اوستا بوده که امروزه فقط پنج گات و هفت هات از آن باقی مانده است. (3)

واژه های ستئوت و یسنیه یا شکل ترکیبی این دو واژه به گفته دکتر علی اکبر جعفری، شش بار در گاتها و بیست و یک بار نیز در کل اوستا به کار رفته است. ایشان معتقد است که در ویسپرد نیز پاره های به هم پیوسته ستوت یسنیه ستوده شده است. عین سخن دکتر جعفری : « ویسپرد پاره های پیوسته ستوت یسن را گرامی می دارد و آن گاه یکایک آن ها را با نام از یتا اهو تا هادخت می شمارد. باز در کرده دوم به جای نام ستوت یسن می گوید همه نمازها را ، آن هایی را که اهورامزدا به زرتشت برای ستایش و نیایش گفت ... و سپس همه آن نام ها را یاد می کند و گرامی می دارد. » و ایشان در نهایت می گویند : « پس تا اینجا دانستیم که در اوستا آنچه به لهجه ی گاتهایی هست سی و سه پاره است که جز یکی همه نام دارند. از این سی و سه، هفده هات از ان گاتهای پنجگانه است. هفت پاره ی هفت هات را جور می کنند. سه بند مهم در آغاز و یک بند در انجام این بیست و چهار هات آمده و همه با هم ستوت یسن را پدید آورده اند. دو هات دیگر با نام های « فشوشومانتره و هادخت » از افزوده های بعدی هستند. همه این ها در یسن با هم پیوسته می باشند و تنها هات های چهل و دوم، پنجاه و دوم و پنجاه و هفتم در این میان چون پیوند های ناجور دیده می شوند. » و البته ایشان در ادامه بیان می کنند که این سه پاره حقیقتاً متعلق به این قسمت از یسنا نیستند و با رساندن این سه پاره به جایگاه اصلی خود در یسنا و یشتها ، سخن ویسپرد مبنی بر پیوستگی ستئوت یسنیه رنگ واقعیت به خود می گیرد. دکتر جعفری می افزایند که دینکرت نیز پنج گات و هفت هات (هپتین هایتی) را ستوت یسن می داند. ایشان در پایان مقاله در ترجمه ی یسنای پنجاه و هشتم اوستا چنین می گویند : « سراسر شیرازه ی ستوت یسن را با والاترین بندهای شعرش گرامی می داریم، ستوت یسن را که آیین زندگانی ازلی است گرامی می داریم »(4) حتی در یسنای اوستا به ترجمه دکتر دوستخواه (نسخه ی انجمن زرتشتیان آلمان) در بند های هشتم و نهم از هات پنجاه و هشت می خوانیم : « سراسر ستوت یسنیه را با برترین بندهای آن می ستاییم. » و « ستوت یسنیه را که نخستین داد جهان است، می ستاییم. »(5) خلاصه ی کلام اینکه ستئوت یسن دربردارنده ی بخش هایی از یسنا است که زرتشت نیز آن را ستوده است و لیکن امروزه جزو گاتها نیست.

1. ابراهیم پورداود ، گاتها کهن ترین بخش اوستا ، انتشارات اساطیر ، تهران ،  چاپ اول ، ص 404

2. اوستا ، ترجمه دکتر ج.دوستخواه ، انتشارات مروارید ، تهران ، چاپ شانزدهم ، ج 1 ص 261 – 266

3. A Complete Dictionary of the Avesta language , Kavasji edalji Kanga , bombay , 1900

4. دکتر علی اکبر جعفری ، مقاله « ستوت یسن ، نسک گمشده ای که گم نشده »

5. اوستا ، ترجمه دکتر ج.دوستخواه ، انتشارات مروارید ، تهران ، چاپ شانزدهم ، ج 1 ص 231

 

 

د)

اکنون ما اوشته ویتی گاتا را رها کرده و به آهونه ویتی گاتا باز می گردیم. در اینجا ما به یک تغییر برجسته و قابل توجه آگاهی می یابیم. زیرا در بندهای ششم الی هشتم یسنای بیست و هشتم شاهد گفتارهائی هستیم که در آنها سراینده در حال اول شخص صحبت می کند و با استدلالی که گذشت معتقد می شویم که بدون شک سراینده این قسمت ها در زمان مؤسس دکترین جدید می زیسته است. به هر صورت عقیده من متمایل به این مطلب است که مصنف این بندها زرتشت نبوده و در سروده یکی از مریدان معاصر وی می باشد.
... توازن در این سه بند به اندازه ای روشن و گویاست که پذیرش این موضوع را که لااقل سراینده این سه قطعه زرتشت ، ویشتاسب و فرشوشتر نیستند را برای ما میسر می سازد. و به این ترتیب مسلم می گردد که مصنف این سه گفتار به طور حتم شخص زرتشت نیست.
به نظر این جانب یسنای بیست و نهم نیز هم چون یسنای بیست و هشتم بطور مسلم اثر زرتشت نبوده و سروده یکی از یاران و مریدان وی می باشد.
... آن چه از بررسی این تکه ها به نظر من رسید این است که:
1 - طرز تصنیف و سرایش این قطعات ثابت می نماید که انتساب تصنیف این گاتا به زرتشت قابل قبول نیست و به طور حتم این یک سروده پس از مرگ منتسب به وی است .
2 - این گاتا مشتمل بر بند دیگری بوده است [ ضمن تشریح درخواست گئوش اوروان به این بند اشاره شد] که مکمل گاتا و حاکی از اجابت تقاضای مجدد گئوش اوروان بوده که در طول زمان به عللی از آن حذف و فراموش شده است .
3 - مطالعه دقیق این ها (29) - هات 29 یسنه - ثابت می نماید که سراینده واقعی آن زرتشت نبوده و یکی از رفقا و مریدان وی می باشد. سراینده، در این گاتا، از زرتشت به سان مردی که خدا برای نابودی افعال و حرکات شیطانی، وی را قدرت بیان و روشنائی جان بخشیده است، یاد می کند.
گاتا اهونه ویتی برای مشخص نمودن سراینده اش هیچ نوع کلید مطمئنی به ما ارائه نمی دهد . فقط در یسنای سی و سوم یک بار به نام زرتشت در حالت سوم شخص برخورد می کنیم و آن هم به هیچ وجه کافی برای اظهار نظر درباره مصنف این گاتا نیست. ولی همچنان که خواهیم دید بندهای این گاتا حاوی تمام علایم و مشخصات مختصه دوره زندگی مؤسس دکترین می باشد و از این جاست که ما متوجه می شویم قدمت و وابستگی این گاتا به دوره زرتشت بدون ایراد می باشد. در طول این گاتا چندین بار سیرت و حالات اخلاقی دکترین زرتشت و عقاید مذهبی وی به نحو مبسوطی تشریح شده است و از طرز سرایش آن چنین بر می آید که یکی از مریدان و هواخواهان هم دوره وی که وظیفه رهنمائی نیز به عهده داشته است مبادرت به سرودن آن تعالیم و دستوراتی که مستقیماً از دهان زرتشت شنوده، نموده است.

... 1 - تمامی گاتاها به جز یسنای پنجاه و سوم همگی در دوره زندگی زرتشت سروده شده است. ملاک قضاوت ما تفاوت و اختلافات مشهودی است که زرتشت در گاتاهای پیوسته به دوره خود با سایر قسمت های اوستا که مطلقاً مربوط به ادوار بعدی است، دارد.
2 - تعدادی از سرودهای گاتاها و به خصوص یسناهای 46 - 49 و 51 به تحقیق سروده شخص زرتشت می باشد.
3 - سایر سرودهای گاتاه مستقیماً وسیله زرتشت سرائیده نشده است، بلکه یکی از رفقا، مریدان و یا هواخواهان وی آنها را سروده است. این مطلب بیشتر از خلال سرودهای یسناهای 33،29 و 50 قابل درک و تشخیص است.

عصر اوستا، پروفسور اشپیگل، پروفسور گیگر، پروفسور ویندیشمن، پروفسور سن جانا، ترجمه مجید رضی، صفحات 29 الی 31 و 35 (این بخش از کتاب بقلم پروفسور گیگر است)

 

ه)

غالباً، گاثاها را مجموعه ای ۵ بخشی از ۱۷ سروده یِ اَوستایِ کهن دانسته اند مشتمل بر:

“یسنـَه”، هات های: «۲۸ تا ۳۴» و «۴۳ تا ۴۶» و «۴۷ تا ۵۰» و «۵۱» و «۵۳»

ولی نگارنده بر این برداشت، نقد دارد: در فرگرد دهم وندیداد، بند ِ ۴؛ آنجا که “اهوره مزدا” در پاسخ ِ “زرتشت” بخش هایی از “گاهان” را که باید دو بار خوانده شود نام می برد، بندهایی از “یسنه” در هات های “۳۵”، “۳۹”، “۴۱” قید شده است؛ و در ادامه در بندهای ِ ۸ و ۱۲ از همین فرگرد، در پاسخ ِ این پرسش که چه بخش هایی از “گاهان” باید سه بار و چهار بار خوانده شود، مجدداً بر بندهایی از “یسنه” در هات های “۲۷” و “۳۵” و “۵۴” تأکید شده است. روشن است که “گاهان ِ ۵ تایی” ِ موردِ قبول زرتشتیان کنونی ِ ایران، دربردارنده ی هیچ یک از هات های “۲۷”، “۳۵”، “۳۹”، “۴۱” و “۵۴” از “یسنه” ـ که نویسندگان ِ “وندیداد” آنها را جزو ِ “گاهان” دانسته اند ـ نمی باشد و نویسندگانِ “اَوستا” ، “هات”هایی خارج از «گاهان ِ ۵ گانه» ی مذکور را واجدِ اصالت ِ “گاهان”ی دانسته و ضمن ِ گرامی داشتن ِ آنها، مؤمنین را به دو، سه و چهار بار برخواندن ِ آنها فرا خوانده اند.
مؤلف ِ کتابِ پهلویِ “شایست ناشایست” نیز “یسنه هپتنگهایتی” یا “یسنای هفت هات” را جزو ِ “گاهان” دانسته است؛ حال آنکه «گاهان ِ ۵ گانه» ی مذکور، فاقد ِ “هفت هات” است!
تعریف ِ مؤلف ِ “شایست ناشایست” از “گاهان ِ زرتشت” -بر اساس برگردان ِ انگلیسی ِ “وست”:

The beginning of the Gathas is Ahya-yasa (Y28.1), and their end is drigave vahyo (Y52.9, end); and there are 278 stanzas, 1016 lines, 5567 words (vachak), 9999 marik, and 16,554 khurdak. For the lines and stanzas of the Gathas were collected by us, and were: — one hundred stanzas of the Ahunavaiti Gatha (Y28-34), of which each stanza is three lines; forty stanzas of the Yasna of seven chapters (Y35-41.17), of which each stanza is three lines; sixty-six stanzas of the Ushtavaiti Gatha (Y42-45), of which each stanza is five lines, except Haechat-aspa (Y45.15), for that one is four lines; forty-one stanzas of the Spenta-mainyu Gatha (Y46-49), of which each stanza is four lines; twenty-two stanzas of the Vohu-khshathra (Y50), of which each stanza is three lines; and nine stanzas of the Vahishtoishti (Y52), of which each stanza is four lines, except Itha-i (Y52.6), for that one is a stanza of five; — the amount of the foregoing is 278 stanzas.

همانطور که دیده می شود، آغاز ِ گاهان، یسنه هات ِ ۲۸ و پایان ِ آن با پایان ِ یسنه هات ِ ۵۲ یکی دانسته شده است؛ نه تنها اثری از هات ِ ۵۳ نیست بلکه هات ِ الحاقی ِ ۵۲ را تحت ِ عنوان ِ “وهیشتوایشت گاه” جزء ِ اصیل ِ گاهان می یابیم! همینطور نیز نگاه کنید به تعریفی که از “اشتود گاه” ارائه شده و آغاز و پایان ِ آنرا هات های ِ ۴۲ تا ۴۵ می یابیم، و الخ. همانا “گاهان ِ ۵ گانه” ی مورد ِ قبول زرتشتیات کنونی ِ ایران – با “۱۷ هات” (هفده هایتی) – مورد ِ اتفاق ِ مؤمنین ِ زرتشتی پیش از مطالعات ِ زبانشناسی ِ ابتدای ِ قرن ِ بیستم نبوده است و امثال ِ “گلدنر” و “بارتلمه” به صورت ِ کنونی ِ “۱۷ هایتی” به ما و زرتشتیان شناسانده اند. پیروان ِ محقق ِ همآنها ، می توانند حتی در همین “۱۷ هات” ِ جدا کرده توسط ِ خود نیز تردید روا دارند و فی المثل ذیل ِ مدخل ِ ترجمه های گاهان

GATHAS ii
ii. TRANSLATIONS

http://www.iranicaonline.org/articles/gathas-ii-translations

در دائره المعارف ِ سترگی مانند ِ “ایرانیکا” چنین وارد کنند که

Of the entire corpus of the Avesta, the Gathas have been translated far more frequently than any of its other divisions … With the exception of Jean Kellens and Eric Pirart, translators have assumed that Zoroaster was the Gathas’ author, with a consensus that the last in the collection, Yasna 53, was not his composition, but issued from his circle of followers.

«از کل ِ پیکره ی اَوستا، “گاهان” بسیار بیشتر از دیگر بخشهای ِ آن، مکرر ترجمه شده است … بجز “ژان کلنز” و “اریک پیرار” مترجمان پنداشته اند که “زرتشت” نویسنده ی “گاهان” بوده، با این اتفاق ِ نظر و اجماع که آخرین دفتر ِ “گاهان” یعنی “یسنه، هات ۵۳” تصنیف ِ “او” (زرتشت) نبوده است بلکه توسط ِ محفلی از پیروان اش نشر یافته است. »

یادداشتی از دکتر یاغش کاظمی به نقل از وبسایت راه راستی (بنگرید به اینجا)

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲/۰۳/۰۷

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی