از باستانگرایی تا آتئیسم (3): بذر گندم ممنوعه!!

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

ازدواج با محارم در گفتار مورخین چینی

بسم الله الرحمن الرحیم

 

در رابطه با رسم ازدواج با محارم که میان زرتشتیان مرسوم بوده است بیشتر به کتب معتبر خود زرتشتیان و گفتارهای مورخین رومی و ... استناد شده و کمتر دیده ایم که از مورخین چینی سخن گفته شود. آقای عباس تشکری در کتاب خود سخن تنی چند از مورخین چینی را در اینباره نقل میکنند:

از باستانگرایی تا آتئیسم (2): راهی به سوی جامعه باز

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

مقایسه: گستردگی حکومت هخامنشیان

بسم الله الرحمن الرحیم

 

هخامنشیانـ......ـتوهمی پـوشالـــی

ویکی پدیای فارسی یا انگلیسی؟ افشای دروغگویی باستان پرستان

بسم الله الرحمن الرحیم

ویکی پدیای فارسی دروغ میگوید...

ویکی پدیای فارسی در این پست [اینجا] وسعت امپراتوری هخامنشیان را یازده میلیون کیلومتر مربع ذکر میکند (بنا بر آخرین ویرایشی که در آن صفحه تا به امروز یعنی ششم فروردین 1400 انجام شده) و آنرا دهمین امپراتوری بزرگ تاریخ و بزرگ ترین امپراتوری باستان نشان میدهد ولی سندی برای این عدد درج نمیکند:

مقایسه: آرامگاه منتسب به کوروش دوم

بسم الله الرحمن الرحیم

هخامنشیان... کوچک تر از پست

مقایسه: تخت جمشید

بسم الله الرحمن الرحیم

عید غدیر و نوروز

بسم الله الرحمن الرحیم

 

در ابتدا فرار رسیدن اولین نوروز قرن را به شما خواننده گرامی تبریک میگوییم.

ادیان نت پستی امروز منتشر کرده است درباره منطبق بودن واقعه نوروز و عید سعید غدیر خم [اینجا] اگر اشتباه نکنیم این انطباق از سال 1394 در فضای مجازی پدیدار شد و سایت های مختلفی تا بحال بدان پرداخته اند. برخی این ایراد را میگیرند که نوروز مربوط به زرتشتیان است و این آیین کاملاً مغایر با اسلام است، این سخن اشتباه در حالیست که دکتر مهرداد بهار به صراحت بیان میکند که نوروز مربوط به ایرانیان باستان بوده و هیچ ربطی به آیین زرتشت ندارد [بنگرید به اینجا]؛ یقیناً برای تمدنی همچون ایران باستان پیامبری از جانب خالقشان بوده است و چه بسا این عید هم مرتبط با همان دین الهی باشد [هیچگونه سندی در اینباره در دست نیست فلذا احتمال مرتبط بودن نوروز با دین الهی ایرانیان باستان را بر پایه مکتب رئالیسم نمیتوان بیان کرد و در اینجا از منظر ایده آلیسم این احتمال را بیان کرده ام].

آیین بی اصالت (یادداشت کوتاه)

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

افسانه آتش سوزی کتابخانه اسکندریه

بسم الله الرحمن الرحیم

 

(به نقل از گروه پژوهشی آرتا)

کتابخانه اسکندریه، توسط چه کسانی به آتش کشیده شد و نابود شد؟!

یکی از مسائلی که جریانات باستانگرا در صدد بزرگ جلوه دادن آن هستند افسانه کتابسوزی اعراب مسلمان در ایران و مصر است مخصوصا کتابخانه اسکندریه که ادعا میشود توسط مسلمانان نابود شده است اما جالب است بدانید این کتابخانه در طول تاریخ توسط رومیان و مسیحیان به آتش کشیده شد است و عملا در زمان فتح اسکندریه به دست اعراب چیزی از آن باقی نمانده بود اما نویسندگان مسیحی برای سرپوش گذاشتن بر اعمال هم‌کیشانشان این کتابسوزی را به مسلمانان نسبت دادند
 از همین رو اولین بار عبداللطیف بغدادی مسیحی شش قرن بعد از فتح اسکندریه برای آتش سوزی کتابخانه  آن افسانه ایی با دلایل سست و بدون سند و مأخذ بیان کرد و آن را به مسلمانان نسب داد.

دروغ بعد از دروغ، پاسخ به پاسخ (بی) خردگان (2)

بسم الله الرحمن الرحیم

 

دروغ بعد از دروغ، پاسخ به پاسخ (بی) خردگان (1)

بسم الله الرحمن الرحیم

 

پس از انتشار این پست آنرا از طریق ایمیل به سمع مجید خالقیان ادمین وبسایت خردگان رساندم و وی نیز پاسخی ارسال کرد. پس از دیدن متن پاسخ، تحریف و جعل سراسری را در آن مشاهده کردم فلذا هرچه بیشتر به پوچی این جماعت باستان پرست پی بردم. بنا به طویل بودن متن، آنرا به دو قسمت تقسیم کرده و قسمت اولش را در اینجا پاسخ میدهم.

قسمت اول پاسخ آقای خالقیان بهمراه پاسخ (متن بولد شده پاسخ من است):

به راستی که چقدر زننده است که جنایات را نادیده بگیریم! نمی دانم هنوز انسانیت در این آدم‌ها جایی دارد یا خیر؟! مانند این است که امروز کسی حامی داعش با آن همه جنایات شود! داعش که خودشان تاکید دارند که کارهای خلفای نخستین را تکرار می‌کنند!!

(بی) خردگان جواب دهد: ادعای دروغ با کدامین سند؟!

بسم الله الرحمن الرحیم

 

در رابطه با جاعل و دروغگو بودن پایگاه (بی) خردگان پیشتر سخن گفته ام (بنگرید به اینجا، اینجا و اینجا) اما در این پست به یکی دیگر از ادعاهای سراسر کذب آقایان اداره کننده این پایگاه میخواهم بپردازم.

ادعای سراسر بدون سند و پوچی که از آن سخن میگویم مربوط میشود به اظهارات دو تن از نویسندگان اصلی این پایگاه یعنی مجید خالقیان و اشکان دهقان در رابطه با فتح ایران در زمان خلفای راشدین. در ابتدا سخنان مربوطه از این دو نفر را عیناً نقل میکنم: