مکتب رئالیسم

قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ

مکتب رئالیسم

قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ

مکتب رئالیسم
آخرین نظرات

بسم الله الرحمن الرحیم

 

Liar feet have got no rhythm

Though it's easy to preten

I know you're not a fool

چندی پیش که حادثه بالگرد رییس جمهور سابق جمهوری اسلامی ایران اتفاق افتاد برخی از رسانه ها یا کانال ها و... در فضای مجازی بر روی کیفیت از دنیا رفتن آیت الله رئیسی با پهلوی دوم متمرکز شدند و بدین منظور به روایتی از مرگ پهلوی دوم دست یازیدند که توسط دو تن از وزرای محمد رضا شاه طی مصاحبه ای عنوان شده بود. بخاطر جایگاه سیاسی که آن دو نفر داشتند صرف عنوان کردن روایتی که بیان میدارند توسط رسانه ها خالی از اشکال است اما استناد کردن به آن و مرجع قرار دادنش بشدت مناقشه برانگیز است و ادله قوی را در بی اعتبار ساختن آن روایت میتوان اقامه کرد و بنظر میرسد آن دو وزیر مشابه برخی سیاستمداران الآن که وقتی جایگاه سیاسی خود را از دست میدهند روی به بیان روایت هایی عجیب و دور از ذهن از ارکان های خاص نظام می آورند این ها هم به مثابه سیاستمدارانی فاسد بدنبال ایجاد کردن پوپولیسم سیاسی بوده تا به زعم خود ارزش رسانه ای مصاحبه ای که کردند را بواسطه بیان کذبیاتی جاذب مخاطب بالاتر ببرند.

من پیشتر با اشاره به خاطرات منصور رفیع زاده یکی از مدیران ارشد ساواک در دوران پهلوی و به نوعی مسئول ساواک در ایالات متحده آمریکا در بازه زمانی متذکر وجود خاطره پردازی های کذب از زمان پهلوی شده بودم (بنگرید به اینجا) فلذا وجود این روایات که کذب بودنش در ترازو بطرز مشهودی سنگین تر از صدقش است مشابه روایت انجام قاچاق توسط وزارت اطلاعات به نقل از رئیس جمهور سابق دکتر احمدی نژاد نباید مقوله عجیبی باشد و برای هر حکومتی میتواند ازین دست روایت ها پیدا کرد.

خلاصه این روایت چنین است که محمد رضا پهلوی دوم بواسطه معجون تقویت قوای جنسی که سرلشکر ایادی پزشک مخصوص او درست میکرد به بیماری مبتلا شد و از دنیا رفت و نیز چون این معجون را أسد الله علم و خود ایادی نیز مصرف میکردند آنها نیز با بیماری یکسان از دنیا رفتند. اگر بخواهم مبناهای مورد تأیید این فرضیه را بر شمارم میتوانم به سه مورد اشاره کنم:

- هر سه افراد ذکر شده در بازه کوتاهی نسبت به یکدیگر مردند (علم در فروردین سال 57، شاه و ایادی در مرداد و سال 59)

- هر سه بواسطه سرطان از دنیا رفتند

- اسنادی از شهوترانی های پهلوی دوم در دست است که نمیتوان انکارش کرد (در اینجا بعنوان نمونه میتوان به سخنان یکی از متخصصین تاریخ معاصر یعنی آقای خسرو معتضد اشاره کرد، نک: www.khabaronline.ir/news/1465826) و ایادی هم بنظر میرسد دخیل در این امورات بوده است (نک: قسمت «مفسده انگیزی و فسادگستری» در متن وبسایت مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی حول کارنامه سرلشکر ایادی: psri.ir/?id=e9grm8b5). أسدالله علم هم که میدانیم یکی از نزدیک ترین افراد به شاه محسوب میشده است.

از آنجایی که من تخصصی در تاریخ معاصر ندارم فلذا اولین کاری که اینجا کردم این بود که بدنبال متخصصی در این علم گشته تا ببینم آیا وی این روایت را تأیید کرده است یا خیر و اینجا به سخنان دکتر مجید تفرشی برخوردم که تردید جدی را در اینباره عنوان کرده بودند و خبرآنلاین گزارش کلاب هاوسی که ایشان در بخشی از آن به این مقوله پرداختند را منتشر کرده است:

تفرشی به بیماری شاه هم اشاره کرد و گفت: «از اوایل سال 50 بیماری خونی شاه توسط پزشک فرانسوی شاه تشخیص داده شد. داریوش همایون در گفت‌وگویی که با من داشت، مدعی بود: ارتشبد عبدالکریم ایادی مشاور و ندیم شاه که به گفته برخی، واسطۀ برخی عیاشی‌های شاه بود، مخفیانه یک معجونی درست کرده بود برای افزایش قوۀ جنسی که فقط خودش، علم و شاه مصرف می‌کردند؛ از قضای روزگار، هر سه نفر به یک نوع بیماری مشکوک خونی از دنیا رفتند. البته این روایت داریوش همایون بود که به گفته تفرشی باید مورد راستی آزمایی قرار گیرد.»

www.khabaronline.ir/news/1871623

جدای از داریوش همایون بعنوان وزیر اطلاعات و گردشگری پهلوی، وزیر بهداری زمان پهلوی یعنی دکتر منوچهر رزم آرا نیز به این روایت دامن زده و با اختلاف در جزئیاتی روایت همایون را تأیید میکند (نک: www.mashreghnews.ir/news/1229863)، اختلاف مشهود روایت وی با روایت همایون اینجاست که بجای سه نفر از مرگ چهار الی پنج نفر سخن میگوید و نیز ادعا میکند سرلشکر ایادی پزشک مخصوص شاه دانش پزشکی نداشته است!. جدای از قول دکتر تفرشی اما بیایید ببینیم اسناد در این رابطه چه میگویند:

بر اساس آنچه دکتر عالیخانی وزیر اقتصاد و رئیس دانشگاه تهران در دوران پهلوی دوم طی توضیحات خود در کتاب یادداشت های أسدالله علم عنوان میکند بیماری شاه نوعی سرطان نادر با نام «ماکروگلوبولینمی والدنستروم» بوده است و محرمانگی این بیماری تا جایی بوده که نه تنها خود علم از آن خبر نداشته [و در یادداشت هایش نیز این مقوله هویداست] که حتی در مکاتبات پزشکان فرانسوی با شاه هم از عنوان بیمار دوم برای محمد رضا پهلوی استفاده میشده است (توجه داشته باشید یادداشتهای أسدالله علم مورد تأیید همسر و دو دخترش نیز میباشد و عالیخانی برای انتشار با همسر علم نیز مشورت میکرده است [نک: جلد اول یادداشت های علم، صفحات 15 و 16] فلذا نکته ای غیر از چیزی که اینجا هست میبود یقیناً تذکر داده میشد چنانچه هیچ دلیل و انگیزه ای نیست بحث پنهان ماندن بیماری شاه و... به دروغ در این یادداشت عنوان شود):

سرطان شاه گونه ای از سرطان های غدد لنفاوی محسوب میشود (نک: doctoreto.com/blog/lymph-node-cancer) و از همین روست که در برخی از وبسایتها مشاهده میکنید از سرطان وی با عنوان سرطان غدد لنفاوی یاد شده در عین اینکه گونه ای البته نادر از سرطان خون هم محسوب میشود چنانچه که مرکز اسناد انقلاب اسلامی بیماری شاه را سرطان خون می نامد (نک: irdc.ir/fa/news/3241). خانم سعیدی در پژوهشکده تاریخ معاصر هم در روایت خود سخنان عالیخانی را پذیرفته است (نک: www.iichs.ir/fa/news/5901، البته یکی از منابع مورد استناد ایشان که علی الظاهر حاصل مصاحبه ملیحه خسروداد و تورج انصاری و محمدعلی باتمانقلیج با تاج الملوک آیرملو همسر رضا شاه است جعلی میباشد (نک: naq.nlai.ir/article_2817.html)). مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی هم بدون آنکه متعرض سخنان عالیخانی شود اظهارات وی را نقل و بنظر میرسد قبول کرده است (نک: psri.ir/?id=e845uq98) و همین رویکرد باز دوباره در صفحه ای دیگر از وبسایت پژوهشکده تاریخ معاصر نیز مشاهده میشود (نک: www.iichs.ir/fa/news/6828) اما در هیچ یک ازین اسناد اشاره ای به تأیید روایت رزم آرا و همایون به چشم نمیخورد.

مرکز بررسی اسناد تاریخی بیماری علم را سرطان خون عنوان میکند (نک: historydocuments.ir/?page=post&id=3618) لکن نه سندی قرار میدهد و نه در متن یادداشت های علم به اینکه سرطان خون داشته اشاره ای میشود اما در گزارش روزنامه جوان (نک: www.javanonline.ir/fa/news/1197885) و خبرگزاری ایسنا به نقل از تاریخ ایرانی (نک: www.isna.ir/news/96042816756) نیز به سرطان خون داشتن علم اشاره میشود و مقوله صحیحی است و در صفحه 19 جلد اول یادداشت های علم طی مصاحبه با رودابه علم (دختر أسدالله علم) نیز اشاره میشود که وی سرطان خون داشته است و البته در صفحات 52 و 53 هم به اینکه در نهایت پزشکان فرانسوی مسئول مداوای وی شدند اشاره میشود و همچنین اینکه پروفسور صفویان در جریان بیماری وی بوده است [مشابه توضیحات عالیخانی برای بیماری شاه]. البته نوع دقیق سرطان گفته نمیشود لکن بر اساس توضیحاتی که داده میشود یعنی «عدم تعادل میان گلبول های سفید و قرمز» منطبق با بیماری شاه نبوده و در هیچ یک از اسناد این تطبیق نیز به چشم نمیخورد.

آنچکه از علم میدانیم این است که وی متوجه بیماری خود یعنی سرطان خون بوده و مقوله پنهان کاری هم در کار نبوده است بجز نوع دقیق بیماری اش. اولین نقد اینجا عنوان میشود که أسدالله علم طی چند سال بیماری خود و تحت درمانی پزشکان ایرانی و سوئیسی و فرانسوی قرار گرفتند نفهمیده مشکل از معجون جنسی ایادی است تا حداقل به شاه بگوید مصرفش را قطع کند بعد رزم آرا متوجه شده که اصلاً علم را معاینه نکرده است؟! همایون که بطریق اولی روایتش کذب است و حتی پزشک هم نبوده بخواهد تشخیص سرطانی به این پیچیدگی را بدهد!.

حال برویم سراغ سپهبد ایادی؛ بنابر آنچه در دسترس است وی بعنوان یک فرد بهایی، از جایگاه پزشک ارتش بودن ارتقا پیدا کرده و پزشک علیرضا پهلوی میشود و در نهایت پزشک شخص محمد رضا پهلوی شده و در سال 57 نیز بواسطه بیماری سرطان که حتی نوع کلی اش هم مشخص نیست سرطان خون بوده یا معده و یا روده و... فوت میکند (نک: historydocuments.ir/?page=post&id=1571&action و www.iichs.ir/fa/news/8019). بنابراین اینکه رزم آرا طی مصاحبه خود میگوید وی دانش پزشکی نداشته کذب محض و محتملاً این ادعای دروغ بخاطر حسادت های بی مایه مشتی رجل مفسد سیاسی به یکدیگر است چنانچه وی هم دانش لازم و هم سابقه در خور توجهی را تا قبل از پزشک مخصوص شاه شدن دارا بوده است [منظورم أخذ مدرک پزشکی از پاریس و پزشک برادر شاه بودن است]. ایادی به قدری نزدیک به شاه و دارای نفوذ بوده که حتی ثریا وقتی که میخواسته مانع از درج زندگی نامه ای از خود در کتاب مورد سفارش شاه شود به او نامه مینویسد (نک: irdc.ir/fa/news/8549) و اسناد صحه میگذارند بر اینکه وی پزشکی عادی نبوده است. فردی مثل حسین فردوست هم وی را تحمیل شده بر شاه از جانب سفرای انگلیس به منظور جاسوسی میداند (نک: قسمت «بی‌ارادگی شاه در عزل و نصب افراد» در مقاله «حقارت و سرسپردگی محمدرضا پهلوی به روایت فردوست» مرکز اسناد انقلاب اسلامی irdc.ir/fa/news/5806) ادعایی که هیچ سندی در تأییدش به چشم نمیخورد.

غیر از سپهبد ایادی، دیگر پزشکانی که به شاه دسترسی داشته اند مثل پزشکان آمریکایی (در دوران بعد از انقلاب) و یا خانم لیوسا پیرنیا هم سندی نیست این چنین مقوله ای را تأیید کرده باشند حتی در متون دارای تئوری توهم توطئه که به ادعاهای شاذ دست می یازند (مثل مصاحبه مسعود انصاری با خبرگزاری تسنیم که در انتهای آن به نقل از دکتر پیرنیا از کشتن شاه بدست پزشکان آمریکایی سخن گفته شده است، نک: www.tasnimnews.com/fa/news/1399/05/06/2315240، اینکه پزشکان آمریکایی شاه را کشتند در اظهارات داماد وی یعنی اردشیر زاهدی نیز به چشم میخورد، چنانچه در انتهای گزارشی که عصر ایران از پارسینه و به نقل از کتاب خاطرات وی منتشر کرده به چشم میخورد: www.asriran.com/fa/news/79159). در اظهارات اردشیر زاهدی نیز که لینکش را قرار دادم باز عنوان کردن علت سرطان شاه ابداً به چشم نمیخورد.

هیچ سند و یا اظهاراتی از سرلشکر ایادی و أسدالله علم و اردشیر زاهدی و ارتشبد فردوست و خواهر و همسر و دختران علم و فرزندان و همسران شاه و پزشکان فرانسوی و ایرانی و آمریکایی که به معاینه شاه قبل و بعد از انقلاب دسترسی داشتند مبنی بر اینکه خوردن معجون تقویت قوای جنسی و یا اصلاً داروی یا تقویت کننده ای غیر پزشکی باعث سرطان وی و یا أسدالله علم شده باشد در دسترس نیست و برای ایادی که من حتی نوع سرطان او را هم نتوانستم متوجه بشوم. اما فردی که حتی یکبار هم شاه را معاینه نکرده و یا دیگری که اصلاً پزشک هم نبوده و هیچ یک جزء حلقه نزدیک یاران شاه محسوب نمیشده اند بدون ارائه حتی یک سند ادعای کشف علت بیماری سرطان شاه را میکنند آنهم در حالیکه اساساً سرطان هایی مثل گونه نادری که شاه داشته چیزی نیست بتوان ادعای کشف علتش را کرد!! و من هنوز در هیچ منبعی ندیدم اساساً علم به کشف علت دقیق انواع سرطان خون رسیده باشد و همواره یکسری احتمالاتی با درجات تأثیر متفاوت عنوان میشود.

در پایان فقط میتوان گفت تنها علتی که باعث میشود این فرضیه موجه جلوه کند این است که هر سه این افراد بواسطه بیماری سرطان طی دو سال مردند اما:

اولاً در سخنان رزم آرا حرف از چهار الی پنج نفر بود در حالیکه هیچ سندی در دست نیست نفر چهارم یا پنجم را نیز با بیماری سرطان و مرگ طی سالهای 57 الی 59 اضافه کنیم. روایت وی بوضوح در اینجا با روایت داریوش همایون در تضاد است.

ثانیاً هیچ سندی در دست نیست بیماری شاه و علم و ایادی را یکسان بدانیم و در این حد مشخص میباشد که شاه گونه ای نادر از سرطان خون داشته و علم نیز مبتلا به سرطان خون بدون آنکه گونه اش عنوان شود بوده و برای عبدالکریم ایادی هم مشخص نیست مبتلا به چه نوع سرطانی بوده است.

ثالثاً هیچ یک از پزشکانی که شاه را معاینه کردند به علت سرطان وی هیچ اشاره ای نداشته و ابداً کشف نشده است چنانچه در هیچ یک از اسناد مربوطه این چنین چیزی به چشم نمیخورد و از همین روست که در تمامی مقالات مراکز نخصصی تاریخ معاصر ایران یا نقل افراد متخصص مثل مرکز اسناد انقلاب اسلامی و خسرو معتضد و مجید تفرشی و... و نیز خاطرات افراد نزدیک به شاه ازین علت سخنی گفته نشده و هیچ حمایتی از ادعای رزم آرا و همایون بعمل نیامده است، حال بر چه اساس فردی که شاه را معاینه نکرده از علت آن سرطان سخن میگوید؟!. مسئله این نیست حرف از علت سرطان شاه نباشد مسئله اینجاست اصلاً نظریه پردازی هم برای آن علت نشده و برای سرطان بطور کل علت تامه هم بهیچ روی بیان نمیشود!، یعنی این هم مشکل ما نیست که پزشکان متخصص مربوطه حول علت سرطان شاه ساکت اند بلکه مسئله این است که اساساً علتی در کار نیست و ابداً بدنبال علت نبوده یا بر فرض محال هم بوده باشند کسی بدان نرسیده و حتی فرضیه هم برایش ارائه ندادند در اسناد مربوطه به چشم بخورد. فلذا این بحث علت سرطان شاه از بیخ و بن فاقد اعتبار و کذب است. از فرض اول این ادعا یعنی معجون مخصوص تقویت قوای جنسی که علم و شاه و ایادی مصرف بکنند نیز من ندیدم هیچ یک از متخصصین تاریخ معاصر حمایت بکنند.

رابعاً علم زودتر از شاه متوجه سرطان خود شده و تحت درمان قرار گرفته بود (بر اساس یادداشت های أسدالله علم در 25 خردادماه 1354 [نک: جلد اول یادداشت های علم، صفحه 134] وی به شاه اطلاع میدهد که احساس میکند سرطان گرفته و نیز باز بر اساس یادداشتش در 21 فروردین 1353 و پاورقی عالیخانی بر آن یادداشت او در آن زمان تحت درمان توسط پروفسور می لیز بوده و وی بهمراه پروفسور ژان برنار پزشکان معالج علم بوده اند. برنار متخصص فرانسوی خونی بوده که بعداً پزشک شاه برای درمان سرطانش نیز میشود [نک: جلد چهارم یادداشت های علم، صفحه 49]) فلذا اگر معجونی باشد و علت سرطان هم آن معجون تقویت قوای جنسی در نظر بگیریم چرا پزشک علم که مشترکاً از پزشکان مسئول شاه هم بوده است متوجه نشده و به علم اطلاع نداده اند تا وی نیز قبل از آشکار شدن بیماری شاه به او بگوید از مصرف آن خودداری کند؟!.

خامساً نه تنها علم که تا سه سال بعد از کشف بیماری شاه همسر وی حتی از ماهیت بیماری خبر نداشته است و حال چطور دو نفر فردی که جزء حلقه نزدیکان شاه هم محسوب نمیشدند ادعای کشف علت بیماری شاه را میکنند [اینکه فلان مقوله علت سرطان شاه بوده وقتی مستند به سندی نیست یعنی ادعای کشف بیماری کردند]؟!.

در نتیجه کاری که اینجا میشود انجام داد این است که صرفاً سخن داریوش همایون و منوچهر رزم آرا بعنوان دو تن از وزرای کابینه های پهلوی دوم نقل شود بدون آنکه بدان استناد کنیم و تأیید یا ردش کرده و از آن بدتر روی به مقایسه آن با جریان دیگری در بازه زمانی متفاوتی بیاوریم که این دومی بطریق اولی یعنی ما روایت مرگ پهلوی دوم به نقل از آن دو وزیر را قبول کردیم که بر اساسش روی به مقایسه می آوریم!. متأسفانه تعصبات سیاسی و فقدان وجود روحیه پژوهشگری منصفانه منجر به این حرکت [موردی که ابتدای این مقاله بدان اشاره کردم یعنی مقایسه علت مرگ محمد رضا پهلوی بنابر روایت این دو وزیر و جریان سقوط و تصادف بالگرد حامل آیت الله رئیسی] در بخشی از جبهه حکومتی منتقدین باستانگرایی و... شد که بنظرم بیش از آنکه نقد و مقایسه ای بدیع با بهره گیری از اتفاقات روز محسوب شود تیشه به ریشه زدن عیار علمی و سطح تحلیل های خود و همچنین اعتماد مخاطب اهل تحقیق بود.

 

پیوست

دیوید اوئن وزیر خارجه انگلیس در اواخر حکومت پهلوی نیز کتابی دارد که در بخشی از آن به موضوع بیماری شاه پرداخته و ترجمه فارسی اش در دسترس است. من بخش هایی از آن را که مفید به فایده هست اینجا قرار میدهم (نک: ensani.ir/fa/article/89250). روایت وی گرچه در دو مورد بنظر میرسد با آنچه بالاتر نقل کردم در تضاد است لکن هم پوشانی خوبی را نیز دارا میباشد و بطور کل چارچوب کلیت نقدهایی را که عنوان داشتم تأیید میکند:

چنانچه مشاهده میکنید دو مورد تضادی که بنظر میرسد یکی این میباشد که وی ادعا میکند علم نیز در جریان بیماری شاه بوده است و دیگری در جریان بودن دولت فرانسه میباشد. گرچه آنجا که گفت طرف مقابل گفته از تابستان 1987 دولت فرانسه در جریان بوده است منطبق میشود با تابستان 1357 و زمانی که این مقوله افشا شدن صرفاً در سطح آن دولت زیاد عجیب نیست بنظرم [دلیل اینکه گفتم تضاد این است که در اسناد قبلی عنوان نشده بود دولت فرانسه هم حتی در جریان بیماری شاه بوده است و بنظر میرسد این مقوله منحصر در پزشکان و خانواده و ایادی بوده است]. برای علم البته ایشان توضیح ندادند که چرا وی در یادداشت هایش هیچ اشاره ای به این موضوع نداشته و بالعکس طوری سخن گفته که مستقیماً برداشت میشود از وی بیماری پنهان میشده است.

ممکن است بگویید همان پنهان کاری دلیل بر اتخاذ این رویکرد توسط علم نیز شده بود لکن از آنجایی که علم در وصیتش خطاب به همسر خود گفته بود یادداشت هایش وقتی منتشر شوند که حکومت پهلوی دیگر بر ایران سلطنت نمیکند (نک: جلد اول یادداشتهای علم، صفحه 15) این توجیه بعید می نماید و دلیلی بر پنهان کاری بعد از سقوط پهلوی وجود نداشته است. فلذا بنظرم اوئن نه بواسطه اسناد و اطلاعاتی مستقیم که بدلیل قرینه هایی همچون مشترک بودن پزشکان معالج با شاه و نیز سرطان خون داشتن علم و نزدیکی بسیار زیاد وی به محمد رضا پهلوی و باز اینکه در ماجرای آشکار شدن این بیماری یعنی وقتی که شاه احساس ناراحتی برای طحال خود میکند و... باز این علم بوده که پیگیر معالجه شاه میشود رأی به این مقوله داده که پس علم نیز در جریان بیماری شاه بوده است. اما تمام اینها با در نظر گرفتن کاری که ایادی میکند (وی رابط بین پزشکان و شاه میشود) و مقوله مخفی نگاهداشتن شدید که بصورت کلی خود اوئن نیز تأییدش میکند و اینکه در یادداشت های وی یا هیچ سند دیگری این مقوله به چشم نمیخورد که از افرادی که یقین داریم آگاه بودند کسی به علم در رابطه با بیماری اطلاعاتی داده باشد، بخصوص که همسر شاه یعنی فرح نیز تا مدتی هیچ اطلاعی ازین بیماری نداشته است؛ بنابراین مقوله ای نمیباشد که بتوان از طریق آن آگاه بودن علم را توجیه کرد بخصوص که همسر و دختران و خواهرش نیز چیزی در این راستا به عالیخانی نگفتند و آنها هم مهر تأییدی زدند بر عدم آگاهی علم و آنچنان که در ابتدای مقاله دیدیم خود عالیخانی نیز عنوان داشته بود علم از بیماری شاه خبر نداشته است که متن سخنان او را در این مقاله قرار دادم.

همپوشانی ها البته از تضادها خیلی بیشتر هستند مثل عدم آگاهی فرح در بازه زمانی از ماهیت بیماری شاه و نیز عدم آگاهی سرویس های جاسوسی خارجی که نشان از اوج پنهانکاری است و در نهایت عدم اشاره به کشف علت سرطان شاه و یا یکسان بودن بیماری شاه و علم و ایادی؛ این انطباق ها چارچوب کلی نقدهایی را که عنوان داشتم تأیید میکند. اگر بگوییم خوردن معجون مخصوص تقویت قوای جنسی هم صحیح است [که برای همین هم فی الحال سندی در دست نداریم] باز افراد مدعی مرتکب مغالطه «معادل سازی کاذب/ False equivalence» شدند چون از لحاظ منطقی هیچ رابطه ای بین خوردن معجون تقویت قوای جنسی و بیماری سرطان فی النفسه نیست آنهم سرطان نادری که پهلوی دوم بدان مبتلا شده بود.

 

منابع

بیماری شاه و دولتهای غربی، دیوید اوئن - عبدالرضا هوشنگ مهدوی، نشریه اطلاعات سیاسی اقتصادی، سال 1387 شماره 2

تاریخ‌ سازی یا تاریخ‌ بازی: بررسی علل جعلی‌ بودن کتاب خاطرات ملکه پهلوی (تاج‌الملوک آیرملو)، محمد جواد شادانلو، فصلنامه آرشیو ملی، سال 1398، شماره 20

یادداشت های أسدالله علم، أسدالله علم، ویراستار علینقی عالیخانی، جلد اول، چاپ چهارم 1390، نشر کتاب سرا

___________________، جلد چهارم، چاپ دوم 1390، نشر کتاب سرا

___________________، جلد پنجم، ___________________

پژوهشکده تاریخ معاصر www.iichs.ir

چرا شاه بیماری خود را از اطرافیان پنهان می‌کرد؟، زهرا سعیدی، 7 مردادماه 1397

بیماری شاه!، فرهاد قلی زاده، 9 خردادماه 1398

نگاهی به زندگی سیاسی عبدالکریم‌ ایادی؛ «راسپوتین» دربار پهلوی، عادل فاریابی، 18 مردادماه 1398

خبرگزاری تسنیم www.tasnimnews.com

اختصاصی| گفتگو با عضو دربار پهلوی: چرا دولت آمریکا اجازه تکمیل درمان به محمدرضا پهلوی نداد؟، 6 مردادماه 1399

خبرگزاری ایسنا www.isna.ir

اسدالله علم که بود؟، 28 تیرماه 1396

روزنامه جوان www.javanonline.ir

شاه پس از واپسین نامه علم: مشاعر اسدالله دیگر کار نمی‌کند!، 22 آبان ماه 1402

روزنامه عصر ایران www.asriran.com

آخرین روزهای شاه به روایت زاهدی، 5 مردادماه 1388

مجله سلامت وبسایت دکتر تو doctoreto.com/blog

سرطان غدد لنفاوی (لنفوم) چگونه تشخیص داده میشود؟، آیلین قشلاقی رحیمی، پزشک تأیید کننده: خاطره علوی، 25 مهرماه 1400

مرکز اسناد انقلاب اسلامی irdc.ir

مرگ محمدرضا پهلوی، کد خبر: 3241

نامه منتشر نشده ثریا اسفندیاری: وقتی ملکه سابق، شاه را «ارباب شما» می‌خواند، 3 آبان ماه 1402

حقارت و سرسپردگی محمدرضا پهلوی به روایت فردوست، 27 اردیبهشت ماه 1399

مرکز بررسی اسناد تاریخی historydocuments.ir

نگاهی اجمالی به حیات سیاسی اسدالله علم، 25 فروردین ماه 1403

در باره پزشک مخصوص شاه، عبدالکریم ایادی، 1 فروردین ماه 1397

مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی psri.ir

شاهِ بی تاج و تخت ایران - سر لشکر دکتر عبدالکریم ایادی، محمد تقی تقی پور، 29 تیرماه 1400

شاه تا زمان انقلاب از بیماریش خبر نداشت (متن صفحاتی از جلد چهارم یادداشت های أسدالله علم)، 8 فروردین ماه 1397

وبسایت خبری-تحلیلی مشرق نیوز www.mashreghnews.ir

مرگ شاه به دلیل مصرف بیش از حد قرص های جنسی+ فیلم (به نقل از صفحه اینستاگرامی تاریخ پهلوی)، 21 خردادماه 1400

وبسایت خبر آنلاین www.khabaronline.ir

روایت خسرو معتضد از فساد اخلاقی محمدرضا پهلوی که باعث آبروریزی‌های بین‌المللی می‌شد، 24 آذرماه 1399

پیاده سازی سخنرانی مجید تفرشی به مناسبت چهل‌ و پنجمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در کلاب هاوس، 22 بهمن ماه 1402

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳/۰۳/۱۳