روایتهای عجیب در منابع اهل تسنن
بسم الله الرحمن الرحیم
أن رجلًا سأل ابن عمر : کیف سمعت رسول اللّه صلی الله علیه و آله یقول فی النجوی ؟ قال : یدنو أحدکم من ربه حتی یضع کنفه علیه ، فیقول : عملت کذا و کذا ؟ فیقول : نعم ، و یقول :
عملت کذا و کذا ؟ فیقول : نعم ، فیقرّره ثم یقول : انی سترت علیک فی الدنیا ، فأنا أغفرها لک الیوم .
مردی از ابن عمر درباره نجوی پرسید . گفت : از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که می گفت : همانا خداوند به مؤمن نزدیک می شود و کنف خود را بر او می نهد و او را می پوشاند و می گوید : آیا فلان گناه را به یاد می آوری ؟ و این را دوباره می پرسد و در هر دو بار( آن فرد ) می گوید : آری ، ای پروردگار من . تا آنکه به همه گناهان اعتراف می کند و خود را در هلاکت می بیند . خدا به او می گوید : من در دنیا آن را پوشاندم و امروز تو را می آمرزم .
صحیح بخاری ، کتاب الادب ، باب ستر المؤمن علی نفسه ، باب 60 ، ح 6069 ، ج 4 ، ص 104 و کتاب تفسیر ، باب تفسیر ، سوره هود ، با 4 ح 4685 ، ج 2 ، ص 242 . صحیح مسلم ، کتاب التوبه ، باب قبول توبه القاتل و ان کثر قتله ، باب 8 ، ح 52 ، ج 4 ، ص 2120 . سنن ابن ماجه ، مقدمه باب فیما انکرت الجهمیه ، باب 13 ، ح 184 ، ج 1 ، ص 65
در این حدیث جعلی نیز خداوند مانند بشری فرض شده که به بنده ای نزدیک می شود و با او گفتگو می کند ! !
منبع : کتاب عجایبی از صحاح ( نقدی جامع بر صحاح سته اهل سنت ) ؛ نویسنده : محسن طیب نیا ؛ صفحات 49 و 50 ؛ انتشارات : رسالت ؛ ناشر دیجیتالی : انتشارات قائمیه اصفهان .