مطالب تکراری در قالب خبر جدید (2)!!
بسم الله الرحمن الرحیم
چند روز پیش برخی وبسایت ها خبری منتشر کردند مبنی بر کشف یک کاخ هخامنشی بهمراه کتیبه ای از داریوش یکم در روسیه* و محتوای خبر را بگونه ای کار کرده بودند که گویی این کشف جدید است. اما بنابر بررسی هایی که انجام دادم خبر مربوط به سال 1395 (2016) بوده و صرفاً مرتبط با بقایای یک دیوار مربوط به دژی باستانی بوده است نه کاخی که بخواهد محل اقامت خانواده سلطنتی یا... باشد (عنوان کاخ در اینجا دقیق نیست) و نیز این کتیبه هم مربوط به ستون سنگی از جنس مرمر بوده**؛ ضمن اینکه سندی در دست نیست این دژ به دست هخامنشیان ساخته شده باشد و وقتی عنوان میشود روسیه هم ذهنتان سمت مسکو و... منحرف نشود بلکه مربوط به شهر یا مستعمره یونانی باستانی «فاناگوریا» در شبه جزیره تامان در جنوب روسیه بوده است. بنابر اطلاعات گوگل مپ شبه جزیره تامان در این قسمت از نقشه جهان قرار میگیرد:
البته کشف این کتیبه هیچ ربطی به تسلط داریوش یکم بر منطقه مکشوفه ندارد و سنگی که کتیبه بر روی آن قرار داشته بنظر میرسد از جای دیگری به آن منطقه آورده شده و فارغ ازینکه در آن مناطق معدن سنگی نداریم جز این کتیبه هیچ گزارش یا سند دیگری در دست نیست بخواهد در تأیید فرض تسلط هخامنشیان بر آن سرزمین استفاده شود نتیجتاً سنگ کتیبه متعلق به بنایی در منطقه دیگری بوده است. احسان شواربی از باستان شناسان کشور در رابطه با این کشف توضیحات در خور توجهی داده و میگوید:
در تابستان سال ۲۰۱۶ میلادی، طی کاوشهای هیئت باستانشناسان روسی در شهر باستانی فاناگوریا، یک قطعۀ شکسته از یک کتیبۀ هخامنشی بر سنگ مرمر کشف شد. فاناگوریا در شبهجزیرۀ تامان (قرینۀ شبهجزیرۀ کریمه)، در ساحل تنگۀ کِرچ، میان دریای سیاه و دریای آزوف در جنوبغرب روسیه قرار دارد. شهر باستانی فاناگوریا یکی از بزرگترین و مهمترین محوطههای باستانی در جنوب روسیه است. این شهر در واقع یک مستعمره ایونی در شمال دریای سیاه بود که در میانۀ قرن ششم پیش از میلاد توسط عدهای از مهاجران ایونی تأسیس شد. این مهاجران در پی لشکرکشی کوروش کبیر به لودیه و ایونیه از شهر ساحلی تئوس در غرب آسیای صغیر گریخته و با کشتیهایشان به این منطقه آمده بودند، در اطراف فاناگوریا، در هر دو سوی تنگۀ کرچ، یعنی هم در شبهجزیرۀ تامان و هم در کریمه، چندین شهر مستعمره نشین یونانی را میشناسیم که در طول دهههای گذشته توسط باستان شناسان روسی و اوکراینی کاوش و بررسی شدهاند.
... همانطور که گفتم، اولین بار این کتیبه در آغاز سال ۲۰۱۸ در گزارش کاوشهای فاناگوریا به زبان روسی منتشر شد. خوانش آن را آقای نیکیتین انجام داد و تحلیل تاریخی آن را آقای کوزنستف، سرپرست کاوش فاناگوریا، منتشر کرد. اما هم خوانش آقای نیکیتین از کتیبه مشکل داشت و هم تحلیل آقای کوزنتسف قابل قبول نبود. بلافاصله بعد از انتشار گزارش روسها، من تصمیم گرفتم که مقالۀ تازهای با هدف بازنگری و اصلاح خوانش این کتیبه بنویسم. همزمان با من، دو همکار دیگر در روسیه، آقای دکتر «ادوارد رونگ» و آقای دکتر «اولگ گابلکو»، نیز تصمیم گرفتند مقالهای در نقد گزارش کاوشگران و با هدف بازنگری کتیبه بنویسند. ما به صورت مستقل و موازی روی مقالاتمان کار میکردیم. در اواخر سال ۲۰۱۸، این دو همکار روس از کار من مطلع شدند و با من تماس گرفتند تا با هم تبادل نظر داشته باشیم. من به مسکو رفتم تا با این همکاران ملاقات کنم و دربارۀ این کتیبه بحث کنیم. در آنجا مشخص شد که نظرات آقایان رونگ و گابلکو همسو و مشابه نظرات من است. چند روز بعد از این ملاقات، به سنتپترزبورگ رفتم و در مؤسسۀ متون شرقی آکادمی علوم روسیه دربارۀ این کتیبه یک سخنرانی داشتم. در آنجا خوانش نهایی و تحلیل تاریخی خودم را به طور مفصل تشریح کردم که با استقبال متخصصان حاضر مواجه شد. اندکی بعد، این دو همکار روسی مقالۀشان را به زبان روسی در مجلۀ تاریخ باستان در مسکو چاپ کردند و من مقالهام را به زبان انگلیسی در مجموعۀ تحقیقات هخامنشی «آرتا» در پاریس زیر نظر آقای پروفسور «پیر بریان» منتشر کردم. انتشار این دو مقاله خیلی از ابهامات دربارۀ کتیبۀ فاناگوریا را روشن کرد. مقالۀ روسی آقایان رونگ و گابلکو مخصوصاً بر تجدید نظر در تحلیل تاریخی کتیبه تمرکز داشت و مقالۀ من در بازخوانی متن کتیبه و تحلیل زبانشناختی آن. مشترکاً به این نتیجه رسیدیم که این کتیبه ربطی به خشیارشا ندارد، بلکه تکهای از یک کتیبۀ سلطنتی داریوش است. همچنین بر این باور هستیم که این تکۀ مشکوفه از کتیبه در بافت اولیهاش پیدا نشده، بلکه در دوران باستان از جای دیگری به فاناگوریا منتقل شده است. نظر ما تا حدی متکی بر یک گزارش جالب در تواریخ هرودوت است. «هرودوت» مینویسد که داریوش در بدو لشکرکشی خود به سرزمین سکاها، برای عبور از تنگۀ بُسفُر یک پل شناور ساخت و نیز دستور برپایی دو کتیبۀ مرمرین را بر دو سوی این تنگه داد. یک کتیبه به خط میخی بود و دیگری به یونانی. مدتی بعد، بومیان حاشیۀ تنگۀ بسفر شورش کردند. بر اساس گزارش هرودوت، در همین ایام بومیان این دو کتیبۀ داریوش را شکستند و تکههای مرمرین را جابجا کردند. هرودوت، که خود حدود نیمقرن پس از این وقایع میزیسته، گزارش میدهد که در زمان حیات او تکهای از سنگ مرمر کتیبههای داریوش برای ساخت محراب معبد آرتمیس در شهر بوزانیُن/ بیزانتیوم (قسطنطنیۀ سپسین و استانبول کنونی) استفاده شده بود. بنابراین، میدانیم که تکههای این دو کتیبۀ داریوش شکسته و پراکنده شده بودند. از سوی دیگر، میدانیم که در نزدیکی فاناگوریا هیچ معدن سنگی وجود ندارد و ساکنان فاناگوریا در قرن پنجم پیش از میلاد از مناطق دیگر سنگ وارد میکردهاند. چندین مجسمه و کتیبۀ سنگی را سراغ داریم که به عنوان سنگ تراز کشتیهای تجاری از نقاط مختلف حاشیۀ دریای سیاه و دریای اژه در دوران باستان جابجا شده بودند. به گمان من، بعید نیست که این تکۀ نویافته از کتیبۀ داریوش نیز به همین طریق، به عنوان سنگ تراز کشتی، از جایی در نزدیکی تنگۀ بسفر به فاناگوریا منتقل شده باشد. اتفاقاً بافت کشف این کتیبه نیز این نظر را تأیید میکند، زیرا لایهنگاری باستانشناسی نشان داده است که تاریخ محل کشف کتیبه حدود نیم قرن پس از لشکرکشی داریوش است. اخیراً نمایشگاهی با عنوان «انسان و دریا» در موزۀ ملی ایران برپا شده است و موزۀ ملی به مناسبت این نمایشگاه یک جلد کتاب نیز با همین عنوان منتشر کرده است. برای آن کتاب، از من نیز خواستند که مقالهای بنویسم. در آنجا خلاصهای از همین مطالب را به همراه بازسازی و خوانش نهایی متن کتیبه آوردهام که اولین نوشتۀ فارسی دربارۀ این کتیبه است. پس از انتشار مقالۀ انگلیسی من، بحثها دربارۀ کتیبۀ فاناگوریا همچنان ادامه یافت. چند ماه پیش، به دعوت آکادمی هنر مجارستان در بوداپست دربارۀ این کتیبه و لشکرکشی داریوش سخنرانی داشتم که به بحثهای جالبی دربارۀ مسائل جغرافیایی مربوط به این موضوع منتهی شد. اخیراً آقای پروفسور «رودیگر اشمیت»، زبانشناس بزرگ آلمانی و برجستهترین متخصص کتیبههای هخامنشی، مقالهای به آلمانی دربارۀ متن این کتیبه نوشته است و بیشتر اصلاحات و نظرات تازۀ من دربارۀ خوانش کتیبه را تأیید کرده است...
... چیز زیادی از متن این کتیبه باقی نمانده است. ما حتی یک واژۀ کامل را نمیتوانیم بر این قطعۀ بازمانده ببینیم. فقط نشانههایی از آغاز یا پایان چند کلمه در انتهای شش سطر از کتیبه باقی مانده است. تنها کاری که میشد کرد این بود که بر پایۀ پیکرۀ واژگان و قواعد دستور زبان پارسی باستان به بازسازی این کلمات بپردازیم و این همان کاری است که من در مقالهام انجام دادم. نتیجه این بود که نام «داریوش شاه» در دو سطر نخست قابل بازسازی است. برای بازسازی سطرهای بعدی صرفاً چند حدس را در مقالهام مطرح کردهام. اگر حدس من دربارۀ بازسازی فعل موجود در سطر چهارم درست باشد، داریوش در این سطر به «عبور کردن» از یک دریا یا تنگه (احتمالاً تنگۀ بسفر؟) اشاره دارد. در سطر پنجم بخشی از فعل «ساختن» در حالت ماضی اول شخص مفرد («ساختم») باقی مانده است. نمیتوانیم با اطمینان بگوییم که آیا داریوش در اینجا از ساختن پل شناور بر تنگه صحبت میکند یا به اقدام دیگری اشاره دارد. در سطر ششم نیز صرفاً کلمۀ «مرد» باقی مانده است.
... متن باقیمانده از کتیبه آن قدر ناچیز است که به خودی خود هیچ آگاهی تاریخی قاطعی در اختیار ما نمیگذارد. آنچه دربارۀ این کتیبه اهمیت ویژه دارد، بافت و محل کشف آن است. این کتیبه ظاهراً کهنترین اثر هخامنشی است که تا امروز از شمال دریای سیاه به دست آمده است. البته بالاتر اشاره کردم که این قطعه از کتیبه، بعد از لشکرکشی داریوش، احتمالاً از جای دیگری به فاناگوریا منتقل شده است. بدین ترتیب، کشف این کتیبه به هیچ وجه بر تصرف مناطق شمالی دریای سیاه به دست هخامنشیان دلالت ندارد. همزمان با حکومت داریوش و خشیارشا، یعنی در قرن پنجم پیش از میلاد، یک سلسلۀ یونانیتبار در این منطقه حکمرانی میکرده است که شهر مرکزی آنها احتمالاً پانتیکاپایون در شبهجزیرۀ کریمه بود. بهجز یک گزارش کوتاه یونانی دربارۀ حاکمان محلی این منطقه، به خوبی میدانیم که پانتیکاپایون و دیگر شهرهای حاشیۀ تنگۀ کِرچ، در قرن پنجم پیش از میلاد، سکههای خاص خودشان را با استاندارد وزنی و نقوش کاملاً یونانی ضرب میکردهاند. بنابراین، فرض تسلط هخامنشیان بر این منطقه کاملاً منتفی است. داریوش در لشکرکشی خود به سرزمین سکاها، نهایتاً میتوانسته تا رود دنیپر در اوکراین امروزی پیش رفته باشد. شبه جزیرۀ تامان یا کریمه هرگز در مسیر لشکرکشی داریوش قرار نداشته است***.
مسئله دیگر این است که تمامی وبسایت هایی که کلیپ مربوط به این کشف را منتشر کرده بودند نه توضیحات کاملی دادند و نه حتی کلیپ را دوبله یا برایش زیرنویس فارسی قرار دادند و به توضیحات کمی قناعت کردند (توضیحات العالم صرفاً بیشتر از وبسایت های دیگر بود)، عمل مضحکیست این طرز باز نشر یک کلیپ که در آن محتوای صوتی اش بیش از محتوای بصری اهمیت دارد آنهم بدون توضیحات مناسب.
من پیشتر هم در پستی در وبلاگ به مورد مشابه دیگری اشاره کرده بودم (بنگرید به اینجا) و بنظر میرسد فرو مایگانی که این خبر را اخیراً بدون اشاره به تاریخ آن و با توضیحات اندک و نسبتاً مبهمی منتشر کردند اصلاً هدفشان انتشار خبری تاریخی یا... نبوده بلکه با کنار هم قرار دادن عناوینی مثل داریوش و هخامنشیان و روسیه در صدد جذب مخاطب و بازدید کننده بوده اند [طبیعتاً برای خیلی از بازدید کنندگان، بخشی از کشور روسیه امروزی بعنوان قلمرو حکومت هخامنشیان شناخته نمیشود و در اینجا این عناوین نقش یک محرک دروغین را برای بازدید از پست مربوطه در وبسایت دارند چون اینطور القا میشود که این منطقه با اینکه در روسیه امروزی قرار دارد تحت تسلط هخامنشیان بوده و وسعت سرزمین تحت سلطه این سلسله بر اساس این کشف جدید افزایش می یابد و... همانگونه که در یکی از وبسایت ها این برداشت اشتباه ازین خبر قدیمی شده بود**** در حالیکه نه کشف جدیدی در کار هست و نه آن منطقه تحت تسلط هخامنشیان بوده!]. این کار بنظرم شبیه به متدهای بازاریابی کثیف/Dirty Marketing هست، گرچه اینجا فروش جنس یا... مد نظر نیست بلکه بالا رفتن آمار بازدید از وبسایت که طبیعتاً در بحث هزینه های تبلیغات و... بطور مستقیم اثر دارد میتواند یکی از اهداف عاملین انتشار اینگونه خبرها باشد.
...............................................................................................................................................................................................................................................
*: وبسایت فرادید، بیست و هشتم مردادماه 1402، «(ویدئو) کشف کاخ هخامنشی در روسیه؛ وسعت پادشاهی ایران تا کجا بوده؟»
وبسایت خبرآنلاین، بیست و هشتم مردادماه 1402، «ببینید | گزارش باورنکردنی شبکه روسیه از کشف کاخ هخامنشی در فاناگوریا؛ وسعت پادشاهی ایران تا کجا بوده؟»
وبسایت برترین ها به نقل از خبرآنلاین، بیست و هشتم مردادماه 1402، «گزارش باورنکردنی شبکه روسیه از کشف کاخ هخامنشی بزرگ»
وبسایت عصر ایران به نقل از فرادید، سی و یکم مردادماه 1402، «کشف کاخ هخامنشی در روسیه ؛ وسعت پادشاهی ایران تا کجا بوده ؟ (فیلم)»
وبسایت برترین ها به نقل از فرادید، یکم شهریورماه 1402، «کشف کاخ هخامنشی در روسیه تمام معادلات را بر هم زد»
**: خبرگزاری العالم، نوزدهم مردادماه 1395، «کشف ستون سنگی مرمر با نام داریوش یکم در روسیه+فیلم»
***: وبسایت صدای میراث، یازدهم بهمن ماه 1398، «داریوش در آستانۀ سرزمین سکاها/گفتوگو با احسان شواربی دربارۀ کتیبۀ هخامنشی نویافته از جنوب روسیه»
****: وبسایت تکراتو، سی و یکم مردادماه 1402، «گستردگی مرزهای هخامنشیان فراتر از چیزی بوده که تصور میشد»
اضافه مدیر وبلاگ در چهاردهم شهریورماه:
خبرگزاری امرداد هم در چهارم شهریورماه خبری را کار کرد و به این مسئله پرداخت (بنگرید به اینجا). متن پست این خبرگزاری از جهتی کاملتر از پست من بود چون به اولین باری که این خبر منتشر شد اشاره کرده بود و نیز توضیحات ترجمه کتیبه داریوش اول رو هم بیان کرده بود. اما در تحلیل، پست من کاملتر بود و بهتر مسئله را شکافتم. البته خبرگزاری امرداد هم توضیحات باستان شناس پست من رو نقل کرده اما خود خبرنگار تحلیل خلاصه ای ازش ارائه نداده که مخاطب سریع متوجه بشود کاخ هخامنشی در اون منطقه نبوده است اصلاً.