مکتب رئالیسم

قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ

مکتب رئالیسم

قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ

مکتب رئالیسم
آخرین نظرات

کوروش نامه (28): تاریخ هرودوت (1)

پنجشنبه, ۸ شهریور ۱۳۹۷، ۰۵:۱۸ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

 

در این قسمت میخواهم پادشاهی کورش را در این کتاب بررسی کنیم:

نام کتاب: کتاب تواریخ یا تاریخ هرودوت (قرن پنجم پیش از میلاد)

نویسنده: هرودوت کالینارسی

 

تذکر: مترجم تاریخ هرودوت آقای مازندرانی که در اینجا از ترجمه وی بهره بردیم متأسفانه در خیلی از موارد که هرودوت از عنوان پارسها بهره برده ترجمه کرده به ایرانیان!! بنابراین در نظر داشته باشید هرودوت بهیچ روی سخن از ایرانیان نزده و راجع به پارس ها که یکی از نژادهای آریایی ها بودند در اینجا دارد سخن میگوید نه ایرانیان.

 

 

 

مقدمه استاد مرحوم عباس اقبال آشتیانی در این کتاب:

 

 

چنانچه مشاهده کردید، استاد آشتیانی عیوب تاریخ هرودوت را بیان کرده و همچنین اشاره کرد که اسرار هخامنشیان مدیون این تاریخ است که البته باید گفت که حتی کلیت هخامنشیان هم مدیون این تاریخ است، چنانچه در کتیبه ای همچون بیستون، ما تنها نامی از خاندانی به نام هخامنشیان می بینیم که گویا شاه بوده اند و اثر دیگری نیست. هرودوت را غربیون پدر تاریخ می نامند که البته سخنی دور از ذهن نیست اما برخی به وی پدر دروغ هم میگویند. اینرا باید توجه داشته باشیم که هیچ کس نمیتواند تمام تاریخ هرودوت راجع به هخامنشیان را دروغ بداند و هیچ کس نمیتواند تمامش را صحیح.

 

حال سخنان هرودوت را راجع به کورش بررسی میکنیم:

ابتدا درباره فتح تمدن لودیا توسط کورش که پادشاه لودیا «کرسوس» بوده است می بینیم، از صفحه 57 به بعد کتاب میخوانیم:

درباره متن فوق:

معبد دلف (دلفی) معبدی است که در نزدیکی شهر آتن قرار دارد.

 

 

در متن فوق هرودوت به نیرنگی که کورش بکار برد برای شکست کرسوس و فتح لودیا اشاره میکند. البته اینکار کورش بعنوان یک فرمانده جنگ ممکن است در نظر برخی مزیت محسوب شود، چنانچه کورش کسی بوده که به جنگ با تمدن های مطرحی همچون لودیا و بابل میرود.

 

 

البته اگر گفته هرودوت را کاملا بپذیریم باید بگوییم که کورش بایستی هم با کرسوس و هم با اسپارت وارد جنگ میشد آنهم بعد از زمستان تا در اینصورت قدرت خود را نشان دهد ولی وی تنها با کرسوس جنگید آنهم وقتیکه کرسوس انتظارش را نداشت، بنابراین کورش احتمال میداده است که نمیتواند همزمان هم با لودیا و هم با سربازان اسپارت وارد جنگ شود.

سربازان اسپارت: اسپارت نام شهری در یونان باستان است. سربازان اسپارت گروهی از جنگجویان یونان باستان بودند که به شجاعت معروف بوده اند و نقل است که موهای سر و صورت خود را نیز بلند میگذاشتند برای اینکه به شیر شباهت داشته باشند. اینان نیمی از موهای سر و صورت افراد ترسو را می تراشیدند. صحت نقل قولها را نمیدانیم چقدر است، درباره سربازان اسپارت همین قدر میدانیم که از معروفترین و قویترین سربازان دوران خود بوده اند.

 

در متن فوق آنچنان که مشاهده میکنید هردوت اشاره به خدایان در اعتقاد کورش میکند، ممکن است بگویید این سخن هرودوت چه ربطی داشت و ما باید بگوییم که هیچ اثری از یکتاپرست بودن کورش و یا هریک از پادشاهان هخامنشی در تاریخ هرودوت نیست و بالعکس واژه خدایان برای کورش و بقیه در این تاریخ بکار برده شده است. اینکه کورش میخواسته ثمره فتح خود را نثار خدایان بکند یا نکند مد نظر ما نیست، این مد نظر ماست که هرودوت لفظ خدایان را برای کورش بکار میبرد و یک لحظه هم سخنی از یکتاپرستی برای کورش نمیزند.

 

در متن فوق هرودوت کاملاً به غارت توسط سربازان ایرانی آنهم زیر نظر کورش اشاره میکند که کورش شاه بوده و هیچ گونه مخالفتی نداشته است. البته این بدیهی است که کورش نیز هماننده بسیاری از پادشاهان دیگر دست به غارت بزند اما از کسی که بخواهد ذوالقرنین یا یک انسان شایسته و تقریباً قدیس باشد [آنگونه که در نظر باستان پرستان است] خیر، غارت یک ننگ محسوب میشود. بنابراین کورش نیز مخالفتی با غارت نداشته است.

 

 

نکته مهم در گفته فوق هرودوت در قسمت آخر آن است که بیان میکند:

آن قاطر اشاره به کورش بود، زیرا اجداد او از نژاد مختلف و دارای کیفیات و احوال مختلف بودند، مادرش یک شاهدخت ماد دختر آستیاگ پادشاه و پدرش یک ایرانی عادی و از جمله اتباع بود که با وجود تفاوتهای فراوان که بین آن دو از هر جهت وجود داشت، با بانوی سلطنتی خود ازدواج کرده بود.

چنانچه مشاهده میکنید، گرچه نام پدر کورش در تاریخ هرودوت کمبوجیه خوانده شده است اما وی شاه انشان نبوده است آنچنان که در استوانه کورش بیان میشود و همچنین هرودوت تعبیر قاطر برای کورش را اشتباه نمیخواند.

حال، هرودوت ماجرای کورش را بیان میکند:

در گفته فوق از هرودوت نکاتی وجود داشت:

1: هرودوت بیان میکند که از نویسندگان ایرانی پیروی میکند و این در حالیست که اثری از هیچ نویسنده ایرانی نیست که کورش را شاه ایران خوانده باشد.

2: هرودوت به سه نوع دیگر داستان کورش اشاره میکند که تمام آنها با روایت وی اختلاف دارند و البته هرودوت آنها را بی اعتبار هم نمیخواند و این سؤال پیش می آید که پس آن سه روایت دیگر چه بوده اند ؟ اختلاف در کورش آنقدر زیاد بوده است [حتی در زمان هرودوت] که چهار روایت وجود داشته و هرودوت یکی از آنها را نقل میکند و روایتهای دیگر را ابدا بی اعتبار نمیخواند.

3: بنابراین معلوم نیست که سه روایت دیگر چه گفته اند و کدام یک اعتبارش بیشتر است.

 

هرودوت سپس به ماجرای تولد کورش اشاره کرده و آنرا کمی آمیخته با افسانه نقل میکند [که إلا بماشاءالله در پستی جداگانه آنرا بیان خواهیم کرد] تا میرسد به بالغ شدن کورش:

هارپاگ سردار آستیاگ آخرین پادشاه ماد بود. وقتی کورش طفل بوده است [کورش نوه دختری آستیاگ بحساب می آمده است] آستیاگ وی را به هارپاگ میدهد تا بکشد [چنانچه هرودوت بیان میکند که آستیاگ می ترسیده کورش سلطنت وی را نابود کند] اما هارپاگ اینکار را نمیکند و کار را بدست یک چوپان می سپارد که چوپان هم اینکار را نمیکند و کورش را بزرگ میکند. آستیاگ هم وقتی متوجه میشود هارپاگ این کار را کرده تنها پسر هارپاگ را به قتل میرساند و دستور میدهد قسمتی از بدن پخته شده وی را در ضیافت شامی روی میز جلوی هارپاگ قرار بدهند که بهمین خاطر هارپاگ با وی دشمن میشود (این واقعه در تاریخ هرودوت کتاب یکم بند 119 شرح داده شده است).

 

 

 

 

چنانچه در گفته های هرودوت مشهود است، این هارپاگ بود که اصل شورش را آغاز و کورش را برای اینکار تشویق کرد.

 

 

 

 

 

در گفته فوق، هرودوت میان پارسها و مادها تمایز قائل شده و پارسها را اتباع [پیروان، شهروند] مادها خوانده است در زمان قبل از پادشاه شدن کورش و این سؤال پیش می آید که پس چطور در استوانه کورش ، نویسنده استوانه به شاه انشان بودن پدر و پدربزرگ کورش کرده است که گویا ایالت مستقلی در دل حکومت ماد داشته اند آنهم وقتی آنان را حاکم انشان میخوانند که در استوانه سخنی نیست که نشان دهد مادها آنان را بر این منطقه منصوب کرده اند تا بگوییم پس پیرو مادها بوده اند. اگرچه منظور از انشان در استوانه احتمالاً منطقه ای از ایران بوده است [چنانچه انشان به کل ایران هم گفته میشود و اینرا دکتر شاهپور شهبازی بیان کرده است که در پستی بدان اشاره کردیم] اما بازهم نمیتوان بر طبق استوانه کورش، پارسها را اتباع مادها خواند و پدر کورش را فردی عادی. تناقض جدی و بزرگی در اینباره بین تاریخ هرودوت و استوانه کورش است.

