مکتب رئالیسم

قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ

مکتب رئالیسم

قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ

مکتب رئالیسم
آخرین نظرات

بررسی مجازات قفس شیر در دوران پهلوی دوم

جمعه, ۲۰ بهمن ۱۴۰۲، ۰۷:۵۸ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

 

آیت الله سید احمد خاتمی در خطبه های نماز جمعه تهران به تاریخ سیزدهم بهمن ماه 1402 طی سخنانی ابراز داشت:

نسل بعد از انقلاب ندیدند که چه‌ها به این ملت گذشت. اوضاع چنین بود که اگر به شاه نمی‌گفتند اعلیحضرت شاهنشاه آریامهر به جرم اهانت به زندان می‌افتادند. حتی اجازه نمی‌دادند که بر منبر‌ها نام امام به زبان بیاید.
حتی برخی از مخالفان شاه را در قفس‌های شیر‌های گرسنه باغ وحش می‌انداختند. در این رابطه آیت الله فاضل لنکرانی می‌گوید کسانی که قدر نظام جمهوری اسلامی را نمی‌دانند به این خاطر است که طاغوت را ندیده‌اند و خبر ندارند در آن دوره سیاه چه خبر بوده است و استبداد و دیکتاتوری حرف اول را میزد (1).

در اینکه دستگاه مستبد و طاغوت پهلوی نسبت به شکنجه مخالفین بی پروا بود شکی نیست و در این هم که بجز مخالفینی همچون اعضای ارشد مجاهدین خلق و... که سعی در قیام مسلحانه بدون در نظر گرفتن رأی علمای طراز اولی همچون امام خمینی و.... داشتند نتیجتاً باید واکنش متقابل تند پهلوی را قبول میکردند در قبال رفتار خود سرانه خود، بقیه مبارزین و انقلابیون به ناحق شکنجه میشدند هیچ شکی نیست اما این موارد نباید سبب شود در بیان کم و کیف شکنجه ها اغراقی صورت بگیرد.

پیرامون منبع سخنان آیت الله خاتمی دو قول مطرح است، قول نخست را مهرداد خدیر در وبسایت خبری تحلیلی نو اندیش بیان و سپس آنرا به بوته نقد میکشد (2) که اشاره به سخن یکی از شاهدان دادگاه رحیم علی خرم است. قول دوم که بنظرم بیشتر احتمالش است منبع سخنان آیت الله خاتمی باشد را در کانالی در فضای مجازی دیدم و آن صفحات 216 و 217 نسخه زبان اصلی کتاب خاطرات منصور رفیع زاده است و آن کتاب هم پیرامون غذا دادن به شیرهای باغ وحش تهران توسط شاه بواسطه مخالف سیاسی خود سخن گفته است. خاطرات رفیع زاده از کودکی تا بزرگسالی خود که با عنوان «شاهد: از شاه تا دخالتهای آشکار آمریکا در ایران» در ایران ترجمه شده است (Witness: From the Shah to the Secret Arms Deal : an Insider's Account of U.S. Involvement in Iran) حاوی ادعاهای فردیست که از طرفی مأمور ساواک در آمریکا بود و از طرفی دیگر مأمور سازمان CIA!، اما باید بدانید مطالب این کتاب بهیچ وجه به تنهایی قابل اعتماد نیست.

شاید اولین نقد نسبت به این کتاب را خانم پروفسور نیکی کدی در لس آنجلس تایمز به تاریخ دوازدهم جولای 1987 (21 تیرماه 1366) بیان داشته باشد (3) که حاوی نکات در خور توجهی است:

1. تأیید مستقل سخنان رفیع زاده به ندرت امکان پذیر است و رفیع زاده سعی دارد خود را فردی نجیب معرفی کند که سعی اش بر تضعیف دیکتاتوری شاه است.

2. روایت های این کتاب مثل غذا دادن مخالف سیاسی شاه به شیرهای باغ وحش تهران یا در رخت خواب بودن پهلوی دوم با دوست دیرینه اش اسد الله اعلم حتی در دوران حیات شاه نیز مطرح نشده و فاقد تأیید مستقل میباشند.

3. انگیزه نوشتن ازین کتاب این است که رفیع زاده خود را یک لیبرال میهن پرست معرفی کند که میخواهد همه چیز را از شرارت های زمان شاه و [آیت الله] خمینی بگوید.

4. رفیع زاده داستان های منفی در رابطه با شاه را بدون آنکه به معقول بودن آنها توجه داشته باشد تکرار میکند.

5. رفیع زاده بقول خودش به ساواک پیوست تا ایران را به سمت لیبرالیسم جهت بدهد که انگیزه ای غیر قابل قبول است.

6. گزارش وی از سال های عضویتش در ساواک در ایالات متحده جایی که کمترین کار را برای شاه انجام نمیدهد غیر محتمل بنظر میرسد.

7. رفیع زاده هیچ گاه نزد یک دانشجو یا فعال دیگر نرفته و هیچ تظاهراتی را از طرف شاه ترتیب نمیدهد و حتی تظاهرات بزرگ ایرانیان طرفدار شاه در ایالات متحده به سال 1977 برای او غافلگیر کننده بوده است.

8. نیکی کدی در نهایت میگوید رفیع زاده کتاب خود را با تقریباً تمام تئوری های توطئه معروف ایرانی که علیه شاه یا [آیت الله] خمینی بوده پر میکند و مشاوران لیبرال [آیت الله] خمینی را هم ماموران سازمان سیا معرفی میکند.

این خلاصه ای بود از متن انتقادی نیکی کدی و برای مطالعه کامل نقدهای وی میتوانید به لینک وبسایت لس آنجلس تایمز مراجعه کنید.

 

2. noandish.com/fa/news/173935

3. www.latimes.com/archives/la-xpm-1987-07-12-bk-3310-story.html

 

یکی دیگر از نقدهای مهمی که میتوان پیرامون خاطرات رفیع زاده مطرح کرد انگیزه وی از نگارش این کتاب است و در اینباره آقای بهمن متین در مقاله خود با عنوان «یک جاسوس دو جانبه، نگاهی به زندگی منصور رفیع زاده رئیس پایگاه سیا در نیویورک و مأمور سیا» سخن در خور توجهی داشته و میگوید:

تنش هایی که او در آمریکا با خاندان پهلوی داشته مشخصاً میتواند انگیزه خوبی از تهمت زدن به این خاندان نزد رفیع زاده در نظر گرفته شود و از طرفی دیگر برای موجه نشان دادن خودش نزد ضد انقلاب هم نسبت به امام خمینی و... از ایراد تهمت دریغ نکرده است. یکی دیگر از نقدهای جدی به این کتاب را دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران طی مقاله خود با عنوان «فرجام خیانت» بیان میکند:

چنانچه مشاهده میکنید رفیع زاده در خاطرات خود سعی داشته تا جای ممکن حتی بواسطه رفع اتهام از امثال ارتشبد نصیری چهره پهلوی دوم را هرچه بیشتر منفوتر نشان دهد در حالیکه بعید میدانم هیچ فرد اهل تحقیقی قبول کند نصیری که بخاطر منفوریتش نزد انقلابیون شبیه به هویدا در دوران قبل از انقلاب توسط دستگاه پهلوی دوم محاکمه شد آزاد اندیش و موافق دموکراسی و مخالف مشی شاه بوده باشند [اگر هم مخالفتی داشتند بدین شکل مشخصاً بعید است بوده باشد]. در ادامه همان صفحه به یکی از انگیزه های احتمالی رفیع زاده از نگارش این خاطرات هم اشاره میشود.

بنابراین سخن آیت الله خاتمی چه منبعش خاطرات رفیع زاده باشد و چه گواهی یکی از شاهدان دادگاه رحیم علی خرم دارای منبع موثقی نبوده و بهتر است ایشان و امثالهم زین پس سعی کنند از منابع معتبری برای نقد پهلوی بهره ببرند که البته بواسطه ماهیت این رژیم فکر کنم اساساً دست روی هر ساختاری در حکومت پهلوی گذاشته شود نقد موثق و معتبری به چشم بخورد تا جایی که اگر از حکومت پهلوی اول و دوم به باغ وحش رجل سیاسی یاد کنیم به خطا نرفته ایم.

مستحضرم برخی نقدها به پهلوی وارد نیست و نیز نکات مثبتی هم داشته و یا اینکه برخی نقدهای وارده به پهلوی مثل کاخ نشینی الآنه هم در میان برخی مسئولین لشکری و سیاسی جمهوری اسلامی متأسفانه به چشم میخورد اما بطور کل بخواهید نکات منفی و مثبت را در نظر بگیرید فکر نکنم نکات مثبت یک دهم نکات منفی باشند و بتوانید در یک زمینه پهلوی را نسبت به جمهوری اسلامی بهتر بدانید، در بدترین حالت در برخی زمینه های اندک تا حدی مشابه همن [از لحاظ رفتار برخی مسئولین در دو حکومت] اما در مابقی غالباً جمهوری اسلامی حکومتی برتر است.

افرادی که وبلاگ من را دنبال میکنند میدانند ارزشی نیستم و در وبلاگ حتی برخی آراء امام خمینی و رهبری را هم نقد کردم فلذا دفاعیاتی که میکنم از روی منطق و تحقیق است نه احساس و تعصب. من بعنوان کسی که بخش هایی از صحیفه امام را مطالعه کردم، سخنان رهبری را هم کم و بیش بصورت خلاصه در خبرگزاری ها برخی مواقع دنبال میکنم در عین اینکه آراء پهلوی اول و سخنان پهلوی دوم و نیز اپوزیسیون حال حاضر جمهوری اسلامی را از نظر شده بگذرانم به صراحت میگویم دو رهبر انقلاب اسلامی بر پهلوی اول و دوم و تمام اپوزیسیون مطرح و مشهور حال حاضر جمهوری اسلامی با تمام انتقاداتی که نسبت به ایشان دارم شرف دارند. اگر وضعیت بد حال حاضر جمهوری اسلامی در زمینه سیاست داخلی را هم ماحصل عملکرد دو رهبر این نظام بدانیم [که اینطور نیست] با این حال، هم نسبت به پهلوی اول و دوم و هم نسبت به مشی و شیوه و عملکرد اپوزیسیون و چشم انداز آینده جمهوری اسلامی در فردای براندازی، وضعیت حال بهتر است فلذا بازهم این دو رهبر بر افرادی که ذکر کردم شرف دارند.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲/۱۱/۲۰

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی