صلب و ترائب
بسم الله الرحمن الرحیم
در این پست میخواهیم راجع به شبهه صلب و ترائب سخن بگوییم.
پرده اول) آیات 5 الی 8 سوره الطارق
شبهه ای که به این آیات وارد میشود مربوط به آب جهنده ای است که از صلب و ترائب بیرون می آید و باعث بوجود آمدن جسم انسان است. اگر دقت کنید تمام ده ترجمه ای که قرار دادیم در وجود این آب جهنده متفق القول اند و اختلاف تنها در مراد از صلب و ترائب است. از آنجایی که قرآن اشاره به آب جهنده کرده برخی مراد از آنرا همان اسپرم گرفته اند ولی برخی دیگر گفته اند مراد از آن هم اسپرم و هم تخمک است. ما سه احتمال را برای این مسئله بیان میکنیم:
نخست کم اعتبار ترین حالت:
بنا به ترجمه امثال استاد خرمشاهی درست است که ظاهر آیه بر خلاف علم است ولی خداوند در قرآن بنا به دانش و اصطلاحات اعراب آن منطقه سخن گفته و شاید بتوان گفت که بعنوان مثال چون منظور اعراب حجاز از صلب، پشت مرد و از ترائب سینه زن بوده و این دو را برای تولید مثل و رشد نوزاد مؤثر میدانسته اند پس قرآن هم برای همین این دو کلمه را بکار برده و منظور از آب جهنده هم اسپرم و شیر بوده است (که میدانیم این ادعا اعتباری ندارد) و این آیات جنبه خدا شناسی دارند (خدا شناسی از جهت بوجود آمدن جسمی به این پیچیدگی از آب جهنده) و مراد از بکار بردن این دو لفظ تنها اشاره به عقاید اعراب داشته و خلاف علم بودن آن ربطی به قرآن ندارد.
دوم حالت تطبیق با علم روز که از نظر اعتبار میانه است چون کمی با ظاهر آیه نامأنوس میباشد:
منظور از آب جهنده ای که از میان صلب و ترائب بیرون می آید اگرچه اسپرم و تخمک است اما مراد از صلب و ترائب مربوط به دو استخوان پشت و جلو در مرحله پیدایش سلول های جنسی در جنین است که اسپرم و تخمک از این سلول ها تشکیل شده و از میان دو استخوان در طی تکامل جنین عبور میکند و در نهایت به شکل دستگاه جنسی جنین در آغاز تولد در می آید.
برای فهم بهتر این مهم در ابتدا باید محدوده معنی صلب و ترائب مشخص شود. صلب به استخوان پشت بدن انسان از پشت گردن تا آخر ران و کمر امتداد دارد میتواند اطلاق شود و ترائب نیز به استخوانهای سینه و دنده تا دنده های نزدیک به انتهای ستون فقرات میتواند اطلاق شود. همچنین به دو استخوان مساوی هم نیز میتوان ترائب گفت.
منابع:
مفردات راغب اصفهانی، راغب اصفهانی، انتشارات دارالقلم بیروت، نشر دیجیتالی توسط مرکز رایانه ای قائمیه اصفهان، قابل دسترس در کتابخانه دیجیتالی مرکز رایانه ای قائمیه اصفهان.
ترجمه تفسیر طبری، حبیب یغمایی، نشر الکترونیکی توسط مؤسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان، قابل دسترس در کتابخانه دیجیتالی تبیان.
پس ما دو وجه داریم: نخست استخوانی در پشت بدن و دوم استخوان های دنده. نتیجه گیری ما این است که با استناد به معنی لغوی و مراد آیه مکان مورد نظر برای بیرون آمدن این آب جهنده از میان دو استخوان جایی نیست جز فضای مابین استخوان دنده و ستون فقرات که تدریجا این به اصطلاح آب جهنده به پایین حرکت کرده و در نهایت در بدن جنین متولد شده در بیضه و تخمدان قرار میگیرد.
مسیر مشترک تولید سلولهای جنسی در مردان و زنان
طی تکوین اولیهی جنین، سلولهای زایای بدوی (Primordial Germ Cells; PGCs) از بخش پشتی اندودرم کیسهی زرده و در راستای بخش پشتی لولهی گوارش مهاجرت کرده تا به طناب تناسلی برسند. این سلولها با تقسیم میتوز تکثیر شده و هنگامی که به طناب تناسلی میرسند به آنها گامتوگونیوم (Gametogonium; plural gametogonia) میگویند. گامتوگونیومها سلولهای زایایی هستند که گامتوسیتها را طی فرآیند گامتزایی ایجاد میکنند و معمولاً در مراحل آغازین گامتزایی دیده میشوند. گامتوگونیوم در مردان ، اسپرماتوگونیوم و در زنان، اُاوگونیوم نام دارد. گامتوگونیومها از سلولهای زایای بدوی ایجاد میشوند. از مرحله گامتوگونیوم به بعد تکوین سلولهای جنسی در مرد و زن، به ترتیب طی فرآیند اسپرماتوژنز و اُاوژنز متفاوت خواهد بود. +
بنابراین در حقیقت مراد از صلب و ترائب مربوط به مرحله تکامل جنین است که سلول هایی که در نهایت به اسپرم و تخمک تبدیل میشوند از فضایی میان ستون فقرات و استخوان دنده تشکیل شده و عبور میکنند.