 

بعد از بیان داستان کورش، میرسیم به بابل و سقوط آن از زبان هرودوت و وی در صفحه 116 کتاب میگوید:

 

سپس هرودوت از صفحه 124 کتاب خود درباره سقوط بابل سخن میگوید:

 

 

در گفته فوق، آنچه را که لازم بود راجع به فتح بابل توسط کورش دیدیم و هرودوت به صراحت وجود نبرد به منظور فتح بابل را بیان میکند، در این زمینه یعنی فتح بابل با جنگ گزنفون نیز با او هم عقیده است که بدان خواهیم پرداخت. در چند صفحه بعد و از صفحه 130، هرودوت از رسم ازدواج میان بابلیان سخن میگوید:

 

 

در گفته فوق، هرودوت به بدبختی افتادن طبقه فقر بابل از بدرفتاری فاتحین که ایرانیان بودند اشاره کرده است و این یعنی کورش و ایرانیان ثمره ای جز بدبختی برای مردم بابل طبق گفته هرودوت نداشته اند.

 

بحث کورش در تاریخ هرودوت تمام شد اما برای اطلاعات کاملتر این مطالب را نیز از تاریخ هرودوت بیان میکنیم. ابتدا در تاریخ هرودوت درباره کمبوجیه میخوانیم :

 

در گفته فوق یک نکته مهم مشهود بود و آن وجود صیغه در نزد ایرانیان و آشنایی پادشاهی مصر با آن و البته احتمالاً وجود صیغه در نزد مصریان نیز است. چنانچه دیده میشود صیغه کردن امری آشنا برای ایرانیان باستان بوده است که انجام میگرفته و هخامنشیان مشکلی با آن نداشته اند چرا که اگر صیغه ممنوع بود و یا وجود نداشت، پادشاه مصر هیچ گاه به این فکر که کمبوجیه میخواهد دختر وی را صیغه کند نمی افتاد.

اضافه مدیر وبلاگ در اردیبهشت ماه 1402:

البته عنوان صیغه در اینجا اشتباه است چونفی المثل زن صیغه شده [به عقد موقت درآمده] در اسلام و آیین زرتشت هیچ فرقی با همسر رسمی از لحاظ جایگاه اجتماعی و... ندارد و پژوهش پیرامون عنوانی که هرودوت بکار برده است را در پستی دیگر انجام داده ایم. چیزی با عنوان ازدواج موقت در ایران زمان هخامنشیان در گواهی مورخین یونانی نیست.

 

سپس هرودوت از صفحه 190 کتاب بیان میکند:

 

در متن زیر هرودوت به محکم و سست بودن جمجمه های مصریان و ایرانیان اشاره میکند و نکته عجیبی را بیان میکند:

سپس به صفحه 230 تاریخ هرودوت میرسیم و ماجرای بردیای دروغین و ... که خلاصه آن تا قبل از صفحه 230 اینچنین است:

کمبوجیه در موقع اقامتش در مصر خبر پیدا میکند که فردی خود را جای بردیا ، برادرش جا زده است و این در حالیست که بردیای اصلی به فرمان کمبوجیه و توسط پراکزاسپ کشته شده بود. کمبوجیه با خبر میشود که این بردیای دروغین فردی به نام سمردیز است که از مغان بوده است. سمردیز برادر پاتی زیت است و پاتی زیت عامل کمبوجیه بر دربار در موقع غیبتش بوده است که پاتی زیت هم از مغان بوده است. کمبوجیه می میرد و در ابتدا فردی به نام داریوش به بردیا بودن سمردیز شک میکند و بعد از ماجراهایی که شک را بیشتر کرده و کار را به افراد دیگری هم میرساند، مغها که میدانستند پراکزاسپ که از بزرگان آن زمان بوده و در کشتن بردیا دست داشته است و داریوش و... از کار آن خبری ندارند، برای نجات خود آمده و از وی این درخواست را کردند که از صفحه 230 ادامه ماجرا بیان میشود:

 

 

منظور از راز همان بردیای دروغین است که مغی خود را جای بردیا معرفی کرده است. عکس زیر ادامه صفحه 231 است:

 

در متن فوق سخن از خاندان هخامنشیان و وجود این خاندان طبق تاریخ هرودوت را می بینیم و البته کورش هم از این خاندان بوده است اما بازهم خبری از پدر یا پدر بزرگ وی که شاه باشند نیست. در ادامه و در صفحه 232 میخوانیم:

چنانچه دیده شد، هرودوت سخن از دعاکردن هفت تن از بزرگان کشور [داریوش و ...] که فهمیده بودند این بردیای دروغین است و قصد داشته اند که وی را بکشند اشاره کرده است اما نکته گفته فوق دعا کردن این هفت تن برای خدایان است. این مشهود است که تاریخ هرودوت وجود هرگونه یکتاپرستی را میان بزرگان هخامنشی نفی میکند.

در صفحه 234 و پس از پایان یافتن ماجرا، هرودوت بیان میکند که مغها [پاتی زیت و سمردیز] نابود شدند:

 

در گفته فوق در تاریخ هرودوت مغ کشی و دشمنی شدید هخامنشیان با مغان مشهود است. گفته فوق را بخاطر بسپارید چرا که بنظر کلیدی است برای نبود اثری از هخامشیان در میان ساسانیان و کتب زرتشتیان و در عوض سخن از کیومرث و گشتاسب و کیخسرو و ... در اوستا.

..........................................................................................................................

 

نتیجه گیری قسمت بیست و هشتم

 

1: هرودت کورش را نوه دختری آستیاگ آخرین پادشاه مادها میخواند.

2: هرودوت بیان میکند که پدر آستیاگ فرد مهمی نبوده است و این بر خلاف استوانه کورش است که در آن پدر و پدر بزرگ کورش شاه انشان خوانده شده اند. هرودوت همچنین هیچ گاه بطور مستقیم بیان نمیکند که کورش از خاندان هخامنشیان بوده است اما با استناد به قراینی همچون کتیبه بیستون و سخن پراکزاسپ که از خاندان هخامنشیان و سپس خدمات کورش سخن میگوید میتوان گفت که کورش نیز از این خاندان بوده است و طبق کتیبه بیستون نیز که کورش پدر کمبوجیه خوانده میشود نیز میتوان گفت که کورش از این خاندان بوده است.

3: هرودوت کورش را پادشاه ایران و کسی که به سلسله ماد پایان داد میخواند. البته در تاریخ هرودوت مشهود است که اصل شورش را فردی به نام هارپاگ انجام داده است.

4: هرودوت یکتاپرستی کورش را ابداً تأیید نمیکند و حتی میتوان آنرا با تاریخ هرودوت نفی کرد.

5: هرودوت کورش را فاتح تمدنهایی چون لودیا و بابل میخواند.

6: در تاریخ هرودوت می بینیم که کورش مشکلی با غارتگری سربازانش نداشته است و اگر سخنان کرسوس نبود سربازان کورش به غارتگری ادامه میدادند.

7: شرک دیگر بزرگان هخامنشی را هم در تاریخ هرودوت میتوان دید که بدرگاه خدایان دعا کرده اند.

8: وجود صیغه در میان ایرانیان باستان را میتوان در تاریخ هرودوت دید که این چنین چیزی وجود داشته است.

9: بدبخت شدن طبقه فقیر مردم بابل با بدرفتاری فاتحین بابل که پارسها بودند را در تاریخ هرودوت میتوان دید.

10: طبق تاریخ هرودوت کورش ابداً نمیتواند ذوالقرنین باشد، چه از نظر عقیده شرک گونه و وجود نداشتن یکتاپرستی در او و دیگر بزرگان و چه رفتار غارت گونه سربازانش.

11: دشمنی شدید و بسیار بزرگ هخامنشیان با مغان را در تاریخ هرودوت بخاطر سمردیز و پاتی زیت و البته حمایت مغان از آنها میتوان دید و گویا این دشمنی بسیار بزرگ بوده که بخاطر آن بصورت سالانه هخامنشیان جشن میگیرند . این دشمنی عمیق هخامنشیان با مغان میتواند زمینه ساز اقدام تلافی جویانه مغان نیز شود که این سلسله و پادشاهانش را در کتب خود به بوته فراموشی بسپارند و پادشاه نخوانند و در عوض شاهان مد نظر خود همچون کیومرث و گشتاسب و کیخسرو و... را آورده و شاه بخوانند و سپس در اثر اینکار تنی چند از شاهان متأخرتر هخامنشی همچون اردشیر یکم هم با گفته های این مغان ادغام شده و سر از سلسله کیانیان درآورد. این گفته تنها یک نظریه است که إلا بما شاء الله در پست نتیجه گیری بدان بیشتر خواهیم پرداخت.

 

بنابراین کورش در تاریخ هرودوت فردی از خاندان هخامنشیان است که به عمر سلسله ماد پایان میدهد و شاه ایران میشود و تمدنهایی همچون لودیا و بابل را فتح میکند.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۶/۰۸