تحقیقی پیرامون ترجمه دو کلمه اکدی
بسم الله الرحمن الرحیم
در این پست میخواهم بصورت تخصصی معنای دو + یک کلمه در زبان اکدی/آشوری یعنی «nišū/nišē» و «dâku» را بررسی بکنم.
نیشو) توجه داشته باشید که دو حالت مورد توجه ما از این کلمه یعنی «nišū/nišē» جمع هستند چنانچه در وبسایت انجمن آشور شناسی فرانسه مشاهده میکنیم:
همانطور که مشاهده میکنید کلمه nišē به نوعی شبیه به جمع مکسر هست و برای آن گفته شده «plural word» و خب معانیش هم منحصر در مردم و افراد میباشد. بنابر رو نوشت پروفسور گریسون از رویدادنامه نبونئید یکبار در ستون سوم سال هفدهم [= 539-538 قبل از میلاد] بند سیزدهم nišū آمده اما بار دیگر در بند چهاردهم nišē:
چنانچه مشاهده میکنید در بند سیزدهم هم کلمه ارتش آمده (با خط زرد رنگ مشخصش کردیم) و هم کلمه مردم اکد (با خط نارنجی مشخص شده) و وجود این دو کلمه کنار هم در یک بند یعنی کاتب بخوبی با لغات زبان اکدی و معنا و مفهومشان آشنا بوده و بهمین خاطر است که در بند بعدی کلمه «nišē» را می آورد یعنی منظورش همان نیشو در بند سیزدهم است و نه «ummani» که معنی ارتش میداد.
البته رونوشتی که پروفسور بیولی از آن در کتاب خود بهره برده کمی متفاوت است چنانچه بجای nišē در بند چهاردهم UN.MES بند سیزده تکرار شده است [بر اساس رونوشت مندرج در کتاب پروفسور بیولی میتوان گفت UN.MES میتواند بجای هردو بکار برود]:
نیز در نظر داشته باشید بر اساس دستور زبان اکدی کلمه nišē از نظر جنسیت مؤنث هست چنانچه در قسمت مربوط به کلمات دو جنسه میخوانیم:
در تصویر فوق کلمه «ummanum» [= ارتش] را هم مشاهده میکنید که در بند سیزدهم رویدادنامه نبونئید بصورت «ummani» و به همان معنای اصلی اش یعنی ارتش آمده بود و البته ممکن است بصورت «umman» نیز بیاید چنانچه در رونوشتی مربوط به رویدادنامه پادشاهان اولیه بابل لئونارد ویلیام کینگ مشاهده میکنیم:
همانطور که بر اساس رونوشت مندرج در کتاب پروفسور بیولی هم متذکر شدم در دیکشنری اکدی هم مشاهده میکنیم UN.MES همان nišū است:
این کلمه که بصورت nišū/nišē/UN.MES/nišūmes/nišēmes [دو حرف me نشانه جمع بودن کلمه هستند که البته کاربری شان شبیه به s در زبان انگلیسی برای کلمات مفرد هست، مثلاً Dingir یعنی «خدا» اما Dingirmes که در استوانه کوروش مشاهده اش میکنیم یعنی خدایان] در رو نوشت های اسناد باستان شناسی به زبان اکدی/آشوری می آید عموماً به مردم ترجمه میشود چنانچه والتر ال نش فی المثل در کتاب خود آنرا فقط به مردم برگردانده و دو موردش را اینجا مشاهده میکنیم:
البته توجه داشته باشید دو حرف «šu» ربطی به معنی کلمه ما ندارد و مرتبط با his در ترجمه هستند [یعنی مردم او و این او به šu برمیگردد].
اگر بخواهیم دقیق تر نگاه کنیم در برخی موارد معانی دیگری هم این کلمه «نیشو/nišū» میتواند بدهد چنانچه در جلد دوم حرف n دیکشنری آشوری [این دیکشنری کار جمعی از نویسندگان و از انستیتو شرق شناسی دانشگاه شیکاگو آمریکاست] میخوانیم:
چنانچه مشاهده میکنید اگرچه اکثر معناهایش حول مردم و افراد و خانواده است اما دو معنی کارگر و سرباز هم برای آن بیان شده لکن در نظر داشته باشید که مجازاً معنی سرباز یا کارگر میدهد نه مستقیماً، چرا؟ چون در مواردی که پی میبریم منظور از نیشو سربازان یا کارگران است بازهم در ترجمه به «مردان» برگردانده میشود نه سربازان یا...:
همانطور که می بینید در ترجمه به مردان برگردانده میشود اما بر اساس قراینی [مثلاً یک مورد که گفته بود مردانی را میفرستم] متوجه میشویم منظور سربازان یا کارگران یا گروه مردانی بوده [معنای جز مردم یا مجموعه ای از افراد و یا خانواده و... که زن و مرد را در برمیگیرد] اما اگر همچین قرینه صریح و آشکاری نباشد که نشان بدهد نمیتواند منظور مردم باشد بلا استثناء این کلمه باید به مردم برگردانده شود چنانچه در غالب مواردی که این کلمه آمده مشاهده میکنیم و از همین دیکشنری تخصصی آشوری هم برایتان چند موردش را قرار میدهیم:
بنابراین اگر قرینه ای نباشد که به صراحت بگوید نمیتواند منظور از نیشو مردم باشد معنی این کلمه مردم و... است اما اگر قرینه باشد آنرا به «مردان» در ترجمه مستقیم برگردانده لکن مجازاً عنوان میشود منظور کارگران یا سربازان بوده است مثلاً یک شاه میگوید ارتش خود را به فلان منطقه فرستادم یا مردان خود را که مشخصاً منظور از مردان در اینجا سپاه آن شاه است. نکته مهم دیگر در رابطه با کلمه نیشو این است که نه تنها در ترجمه اکدی به انگلیسی معنای مردم میدهد بلکه در انگلیسی به اکدی هم اگر بخواهند مردم را ترجمه کنند به این کلمه یعنی نیشو/nišū ترجمه میکنند چنانچه در این دیکشنری انگلیسی به اکدی میخوانیم:
نیز پروفسور گریسون در ترجمه اسناد باستان شناسی به زبان آشوری آنجایی که میخواسته از مردم بهره ببرد کلمه nišū بکار برده است [با توجه به اینکه عبارات داخل کروشه از مترجم است نه خود کتیبه و در اینجا نیشو داخل کروشه هست این نتیجه گیری را کردم]:
بنابراین نه تنها معنی اصلی این کلمه مردم است بلکه ترجمه مردم به زبان انگلیسی در زبان اکدی هم همین کلمه میشود و نیز مترجمین هرگاه خواسته اند کلمه مردم را در ترجمه اضافه کنند باز از همین کلمه بهره برده اند. در ترجمه رویدادنامه های شاهان اولیه بابل از لئونارد ویلیام کینگ هم همین نتیجه گیری بوضوح به چشم میخورد چنانچه مشاهده میکنیم:
پروفسور وان در اسپک نیز حول قسمت مربوطه در رویدادنامه نبونئید در پاورقی مقاله خودشان بحثی را حول ترجمه نیشو آغاز کرده و عنوان میکنند ترجمه آن به سربازان در اینجا صحیح نیست:
Cyrus the Great, Exiles, and Foreign Gods: A Comparison of Assyrian and Persian Policies on Subject Nations, R. J. van der Spek, page 255
پروفسور اسپک در اینجا بعد از اشاره به ترجمه ویلفرد لمبرت میگوید گرچه ترجمه وی امکان پذیر است [اینکه کوروش دوم سپاه اکد را شکست داده و روی به غارت آورده] اما بنظر وی بعید است و ترجمه خودش یعنی کشتار مردم و غارت را صحیح تر میداند.
داکو) کلمه بعدی «dâku» هست و برای آن در دیکشنری آشوری انستیتو شرق شناسی دانشگاه شیکاگو میخوانیم:
این کلمه نیز همانطور که مشاهده میکنید معنای غالبش کشتن و یا کشتار و... هست اما به دو معنای شکست دادن و یا مبارزه کردن هم ممکن است ترجمه شود (و یا معانی حول این دو). واندر اسپک در مقاله اش به سال 2014 در این رابطه بیان میدارد اگر مخاطب این کلمه مفرد باشد ترجیحاً به کشتن ترجمه میشود:
Note that the verb GAZ = dâku can either mean "to kill" or "to defeat," but in the context of an individual the translation "to kill" is to be preferred.
