عدالت کثیف!
بسم الله الرحمن الرحیم
چندی پیش بود که کلیپی در فضای مجازی منتشر گردید دال بر ایراد ضرب از طرف یک مرد نسبت به یک خانم چادری در باغ نارنجستان قوام شیراز و عنوان شد آن خانم یک شهروند آمر به معروف بوده و بخاطر امر به معروف کردن اینطور توسط شوهر خانمی که کشف حجاب کرده بوده کتک میخورد. انتشار این کلیپ با توجه به وضعیت حال حاضر کشور و اینکه ارزشیون حاکم این مملکت علاقه دارند حجاب را مقوله ای امنیتی جلوه داده تا برخورد شدید با خاطیان قانون آن را توجیه کنند باعث شد از استان فارس تا تهران مسئولین واکنش نشان داده و حتی مسئله بهمین جا نیز ختم نگردد و علاوه بر تجمع گروهی از مردم در شیراز بخاطر این اتفاق رئیس مجموعه نارنجستان هم برکنار و نیز بازرسی نیروی انتظامی هم بدلیل اینکه شوهر آن خانم عضو دریابانی فراجاست ورود پیدا کرده و نتیجتاً حتی کار آن مرد هم تحت الشعاع این مسئله قرار بگیرد و دادگستری هم خارج از نوبت به این پرونده رسیدگی نماید (بنگرید به اینجا و اینجا و اینجا).
چون این پرونده خارج از نوبت رسیدگی شد در عرض کمتر از یکماه توسط دادگاه حکم آن صادر شد و مرد ضارب به تبعید و شلاق و... محکوم گردید [شاکی خانم آمر به معروف بوده است] و این تازه جدای از مجازاتیست که بازرسی نیروی انتظامی برای آن مرد در نظر خواهد گرفت. این چیزی بود که رسانه های ارزشی پوشش میدادند و خب من هم به این ماجرا شک داشتم چون بنظرم محال بنظر میرسید یک فرد که یعنی در نیروی انتظامی هست اینطور ناشیانه سر مسئله حساس حکومتی همچون حجاب، درگیری با یک آمر به معروف ایجاد کند و موقعیت شغلی و... خود را به خطر بیاندازد و در گزارش ها هم بهیچ عنوان به دفاعیه آن مرد و یا همسرش اشاره ای نکرده بودند، یک کلمه حتی کسی چیزی نگفته بود بالأخره روایت آن زن و شوهر چه بوده و چرا اینطور رفتار کردند؟!. یادم هست زمانی که کلیپ کتک زدن خانمی توسط گشت ارشاد منتشر شد رسانه های ارزشی صدایشان درآمد که شروع کننده درگیری مأمورین نبودند و آن خانم بوده و کلیپ کامل نیست و... اما اینجا گویی این کلیپ تمام ماجرا بود و هیچ یک ازین رسانه ها نمیگفت باید فیلم کامل منتشر شود یا... (بنگرید به اینجا) و در اینجا هم ارزشیون دوست داشتند روایت دلخواهشان ازین واقعه در ذهن مردم جا بیافتد. گرچه در ذهنم بود مطلبی را همان زمان بنویسم اما بدلیل یک مقدار اعتماد غلطی که به رسانه های ارزشی داشتم کم کم اسیر فضای پروپاگاندایشان شده و روایت مشهور ازین واقعه را سعی کردم قبول کنم.
این ماجرا اما بهمین جا ختم نشد و روزنامه فرهیختگان دو روز پیش گزارش مهمی منتشر کرد (اینجا) و در بخشی از آن گفت:
روایت منتشر شده در فضای مجازی و رسانهها، اما تنها یک سمت از ماجراست. براساس گفتههای خبرنگار محلی شهرستان شیراز ظاهرا داستان از این قرار است که خانوادهای زاهدانی که برای مسافرت به شیراز رفتهاند، برای بازدید از باغ نارنجستان قوام وارد باغ میشوند و طبق فیلم دوربینهای مداربسته نارنجستان قوام، خانم حجاب دارد. پس از ورود به باغ نارنجستان، روسری خانم کمی عقب میرود اما بهطور کامل از سرش نمیافتد. خانم چادری حاضر در باغ نارنجستان، چندباری برای رعایت حجاب کامل به آن خانواده تذکر میدهد. بار آخر خانم چادری با لحن بدی مجددا تذکر خود را برای رعایت پوشش تکرار میکند. خانواده طرف مقابل باز هم به شیوهای خانم چادری را دست به سر میکنند. بار آخر اما خانم چادری خودش برای پوشاندن روسری آن خانم، اقدام میکند. همین که میخواهد این کار را انجام دهد، میان خانم چادری و خانم طرف مقابل درگیری پیش میآید. خانم چادری به خانم طرف مقابلش مشت میزند و خانم طرف مقابل پرت میشود. در این بین خانم چادری فحاشی نیز میکند. همسر آن خانم در این صحنه، جلو میآید که خانم چادری مجددا به همسر آن خانم هم فحش میدهد و ضربه میزند. در اینجا بود که مرد پس از عصبانی شدن، با خانم چادری درگیر میشود و فیلم آن منتشر میشود.
این گزارش فوق العاده مهم واکنش سریع وزیر کشور را بهمراه داشت چنانچه احمد وحیدی وزیر کشور دولت رئیسی در اینباره اذعان داشت (اینجا):
نه، این حرف غلطه دلیلشم این است که قوه قضائیه حکم داد برای کسی که به آمر حجاب حمله کرده بود و این حرف و گزارش غلطه آمر به حجاب کاملاً بر اساس ضوابط و اصول انجام داده بود و فرد مهاجم خلاف عمل کرده بود بهمین دلیلم بازداشت شد و دادگاه علیهش حکم داد.
این سخن وزیر کشور فرا افکنی و شانتاژ هست، چرا؟ چون هیچ اشاره ای به اظهارات آن مرد و دوربین های مداربسته و... نمیکند و صرفاً میگوید چون قوه قضائیه آنطور حکم صادر کرده پس نتیجتاً آن خانم آمر به معروف بیگناه است!! پاسخ وزیر کشور را در توضیحات رئیس دادگستری استان فارس و نیز یک منبع آگاه در دادگستری همان استان که روزنامه فرهیختگان در همان لینکی که بدان ارجاع دادیم از آن سخن گفته بود مشاهده میکنیم و بخش مد نظر ما این سخنان است:
... این پرونده نیز از این قاعده مستثنی نیست و چنانچه هر پرونده و ادعای دیگری مرتبط با این موضوع همراه با مستندات، ادله و امارات قانونی از سوی طرفین مطرح شود، مرجع قضایی مطابق قانون آیین دادرسی کیفری و در چهارچوب مقررات به آن رسیدگی خواهد کرد. بیتردید همانگونه که دستگاه قضایی خود را مسئول اجرای قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر میداند؛ حقوق شخصی افراد و طرفین پرونده را نیز محترم میشمارد و در فضایی شفاف و مستقل اقدام به رسیدگی به هرگونه ادعایی خواهد کرد.» البته پس از وقوع حادثه شایعاتی درخصوص وابستگی آمر به معروف به یکی از ارگانهای دولتی منتشر شد که در این رابطه رئیس کل دادگستری استان فارس تصریح کرده بود وابستگیهای کاری و سازمانی متهم به هر نهادی در رسیدگی، نحوه برخورد و صدور رای در این پرونده بیتاثیر خواهد بود.
یک منبع آگاه در دادگستری استان فارس در گفتوگو با «فرهیختگان» به این نکته تاکید کرد که از زمان شروع ماجرا شایعات متعددی شکل گرفت؛ «ماجرایی اتفاق افتاده و اسناد و مدارکی به دست دادگستری مبنیبر ضرب و جرح مردی رسیده که بانوی آمر به معروف را میزند. این چیزی است که از ماجرا به دست ما رسیده و براساس شکایت خانم آمر بوده است. دادگستری تنها این قسمت به دستش رسیده و مطابق قانون رسیدگی شده است. در متن خبر دادگستری اشاره کرده است که اگر ادعای دیگری هم وجود داشته باشد، قابلیت بررسی دارد. اما هنوز از طرف شاکی خصوصی، چیزی ارائه نشده که دادگستری بتواند رسیدگی کند. شاید تمایلی به پیگیری ندارد و شاید هم طرح موضوع شده اما هنوز به دست دادگستری نرسیده و در مراحل اولیه است. هرکدام از این دو مورد هم باشد، برای دادگستری تفاوتی نخواهد داشت. اگر خودش شکایتی نکرده، از حق خصوصی و شخصیاش گذشته است اما اگر شکایتی کرده و براساس گفتههایتان مدارک و اسنادی وجود دارد باید ضمیمه پرونده شود. برای دادگستری و مقام قضایی فرقی نمیکند. درنهایت دادگستری تلاش کرد که به نحو مقتضی پاسخ دهد و نهایتا وقتی رای صادر شد، دادگستری تلاش کرد در همین اطلاعرسانی نیز قید شود که اگر ادعایی دیگری وجود دارد و اگر مطلب دیگری هست طرفین پرونده میتوانند به دادگاه ارائه دهند، طبق قانون دادگستری رسیدگی میکند. اما به طورکلی دادگستری به این مساله که کدام سمت آغازگر ماجرا بود، دامن نزده، زیرا در ماجرا، دادگستری پروندهای داشته که شاکی خانم آمر به معروف است و فرد متهم نیز آقایی است که در ویدئو دیده شده اما قبل از آن چه اتفاقاتی افتاده را دادگستری سندی ندارد. پروندهای که در اختیار ما بوده، پروندهای شکایت شاکیه از آقایی است که به ضرب و شتم اقدام کرده است. طبیعتا اگر طرف مقابل هم شکایت کند، آن هم تبدیل به یک پرونده میشود و کاملا براساس چهارچوب و مقررات موجود دادگستری رسیدگی میشود. این پرونده یک پرونده بسیار ساده ضرب و جرح است.
خوب به این سخنان فوق نگاه کنید، توجیه وزیر کشور کذب محض بوده و بهیچ عنوان دلیلی بر بیگناهی آن خانم آمر به معروف نیست، بنگرید:
- چرا دفاعیات زن و شوهر متهم را منتشر نکردند؟! اینکه ادعا شود اگر دفاعیات ایشان معتبر بود دادگاه اینطور رأی نمیداد کذب است چون بنابر اظهارات دادگستری استان فارس اولاً اصلاً آغاز کننده درگیری برای دادگاه مشخص نبوده چون عنوان میشود: «دادگستری به این مساله که کدام سمت آغازگر ماجرا بود، دامن نزده» و ثانیاً این حکم فقط بر اساس همان کلیپ و شکایت یک طرف قضیه هست نه چیز دیگری.
- چرا دوربین های مداربسته را دادگستری بررسی نکرده است [با دستور قاضی به ضابط پرونده که به احتمال قوی کلانتری هست]؟! توجه داشته باشید در نقلی که از گزارش روزنامه فرهیختگان کردیم منبع مد نظر در دادگستری استان فارس گفته بود: «اما قبل از آن چه اتفاقاتی افتاده را دادگستری سندی ندارد» دقت کنید عنوان نمیشود «قبل از آن اتفاقی نیافتاده» یا «قبل از آن به این درگیری مربوط نبوده» بلکه گفته میشود دادگستری کلاً سندی ندارد یعنی حتی زحمت به خودشان نداده [و یا از عمد نخواستند] که ماجرا را بطور کامل بررسی کنند.
- در رابطه با پرونده شکایت آن زن و شوهر از خانم آمر به معروف هم که طبیعیست اگر شکایتی شده باشد به دادگستری نرسد چون روال طرح شکایت و بررسی در دادسرا و سپس ارسال به دادگستری زمان بر هست و مسئولین فقط پرونده شکایت خانم آمر به معروف را خارج از نوبت رسیدگی کردند!.
- برای دادگستری هیچ کاری ندارد متوجه شود آن زن و شوهر هم شکایتی کردند یا خیر [که به احتمال قوی کردند و یا حداقل در دفاعیاتشان مطالبی را بر علیه آن خانم آمر به معروف مطرح نمودند] و اینکه اظهار بی اطلاعی میشود ظن به کتمان حقیقت را بر می انگیزد.
- یعنی چه که وزیر کشور میگوید: «... دلیلشم این است که قوه قضائیه حکم داد برای کسی که به آمر حجاب حمله کرده بود» که یعنی قوه قضائیه آن مرد را محکوم و خانم آمر به معروف را بیگناه دانسته و اینرا دلیل ادعای کذب خود عنوان کرده است؟ چه بسیار پرونده هایی بودند که در دادگاه کیفری یک یا دو یا... رأیشان صادر شده اما دادگاه تجدید نظر در مجازات تخفیف داده یا به نفع طرف محکوم حتی رأی صادر کرده است و نیز حتی اگر دادگاه تجدید نظر هم رأی دادگاه کیفری دو مربوطه در اینجا را تأیید کند باز دوباره فرد متهم میتواند پرونده را برای بررسی به دیوان عالی کشور بفرستد و در آنجا هم احتمال ابطال رأی دادگاه و ارجاع به شعبه دیگر هست. بنابراین چیزی با عنوان اینکه قوه قضائیه به نفع خانم آمر به معروف حکم داده باشد وجود ندارد و وزیر کشور مشخصاً در اینجا اظهارات باطلی را بر زبان رانده است. صرفاً یک شعبه از دادگاه کیفری دو در شیراز به نفع خانم آمر به معروف حکم داده و این بیانگر موضع قوه قضائیه بهیچ عنوان نیست وقتی نه یکی از شعبات تجدید نظر و نه دیوان عالی حکم را تأیید نکردند.
در کل این واقعه دو قسمت دارد، نخست قسمتی که مربوط به شروع درگیری و... بوده و دوم قسمتی که کلیپش در فضای مجازی منتشر و به انتهای درگیری ربط داشت و قسمت اول هنوز هم برای اذهان عمومی پوشیده و تاریک هست و گویا برای دادگستری استان فارس هم هنوز روشن نیست!. من نام این عملکرد را عدالت کثیف میگذارم، در اینجا ارزشیون جمهوری اسلامی ایران با عنوان عدالت کاملاً رفتاری تبعیض آمیز و بر خلاف عدالت داشتند. بازرسی نیروی انتظامی حق نداشت بر علیه آن مرد سخن بگوید، رسانه های ارزشی باید دفاعیات آن زن و شوهر را هم نشر داده و پیگیر انتشار دوربین های مداربسته مربوط به قبل از زمان کلیپی که منتشر شد و روشن شدن قسمت اول واقعه میشدند و دادگستری استان هم می بایست شرایط بررسی خارج از نوبت شکایت زن و شوهر را مثل شکایت خانم آمر به معروف مهیا میکرد [در صورت وجود شکایت؛ در اظهارات و خبرهای منتشر شده مربوطه از دادگستری فارس یا قوه قضائیه در تهران و... هیچ اشاره ای به رسیدگی مشابه سریع و خارج از نوبت در صورت شکایت متقابل زن و شوهر این پرونده نشده است که بگوییم شرایط مشابه را فراهم کردند].
شایدهم رسانه های ارزشی [حداقل برخی شان] ناخواسته به این شکل ناشیانه به قضیه ورود پیدا کردند و بخاطر مربوط بودن به مسئله حجاب از جایی مجبورشان کردند این چنین تبعیض آمیز و یکطرفه به مسئله بپردازند اما بهرحال گزارش روزنامه فرهیختگان بنظر میرسد سر و صدای خوبی به پا کرده و احتمال دارد در آینده ای نزدیک مسئولین مجبور شوند فیلم دوربین های مداربسته نارنجستان شیراز یا حداقل گزارش بررسی آنرا منتشر کنند و یا آن زن و شوهر شکایت کنند [شایدهم تابحال کردند] و شکایتشان علنی شود. بنده حقیر البته بهیچ عنوان خانم آمر به معروف را محکوم و آن زن و شوهر را تبرئه نکردم چون خدا یا معصوم (ع) و نیز قاضی و یا ضابط قضایی پرونده نیستم؛ صرفاً رویکرد احساسی مواجه با این قضیه را کثیف و به دور از عدالت می بینم.
سلا ، نوشته هاتون رو خوندم با این مسئله که شاید ماجرای ضرب و شتم خانم امر به معروف چیز دیگه ای بوده موافقم اما اینکه حجاب مقوله امنیتی نیست نه!
اتفاقا امنیتی ترین رکن جمهوری اسلامی همین حجابه چه در سال 57 چه الان ،
هدف از انقلاب اسلامی پیاده سازی احکام اسلام راستین و رهبری جهان اسلامه ان وقت یک عده مرفه بی درد مانند فاحشه های تایلندی در خیابان های ایران بچرخند و کسی کارشان نداشته باشد ؟
خب دیگر چی از اسلام میمونه ؟ این کشور هم مثل بقیه کشور های اسلامی فقط نام اسلام را یدک میکشد مانند ترکیه که ادعای اسلام دارد اما جوان هایش حتی صلوات فرستادن را هم بلد نیستند به مانند اندلس که کم کم جوانانشان را به فحشا کشیدند و جامعه ان را از درون متلاشی کردند
الان شما منوتو ، ایران انترنشنال ، بی بی سی را بررسی کن بیشترین فعالیتشان در مورد چه موضوعی هست ؟ معلومه حجاب، فاجعه بار تر از این به کسانی که بی حجاب هستند میگن مبارز مدنی !
ان وقت شما میگویی حجاب امنیتی نیست ؟
حجاب برود حیا میرود حیا برود دریدن بقیه پرده های عفت کار سختی نخواهد بود
برای شکستن داد یک تمدن لازم نیست حتما با اونها وارد جنگ بشید بلکه کافیه ارزش های اون هارو عوض کنید مانند ایران .