صداقت به سبک پژوهشگران باستان پرست!!
بسم الله الرحمن الرحیم
در این لینک مقاله ای ترجمه شده پیرامون گارد جاویدان که در وبسایت دانشنامه تاریخ جهان منتشر شده و بعد از دیدنش دو اشتباه مهم در آن توجه ما را جلب کرد، نخست اینکه در آن متن گفته میشود:
بر اساس تاریخ سنتی ایرانیان، گارد جاویدان ابتدا توسط فرمانده ی خود پانته آ ارتشبد و همسرش فرمانده آریاسب پس از شرکت در نبرد اوپیس در سال ۵۳۹ ق.م تشکیل شده است. گفته می شود که پانته آ ارتشبد پس از سقوط بابل به دست کوروش کبیر، حکمران آن منطقه بوده و گارد سرآمد و زبده جاویدان را در همان زمان ایجاد کرده است. گمان می رود که او همچنین فرمانده اول گارد جاویدان بوده است که بر اساس مدارک موجود در مقبره ها و گفته های تاریخ دانان یونانی و رومی که ثابت می کند زنان در درجات بالای ارتش پارسیان خدمت می کرده اند، بسیار محتمل می باشد.
این ادعای عجیب در حالیست که هیچ سندی برای این قسمت ارائه نمیشود. فارغ ازینکه در هیچ یک از نقوش مرتبط با ارتش هخامنشی ما نقش زن نداریم که بر اساس نقوش به وجود زنان در ارتش بخواهیم پی ببریم، لکن اصلاً بر فرض زن هم در ارتش هخامنشیان بعنوان نیروی جنگی و نه خدمتکار یا... باشد [چون تحقیق مستقل نکردم ترجیح میدهم با یقین فی الحال نگویم نیست گرچه یادم نمی آید در منبعی دیده باشم وجود زن سرباز در ارتش هخامنشیان را] اینکه در رده های بالای ارتش بودند در کدام سند است؟ نام خانم پانته آ در منابع سنتی ایرانی که اساساً هخامنشیانی در آنها وجود ندارد کجا به عنوان فرمانده گارد جاویدان دوران هخامنشیان آمده است؟! نویسنده هیچ سندی برای این قسمت ارائه نمیدهد. برای اطمینان صفحه گارد جاویدان در دانشنامه ایرانیکا (اینجا) را هم چک کردم لکن فرمانده یا حتی وجود سرباز زن برای این گارد بیان نشده بود.
نکته دوم نیز اینجاست که در قسمتی ازین مقاله گفته میشود:
هرودوت همچنین توصیفی از لباس های خاص و شخصی گارد جاویدان و وسایلی که آنها را در جنگ همراهی می کرد نیز ارائه داده است:
سلاح های آنها قبلا توصیف شده است اما هر نفر از آنها میزان قابل توجهی طلا نیز به تن داشت. آنها همچنین ارابه هایی پوشانده شده برای زن های خود، تعداد قابل توجهی خدم وحشم مجهز و توشه و تدارکات شخصی و جدا از دیگر سربازان که با شتر حمل می شد را نیز به همراه خود داشتند. (VII.83)
ولی وقتی به متن انگلیسی تاریخ هرودوت مراجعه میکنیم با این عبارت روبرو میشویم:
The Persians showed the richest adornment of all, and they were the best men in the army. Their equipment was such as I have said; beyond this they stood out by the abundance of gold that they had. They also brought carriages bearing concubines and many well-equipped servants; camels and beasts of burden carried food for them, apart from the rest of the army.
Herodotus, with an English translation by A. D. Godley. Cambridge. Harvard University Press. 1920, Book VII, Chapter 83, Section 3
کلمه ای که نویسنده [شایدهم مترجم] آنرا به «زنان» برگردانده «Concubine» است و این در حالیست که کلمه «Concubine» معنی صیغه میدهد و اساساً به رابطه ای ترجمه شده که ازدواج در آن نیست [بنگرید به اینجا، اینجا و اینجا] و وقتی عنوان زنان می آید مشخصاً ذهن خواننده به سمت زنان رسمی متمایل میشود نه کنیزان و صیغه ها. یا مترجم یا نویسنده اینجا شیطنت کرده اند. در ارجاع سوم پیرامون معنی این لغت که از دیکشنری کمبریج بود میخوانیم:
a woman who, in some societies, lives and has sex with a man she is not married to, and has a lower social rank than his wife or wives.
چنانچه توجه کنید دیکشنری کمبریج عنوان میکند زن Concubine رتبه اجتماعی پایین تری نسبت به همسران مردی که با وی میباشد دارد [lower social rank than his wife or wives] و مشخصاً این مقوله مرتبط با زن صیغه ای یا کنیز است.
البته این قسمت از تاریخ هرودوت متضمن یک نکته دیگر هم هست و آن رواج داشتن صیغه در ایران باستان است که بنظر میرسد این عنوان میتواند به کنیزانی که برای ارائه خدمات جنسی به اربابان بکار گرفته میشوند نیز داده شود چون آنها نیز در مرتبه ای پست تر از زنان رسمی یا عادی ارباب خود هستند.
نویسنده این مقاله یعنی آقای «Joshua J. Mark» که البته فاقد هرگونه دانش تاریخی هست و حوزه کاری اش هم تاریخ نمیباشد باز در سال 2020 مقاله ای در همان وبسایت دانشنامه تاریخ جهان نوشته (اینجا) و در آنجا هم باز ازین زن با نام آرتونیس یاد کرده [نام دیگر همان پانته آ هست] و میگوید:
Artunis (l. c. 540-500 BCE)
A Lieutenant Commander of the army under Cyrus the Great. Artunis is said to have been the daughter of one of Cyrus' generals, Artebaz, but may have also (or only) served during the reign of Darius I. Nothing is known of her life or service record outside of her name, but she has come to be representative of the many women now understood to have served in the Persian military. Scholar Kaveh Farrokh notes examples of grave goods from excavated tombs which provide ample evidence of women warriors in the Persian army including one woman's tomb from the Achaemenid Period containing a javelin, spear, bow and arrows, and a knife which were clearly her own (128). Persian tradition also cites another famous woman, Pantea Arteshbod, who served as a military commander under Cyrus the Great and played a pivotal role in the Battle of Opis in 539 BCE (later assisting her husband in the formation of the 10,000 Persian Immortals), but there is as little information on her as there is on Artunis. Even so, these women's names represent the many other anonymous female warriors who held high rank in the military.
در اینجا تنها سندی که ارائه میشود وجود قبرهایی از زنانی هست که بهمراه نیزه و شمشیر دفن شدند و خب تنها ارجاعی که در این مقاله از کاوه فرخ قرار داده شده و جوشنا مارک از آن حرف زده (اینجا) یک کتاب مربوط به ارتش ایران در زمان ساسانیان است اما با این همه بعید نیست از هخامنشیان هم در آن مطلب باشد و ما به کتاب دسترسی نداریم اما بر فرض قبول این مقوله کجایش سند دال بر فرمانده ارتش زن است؟. در ویکی پدیای انگلیسی هم (اینجا) ازین زن یعنی پانته آ یا آرتونیس با عنوان ارتشبد یاد شده لکن بازهم سندی ارائه نداده و دو ارجاعی هم که قرار داده شده یکی شان همین مقاله بی سند وبسایت تاریخ جهان است. جوشنا مارک در انتهای مقاله خود لیست کتاب هایی را قرار داده و جدای ازینکه فقط یک مورد آن که ترجمه وندیداد جیمس دارمستتر هست منبع محسوب شده و بقیه مأخذ هستند اما در دوتای آنها که از دانشمند متخصص حوزه ایران باستان یعنی پروفسور ماریا بروسیوس بود [کتاب زنان در ایران باستان وی و مقاله زنان در دوران قبل از اسلام از دانشنامه ایرانیکا که نویسنده اش بروسیوس هست (اینجا)] هیچ خبری نه از پانته آ یا آرتونیس هست نه از فرمانده ارتش زن در دوران هخامنشیان و یا حتی ساسانیان.
نیز گرچه پیر بریان در کتاب «از کوروش تا اسکندر» خود [ترجمه مهدی سمسار صفحه 605] به نقل از کنت کورث از حضور زنان اسب سوار در کنار شاهزاده خانم های درباری در لشکر داریوش سوم حرف زده اما وی در همان صفحه این احتمال را مطرح میکند که زن جنگجو بخشی از سنت فولکوریک ایرانی و نه واقعیت تاریخی باشد. باز دوباره در همان ترجمه فارسی کتاب پیر بریان و در بخش بررسی ارتش شاه هخامنشی (از صفحه 1625 به بعد) ما هیچ اثری از فرماندهان نظامی زن یا... نمی بینیم. تمام اینها ما را به این سمت هدایت میکند که بگوییم وجود این زن جعلی و ساخته ذهن آشفته متوهمینی است که سواد تاریخی ندارند.