مکتب رئالیسم

قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ

مکتب رئالیسم

قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ

مکتب رئالیسم
آخرین نظرات

بسم الله الرحمن الرحیم

 

یکی از موارد اختلافی میان فقهای شیعه مسئله ازدواج با دختر نابالغ (صغیره) هست. پیش از مطالعه این پست ضروریست دو پست قبلی این وبلاگ که یکی در رابطه با فتوای آیت الله خمینی (ره) پیرامون استمتاعات جنسی از دختر صغیره و دیگری سن ازدواج بانو عایشه با نبی مکرم اسلام (صلوات الله علیه) هست را بصورت سطحی هم که شده اگر آشنایی لازم را ندارید مطالعه بکنید (بنگرید به اینجا و اینجا). در این پست میخواهم با استناد به ادله نقلی و عقلی بطور کامل فتوای آیت الله خمینی و دیگر فتاوای مشابه ایشان را باطل و فتوای آیت الله مکارم و آیت الله جناتی بعنوان دو تن از مراجع تقلید حال حاضر را صحیح و مؤافق سنت معصوم و عقل و منطق نشان بدهم که ازدواج دائم بهیچ روی با دختر صغیره (نا بالغ) صحیح نبوده و حرام هست و در نتیجه هرگونه لذت جنسی اعم از دخول یا لمس یا... هم حرام بوده و ازدواج موقت با دختر صغیره هم فقط به قصد محرمیت در مواقعی خاص آنهم در مدت زمان کوتاهی و با در نظر گرفتن مصلحت داشتن و عدم وجود ضرر برای آن دختر حلال است:

پرده اول) اثبات موجه تر بودن فتوای آیت الله مکارم شیرازی و آیت الله جناتی شاهرودی نسبت به فتوای آیت الله خمینی (ره)

◄ تصریح قرآنی و روایی نداریم سن ازدواج را تعیین کرده باشد، نتیجتاً باید بطور غیر مستقیم حکم استخراج شود. اینجا عقل آدمی و عرف هم میتوانند کارگر باشند.

◄ مسئله سن تکلیف دختران نیز اینجا مد نظر هست و بین فقها اختلاف میباشد، از نه تا پانزده سال در گردش است. در قرآن آیه‌ای پیدا نمی‌کنیم که سنی برای بلوغ دختران و پسران ذکر کرده باشد، ولی در روایات متعدد، 9 سالگی سن بلوغ دختران شمرده شده است [گرچه روایاتی هم البته نه به کثرت روایات نه سالگی اما صحیح السند وجود دارند که سن تکلیف را چند سال بیشتر بیان کردند] و زمانی است که حدود تامه به سود یا علیه او جاری می‌شود و می‌تواند در مال خود تصرف کند. آیا بفرض پذیرش این روایات، می‌توان اثبات کرد که همگی به قصد تشریع صادر شده‌اند؟ بنظر نمیرسد و بسیاری از مراجع نیز بر همین قول هستند(بعنوان مثال، رجوع کنید به البلوغ حقیقته، علاماته و أحکامه)

◄ یکی از اصلی ترین مباحث این مهم، سنت معصوم در ازدواج با بانو عایشه هست، لکن این مورد هم مشخص شده حداقل در سن سیزده سالگی بانو عایشه انجام پذیرفته و نه نه سالگی یا... بنابراین سنت معصوم هم بهیچ روی دال بر عقد با دختر نابالغ نیست.

◄ اصلی ترین دلیل ازدواج رفع نیاز جنسی-عاطفی است (جنسی با توجه به غریزه انسان و عاطفی با توجه به آیه قرآن که میفرماید: «وَ مِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا/و از نشانه‏ های او اینکه همسرانی از جنس خود شما برای شما آفرید، تا در کنار آنها آرامش یابید. سوره روم آیه 21»)، و بخوبی میدانیم این نیاز همزمان با بلوغ پدیدار میشود. حال آیا نمیتوان گفت وقتی این نیاز پدیدار نشده، ازدواج امری یکطرفه بوده و از حالتی که اسلام بدان تصریح داشته، یعنی دو طرفه با رضایت قلبی طرفین و داری نفع آرامش بواسطه همسر برای هردو طرف، خارج میشود؟!. اگر رفع نیاز دختر نباشد، پس این چه ازدواجیست؟ ازدواج یکطرفه چطور بناست توجیه بشود؟!. در تأیید این استدلال روایتی از معصوم [امام صادق (ع) یا امام کاظم (ع)] داریم که میفرمایند:

مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ وَ عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ جَمِیعاً عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ أَوْ أَبِی الْحَسَنِ ع قَالَ قِیلَ لَهُ إِنَّا نُزَوِّجُ صِبْیَانَنَا وَ هُمْ صِغَارٌ قَالَ فَقَالَ إِذَا زُوِّجُوا وَ هُمْ صِغَارٌ لَمْ یَکَادُوا یَتَأَلَّفُوا

شخصی به امام صادق یا موسی کاظم علیهما السلام عرض کرد که ما فرزندانمان را در حالیکه خردسال هستند به ازدواج دیگران در می آوریم. امام پاسخ دادند: در این حالت آنان نمی توانند با مدارا و آرامش زندگی کنند. الکافی، ج 5 ص 398، انتشارات دارالکتب العلمیة تهران 1365

در این روایت صرفاً پیرامون کیستی محمد بن اسماعیل و وثاقتش بحث هست که آنهم بنظر میرسد در این روایت میتوان رأی به وثاقتش داد (بنگرید به اینجا). همچنین بر اساس روایت فوق میتوان گفت معصوم ازدواج دختر صغیره را دارای ضرر دانسته فلذا بر اساس آیه شریفه «لا تضار والدة بولدها و لامولود له بولده/سوره بقره آیه 233» که پدر و مادر را از ضرر رسانیدن به فرزندشان نهی کرده نتیجتاً در اینجا والدین حق ندارند دختر صغیره را به عقد دائم مردی در بیاورند [توجه داشته باشید در ازدواج دختر صغیره رضایت قیم فقط شرط است نه خود دختر، بنابراین وقتی والدین اجازه اینکار را نداشته باشند دیگر عقد دائم بهیچ طریقی مجاز نخواهد بود]. این روایت با آیه دیگری از قرآن کریم نیز همراستاست چنانچه در قرآن، عبارتی با عنوان «بلوغ نکاح» وارد شده که بنظر میرسد ملازم با رشد و کاردانی است:

وَابْتَلُوا الْیَتَامَىٰ حَتَّىٰ إِذَا بَلَغُوا النِّکَاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْدًا فَادْفَعُوا إِلَیْهِمْ أَمْوَالَهُمْ

و یتیمان را بیازمایید تا به بلوغ ازدواج رسند، پس اگر کاردانی در ایشان دیدید اموالشان را به آن‌ها بازگردانید. سوره نساء آیه 6

بر اساس این آیه، بلوغ نکاح [یعنی بلوغی که فرد در آن سن میتواند ازدواج کند] به معنای رشد است و رشد نیز ملازم با امکان تصرف در اموال‌. البته رشد مفهوم گسترده‌ای است و از آنجا که در این آیه به طور مطلق وارد شده، می‌تواند شامل انواع و اقسام رشد مانند رشد روحی و فکری نیز شود. در هرحال دختر صغیره نمیتواند واجد این رشد باشد.

◄ حال ممکن است اینجا عنوان بشود درست است که بواسطه حرام بودن عقد دائم، بردن لذت جنسی غیر دخول توسط شوهر هم از زنش که صغیره باشد باطل خواهد بود، اما مسئله محرمیت مردی که دختر صغیره ای را به سرپرستی میگیرد و یا مواردی همچون محرمیت با مادر دختر هست و با ازدواج موقت این مباحث حل میشود. این مقوله را در فتوای آیت الله مکارم شیرازی مشاهده میکنیم چنانچه ایشان میگویند:

پرسش : آیا ازدواج با صغیره صحیح است؟

پاسخ : ازدواج با دختر در حال صِغر جایز نیست، مثل عقد یک‌ ساعته با دختر شیرخوار. این نه در عرف عُقلا صحیح است و نه در عرف شرع و نه در روایات، درست شمرده‌ شده. عقد در اینجا مفهومى ندارد. (البته مواردی که قصد محرمیت وجود دارد می‌توان عقد موقت خواند به‌شرط این‏که مدّت عقد به‌ اندازه‌ای باشد که پسر یا دختر به حدّ بهره‌گیری جنسى برسد و بنابراحتیاط واجب برای دختر یا پسر مصلحت داشته باشد) (منبع: بنگرید به اینجا).

منظور از حد بهره گیری جنسی این است که مثلاً مدت عقد موقت دو ساعت باشد که علی الظاهر برای برقراری رابطه جنسی کفایت کند اما در عمل هیچ رابطه ای انجام نشود [یکجور راه گریز صرفاً به منظور ایجاد محرمیت هست وگرنه اگر بنا بود رابطه جنسی مجاز باشد خب عقد دائم هم بطریق اولی مجاز میشد که نیست و حرام است]. مواردی که نیاز به محرمیت هست صرفاً دو مورد میباشند:

وقتی که مردی میخواهد به زنی صرفاً محرم شود میتواند با دختر وی یک عقد موقت دو ساعته بکند و مادرش مادام العمر به او محرم میشود. مثلاً مجبور باشند در جایی مشترکاً زندگی کنند یا... .

وقتی مردی یا زن و شوهری دختری را به سرپرستی میگیرند طبیعتاً بهتر است آن دختر به مرد محرم باشد. برای اینکار دختر می بایست عقد موقت دو ساعته ای را با پدر یا فرزند یا نوه آن مرد سرپرست داشته باشد تا مادام العمر به وی محرم بشود. اگر مردی که او را به سرپرستی میگیرد پدر یا فرزند و نوه نداشت میتوان تا زمان بالغ شدن آن دختر عقد موقتی خواند اما در مدت زمانی که عقد موقت هستند آن مرد حق هیچگونه لذت بردن جنسی را از آن دختر ندارد. البته در این مورد سرپرستی می بایست تصریح شود که وظیفه حکومت اسلامی هست حمایت ازین زنان و یا حداقل بشدت می بایست روی سرپرستی دقت و حساسیت بخرج داده شود. در اینجا چون محرمیت با دختر صغیره پیش می آید و عموماً علتش را مصلحت عنوان میکنند، لکن می بایست در نظر داشت مصلحت را والدین نمیتوانند در این امر تعیین کنند و در ادامه نشان خواهم داد می بایست مثلاً حاکم شرع تشخیص مصلحت همین عقد موقت کوتاه و محرمیت را هم برعهده بگیرد. برای بحث فقهی حرام بودن استمتاعات جنسی از دختر صغیره میتوانید به این مقاله نیز رجوع کنید:

محمدرضا علمی سولا - علی محمدیان، مبانی ممنوعیت استمتاع از زوجه ی نابالغ در فقه امامیه، نشریه مطالعات راهبردی زنان، سال شانزدهم زمستان 1392، شماره 62

بر این اساس تفاسیری هم که برخی از آیه 4 سوره طلاق کرده اند مبنی بر اینکه منظور از «وَاللَّائِی لَمْ یَحِضْنَ / آنها [زنانی] که عادت ماهانه ندیده‏ اند» اشاره به دختران خردسال است اشتباه بوده و منظور زنانی میباشد که به بلوغ رسیده اما عادت ماهیانه ندیده اند و این بر اساس سیاق آیه مشخص است چنانچه از سه گروه سخن گفته یعنی زنان یائسه و باردار و آنهایی که عادت ماهیانه ندیده اند. بر این اساس از آنجا که بنابر آیه 49 سوره أحزاب زنی که با وی نزدیکی نشده اصلاً عده ندارند اما در این آیه برای زنانی که عادت ماهیانه ندیده اند عده بیان شده است فلذا این آیه اگر بخواهد تفسیر به زنان نابالغ شود بطور مستقیم جواز بر قراری دخول با آنها را نیز خواهد داد و نیز این مقوله را مبهم میگذارد که چرا قرآن به عده زنانی که یائسه نشده و بالغ اند اما عادت ماهیانه ندیدند اشاره نکرده است [مثلاً بخاطر بیماری خاصی در آن مدت خاص عادت ماهیانه ندیده اند] در حالیکه بیان حکم اینان مشخصاً لازم و ضروری بوده است. بنابراین موجه است بگوییم اگر قرآن میخواسته به زنان صغیره اشاره کند منطقی تر بود از چهار دسته زنان سخن بگوید نه سه دسته تا جای ابهامی هم باقی نماند. الله أعلم اما این چیزیست که فی الحال بنظر من نیز صحیح میرسد [نظر آیت الله مکارم شیرازی در تفسیر نمونه ذیل این آیه [جلد 24 صفحه 242] همین است.

 

پرده دوم) حال نقدهای دیگری را هم به ازدواج دائم و هم به ازدواج موقت با دختر صغیره وارد میسازم:

◄ رضایت قلبی زن هم در ازدواج بنابر تصریح شارع مقدس در دین مبین اسلام مد نظر هست و این رضایت شرط صحت ازدواج است. دختری که بالغ هم نشده و نیاز جنسی و عاطفی به جنس مخالف پیدا نکرده، چطور میتواند به رضایت خود واقف باشد؟! همچنین به جهت عدم رشد فکری مناسب بعنوان مثال دختر پنج ساله، بواسطه خوراکی های صنعتی چه بسا راضی به ازدواج شود!! نتیجتاً اینجا بلوغ جسمی و فکری برای نکاح بر اساس آیه قرآن (منظور همان بلوغ نکاح است، در رابطه با تفاوت بلوغ جسمی و بلوغ نکاح میتوانید به دیدگاه های شهید مطهری رجوع کنید*) باید حاصل بشود تا رضایت زن موضوعیت پیدا کند. البته که تعیین این بلوغ نکاح با تعریف شهید مطهری عرفی و نسبی هست و بهمین دلیل عموماً همان بلوغ جسمی مد نظر قرار میگیرد که در اینجا بهیچ روی مساوی با سن تکلیف نه سالگی نیست چون در آن سن بلوغ جسمی در خیلی از مواقع رخ نداده نتیجتاً آن دختر نیاز جنسی-عاطفی هم به جنس مخالف ندارد و دلیل عقلی که در راستای قاعده لاضرر اقامه کردم باز بر علیه ازدواج در این سن میتواند بکار گرفته بشود. بر این اساس سن بلوغ میشود زمان پدید آمدن اولین عادت ماهیانه در زن که عمدتاً در سنین دوازده سیزده سالگی هست. حداقل در این سن میتوان گفت بواسطه پدید آمدن نیاز جنسی و عاطفی آن دختر نسبت به رشد فکری نزدیک تر است تا نه سالگی.

عنوان میشود رضایت ولی در این موارد کفایت میکند، نقد بهمین جاست، یک وقتی دختری مجنون یا... هست، میدانیم بعید است تا اخر عمر عاقل شود، این استتناء هست، موارد عادی مد نظر هست، در موارد عادی به چه حقی این حق از دختر سلب میشود؟ دختر می بایست تن بدهد به رضایت ولی اش؟ مگر ولی بنا بوده ازدواج کند؟. بعنوان مثال پدر معتادی، دخترش را اینگونه بفروشد چه؟ وقتی تصریح در قران و روایات نیست، در سنت معصوم بهیچ وجه نیست چرا باید حکم به این مسئله داد؟. اینکه عنوان شود خب رابطه جنسی نباشد تفاوتی در اصل موضوع نمیکند، چون به محض بالغ شدن دختر در این ازدواج، بر این اساس هم مرد میتواند به زور رابطه جنسی برقرار کند. بنابراین ازدواج دائم هرطور نگاه شود باطل است. اینکه از مصلحت سخن گفته شود ایراد دارد، اولاً تعیین کننده مصلحت مشخصاً والدین نمیتوانند باشند چون در مورد همان پدر معتاد ممکن است ذینفع محسوب شوند ثانیاً ممکن است مصلحتی باشد اما ضرر عدم عمل به آن هم باز از عدم ازدواج آن دختر کمتر باشد. نتیجتاً علاوه بر تعیین کردن مرجع مستقلی برای تعیین مصلحت [مثل حاکم شرع] می بایست اصل ازدواج دائم هم باطل شود و همان ازدواج موقت بدون هیچگونه لذت و مباحث جنسی باشد.

◄ البته یک نقد دیگر هم اینجا بنظرم وارد هست و آن اینکه مباحثی مثل سرپرستی و... چرا بدون محرمیت پیش نرود؟ تا قبل از سن تکلیف که مشکلی نیست، بعد از آن هم با رعایت حجاب پیش برود تا وقتی که دختر به بلوغ نکاح و رشد کافی عقلی و جسمی رسید، بعد خود دختر و والدینش بعلاوه دادگاه اگر اجازه دادند ازدواج صورت بگیرد، ضرورتی برای ازدواج هست؟!. متوجه هستید که محرمیت یعنی آن دختر میتواند صرف پوشاندن عورتین خود جلوی سرپرستش که پدر واقعی یا محرم خونی او هم نیست حاضر باشد، بنظرم بهتر است این امر اصلاً صورت نپذیرد تا اینکه بخواهد بواسطه عقد موقت بدون لذت جنسی دور زده شود. میخواهم در تأیید این مسئله آیاتی از قرآن را بیان کنم:

الف) آیات 29 الی 31 سوره معارج بوضوح تصریح دارند که هرگونه کامجویی جنسی که طبیعتاً شامل نگاه شهوت آلود هم میشود می بایست فقط از همسر یا کنیز صورت بپذیرد و غیر از آن حرام است:

وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ

و آنان که دامنشان را [از آلوده شدن به شهوات حرام] حفظ می کنند

إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ

مگر در کام جویی از همسران و کنیزانشان که آنان در این زمینه مورد سرزنش نیستند.

فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِکَ فَأُولَئِکَ هُمُ الْعَادُونَ

پس کسانی که در بهره گیری جنسی راهی غیر از این جویند، تجاوزکار از حدود حق اند.

ب) آیات 27 و 28 سوره نساء به انحراف بواسطه شهوات برای انسان اشاره کرده و نیز تصریح شده که انسان در برابر شهوات جنسی ضعیف است:

وَاللَّهُ یُرِیدُ أَنْ یَتُوبَ عَلَیْکُمْ وَیُرِیدُ الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الشَّهَوَاتِ أَنْ تَمِیلُوا مَیْلًا عَظِیمًا

و خدا می‏خواهد شما را ببخشد (و از آلودگی پاک نماید) اما آنها که پیرو شهواتند می‏خواهند شما به کلی منحرف شوید.

یُرِیدُ اللَّهُ أَنْ یُخَفِّفَ عَنْکُمْ وَخُلِقَ الْإِنْسَانُ ضَعِیفًا

خدا می خواهد (با دستورهای مربوط به ازدواج با کنیزان و مانند آن) کار را بر شما سبک کند، و انسان، ضعیف آفریده شده (و در برابر طوفان غرایز، مقاومت او کم است)

نتیجتاً حتی نگاه حاوی شهوت جنسی هم به دختر خوانده محرم حرام است و انسان هم در برابر غریزه جنسی ضعیف آفریده شده است. خب با این اوصاف بر لبه پرتگاه شهوات جنسی راه رفتن نیست اینکه دختری صرفاً محرم باشد و جلوی چشم سرپرستش بزرگ و بالغ شود؟. ممکن است اینجا بگویید دختر خوانده مشابه دختر خونی هست و باید عرض کنم که خیر، اگر اینطور بود دیگر نیاز به عقد موقت نبود خود خداوند بیان میکرد اگر دختر صغیره ای را به سرپرستی گرفتید و بزرگ کردید بر شما محرم است! دیگر چه جای دور زدن عدم محرمیت بواسطه عقد موقت دو ساعته؟. بنابراین چون در اینجا هم بشدت خوف افتادن در دام گناه وجود دارد بنظرم شاید بتوان رأی به باطل بودن ازدواج موقت هم داد و عنوان شود ازدواج موقت تنها وقتی صورت بگیرد که دختر به سن بلوغ نکاح رسیده باشد. گرچه این نظری که در پرده دوم بیان میکنم برای حکم فقهی شدن نیاز به بررسی توسط فقیه دارد و یک پیشنهاد هست نه استخراج حکمی فقهی چون من فقیه یا حتی طلبه حوزه علمیه نیستم و رشته دانشگاهی من هم حتی در حوزه های فقه و حقوق نیست، ولی خب سابقه مطالعات و بحث های متنوعی را در این زمینه از چند سال پیش داشتم [در موضوعاتی مثل این که عموماً زیاد رویش بحث میشود]. البته این مورد را میتوان بگونه ای دیگر هم حل کرد و آن اینکه خب خود فردی که به سرپرستی میگیرد مراعات کند اگر می بینید خوف به گناه افتادنش هست نه اینکه از ریشه جلوی محرمیت گرفته شود. بهرحال دختران بی سرپرست یا بد سرپرست در حال حاضر کم نیستند و این کار به نوعی به سرپرستی گرفتنشان را سخت میکند چون در آینده یا در محل زندگی شان هم مجبورند حجاب داشته باشند و یا فرد سرپرست ناچار است محل زندگی جدایی برایشان تدارک ببیند. بنابراین شاید بتوان گفت بر عهده خود فرد است ببیند به گناه می افتد یا خیر نه اینکه الزاماً جلوی این محرمیت بطور کامل گرفته شود.

◄ نگویید فتوای مشهور فقها در گذشته و یا حتی حال بر خلاف چیزی که بیان شد بوده که بعنوان مثال تا چندی پیش اجماع فقهای شیعه بر روی عدم قبول توبه مرتد فطری هم بود، لکن دیدگاه های کاملا معتبری اخیرا منتشر شده که بوضوح نشان میدهد توبه مرتد فطری هم می بایست قبول بشود** و نتیجتاً خیلی از علمای شیعه کاملاً برای این مورد در اشتباه بوده و فتوای صحیحی نداشتند. پس توسل به اجماع در اینجا هم میتواند مصداق مغالطه توسل به اکثریت و رأی به فتوای اشتباهی همچون عدم قبول توبه مرتد فطری باشد.

 

*: شهید مطهری میگویند:

در فقه و سنت اسلامی محرز و مسلم است که برای ازدواج تنها عقل و بلوغ کافی نیست؛ یعنی یک پسر به صرف آن که عاقل و بالغ است نمی‌تواند با دختری ازدواج کند، هم چنان که برای دختر نیز عاقله بودن و رسیدن به سن بلوغ دلیل کافی برای ازدواج نیست، علاوه بر بلوغ و علاوه بر عقل، رشد لازم است.
... منظور (از رشد در امور ازدواج) تنها رشد جسمانی نیست، منظور این است که رشد فکری و روحی داشته باشند؛ یعنی بفهمند که ازدواج یعنی چه؟ تشکیل کانون خانوادگی یعنی چه؟ عاقبت این بله گفتن چیست؟ باید بفهمد این بله که می‌گوید، چه تعهدهایی و چه مسئولیت‌هایی به عهده ی او می‌گذارد و باید از انجام این مسئولیت‌ها بر آید.

مرتضی مطهری، امدادهای غیبی در زندگی بشر به ضمیمه ی چهار مقاله ی دیگر، (انتشارات صدرا، بی تا)، صفحات ۱۰۰ و ۱۲۹

 

**: نگاه کنید به:

الف) سید ابوالفضل موسویان، بحثی درباره توبه مرتد فطری، نشریه مدرس علوم انسانی، سال 1383، دوره 8، شماره: ویژه نامه (پیاپی 37)، صفحات 187-210

ب) حمید موذنی بیستگانی، سقوط حکم اعدام مرتد فطری در فرض توبه و مشروعیت استتابه توسط قاضی، نشریه آموزه های حقوق کیفری، دوره 17، شماره 20 - شماره پیاپی 20، بهمن 1399، صفحات 309-330

ج) احمد حاجی ده آبادی - مرضیه گنجعلی دارانی - جواد محمدی - محمد علی افشاری، پذیرش توبه مرتد فطری از منظر قرآن و سنت با توجه بر تعزیری‌بودن حکم ارتداد، نشریه علمی پژوهش نامه امامیه، دوره 7، شماره 13 - شماره پیاپی 13، شهریور 1400، صفحات 195-217

د) حمید موذنی بیستگانی، گزارش علی بن جعفر از امام رضا(ع) دربارۀ حکم مرتد فطری، فصلنامه علمی پژوهشی فرهنگ رضوی، دوره 9، شماره 36 - شماره پیاپی 36، دی 1400، صفحات 107-128

ه) جمع بندی قبولی توبه مرتد فطری، درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی، 94/07/14، قابل مشاهده در اینجا

 

پی نوشت)

تجاهل است کسی بخواهد به سن ازدواج در دوازده سیزده سالگی هم ایراد بگیرد. چنانچه دو مورد جنایت کیفری بواسطه رابطه با دختری در همین سن به دور از چشم والدینش داشتیم که نشان میدهد خود دختر بدنبال رفع نیازش بوده است* و حال چه دلیلی هست بخواهد آنرا سرکوب کند؟ بنابراین اگر دختری احساس نیاز جنسی و عاطفی کرد ولو در دوازده سیزده سالگی بهتر آن است که در کانال شرعی و اخلاقی ازدواج با نظارت و رضایت پدر مادرش که به پیدا شدن شوهری خوب ختم شود، این نیاز رفع گردد.

 

*: اینها تازه مواردی از ارتباطات دختران دوازده الی چهارده سال هستند که به جنایت کیفری ختم شده و مشخصاً مشت نمونه خروار برای رابطه هایی که به جنایت قتل ختم نشده میتوانند در نظر گرفته شوند:

الف) قتل دختر سیزده ساله تهرانی بدست دوست پسر متأهل بیست و شش ساله اش

ب) قتل دختر سیزده ساله توسط پدرش پس از اینکه بهمراه دوست پسرش فرار کرده و سپس پیدا و تحویل خانواده داده شده بود

ج) قتل چهار عضو خانواده [پدر - مادر - خواهر دو قلو و برادر کوچکتر] توسط دختر چهارده ساله و دوست پسرش بدلیل جلوگیری از ازدواج توسط پدر

نیز در نظر داشته باشید حداقل سن ازدواج در غرب هم که البته در سنین زیر هجده عموماًَ بواسطه اذن والدین و رضایت دادگاه انجام میگیرد از پانزده تا بالای هجده سال متغیر است و نتیجتاً حداقل سن ازدواج در سنین بعد از بلوغ جسمی بنظر میرسد مقوله ای عرفی و نسبی هست و چیز مطلقی اصلاً نیست. نک: مدخل «Marriageable age» بخش «Relation to the age of majority» قسمت «Europe» (اینجا) و مدخل «Marriage age in the United States» بخش «Underage marriage» (اینجا) در ویکی پدیای انگلیسی که سن ازدواج چهارده (بنظر میرسد فقط در کشور آندورا مجاز است) و پانزده سال (بنظر میرسد در دو کشور و چند ایالت قاره اروپا و ایالات متحده آمریکا) را هم در برخی ایالات آمریکا و یا کشورهای اروپایی بواسطه مواردی همچون موافقت قضایی و رضایت والدین مشاهده میکنیم). نیز متذکر میشوم این هم که کودک عموماً فرد زیر هجده سال تعریف میشود یک تعریف دلبخواهی شخصی است و من هیچ استدلال یا سند علمی یا فلسفی و منطقی در تأییدش مشاهده نکردم.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲/۰۶/۱۴

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی