مکتب رئالیسم

بسم الله الرحمن الرحیم

فردی با نام کاربری «مجید صفائی» ذیل پست قبلی وبلاگ «از رنجی که میبریم» 5 کامنت گذاشت که سرتاسر فحاشی بود. اگر کمی محترمانه تر سخن میگفت و میزان فحاشی هایش را کم میکرد کامنت هایش را با سانسور توهین ها پخش میکردم همانگونه که کامنت های باستان پرستان را که بعضاً حاوی فحاشی به خودم و نیز مقدسات هست البته با سانسور فحاشی ها پخش میکنم. بهرحال این بنده خدا که یک رهگذر بیشتر نبود و ارزشی ندارد فی النفسه ولی چند مورد نقد در خلال کامنت هایش مطرح ساخت و از آنجا که میدانم برخی مخاطبین وبلاگ من دارای تفکرات همسو با جمهوری اسلامی هستند و ممکن است نقدهای وی نقدهای ایشان نیز نسبت به پست وبلاگ باشد بطور اختصار به نقدهایی که شاید علی الظاهر وارد بنظر برسند اشاره و دلیل وارد نبودنشان را ذیل هر نقد شرح میدهم:

- ناتوانی در مقابله نیروهای امنیتی با مزدوران اسرائیل صحیح نیست و نهایتاً کم توانی درست است!.

از بکار بردن قید «نهایتاً» بگذریم که نشان از تعصب گوینده هست (این میزان ترور و حملات ریز پرنده را نابینا هست که نمی بیند و میگوید «نهایتا کم توانی»؟)، کلمه مقابله در اینجا به معنای مقابله کامل و یا دست کم حداکثری هست بگونه ای که مزدوران نتوانند عملکرد در خور توجهی داشته باشند. این در حالیست که حتی بنابر اظهارات برخی مقامات جمهوری اسلامی نیز عمده حملات از جانب این مزدوران است (اگرچه ادعای غلطی هست و بقدر کافی اسرائیل شواهد از حضور فعال جنگنده هایش منتشر ساخته، میخواهم بگویم بر اساس ادعاهای مقامات جمهوری اسلامی هم جلو برویم باز عدم توانایی به چشم میخورد). با وجود دستگیری های ادعایی گسترده هم کماکان شاهد فعالیت این مزدوران هستیم.

- ملی کردن اینترنت بخاطر مقابله با تهدیدات و شرایط خاص امروز است.

نویسنده دقت نداشت که در متن متذکر شدم در اسرائیل نت ملی نشده است علیرغم شرایط جنگی که هست تا جایی که اخیراً هم خبری منتشر شد مبنی بر توقف فعالیت های آموزشی و... در اسرائیل. همانطور که سخنگوی دولت جمهوری اسلامی هم عنوان داشت بحث محدودیت اینترنت بخاطر مقابله با مزدوران اسرائیل است نه صرف وجود شرایط جنگی و امنیتی. همین مقوله به تنهایی نشان میدهد چقدر فعالیت و خطر این مزدوران گسترده و جدیست و سازمان های امنیتی و انتظامی توانایی مقابله با آنها را ندارند به ناچار اینترنت سیمکارت را ملی کردند تا در فعالیتشان اختلال ایجاد شود.

- پنهان بودن سردار قاآنی در این شرایط مربوط به مقام امنیتی بودن ایشان است.

نویسنده دقت نداشته که سردار قاآنی مقام نظامی محسوب میشود نه امنیتی!؛ سپاه قدس یک ارگان امنیتی نیست بلکه نظامی است. ما شاهد گزارشات تصویری از فعالیت فرماندهان ارشد نظامی اسرائیل هستیم. در یک مورد در فضای باز از خود کلیپ تصویری منتشر ساختند. ضمناً وقتی بحث ترور قاآنی توسط رسانه مستقل نیویورک تایمز هم تأیید شده عقل حکم میکند برای پیشبرد جنگ روانی یک پیام تصویری از سردار قاآنی منتشر شود. اینکه ادعا شود میخواهند دشمن در ابهام باقی بماند باید گفت مگر این فرد هدف اصلی دشمن بوده؟، دشمن کماکان دانشمندان و... را هدف قرار میدهد. ضمن اینکه از کجا معلوم دشمن احتیاج به تأیید اینان دارد؟.

- ادعای یک دهم کارآیی نداشتن ایتا در مقابل تلگرام غلط است و این یک دهم از کجا آمده است؟.

من فکر نمیکنم برای فردی که هم با ایتا و هم با تلگرام کار کرده باشد نیاز به توضیح این مقوله باشد ولی برای اشاره کلی به ده برتری تلگرام نسبت به ایتا میپردازم که البته بنابر بررسی تخصصی و تفصیلی باشد برتری های آشکار بیشتر ازین موارد هستند:

1. سرعت بیشتر در آپلود و دانلود در صورت وصل بودن به پروکسی یا وی پی ان مناسب. در شرایط عادی پروکسی ها معمولاً در تلگرام سرعت دانلود و آپلود بهتری را در اختیار میگذارند و این نیست پروکسی های مناسب خیلی کم باشند برای رسیدن به سرعت بیشتر.

2. عدم وجود اختلال های مکرر (میزان اختلال در عملکرد)؛ در زمان فعلی هم ایتا دارای اختلال در عملکرد هست در حالیکه تلگرام بدون اختلال کار میکند. 

3. میزان آزادی بیان؛ ایتا حتی به کانال روزنامه فرهیختگان هم که اصولگراست رحم نکرد (ایتا، موساد و بستن کانال فرهیختگان، وبسایت فرارو، کد خبر 817481). در حالیکه گزارشش صرفاً تحلیل ادعای یکی از سازمان های امنیتی کشور بود. لکن تلگرام حتی در مقابل مسدود سازی کانال حماس هم مقاومت کرد و بطور کامل مسدود سازی را انجام نداد بخاطر اهتمامی که مالکش به آزادی بیان دارد (ماجرای تلگرام و گوگل و کانال‌های حماس چیست؟، وبسایت خبری-تحلیلی الف، کد خبر 4020802099).

4. استفاده از ربات های متعدد در تلگرام که امکانات بسیار مفیدی دارند.

5. میزان محدودیت در حجم فایل آپلودی (در تلگرام برای کاربران عادی 2 گیگابایت است در ایتا 100 مگابایت).

6. امکان دانلود فایل هایی که از تاریخ آپلودشان مدت زمان زیادی گذشته است.

7. حضور گسترده کانال های بین المللی.

8. امکان برقراری ارتباطات گسترده با کاربران کشورهای دیگر در حوزه های مختلف.

9. امکان بهره مندی از رمز ارز ها در بستر اپلیکیشن.

10. اختصاصی کردن تصویر پروفایل.

- کشتار مسلمانان میانمار یک مقوله قومیتی بوده نه دینی و بوداییانی هم بودند که مورد آزار و اذیت قرار گرفتند. هلال احمر جمهوری اسلامی نیز به کمک اینان رفت.

اظهارات مقامات جمهوری اسلامی نشان میدهد از قضا مسئله دینی بوده است. در بدترین حالت باید بگوییم در کنار مقوله دینی، بحث قومیتی هم مد نظر بوده است (همچنین ناقد باید سند معتبر میگذاشت از کشتار بوداییانی که بومی روهینگیا بودند). اما این هم کمکی به نویسنده نمیکند، چون در سرزمین های تحت حاکمیت اسرائیل هم مثل حیفا مسجد و مسلمان داریم!.

بعنوان نمونه اخیرا یکی از مسجدهای شهر حیفا هم از تخریب ایجاد شده توسط موشک های شلیک شده به سمت اسرائیل بی نصیب نماند که کانال تلگرامی اسرائیل به فارسی نیز کلیپ تصویری از میزان تخریب مسجد منتشر ساخت (t.me/IsraelinFarsi/9410) و ایران اینترنشنال نیز خبر آنرا کار کرد (www.iranintl.com/fa/202506201310). البته که قصدم این نیست بگویم جمهوری اسلامی مسجد را از عمد هدف قرار داده است. محتملاً آن مسجد در مجاورت سایت نظامی یا... بوده و یا آنکه اگرم نزدیک سایت نظامی یا تأسیسات مد نظر نبوده بدلیل بحث دقت موشک ها که تا بالای ده متر ممکن است اختلاف در اصابت به هدف داشته باشند این برخورد رخ داده است و همچنین بواسطه اختلال های الکترونیکی و... ایجاد شده توسط اسرائیل میتواند این برخورد بواسطه انحراف موشک های جمهوری اسلامی از مسیر تعیین شده رخ داده باشد. همچنین مسجد محمود را نیز در حیفا اسرائیل داریم که در دهه 1970 ساخته شده است (ویکی پدیا انگلیسی، مدخل مسجد محمود).

فلذا مسلماً مشکل اسرائیل هم اصلاً دینی و مقابله با اسلام نیست. بحث سر مقابله با حکومت مستقل داشتن عده ای مسلمان در فلسطین هست. بعنوان مثالی دیگر، تعداد دانشجویان فلسطینی در اسرائیل تا قبل از هفتم اکتبر (برای بعد از آن را آمار معتبری نتوانستم پیدا کنم و شاید کاهش زیادی داشته باشد) به چند هزار نفر میرسید (منابع صهیونیستی اعتراف کردند: رشد تعداد دانشجویان فلسطینی در رشته های فناوری اطلاعات دانشگاه‎های اسرائیلی؛ خبرگزاری قدس، کد خبر 315920 - چرا اسرائیل نمی‌خواست دانشجویان فلسطینی در رشته‌های خاصی تحصیل کنند؟، وبسایت خبری-تحلیلی فرارو، کد خبر 699887). انتقادی که کردم نیز حول ایجاد و تقویت گروه شبه نظامی مشابه آنچه در لبنان و فلسطین اتفاق افتاد بود نه کمک بی یا کم ارزش هلال احمر جمهوری اسلامی که نه جلوی نسل کشی را گرفت و نه آزار و اذیت!. چطور در لبنان و فلسطین ایجاد گروه شبه نظامی در اولویت است برای میانمار محکومیت لفظی و هلال احمر؟.

- مردم اویغور سلفی و تکفیری اند مشابه داعش

نویسنده مشخص نمی سازد بر چه اساس اینان را کلا سلفی خوانده است؟ و آیا سلفی بودن به معنای خروج از اسلام است و مسلمان محسوب نمیشوند؟، برای نشان دادن مثال نقض نمیتوان فلسطینیان حامی صدام و... را شاهد آورد که جمهوری اسلامی فرقی میان اینان با دیگر فلسطینیان نمیگذارد؟، تمام اینها نشان میدهد جمهوری اسلامی فارغ از تفکرات درون دینی بحث تقویت مسلمانان برای مقابله با دشمن غیر مسلمانشان به منظور تشکیل حکومت مستقل است.

مگر مسلمانان اویغور تحت حاکمیت یک دولت مستکبر کافر نیستند و نمیخواهند حکومت مستقل خود را داشته باشند؟ چرا فلسطینیان حق دارند حکومت مستقل داشته باشند و جمهوری اسلامی برایش از بیت المال خود هزینه های گزاف میکند ولی برای مسلمانان اویغور خیر؟. برخی از اویغورها به داعش پیوستند (بخش قابل توجهی نیستند) و بخشی دیگر گروه هایی مشابه القاعده و طالبان براه انداختند و برخی هم تفکرات صوفی گری دارند و...، جمعیتی از مسلمانان سنی مذهب هستند که تفکرات مختلفی در آنان وجود دارد. ضمن اینکه براه انداختن گروهک هایی مشابه القاعده و طالبان عین کاریست که حماس و حزب الله میکنند و برای مقابله با حکومت کفر یعنی چین کمونیسم تشکیل شدند نه کشتار شیعیان یا...!!. جدای ازینکه جمهوری اسلامی نیز طالبان را هم به رسمیت شناخته است و این یعنی مخالفتی فی النفسه با این تفکرات ندارد به شرطی که دشمن جمهوری اسلامی نباشند.

باز مشابه برخی سایت های زرد بی اعتبار میگفت با اسرائیل ارتباط دارند (که آنهم ادعای غلطی بود و نهایتا اسناد دست چندم از ارتباط برخی از اویغورها هست که هیچ ربطی به جمعیت غیر نظامی تحت فشار و شکنجه و آزار ندارد) میگفتم کمی به ذهن خودش فشار آورده نویسنده و تحقیقاتی کرده است.

پیوست

در حوزه سیاست بحث های انتقادی کم داشتم و عموماً نظاره گر بودم و در وبلاگ هم به نسبت مطالب دیگر خیلی کم سیاسی نوشتم ولی بنظرم رسید شرایط فعلی اقتضا میکند در یک پست دیدگاه فعلی خودم را شرح بدهم؛ شاید در آینده دیدگاهم همانطور که در گذشته عوض شده، باز تغییر کند، اهتمام جدی دارم تعصب نداشته باشم که آفت انحراف اعتقادات بخصوص در زمینه دیدگاه های فردی مربوط به دین و سیاست است.

در بحث های انتقادی چند نکته میتواند مورد توجه قرار بگیرد (نظر شخصی ام این می باشد این موارد اهمیت دارند):

اول حجم فحاشی هاست که اگر زیاد بود بگونه ای که دیده شود در هر نکته ای که منتقد خواسته مطرح کند فحشی را بکار برده مشخصاً ناشی از ناتوانی در پاسخگویی هست. عصبانیت شدید ازینجا ناشی میشود که ناقد در ذهن خودش هم نتوانسته مطلب را بطور کامل رد کند فلذا با توهین سعی میکند ناراحتی خود را ازین مقوله بروز دهد. به وفور دیدم بی اعتبار ترین کامنت ها پر فحش ترین آنهاست.

دوم دقت گوینده در مطالبیست که میخواهد نقد کند. اگر مشابه مورد بالا دست کم در یک مورد (ملی کردن اینترنت) پاسخش در متن مربوطه بود این نشان میدهد دقت خوبی در رصد متن بطور کل نداشته و به نوعی تیتر وار خوانده و رد شده است (منظور از تیتر وار در اینجا این است که از یک پاراگراف در حد چند جمله را دیده و رد شده). این گونه پاسخ گویی ها عصبانیت شدید ناقد را ممکن است برساند که باعث میشود دقت لازم را نداشته باشد.

سوم درج کامنت های پراکنده بجای یک کامنت هست. این هم ممکن است دال بر عصبانیت شدید (با لحاظ کردن دو مورد فوق) باشد بدین صورت که یک سری فحش و نقد نوشته و از عصبانیت روی کلمه انتشار زده و بعد سراغ نگارش فحش های دیگر رفته است و صبر و حوصله بخرج نداده همه را در یک کامنت لحاظ کند، چرا؟ چون می آمده بالا تیتر وار چند خط یا پاراگراف مطلب وبلاگ را میخوانده و عصبانی میشده از دیدن متن و سریعاً میرفته پایین صفحه کامنت را با فحاشی مینوشته و منتشر میساخته و بعد دوباره می آمده بالاتر و چند خط و پاراگراف دیگر را تیتر وار از نظر میگذرانده است!.

چهارم ادعای رد کامل مطالب بدون نقد تمامی موارد متنیست که بناست نقد شود!؛ در این مورد البته ناقد ما این چنین ادعایی را ندیدم داشته باشد و بطور کلی متذکر آن شدم.

پنجم ارتکاب مغالطه پهلوان پنبه است. ناقد فکر کرده بود من مدافع دفاع از مسلمانان در مناطق دیگر دنیا هستم!. پیشتر هم گفتم ملی گرایی در اولویت هست و امت گرایی فقط در صورتی که در راستای ملی گرایی باشد برای کشوری همچون ایران می بایست ارزش عملی داشته باشد. مقوله مسلمانان میانمار و اویغور در راستای منافع ملی ایران نیستند (برای عراق و سوریه و لبنان و فلسطین نیز به این صورت نیست چنانچه منجر به شکست شدنش را مشاهده میکنیم). اما از مسئولین نظامی که داعیه امت گرایی دارند انتظار میرود حمایتی مشابه آنچه برای فلسطینیان مدافع اقدام مسلحانه داشتند برای مسلمانان اویغور نیز داشته باشند.

میزانی از عصبانیت نزد مدافعین جمهوری اسلامی در این شرایط طبیعی هست چون دارند می بینند اقتدار ادعایی فرو ریخته و بازدارنده نبوده است و همچنین از به شهادت رسیدن افرادی که آنها را بشدت محترم میدانسته ناراحت هستند و یا دانشمندان هسته ای و... . تاریخ پر است ازین چنین درهم شکستن های حکومت های دینی و ارزش این حکومت حتی ذره ای نزدیک به ارزش جان معصوم هم نیست که در این دنیا گرفته شد و دشمنانشان به حیات خود بعد از شهادت معصوم ادامه دادند. اگرچه من نیز ناراحت هستم و همانطور که گفتم اگر اهرمی در اختیارم بود که بسته به حرکتش باعث نابودی جمهوری اسلامی و یا اسرائیل میشد اقدام به نابودی اسرائیل میکردم ولی عصبانی نیستم چون از قبل میدانستم جمهوری اسلامی اقتدار ادعایی را ندارد و ضربات سختی در جنگ خواهد خورد. میدانستم جنگ میشود و بناست شاهد صحنه های غمناکی در داخل کشور باشیم، عصبانیت برایم توجیهی ندارد. البته بطور کل مخالف عصبانی شدن در شرایط های استرس زا و... هستم چون باعث افت قابل توجه قدرت تحلیل و درک وقایع میشود و همچنین بروز رفتارها و اتخاذ مواضع احساسی که طبیعتاً بیشتر کور کورانه صورت میگیرند.

نقدهایی که در این فضا از جانب مدافعین جمهوری اسلامی نسبت به مطالب انتقادی به رویکرد نظام قبل و حین جنگ عنوان میشود از روی بُهت (بدلیل اتفاقات به وقوع پیوسته) و عصبانیت و مشابه پاسخ های سطحی هستند که مقامات جمهوری اسلامی به حمله امروز آمریکا (به وقت تهران) دارند میدهند. یکی از رسانه های نظامی نویس (جنگاوران) مطلب خیلی خوبی در اینباره نوشته و گفته بود اینکه آمریکا چه میزان خسارت زد به کنار و بعداً مشخص میشود ولی اینکه بمب افکن ها و... آمریکا آمدند، زدند و رفتند و ما نفهمیدیم و تهدیدات قبلی ایران نیز برای آمریکا پشیزی ارزش نداشت قابل توجه است (نقل به مضمون). جمهوری اسلامی از طریق توئیت ترامپ متوجه حمله آمریکا شد و نتوانست بفهمد بمب افکن های رادار گریز B2 بمب های سنگر شکن GBU-57 یا اصطلاحاً MOP که 13.6 الی 14 تن وزن داشته و 2.4 تن آن مواد منفجره هست را به مرکز کشور حمل کرده اند (این بمب ها و بمب افکن مذکور را آمریکا در اختیار اسرائیل هم قرار نداده است چرا که جزء امتیازات انحصاری ایالات متحده هستند و هیچ کشوری در دنیا فعلاً این چنین تسلیحاتی را در اختیار ندارد)!؛ یا حتی شلیک موشک کروز تاماهاوک از زیر دریایی های آمریکا نیز قابل رصد توسط جمهوری اسلامی نبود.

البته که انفجار مهیبی روی زمین بنا نیست این بمب ها ایجاد کنند چون در داخل بتن مسلح (بتن با میلگرد به منظور افزایش مقاومت کششی بتن) از 8 الی 60 متر نفوذ میکنند بسته به مقاومت و تراکمش چه رسد به کوه که مقاومتش (چه مقاومت فشاری و چه مقاومت کششی) از بتن مسلح کمتر است و تأسیسات مربوطه در دل کوه و... بوده اند و نهایتاً سقفشان در دل کوه از بتن مسلح بوده باشد و انفجار بعد از نفوذ صورت می پذیرد. بنابراین همان بحث انفجار خفیفی که توسط مردم محل گزارش شد بهمراه رصد رویداد حرارتی توسط ناسا در فردو و... کفایت میکند که بدانیم انهدام صورت پذیرفته؛ بحث صرفاً حول این است که چقدر این سایت ها منهدم شدند.

برای زمانی که بحث سنگر شکنی مطرح نباشد، آمریکا از بمب دیگری استفاده میکند که حدوداً 10 تن وزن دارد و 8.5 تن مواد منفجره (بمب GBU-43B یا اصطلاحاً و بطور اختصار MOAB) که به آن عنوان «مادر تمام بمب ها» را داده اند. این بمب سنگر شکن نیست ولی قویترین بمب غیر هسته ای یا یکی از دو بمبی است که قویترین سلاح غیر هسته ای از لحاظ حجم انفجار و... در دنیا محسوب میشوند (چون روسیه ادعا کرده بمبی که اصطلاحاً بطور اختصار FOAB نامیده میشود دارد که از لحاظ قدرت انفجار و... ازین بمب قویتر است). این بمب هم جزء توانایی های نظامی خاص آمریکاست و آنرا حتی در اختیار اسرائیل نیز قرار نداده است (یک خبری سال پیش منتشر شد که آمریکا آنرا به اسرائیل اهدا میخواهد بکند ولی اگر هم اهدا کرده باشد اسرائیل تا به الآن از آن بمب ها استفاده نکرده است). برای اطلاعات بیشتر حول این دو بمب میتوانید به این لینک ها مراجعه کنید:

بمب سنگر شکن GBU-57 MOP در خدمت ارتش امریکا، وبسایت جنگاوران

مادر همه بمب ها، وبسایت جنگاوران

مشخصات بمب GBU-43/B؛ مادر همه بمب‌ها، پایگاه خبری/تحلیلی رویداد 24