مکتب رئالیسم

قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ

مکتب رئالیسم

قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ

مکتب رئالیسم
آخرین نظرات

قرآن و کلمه مولی (یادداشت کوتاه)

شنبه, ۳۰ اسفند ۱۳۹۹، ۰۴:۴۳ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

 

در این یادداشت میخواهیم راجع به کلمه مولی در خطبه غدیر خم که توسط پیامبر اکرم (صلوات الله علیه) بیان شد از منظر قرآن سخن بگوییم.

در سوره های محمد «آیه یازده»1 - حج «آیه هفتاد و هشت»2 و انفال «آیه چهل» کلمه مولی در قرآن به صراحت به معنای سرپرست و ولی امر آمده است. آیه چهل سوره انفال نکته قابل توجهی دارد و در آن گفته میشود:

 
وَإِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَوْلَاکُمْ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیرُ ﴿۴۰﴾
و اگر سرپیچی کنند بدانید (ضرری به شما نمی‏زنند) خداوند سرپرست شماست، او بهترین سرپرست و بهترین یاور است.

 

اگر دقت کنید متوجه میشوید که در این آیه صراحتاً بین کلمه «مولی» و کلمه «نصیر» فرق گذاشته شده است. چنانچه میدانیم «نصیر» به منظور یاری کردن و یاور بودن استفاده میشود و این معنی از جمله معانی مولی نیز میتواند باشد اما اینکه خدای هستی الله در قرآن که بلاغت و اوج فصاحت زبان عربی است برای سرپرست از مولی استفاده کرده و برای یاور بودن از نصیر استفاده کرده است حاکی از این میباشد که بر طبق قرآن مولی در وهله اول به منظور سرپرست بکار میرود [آنچنان که در آیات دیگر قرآن نیز مشهود است (بطور کل). در سوره دخان آیه چهل و یک نیز تا حدی مشابه سوره انفال سخن گفته شده است:

 

یَوْمَ لَا یُغْنِی مَوْلًى عَنْ مَوْلًى شَیْئًا وَلَا هُمْ یُنْصَرُونَ ﴿۴۱﴾
روزى که هیچ دوستى از هیچ دوستى دفاع نکند و نیز ایشان یارى نیابند.

در این آیه یاری کردن از مولی جدا است و بین این دو تمایز وجود دارد. اینکه بگویید خب مولی به معنای دوستی آمده است باید بیان کنیم آنچنان که در ادامه بیان خواهیم کرد و البته از دیگر آیات نیز برداشت میشود اگر منظور صرفا دوست داشتن باشد بهیچ عنوان کلمه مولی در قرآن نمی آید بنابراین در اینجا منظور خداوند چیزی بیشتر از دوستی است اگرچه هماننده آیه سوره محمد مراد سرپرست هم نیست3.

 

در آیه سیزدهم سوره حج نیز مولی به عنوان مالک و سرپرست بکار رفته است:

 

یَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا یَضُرُّهُ وَمَا لَا یَنْفَعُهُ ذَلِکَ هُوَ الضَّلَالُ الْبَعِیدُ ﴿۱۲﴾

چیزی را به جای خدا می پرستند که نه زیانی به آنان می رساند و نه سودی به آنان می دهد؛ این است همان گمراهی بسیار دور.

یَدْعُو لَمَنْ ضَرُّهُ أَقْرَبُ مِنْ نَفْعِهِ لَبِئْسَ الْمَوْلَى وَلَبِئْسَ الْعَشِیرُ ﴿۱۳﴾

بلکه کسی را می پرستند که قطعاً زیانش از سودش نزدیک تر است، بد سرپرست و یاوری و بد معاشر و همدمی است!

 

با توجه به آیه دوازدهم یقینا پرستندگان بتها و دیگر خدایان باطل صرفا بعنوان یاور آنها را نمی پرستیده اند بلکه آنها را دخیل در مال و زندگی شان دانسته و خود را بنده آنها کرده بودند. بنابراین مولی در این آیه اشاره به سرپرست میتواند داشته باشد.

 

حال که در قرآن به صراحت دیدیم اگر خداوند بخواهد از یاری کردن سخن بگوید از مولی استفاده نمیکند حال بیاییم ببینیم درباره دوستی قضیه چطور است، در سوره آل عمران آیه سی و یکم میخوانیم:

 

قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿۳۱﴾

بگو اگر خدا را دوست دارید از من پیروى کنید تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشاید و خداوند آمرزنده مهربان است (۳۱)

 

به شباهت این آیه با خطبه غدیر دقت کنید [دوست داشتن زمینه اطاعت کردن شده است که اطاعت از مولی به معنای سرپرست میتواند مصداق آن بشود] در این آیه سخن از دوست داشتن است و در اینجا کلمه مولی نیامده است بلکه از «حبّ» استفاده شده و این نشان دهنده این است که در اینجا چون خداوند خواسته دوست داشتن را بیان کند [یعنی صرف علاقه داشتن مسلمانان به خدا] از حب و نه مولی استفاده کرده است.

 

بنظر ما نتیجه ای که میتوان گرفت این است که از مولی بهیچ عنوان نمیتوان یاری کردن و یاوری به تنهایی و دوستی و علاقه داشتن به تنهایی را برداشت کرد بلکه اگرهم مولی در رابطه با این معانی بیاید مصداقش متفاوت از مصادیق حب و نصر باید تعریف بشود یعنی اگر یاور و دوستی در قرآن برایشان مولی آمده باشد باید در راستای معنای اصلی و اول آن در قرآن یعنی سرپرست باشد.

...........................................................................

1: ذَلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَى الَّذِینَ آمَنُوا وَأَنَّ الْکَافِرِینَ لَا مَوْلَى لَهُمْ ﴿۱۱﴾

این از آن است که خداوند سرور مؤمنان است و کافران سرورى ندارند.
 

2: وَجَاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاکُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِیکُمْ إِبْرَاهِیمَ هُوَ سَمَّاکُمُ الْمُسْلِمِینَ مِنْ قَبْلُ وَفِی هَذَا لِیَکُونَ الرَّسُولُ شَهِیدًا عَلَیْکُمْ وَتَکُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاکُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیرُ ﴿۷۸﴾

و در راه خدا چنانکه سزاوار جهاد اوست جهاد کنید، او شما را برگزیده است و براى شما در دینتان محظورى قرار نداده است، که آیین پدرتان ابراهیم است، همو که شما را از پیش مسلمان نامید، و در این [کتاب‏] هم [مسلمان نامیده شده‏اید]، تا سرانجام پیامبر گواه بر شما و شما گواه بر مردمان باشید، پس نماز برپا دارید و زکات بدهید و به خداوند پناه برید، او سرور شماست، چه نیکو سرورى و چه نیکو یاورى‏.
 

3: میتوان تعریف دیگری از این آیه نیز ارائه کرد [البته علما و دانشمندان علم تفسیر قرآن تنها میتوانند صحت این سخن ما را تأیید کنند و ما نمیتوانیم رأی به صحت احتمال خود بدهیم]:

 

در آیه چهل و سوم سوره انبیاء* از خدایان مشرکین سخن گفته شده که نمیتوانند خود را یاری کنند و این خدایان برای مشرکین به منزله مولی بوده اند یعنی سرپرستانی که انتظار داشتند در زندگی یاری شان دهند. در آیه یازده سوره هود** نیز از یاری نشدن مشرکین توسط خدایان باطلشان سخن گفته شده است. بنظر ما شاید منظور از مولی در این آیه سوره دخان که از عدم یاری شدن نیز سخن گفته شده همان خدایانی باشند که در آیه سیزدهم سوره حج مولی برای آنان بکار رفته است و در نتیجه ربطی به «دوست» ندارد.
 
*: أَمْ لَهُمْ آلِهَةٌ تَمْنَعُهُمْ مِنْ دُونِنَا لَا یَسْتَطِیعُونَ نَصْرَ أَنْفُسِهِمْ وَلَا هُمْ مِنَّا یُصْحَبُونَ ﴿۴۳﴾
آیا آنها خدایانی دارند که می‏توانند از آنان در برابر ما دفاع کنند؟ (این خدایان ساختگی حتی) نمی‏توانند خودشان را یاری دهند (تا چه رسد به دیگران) و نه از ناحیه ما بوسیله نیروئی یاری می‏شوند. (۴۳)
 

**: وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَکِنْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَمَا أَغْنَتْ عَنْهُمْ آلِهَتُهُمُ الَّتِی یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ شَیْءٍ لَمَّا جَاءَ أَمْرُ رَبِّکَ وَمَا زَادُوهُمْ غَیْرَ تَتْبِیبٍ ﴿۱۰۱﴾

ما به آنها ستم نکردیم بلکه آنها خودشان بر خویشتن ستم روا داشتند و هنگامی که فرمان مجازات الهی فرا رسید خدایانی را که غیر از الله می‏خواندند آنها را یاری نکردند و جز هلاکت بر آنها نیفزودند. (۱۰۱)
 
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۱۲/۳۰