حال دو پرسش پیش می آید:
نخست جهنده بودن: اگر به مراحل سیر پیدایش دقت کنید متوجه میشوید که سلول های جنسی برای تبدیل شدن به اسپرم و تخمک راهی جز حرکت کردن ندارند و همچنین در رابطه با تولید مثل هم آب جهنده حامل تخمک بالغ باید در نهایت از فولیکول خود خارج شود و اسپرم نیز که باید خود را به تخمک برساند. البته جهنده بودن اسپرم آشکارتر از تخمک است ولی نمیتوان بطور کل منکر حرکت مربوط به انتقال تخمک و یا سلول های جنسی در مرحله مربوط به پیدایششان شد.
دوم اینکه چرا خداوند صراحتا نگفت از منی و تخمک: دانش اعراب در آن زمان در حدی بود که بدانند بیضه های انسان از جمله عامل اصلی در تولید مثل هستند و همچنین به نقش زن در تولید مثل آگاه بودند فلذا نکته خاصی محسوب نمیشد ولی اینکه در رابطه با مرحله پیدایش سلول های جنسی در جنین سخن بگوید این یعنی معجزه علمی قرآن.
در این لینک اقوال مختلف راجع به این مسئله بیان شده و اگرچه اکثر آنها معجزه علمی نیستند اما هیچ یک با علوم تجربی منافات ندارند.
احتمال سوم که معتبر ترین احتمال بوده و با ظاهر آیه قرآن نیز منطبق است:
اگر ترائب را به دو استخوان مساوی معنا کنیم در نتیجه میشود پشت [صلب] و دو استخوان مساوی که آب جهنده ای از میان آنها بیرون می آید و خب وقتی به استخوان های ران نگاه میکنیم منطبق بودن آن با ترائب را در میابیم [چنانچه قسمتی از ماء الحیات انسان نیز در صلب تولید میشود]. ممکن است بگویید دو استخوان های مساوی دیگری هم در اسکلت بندی انسان وجود دارد و در جواب میگوییم که کدام یک از آن دو مرتبط با صلب بوده و آب جهنده از میان آنها و صلب بیرون می آید؟ جز دو استخوان ران پاسخ دیگری هم است؟.
در نهایت احتمال سوم مشابه احتمال اول معجزه علمی خاصی نداشته و نشان از این است که موضوع این آیات خدا شناسی میباشد با این تفاوت که نه مغایرتی با علم دارد و نه ربطی به عقاید اعراب آن زمان دارد ولی ترجمه آیه بر خلاف احتمال اول بر خلاف علم نیست که اشاره به ماء الحیاتی دارد که در بدن مرد است.
سخن آیت الله مکارم شیرازی نیز مشابه احتمال سوم است که میگویند:
«صُلْب» به معنى پشت است و اما «تَرائِب» جمع «تریبه» بنا بر مشهور میان علماى لغت استخوان هاى بالاى سینه است، همانجا که گردن بند روى آن قرار مى گیرد، چنان که «ابن منظور» در «لسان العرب» مى گوید: «قالَ أَهْلُ اللُّغَةِ أَجْمَعُونَ مَوْضِعُ الْقِلادَةِ مِنَ الصَّدْرِ».
در عین حال، معانى متعدد دیگرى نیز براى آن ذکر کرده است، از جمله این که: «تَرائِب» به معنى قسمت پیش روى انسان است (در مقابل صلب که پشت انسان است)، یا این که «تَرائِب» به معنى دست ها، پاها و چشم ها است، یا این که مجموعه استخوان هاى سینه و یا چهار دنده از طرف راست و چهار دنده از طرف چپ است.
... باید به این نکته مهم براى حل مشکل توجه داشت که: در آیات فوق، تنها سخن از نطفه مرد در میان است؛ زیرا تعبیر به «ماء دافِق»؛ (آب جهنده) درباره نطفه مرد صادق است نه زن، و همان است که ضمیر «یَخْرُجُ» در آیه بعد به آن باز مى گردد و مى گوید: «این آب جهنده از میان صلب و ترائب بیرون مى آید».
روى این حساب، شرکت دادن زن در این بحث قرآنى مناسب به نظر نمى رسد، بلکه مناسب ترین تعبیر، همان است که گفته شود: قرآن به یکى از دو جزء اصلى نطفه که همان نطفه مرد است و براى همه محسوس مى باشد، اشاره کرده و منظور از «صلب» و «ترائب» قسمت پشت و پیش روى انسان است؛ چرا که آب نطفه مرد از میان این دو خارج مى شود.
این، تفسیرى است روشن، خالى از هرگونه پیچیدگى و هماهنگ با آنچه در کتب لغت در معنى این دو واژه آمده است، در عین حال ممکن است حقیقت مهم ترى در این آیه نیز نهفته باشد، که در حد علم امروز براى ما کشف نشده و اکتشافات دانشمندان در آینده پرده از روى آن برخواهد داشت. (تفسیر نمونه، آیت الله العظمی مکارم شیرازی، دارالکتب الإسلامیه، چاپ سی و سوم، ج 26، ص377)