Cyrus the Great, Exiles and Foreign Gods A Comparison of Assyrian and Persian Policies on Subject Nations, R.J. van der Spek, VU University Amsterdam, 2014, page 34
نقل قول اسپک را از کانال پژوهشی آرتا متعلق به دوست گرامی مان جناب آقای حامد شادفر برداشته ام
نیز اسپک در همان ارجاع فوق و در صفحه 32 اش معناهای «مردم» و «قتل عام» را برای نیشو و داکو به صراحت تأیید میکند:
he could only achieve this after having defeated the Babylonian army at Opis and having slaughtered the people, again according to the Nabonidus Chronicle.
و در همان صفحه بیان میدارد نیشو در تمام کتیبه های جنگی دیگر ماننده رویدادنامه بطلمیوس همواره معنای مردم میدهد که این بر اساس دیکشنری های تخصصی و علم لغت شناسی زبان اکدی هست که بطور اجمالی برایتان آنرا شرح دادم. برای همین است که در وبسایت معروف لیویوس (اینجا) با وجود اینکه ترجمه رویدادنامه نبونئید خود را در جولای سال 2020 تغییر داده است «last modified on 14 July 2020» اما همچنان به صراحت میخوانیم که کوروش دوم روی به کشتار مردم بعد از شکست ارتش اکد در اپیس آورده است:
[iii.13] the Tigris against the army of Akkad, the people of Akkad
[iii.14] retreated. He carried off the plunder (and) slaughtered the people. On the fourteenth day Sippar was captured without a battle.
پروفسور مارک وان د میروپ آشورولوژیست و استاد تمام دانشگاه کلمبیا نیز در صفحه 311 اثر خود به سال 2016 بیان میدارد کوروش دوم مردم اپیس را قتل عام و شهر را نیز غارت کرد:
بنابراین همانطور که مشاهده میکنید پژوهش های جدید و تحقیقات مطابق با اسناد و پژوهش های متعدد پیشین پیرامون این دو کلمه در رویدادنامه نبونئید مبنی بر ترجمه شان به «کشتار/قتل عام» و «مردم» است و بر آن صحه میگذارند. نتیجتاً بطور خلاصه عرض کنم ارتش نبونئید در حال جنگ بود لکن بعد شکست میخورد و در بند سیزدهم رویدادنامه ذکر میشود مردم و ارتش عقب نشینی میکنند، در بند بعدی اما عنوان میشود کوروش مردم را قتل عام میکند که میتواند شامل مردم عادی و سپاهیان باهم نیز باشد و یا مردم به تنهایی.
اینجا وقتی میتوان گفت منظور شکست دادن است که دست کم قبل از عقب نشینی کلمه داکو می آمد آنهم باید داکو بر سپاه و مردم باهم اطلاق میشد نه مشابه بند چهارده فقط مردم نه در بند بعد از عقب نشینی. کوروش جنگ را برده بود و سپاه نبونئید شکست خورده بود، رویدادنامه میگوید کوروش مردم را میکشد. بعد از شکست و عقب نشینی سپاه نبونئید، دیگر دلیلی ندارد سخن از شکست دادن باشد تازه آنهم فقط برای مردم عنوان داکو بیاید، بدون وجود قرینه یعنی یک دلیل یا گزاره ای از خود رویدادنامه که بتوان گفت معنای اصلی داکو که کشتار باشد بر نیشو که مردم هست صدق نکند طبیعتا عقل حکم میکند معنای اصلی در نظر گرفته بشود.
توجه داشته باشید بهیچ روی داکو در اینجا نمیتواند معنی شکست دادن بدهد چون کلمه داکو در اینجا نه به ارتش که به نیشو برمیگردد و حال اگر فرض بگیریم منظور از نیشو مردان هست که اشاره به مردان ارتش دارد هیچ گاه کسی نمیگوید ارتش عقب نشینی کرد یا مردان عقب نشینی کردند و کوروش آنها را شکست داد بلکه باید گفته شود ارتش را کوروش شکست داد بنابراین عنوان «شکست دادن مردان» اشتباه است و کشتار مردان درست است [اگر فرض بگیریم منظور از نیشو مردان بوده که در ارتش بودند و خب نشان دادم این دیدگاه البته نادرست هست].
دوستمان جناب آقای حسین جمشیدی نیز تصویر کتاب پروفسور شیگئو یامادا (از اساتید پژوهشگاه علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه تسوکوبای ژاپن که زمینه تحقیقاتش تاریخ آسیا و آفریقاست، بنگرید به صفحه ایشان در وبسایت دانشگاه تسوکوبا در اینجا) را برایم بهمراه توضیحاتی فرستادند:
Akkadian dâku "to kill" is sometimes to be translated "to defeat" when the direct object is a king, an enemy (nakru), an army (ummānu, ṣābu) or a land (mātu).
یامادا میگوید [معنای] داکو (dâku) در اکدی «کشتن» است، گاهی اوقات به «شکست دادن» هم ترجمه میشود وقتی که هدف مستقیم یک پادشاه: دشمن (nakru) - ارتش (ummānu، ṣābu) یا سرزمین (mātu) باشد.
همانطور که مشاهده میکنید یامادا نیز به اینکه معنای اصلی این کلمه کشتن است اشاره کرده لکن عنوان میکند وقتی هدف مستقیم دشمن و ارتش و یا سرزمین باشد به شکست دادن نیز میتواند ترجمه شود که این برای رویدادنامه نبونئید نیز صادق است چون مشخصاً هدف کوروش دوم از غارت سرزمین اپیس و از کشتار دشمنان خود بوده که با ایشان جنگ کرده و عقب نشینی کردند اما با در نظر گرفتن معنای اصلی اش و توضیحاتی که بالاتر گفتم کشتار در اینجا کاملاً موجه تر است. پروفسور وان در اسپک نیز حول کلمه داکو توضیحاتی داده و میگوید:
Note that the verb gaz = dâku can either mean “to kill” or “to defeat,” but in the context of an individual the translation “to kill” is to be preferred. So it appears that Croesus was killed, as can be derived from Bacchylides
پروفسور اسپک در اینجا دارد حول سال نهم رویدادنامه نبونئید سخن میگوید که در آنجا فعل داکو توسط کوروش دوم برای یک شاه بکار رفته، غالباً میگویند منظور شاه لیدی است و دانشمندی مثل پروفسور محمد داندامایف نیز با عنایت به اینکه سند معتبری دال بر قتل کرزوس توسط کوروش دوم نیست میگوید کلمه داکو در این بند از رویدادنامه نبونئید باید به تحمل شکست سخت برگردانده شود (نک: تاریخ سیاسی هخامنشیان، محمد عبدالقدیروویچ داندامایف، ترجمه فرید جواهر کلام، صفحه 37). اسپک نیز در اینجا میگوید داکو میتواند به کشتن یا شکست دادن برگردانده شود اما بدلیل آنکه اینجا در زمینه با یک فرد طرف هستیم [چون داکو به یک نفر یعنی کرزوس برمیگردد و منظورش این است چون خاطب فرد هست] ترجیحاً کشتن انتخاب میشود. در ادامه میگوید بنظر میرسد کرزوس کشته شده است همانطور که باکیلیداس [شاعر یونانی قرن پنجم پیش از میلاد] میگوید.
گرچه سخن پروفسور اسپک چه در گفتار پروفسور یامادا و چه دیکشنری آشوری انستیتو شرق شناسی دانشگاه شیکاگو که کار پنج دانشمند است به چشم نمیخورد و نیز خود پروفسور هم در صحت آن تردید دارد و میگوید ترجیحاً اینطور انتخاب میشود، اما اساساً قول ایشان هیچ ربطی به بخش مد نظر ما در رویدادنامه نبونئید ندارد چون آنجا زمینه فرد نیست بلکه جمع میباشد و مخاطب مردم اکد هستند که البته خود اسپک هم چنانچه حول بخش مربوطه در رویدادنامه نظرش را به سمع شما رسانیدم و در صفحه قبل ازین اظهار نظر حول داکو بود ابداً متعرض ترجمه کلمه داکو به شکست نمیشود بلکه نظر خودش را حول ترجمه نیشو عنوان میکند. فلذا بر اساس سخن پروفسور اسپک هم ترجمه کلمه داکو در بخش مد نظر ما از رویدادنامه نبونئید به شکست فی النفسه ایرادی ندارد چون مخاطب و زمینه جمع هست. با این حال با عنایت به توضیحاتی که پیشتر دادم قراین دیگری هست من جمله معنای اول کلمه داکو که کشتار را در اینجا موجه میکند و نه شکست.