مکتب رئالیسم

قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ

مکتب رئالیسم

قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ

مکتب رئالیسم
آخرین نظرات

نقد آراء حجت الاسلام دکتر علی مصلح (1)

پنجشنبه, ۲۰ مهر ۱۴۰۲، ۱۱:۱۵ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

 

در این پست میخواهم روی به بررسی اظهارات یکی از افراد نسبتاً خبره در حوزه نقد باستانگرایی بیاورم و نقدهای خودم را با شما مخاطبین وبلاگ به اشتراک بگذارم:

اخیراً سلسله جلساتی تحت عنوان «ملّی‌گرایی؛ کدام زرتشت؟ کدام کوروش؟» منتشر شده که در آن دکتر علی مصلح روی به نقد جریان ناسیونالیسم و باستانگرایی می آورند. من جلسه اولش را مشاهده کردم (اینجا) و چهار اشکال در آن بنظرم رسید که در اینجا به سمع شما مخاطبین وبلاگ میرسانم. اگر سه جلسه دیگر را هم مشاهده و نقدهایی بنظرم رسید در پست های جداگانه ای بیان خواهم کرد.

نقد اول

گوینده عنوان میکند در غرب و شرق هویت دینی حاکم بوده، منظور از شرق خاورمیانه هست یا نیمکره شرقی زمین؟ چون بعنوان مثال بعید میدانم در چین باستان بتوان هویت دینی را غالب نشان داد، آن آیین هایی هم که رواج داشتند برخی شان همچون تائوییسم و کنفسیوس و بودیسم با تلقی که ادیان الهی از دین دارند تفاوت مشهودی را دارا میباشند، بگونه ای که بعنوان مثال در بودیسم اصلا خدا مطرح نیست، بخواهد دعا استجابت کند یا او را بپرستیم یا...، نهایتا در شاخه های خاصی از بودیسم بتوان خالق جهان یا حداقل یک وجود خداگونه بعنوان محور و هدف عبادات را ردیابی کرد. اگرم بخواهیم تعریف دین را بسیط کنیم که عقایدی مثل کمونیسم و... هم میتوانند دین تلقی شود و خب اساساً در تعریف دین اختلاف و ابهام است (بنگرید به اینجا). برداشت من اما از سخن گوینده این بود که بطور کل در طول تاریخ در تمام کره زمین با اشاره به شرق و غرب، هویت دینی شبیه به انچه ما در خاورمیانه و اروپای مسیحی شاهد بودیم وجود داشته است.

نقد دوم

پیرامون گالیله اشتباه جریان تعریف شده است، این روایت مشهور از ماجرای گالیله حاصل پروپاگاندای دستگاه الحاد هست: اول اینکه بحث در رابطه با کروی بودن زمین نبوده و بنظر میرسد کلیسا کروی بودن زمین را قبول کرده بوده است بر خلاف آنچکه گوینده عنوان میکند، عقاید زمین کروی اگر اشتباه نکنم از زمان ارسطو گرفته تا ابوریحان بیرونی و همان زمان کلیسا وجود داشته. از قضا کلیسا رابطه بسیار خوبی با دانشمندان داشته دوم اینکه مخالفین گالیله بر خلاف روایت دروغین ملحدین غرب نه فقط کشیشان که دانشمندان هم بودند، چرا؟ چون گالیله شواهد کافی برای تأیید مدعای خود ارائه نمیداد.

اما مهم ترین مورد یعنی مورد سوم این است که گالیله اصرار داشت کتاب مقدس بر مبنای فرضیه وی تفسیر شود!! شبیه اینکه من یک فرضیه ای برای منظومه شمسی بدهم، بعد بگویم قرآن را بر اساس این فرضیه تفسیر کنید و باور رایج پیرامون مثلا حرکت کردن خورشید و زمین در قرآن را کنار بگذارید!!! خب معلوم است حوزه های علمیه کار من رو به اطلاعات و دادگاه و... میکشانند.

تصویری از کتاب بر ضد روش پل فایرابند، فیلسوف علم، ترجمه مهدی قوام‌ صفری

چنانچه مشاهده میشود کلیسا بهیچ روی مخالف کروی بودن زمین نبوده و آنرا پذیرفته بود، مسئله خورشید مرکزی و... بود نه کروی بودن زمین و در قسمت پاورقی هم به نامه مهمی که دال بر عدم ارائه شواهد توسط گالیله هست اشاره می‌شود. باز در همین نامه به صراحت شما انعطاف و نرمش کلیسا را می بینید. داستانی که ملحدین بنام تضاد علم و دین با محوریت گالیله و کلیسا بعدها رواج دادند کذب محض است. برای مطالعه بیشتر میتوانید به این مقاله (اینجا) در وبسایت اندیشکده مطالعات یهود هم مراجعه کنید.

نقد سوم

در دقایق ۵۵ به بعد وقتی پیرامون علما و رابطشان با تجدد و مدرنیته سخن گفته میشد گرچه بدرستی اشاره شد علما مخالف راه آهن و... ای که به نفع مردم این سرزمین باشد هیچگاه نبودند (مثلاً جریان مخالفت ملا علی کنی با احداث راه آهن ضدیت با مدرنیته و... یا در نظر نگرفتن حق مردم ایران نبوده است، اینجا) اما میشد به مخالفت بخشی از روحانیون دینی با دوش حمام (اینجا) یا تاسیس مدارس به سبک نوین (اینجا) اشاره کرد. راه دوری هم نیاز نیست برویم، همین چند سال پیش بود بی جهت و بی دلیل با تماس تصویری مخالفت کردند!! در حالیکه در بستر اینترنت این نوع تماس از قبلش وجود داشت و هیچ دلیل شرعی و به طبع عقلانی و منطقی برای این مخالفت وجود نداشت. کما اینکه در حال حاضر خود اپ ها و اپراتورهای داخلی هم خدمات مربوط به این نوع از تماس ها را ارائه میدهند و فقیهی هم مخالفش نیست (بنگرید به اینجا).

نقد چهارم

برای ستون های مسجد مقبره مادر سلیمان مربوط به دقیقه 1.06.00 به بعد هم یکی از دلایل عدم اهتمام به ماندنشان و برداشتن آنها این بوده که می‌گفتند سازندگان مسجد این ستون ها را از جای خودشان برداشته بودند، نه اینکه (حداقل علی الظاهر) بخواهند از عمد هرطور شده ستون های مسجد را بکنند. در این رابطه رئیس هیئت مدیره جامعه باستان شناسی ایران میگوید:

در پاسارگاد در دوره اتابکان فارس ساقه ستون‌ها را به آرامگاه کوروش آوردند و آنجا را به مسجد تبدیل کردند، که به مسجد پاسارگاد یا مسجد مادر معروف شده است (منبع: بنگرید به اینجا).

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲/۰۷/۲۰

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی