مکتب رئالیسم

قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ

مکتب رئالیسم

قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ

مکتب رئالیسم
آخرین نظرات

حرمسرا در عیلام باستان

چهارشنبه, ۲ اسفند ۱۴۰۲، ۱۲:۳۰ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

 

پیشتر بصورت مفصل طی سلسله پست هایی مربوط به خدمتکاران جنسی وجود اینان را که غالباً شاغل در حرمسرا بودند از دوران ماد تا ساسانیان بیان کرده بودم. در این پست میخواهم به یکی از اسنادی بپردازم که از آن میتوان در جهت وجود حرمسرا و خدمتکاران جنسی در دوران عیلام باستان بهره برد. تِپتی اَهَر پادشاه شوش و انشان [عنوان رایج برای خیلی از شاهان عیلام] جز پادشاهان  سلسله کیدینو در دوران عیلامی میانه در قرن پانزده الی شانزده قبل از میلاد بوده است.

ازین پادشاه کتیبه ای آجری در دست داریم که مربوط به بنای یادبود وی در آرامگاه سلطنتی واقع در محوطه باستانی هفت تپه میباشد و در آن از خدمتکاران دختری حرف میزند که وی به آنها لطف دارد:

در کتیبه ای نسبتاً بزرگ به طول 110 سانتیمتر متعلق به تپتی اهر که در ساختمان تشریفاتی آرامگاه وی در تَرنشه پیدا شده و دارای 55 سطر البته نه به شکل کامل است، بر اساس ترجمه اریکا راینر، تقریباً از سطر 32 به بعد از کاهنه ای به نام وَپی و در ادامه از وظایف نگهبانان زن که در «خانه» خدمت میکرده اند، صحبت شده است. در آجر کتیبه داری از این پادشاه که از شوش به دست آمده، شاه خود به زنانی اشاره می کند که مورد لطف وی هستند. بی گمان این زنان از درباریان بوده اند که شخص پادشاه در کتیبه خویش از آنان یاد می کند. بر اساس ترجمه راینر متن کتیبه به شرح ذیل است:

1. تپتی اهر شاه شوش [ساخت؟] تندیسی از خود و دختران خدمتکارش که با آنها مهربان است، و زنان میانجی را

2. که وساطت می کنند بین او و دختران خدمتکارش که با آنها مهربان است، او ساخت خانه ای را از آجر

3. و بخشید آن را به سرورش اینشوشینک. باشد که تا زنده است اینشوشینک پشتیبانش باشد.

4. آنگاه که شب فرار رسد، چهار زن نگهبان خانه... آنان نباید همزمان با هم

5. طلاها را از خود جدا کنند، لباس هایشان را بایستی با رشته هایی محکم ببندند، آنها باید داخل شوند و بخوابند در پای پیکره های لَمَسو و کاریبو؛ آنها بایستی...

7. آنان باید نگهبانی دهند. هَشه، کیپَرو، رئیس روحانی، نگهبانان خانه و روحانی

8. باید خانه را قبل از آنها مهر و موم کنند. هنگام سپیده دم، آنان باید دوباره رسیدگی کنند به شاه، به پیکره های لَمسو و کاریبو

و سپس آنها (زنان) میتوانند بیرون آیند و بروند

در این کتیبه شاه نخست از دختران خدمتکارش که مورد قبول او هستند، یاد می کند و در ادامه نیز از زنان میانجی که واسطه او و آن دختران هستند. با تأمل در متن فوق میتوان به نفوذ زنان بر شخص شاه، دربار و امور مهم پی برد. احتمال می رود زنان میانجی که از آنان نام برده شده است، ملکه یا دیگر زنان مهم دربار بوده باشند، چون به ساخت مجسمه هایی از آنان نیز اشاره شده است.

نقش سیاسی زنان درباری و دودمان سلطنتی در تاریخ ایلام میانه (1500 - 1100 پ م)، اسفندیار رحمتی کیا-کلثوم غضنفری، نشریه تاریخ ایران، دوره 13، شماره 2، پاییز و زمستان 1399، صفحات 88 و 89

پروفسور متیو استولپر هم در اینباره میگوید:

در اینکه کلمه «Servant Girls» میتواند برای اشاره به کنیزان بکار برود هیچ شکی نیست لکن بحث سر کاربرد آن در این کتیبه آجری است، متن صفحه مد نظر در کتاب پروفسور استولپر از پاراگراف اول تا انتهای پاراگراف سوم را در اینجا قرار میدهم و قسمتی که با خط قرمز مشخص کردم را بولد میکنم، همچنین در انتها هم متن پاورقی شماره 63 را که مربوط به بخش آخر قسمت قرمز رنگ است قرار میدهم:

At Kabnak, Negahban discovered two polychromed heads of women in a workshop not far from the funerary complex of King Tepti-ahar (fig. 5.8:b). The two women are recognizable by their elaborate headdresses or hairdos, which also appear on nude female figurines. The stela of Tepti-ahar found in the courtyard of an adjacent funerary complex sheds some light on the possible functions of such images. The temple building is linked to underground vaulted baked- brick tombs. The text records ritual sacrifices both regularly and during special festivals, before the chariot of the god Inšušinak, the saparru wagon of Tepti-ahar, and for the funerary cult (kispum). The end of the stela is restored by Erica Reiner on the basis of a brick inscription of Tepti-ahar from Susa, which refers to similar activities. In Reiner’s translation the brick reads:

Tepti-ahar, king of Susa [made?] a statue of himself and his servant girls to whom he is gracious, and interceding female figures who would intercede for him and for his servant girls to whom he is gracious; he built a house of baked bricks and gave it to his lord Inšušinak. May Inšušinak show him favor as long as he lives! When night falls, four women of the guardians of the house … they must not act in concert to peel off the gold; their garments should be fastened with strings; they should come in and sleep at the feet of the lamassu- and the kāribu- figures; they should … they should guard. The ḫašša, the kiparu, the chief priest, the guards of the house and the priest should seal the house before them. When dawn breaks, they should check again the king, the lamassu- and the kāribu-figures, and then they (the women) may come out and go.

Reiner understands “servant girls” as references to Tepti-ahar’s female ancestors and suggests that both the stela and brick inscription describe rituals honoring the dead ancestors performed regularly in front of statues of those ancestors and protective deities63.

63. The discovery of an undisturbed royal tomb at the back of the palace in Qatna, dated to ca. 1340 b.c., offers the most direct evidence to date discovered in the ancient Near East of the kispum ritual. It is worth noting that basalt statues of the royal male ancestors were found flanking the underground entrance to the tomb. See Peter Pfälzner, “The Royal Palace at Qatna: Power and Prestige in the Late Bronze Age,” in Beyond Babylon: Art, Trade and Diplomacy in the Second Millennium B.C., edited by Joan Aruz, Kim Benzel, and Jean M. Evans (New York: Metropolitan Museum of Art, 2008) pp. 220–21

در اینجا عنوان میشود که کتیبه آجری مذکور در انتهای بنای یادبود/Stela این شاه عیلامی یعنی تپتی اهر در مقبره سلطنتی قرار داشته و سپس ترجمه پروفسور اریکا راینر از آن کتیبه آجری نقل میشود. خلاصه ترجمه این است که شاه عیلامی میگوید مجسمه ای از خود و خدمتکاران زنی که به آنها لطف دارد و زنانی که به خدمتکاران مورد لطف وی لطف دارند و از فحوای متن بر می آید نوعی میانجی هستند میسازد. سپس به بنایی که برای خدای حامی شوش اینشوشینک ساخته اشاره میکند و... الخ. نکته ای که اینجا جلب توجه میکند این است که خدمتکاران دختر چه کسانی بودند؟، در اینجا پروفسور استولپر دیدگاه خود اریکا راینر را نقل میکند که این زنان خدمتکار را اجداد مادری تپتی اهر بیان داشته و این مقوله را مرتبط با احترام به اجداد مرده دانسته است.

استولپر در پاورقی هم با اشاره به آیین تدفینی موسوم به «Kispum» که در بین النهرین هم رواج داشته است سخن از کشف یک مقبره در محوطه باستانی قطنا در سوریه مربوط به قرن چهارده قبل از میلاد زده و میگوید در آنجا مستقیم ترین شواهد مربوط به انجام این مراسم را در خاور نزدیک باستان وجود دارد چنانچه مجسمه های بازالتی از اجداد مذکر سلطنتی در ورودی زیر زمینی مقبره پیدا شده است. نکاتی که به آن بنظر میرسد در اینجا توجه نشده این است که چرا اولاً شاه باید از عنوان «خدمتکار» استفاده کند؟، ثانیاً تکلیف زنان میانجی چه میشود و چرا این زنان صرف لطف داشتن به زنان خدمتکار در اینجا دارای نقش هستند؟، ثالثاً چه دلیلی دارد شاه از اجداد پدری خود که خون و نژاد شاهی وی ازیشان بیان میشود چیزی در اینجا نگوید اما از اجداد مادری حرف بزند؟. رابعاً مگر نداریم در منابع تاریخی که شاهی نسبت به برخی خدمتکاران جنسی اش علاقمند شود و وی نزد او ارج و قرب پیدا میکند؟ مثل ماجرای استر و خشایارشا، بنابراین طبیعی است دسته ای از زنان حرمسرا نزد شاه مورد لطف قرار بگیرند. خامساً اگر فرض کنیم منظور اجداد مادریست در اینجا شاه عیلامی مشخصاض دارد گروهی را از جمعیت بزرگ تری با قید اینکه نسبت به آنها لطف دارد جدا میکند و حال چرا باید بخشی از اجداد مادری اش را از اجداد دیگر جدا کرده و بگوید به ایشان لطف دارد؟!.

بنابراین قول موجه آن است که بگوییم این دختران کنیزان مورد توجه شاه عیلامی بودند و در اینجا علت توجه بعید است چیزی جز حرمسرا بتواند بیان شود، پروفسور والتر هینتس در این رابطه میگوید:

در اینجا باید یک متن برجسته را نام برد، نوشته ای بر آجر به زبان آکادی از یکی از فرمانروایان شوش که جز در مورد این مسأله، از جهات دیگر تقریباً ناشناخته مانده است، نام او «تمپت_آهار» است و امکان دارد بین 1500 تا 1350 قبل از میلاد زیسته باشد. تمپت آهار به ما اطلاع میدهد که معبدی از آجر پخته به احترام خدا اینشوشیناک ساخته است و در آن مجسمه های خدش و زنان خدمتگذار دوست داشتنی اش (احتمالاً زنان حرمش) و نیز نگاره های دو روح محافظ «لاماسو» و «کاریباتو» را قرار داده است.

دنیای گمشده عیلام، والتر هینتس، ترجمه فیروز فیروز نیا، انتشارات علمی و فرهنگی، صفحه 74

مشخصاً اگر این خدمتکاران زنان حرم هم نباشند کنیزان دربار این شاه عیلامی بوده و بنابر آنچه در تمامی تمدن های باستانی ایران و بابل و آشور و مصر و... می بینیم برقراری رابطه ارباب با کنیزان خود اساساً هیچ ایرادی نداشته است. بنابراین اینجا با دو قید مهم طرف هستیم، نخست خدمتکاران دختر و دوم آن دسته از خدمتکارانی که شاه عیلامی به آنها مهربانی میکند. حال دو قول است یکی سخن پروفسور والتر هنیتس مبنی بر اینکه منظور همان کنیزان دربار بوده باشند و دیگر سخن پروفسور اریکا راینر مبنی بر آنکه اجداد مادری شاه عیلامی اند؛ و خب پنج دلیل در نقد قول دومی اقامه کردم و بنظرم سخن والتر هینتس موجه تر از قول اریکا راینر است [گرچه بنظر میرسد استولپر هم مؤافق سخن راینر میباشد].

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲/۱۲/۰۲

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی