مکتب رئالیسم

قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ

مکتب رئالیسم

قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ

مکتب رئالیسم
آخرین نظرات

بسم الله الرحمن الرحیم

 

چندیست بحث زیادی پیرامون موضع روسیه در نشست شورای همکاری خلیج فارس انجام میشود و بنظر میرسد خیلی از نویسندگان افراد بیکار و بی عاری هستند که صرفاً بدنبال موضوع برای جو سازی میباشند. این مسئله نه منحصر به الآن هست نه بناست تمام بشود، شروعش با اشغال این جزایر توسط بریتانیا بدلیل بی کفایتی حکومت قاجار بود و تداومش با ضعف پهلوی ادامه یافت [منظورم امضای تفاهم نامه ایران و انگلیس-شارجه در سال 1971 است که حاکمیت امارت شارجه را (امارات متحده در زمانی بعد از تفاهم تشکیل شد) بر بخشی از جزیره بوموسی به رسمیت میشناخت. شارجه در حال حاضر یکی از امارت های هفتگانه امارات متحده عربیست] و در نهایت هم گرچه از زمان همان پهلوی کل سه جزیره در اختیار ایران درآمد (در دورانی بعد از اینکه بریتانیا دست از اشغالشان برداشت) لکن ادعاهای شیوخ اماراتی با حمایت بعضاً برخی دیگر از کشورها بر آن باقی ماند.

من جمله نمونه های بارز حمایت غرب از ادعاهای باطل امارات را میتوانیم یک موضع سخنگوی وزارت خارجه فرانسه و دو موضع دخالت جویانه باراک اوباما در زمان های پس از سفر محمود احمدی نژاد به جزیره بوموسی بنامیم. بنابر گزارش وبسایت خبری عصر ایران به نقل از خبرگزاری رسمی کویت (بنگرید به اینجا) سخنگوی وزارت امور خارجه فرانسه "برنارد والرو" در کنفرانس مطبوعاتی در پاریس گفت: «در شرایطی که ثبات و امنیت در منطقه اهمیت دارد نسبت به همه اقدامات بحران زای ایران و از جمله سفر محمود احمدی نژاد به جزیره ابوموسی، ابراز تاسف می کنیم.» و بدون تایید حق حاکمیت ایران یا امارات بر جزیره ابوموسی اضافه کرد: «باید از اقدامات یکجانبه که باعث افزایش تنش می شود خودداری کرد. ایران با نپذیرفتن پیشنهادات امارات برای حل منازعه بر سر جزایر، موضع مسالمت آمیزی را در پیش نگرفته است». باراک اوباما هم بنابر گزارش خبرگزاری فارس به نقل از خبرگزاری فرانسه (بنگرید به اینجا) که رادیو فردا هم البته موضع اوباما را منتشر کرد (در اینجا) در دیدار با محمد بن زاید آل نهیان ولیعهد ابوظبی در کاخ سفید فراخوان مشترکی را مبنی بر راه حل مسالمت آمیز بر سر وضعیت جزایر "ابوموسی"، "تنب بزرگ" و "تنب کوچک" که جزئی از خاک ایران محسوب می شوند اما امارات مدعی حاکمیت بر این جزایر است، صادر کردند و در این بیانیه آمده است که دولت آمریکا قاطعانه از ابتکارات امارات در زمینه حل و فصل مناقشه بر سر جزایر سه گانه خلیج فارس از طریق مذاکرات مستقیم، دیوان بین المللی دادگستری و یا یک انجمن بین المللی مناسب دیگر حمایت می کند. پیشتر وزارت خارجه آمریکا هم خواستار حل مسالمت آمیز اختلافات بین ایران و امارات از طریف گفت و گو یا مراجعه به دادگاه بین المللی لاهه شده بود (بنگرید به اینجا). موارد دیگری هم ماننده موضع مشابه اتحادیه اروپا وجود دارد (بنگرید به اینجا) که نشان میدهد اساساً هیچ یک از 5 ابرقدرت مطرح دنیا (چین، روسیه، آلمان، انگلستان، آمریکا) دست رد به سینه امارات در این نشست شورای خلیج فارس در گذر زمان نزدند (طبیعتاً موضع سیاست خارجی اتحادیه اروپا در سال 1392 وقتی مخالفتی از جناب آلمان و انگلیس نیست موضع آنها هم محسوب میشود و نیز مشابه عمل روسیه را چین در نشست این شورا در آذرماه سال 1401 اتخاذ کرده بود).

روسیه هم در نشست شورای همکاری خلیج فارس [که باید نامش را نشست کشورهای عربی حوزه خلیج فارس بگذارند] موضعی تا حدی شبیه به فرانسه و آمریکا اما با ادبیاتی بهتر به نسبت فرانسه (بدون هجمه علیه ایران) و با شدتی کمتر به نسبت آمریکا (بدون اتخاذ موضع قاطع در سطح ریاست جمهوری) اتخاذ کرد بدین صورت که صرفاً از تلاش مسالمت آمیز برای حل اختلاف حمایت کرد. جدای ازینکه اساساً تلاش مسالمت آمیز برای ادعایی پوچ معنا ندارد و نیز امارات پیشتر سعی کرده بود از طریق سازمان ملل کارش را پیش ببرد که با شکست مواجه شد و اگر فکر میکنند ایران مقصر است خودشان به تنهایی بهتر است از طریق سازمان های بین المللی اقدام کنند که به جهت اینکه میدانند هیچ حق مسلمی ندارند و نیز قدرت مقابله سخت با ایران را نیز در اختیار ندارند همواره سعی در ترغیب جمهوری اسلامی ایران در کوتاه آمدن از تمامیت ارضی خود بر این منطقه استراتژیک با بهانه های روش مسالمت آمیز و... دارند، اما موضوع این پست بررسی این رویکرد از منظر ملی گرایی افراطیست.

ما میدانیم که روابط ایران و روسیه بهیچ روی در هیچ مقطعی یکطرفه نیست یعنی ایران هر رویکرد و راهبردی اتخاذ کرده که در جهت منافع روسیه بوده در عوض منفعتی نیز ازین اتحاد بدست آورده است، فی المثل ایران بعنوان متحد روسیه بنابر اظهارات ولادیمیر پوتین در صورت حمله کشور متخاصم مورد حمایت این کشور حتی با سلاح اتمی نیز طبیعتاً باید قرار بگیرد (بنگرید به اینجا) یا مقوله های بازرگانی چه نظامی (مثل پهپادها و سوخو 35) چه غیر نظامی هم بر اساس منفعت دو طرف بوده و فی المثل هیچ یک از این ها باعث نشد ایران مجبور به حمایت از روسیه در جنگ اوکراین بصورت جانبدارانه مشابه دست نشانده این کشور یعنی بلاروس بشود و یا حتی حاکمیت روسیه بر کریمه و لوهانسک و دونتسک را به رسمیت بشناسد (بنگرید به اینجا) که تمام اینها نشان میدهد رویکرد جمهوری اسلامی ایران در رابطه با روسیه مبتنی بر برد-برد بوده است. بنابراین ایران موضع خاصی اتخاذ نکرده در قبالش انتظار حمایت همه جانبه روسیه را داشته باشد بلکه مشابه امارات و عربستان و... رابطه اش با روسیه همواره بعنوان رابطه ای برد-برد بخصوص بخاطر تحریم های غرب بوده است [توجه داشته باشید ایران اهرمی بنام تحریم های غرب را بر گردن خود دارد که سوقش میدهد به سمت کشورهایی همچون روسیه و چین لکن کشوری همچون امارات همین اهرم هم بر گردنش نیست].

حال از دریچه ملی گرایی افراطی نگاه کنیم، در اینجا اومانیسم حرف اول را میزند یعنی منفعت کشورم بعنوان محل زندگی من انسان بر هرچیزی اولویت دارد [طبیعتاً کشور یک مفهوم مجازیست، منظور رویکرد سیاستمداران کشور هست که به زعم خود در جهت منافع کشور گام بر میدارند] و آدمی را به یاد جمله بی اعتبار مطلقاً باطل «موضع من ایران است چه به نام چه ننگ» می اندازد که ممکن است در فضای مجازی دیده باشیدش، یعنی اگر کشورت بمب اتم هم در هیروشیما و ناکازاکی استفاده کرد، اگر بمب شیمیایی هم در سردشت استفاده کرد، یا اگر روی به استعمار کشورهای دیگر برای منافع ملی خود و در جهت پیشبرد اهداف اقتصادی یا... آورد (انگلستان، پرتغال، اسپانیا در دوران گذشته)، یا بهرحال اگر به هر نحوی هرگونه کار کثیف و پست و ننگینی را انجام داد تو بی شرف باید بازهم از موضع به اصطلاح ملی گرایی سیاستمدارانت با چماقی بنام حمایت از کشور طرفداری بکنی!! خب بر این اساس باشد چه دلیلی دارد روسیه بخاطر یک موضع ساده شیوخ مرفه اماراتی را که نفع زیادی برای روسیه داشته و کشورشان دارای تحریم های آمریکا یا مواضع مناقشه برانگیز با اسرائیل و... هم نیست ناراحت کنند و رابطه شان را بخصوص در این دوران جنگ و تحریم اقتصادی که از سوی غرب متوجهشان شده با این کشور مهم در شورای همکاری خلیج فارس به چالش بکشند؟ همانطور که رضا غیبشاوی در عصر ایران (بنگرید به اینجا) متذکر میشود:

این  6 کشور، حمله روسیه به اوکراین را تجاوز نمی دانند؛ برخلاف تحریم های غربی، روابط اقتصادی با روسیه را ادامه دادند و مسیر دور زدن تحریم های غربی علیه مسکو و میزبان سرمایه های فراری روس ها از اروپا شده اند. همسویی با روسیه در کاهش تولید نفت برای افزایش قیمت آن که باعث خشم دولت امریکا شد یکی از مهمترین جهت گیری های جنوب خلیج فارس در یک سال اخیر بود.

روسیه برای کشورهای جنوب خلیج فارس یک گزینه در میان سایر گزینه هاست. برای روسیه هم روابط با 6 کشور جنوب خلیج فارس به دلایل مختلف از جمله روابط اقتصادی - سیاسی و از همه مهمتر مقابله با انزوا اهمیت دارد.

کافی است به حجم اقتصاد و درآمدهای نفتی این 6 کشور جنوب خلیج فارس (کویت، عربستان سعودی، امارات، قطر،‌ بحرین و عمان) و بازیگری و ارتباطات سیاسی همه جانبه و متوازن آنها توجه کنیم تا دلایل حمایت چین و روسیه از موضع امارات درباره جزایر را بدانیم.

هرطور نگاه کنید ملی گرایی افراطی حکم میکند روسیه می بایست مشابه فرانسه و آمریکا در جهت عدم مخاطره آمیز شدن رابطه اش با امارات در این راستا حمایت کاملی را اتخاد بکند لکن بخاطر رابطه با ایران این کار را نکرد و صرفاً به حل مسالمت آمیز اختلاف تأکید کرد که بیان کردیم از دو جهت نسبت به عملکرد مشابه آمریکا و فرانسه در سال 1391 در مرتبه ای پایین تر قرار دارد. بنابراین ملی گرایان افراطی* که با نشانه هایی همچون حمایت از سکولاریسم (با مؤلفه هایی مثل تسامح مذهبی و...) و باستان پرستی شناخته میشوند حق هیچگونه اعتراضی را ندارند چون این کار کاملاً در چهارچوب فکری-عملی خودشان توجیه شده و بدون ایراد است.

 

*: منظورم از ملی گرایی افراطی زیاده روی در هریک از گزاره های مربوط به ملی گرایی در حال حاضر تا اعلی نهایت خود است که از آن جمله میتوان به طرفداری بی چون و چرا از ایران باستان بدون قبول نقد های جدی وارده به رفتار شاهان یا آیین زرتشت و ضدیت با امت گرایی در هر شکلی و نیز حکومت دینی و... اشاره کرد که تنها مصداق عبارت ها و شعارهای باطل دارای فساد سیاسی همچون «موضع من ایران است چه به نام چه به ننگ» یا «دین فدای وطن» و... میباشد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲/۰۴/۲۴