مکتب رئالیسم

بسم الله الرحمن الرحیم

در این قسمت میخواهیم کورش را در این کتاب بررسی کنیم:

نام کتاب: تتمة المختصر فی اخبار البشر یا تاریخ ابن الوردی (قرن هشتم هجری قمری)

نویسنده: ابن وَرْدى، ابوحفص، زین‌الدین، عمر بن مظفر بن ابى الفوارس

در این کتاب درباره کورش میخوانیم:

وخلاصة مَا ذکر أَن هیکل بَیت الْمُقَدّس عمره سُلَیْمَان وَبَقِی حَتَّى خربه بخْتنصر أَولا ثمَّ عمره کورش ثَانِیًا وَبَقِی حَتَّى خربه طیطوس ثَانِیًا ثمَّ تراجع للعمارة قَلِیلا قَلِیلا حَتَّى خربته هیلانة أم قسطنطین ثَالِثا ثمَّ عمره عمر رَضِی اللَّهِ عَنهُ رَابِعا ثمَّ خرب وعمره الْوَلِید خَامِس عمَارَة وَهِی إِلَى الْآن.

ثمَّ أَن کشتاسف تنسک وَانْقطع لِلْعِبَادَةِ فِی جبل طمیذر ولقراءة کتاب زرادشت ثمَّ فقدوا سفندریار بن کشتاسف هلک فِی حَیَاة أَبِیه.
وَخلف ولدا اسْمه " أزدشیر بهمن " فَملک حَتَّى ملک الأقالیم السَّبْعَة. من کتاب أبی عِیسَى: أزدشیر بهمن اسْمه بالعبرانیة کورش هُوَ الَّذِی أَمر بعمارة بَیت الْمُقَدّس وعود بنی إِسْرَائِیل إِلَیْهِ وَلَا دَلِیل على أَن أزدشیر هُوَ کورش أقوى من کَلَام أشعیا النَّبِی عَلَیْهِ السَّلَام.
فَإِنَّهُ یَقُول فِی الْفَصْل الثَّانِی وَالْعِشْرین من کِتَابه حِکَایَة عَن اللَّهِ تَعَالَى أَنا الْقَائِل لکورش دَاعِی الَّذِی یتمم جَمِیع محیاتی وَیَقُول لأورشلم عودی مَبْنِیَّة ولهیلکها کن مزخرفا مزینا هَکَذَا قَالَ الرب لمسیحه کورش الَّذِی أَخذ بِیَمِینِهِ لتدبیر الْأُمَم وتنحنی لَک ظُهُور الْمُلُوک سائرا بِفَتْح الْأَبْوَاب أُمَامَة فَلَا تغلق وأسیر أَنا قدامک وأسهل لَک الوعور وأکسر أَبْوَاب النّحاس وأحبوک بالذخائر الَّتِی فِی الظُّلُمَات وَلم یکن أحد فِی ذَلِک الزَّمَان بِهَذِهِ الصّفة الَّتِی ذکرهَا أشیعا أَعنِی ملک الأأقالیم وَالْحکم على الْأُمَم وَغیر ذَلِک مِمَّا ذکره غیر أزدشیر بهمن فَتعین أَن یکون هُوَ کورش وَکَانَ أزدشیر کَرِیمًا متواضعا علامته على کتبه من أزدشیر بهمن عبد اللَّهِ وخادم اللَّهِ والسائس لأمرکم.

..........................................................................................................................

نتیجه گیری قسمت بیستم

ابن الوردی از جمله گفته های عجیب را در اینباره دارد ، چنانچه مشاهده میکنید ابن الوردی نام فرزند گشتاسب را أزدشیر بهمن میخواند و بیان میکند که اسم عبرانی او کورش است . البته ابن الوردی سخنی از هخامنشیان و یا سلسله ای بدین نام نمیزند [ حتی مورخین ایرانی و عربی هم که پادشاه بودن کورش را بیان میکنند اما ابداً وجود سلسله ای به نام هخامنشیان را تأیید نمیکنند ] . همچنین اکثر گفته های ابن الوردی در اینباره از منابع یهود است و کورش را از منابع آنان بیان میکند و میگوید کورش منابع یهود، نام عبری شاه ایران، بهمن ازدشیر فرزند گشتاسب است. بنابراین گفته ابن الوردی درباره کورش به نقل از منابع یهود است و کورش آنان را همان اردشیر [ در کتاب ابن الوردی ، ازدشیر ] بهمن شاه ایران که در تواریخ ایرانی وجود دارد خوانده است .