کوروش نامه (21): نظام التواریخ
بسم الله الرحمن الرحیم
در این قسمت میخواهیم کورش را در این کتاب بررسی کنیم:
نام کتاب: نظام التواریخ (قرن هفتم هجری قمری)
نویسنده: ناصرالدین عبدالله بن عمر بن محمد شیرازی بیضاوی
در صفحات 27 و 28 این کتاب درباره کورش میخوانیم:
بهمن بن اسفندیار
چون بر تخت نشست به کینه پدر لشکر کشید و زاولستان را خراب کرد و برادر رستم را بکشت، چه رستم در آن زمان نمانده بود. و بلت النصر از بابل معزول کرد و کیرس را که از اسباط جاماسب بن لهراسب بود و مادرش دختر یکی از انبیای بنی اسرائیل بود به جای وی فرستاد و فرمود که بنی اسرائیل باز به بیت المقدس روند و کسیکه ایشان خواهند بر سر ایشان حاکم کند «١». کیرس ایشان را جمع کرد و دانیال پیغمبر- علیه السلام- را به اتفاق ایشان به ریاست بنی اسرائیل نامزد کرد و ملکی شام به وی داد و ایشان را به مقام خویش فرستاد، و بیت المقدس را عمارت فرمود.
و مادر بهمن از اولاد طالوت بود و زنش از نژاد رجعیم بن سلیمان بن داود.
..........................................................................................................................
نتیجه گیری قسمت بیست و یکم :
1 : نام کورش در نظام التواریخ بصورت کیرس آمده و فردی دست نشانده شاه ایران، بهمن بن اسفندیار معرفی شده است که بهمن وی را بجای بلت النصر قرار میدهد. کیرس از نسل جاماسب بن لهراسب است که لهراسب شاه ایران بوده است. مادر کیرس هم دختر یکی از انبیای بنی اسرائیل است . گفته های نظام التواری درباره کورش شبیه به گفته های لب التواریخ درباره کورش است که پیشتر بدان پرداختیم.
2 : از نکات جالب این کتاب این است که در صفحه 27 و قبل از بیان پادشاهی بهمن بن اسفندیار و در زمان پادشاهی گشتاسب میخوانیم :
چنانچه مشاهده میکنید این کتاب بیان کرده است که گشتاسب قبل از بهمن بن اسفندیار پادشاه ایران بوده است و سپس میگوید که سقراط عابد و تلمیذ فیثاغورث در زمان وی بوده اند. اگر مراد از سقراط و فیثاغورث را در این کتاب همان سقراط و فیثاغورث مشهور بگیریم به خطا رفته ایم :
طبق تواریخ یونانی و البته رویدادنامه نبونئید و ... که در آن از زمانی سخن گفته شده است که کوروش دوم هخامنشی زنده بوده ، زمانی بوده که فیثاغورث ( 569 - 500 پیش از میلاد ) نیز زنده بوده است، اگرچه که فیثاغورث بعد از مرگ کورش مذکور هم زنده بوده است . لکن سقراط ( 470 - 399 قبل از میلاد ) ابداً در زمان کورش و فیثاغورث حتی بدنیا نیز نیامده بوده است اما این کتاب بیان میکند که سقراط حکیم، تلمیذ فیثاغورث بوده که یعنی شاگرد فیثاغورث است. پس یعنی این فیثاغورث یک فیثاغورث دیگر است. بنابراین مشخص است که یا فیثاغورث و یا سقراط حکیم نظام التواریخ، معادل مشهورشان در یونان باستان نیستند، برای پیدا کردن جواب در نظام التواریخ کمی عقب تر رفته و :
حال اگر بگوییم پس منظور از این فیثاغورث که سقراط شاگردش بوده یک فیثاغورث دیگر بوده است و سقراط را همان سقراط مشهور در نظر بگیریم در نتیجه زمان کورش تواریخ یونانی عقب تر از گشتاسب بن لهراسب رفته و مصادف میشود با کیخسرو بن سیاوش، طبق نظام التواریخ. چنانچه نظام التواریخ درباره کیخسرو بن سیاوش بیان میکند :
چنانچه دیده شد، سخن از فیثاغورث حکیم در زمان کیخسرو بن سیاوش است و قدیمی تر از این فیثاغورث دیگر فیثاغورثی در تواریخ ایرانی وجود ندارد و همچنین قدیمی تر از فیثاغورث ریاضی دان نیز دیگر فیثاغورث مشهوری در تاریخ یونان باستان وجود ندارد . اگرچه پندار یکی بودن کورش و کیخسرو سراسر بی اعتبار است ، بنگرید به اینجا ، اینجا ، اینجا و اینجا ، اما ما سخن بیضاوی را بررسی کردیم، در تواریخ ایرانی و عربی هیچ سخنی از کورشی که در این زمان فیثاغورث حکیم بوده باشد ولو به عنوان زیر دست هم نیست و حتی در منابع یهود هم نمیتوان این زمان را برای کورش بیان کرد، این زمان برای کورش را ما در تواریخ یونانی و رویدادنامه نبونئید می بینیم.