کوروش نامه (80): رسوخ باستانگرایی در ترجمه استوانه کوروش دوم
بسم الله الرحمن الرحیم
Legends never die
افسانه ها هیچوقت نمی میرند
They become a part of you
اونا تبدیل به بخشی از تو میشن
But you’ll never see the price it costs
اما تو هیچ وقت بهایی که از این بابت پرداخت کردن را نمیفهمی
شاید هیچگاه یک بت پرست سفاک متکبر فکر نمیکرد روزی عین بت از وزیر و روحانی دینی تا دانشمند و کارگر و کارمند و نوجوان و کودک چنان از وی یاد کنند که گویی تجلی الهه ای بر روی زمین بوده و بخش اصلی هویت خیل بزرگی از همنوعان خودش بشود.
شاید نود و نه درصد پیروان کوروشیسم ندانند وی چکار کرده تا به جایی که برخی وی را کوروش کبیر میخوانند برسد؛ از خیانت (به آستیاگ) و قتل عام (مردم اپیس) تا حیله (حمله در زمستان به لیدیه) و بت پرستی (پرستش مردوک و نبو و سین در منشور خود و کتیبه وی در معبد سین اور) و عطش شهوت و قدرت (ملکه ماساگت ها) و تکبر (برتر دانستن خود نسبت به انسان های عادی) شاخصه های وی بودند تا او را تبدیل به هیولایی بکنند بنیان گذار امپراطوری بزرگ و ابر قدرت در زمان خود. در این پست میخواهم گوشه ای از تأثیر کوروشیسم در میان دو دانشمند مطرح ایران باستان بواسطه ترجمه شان از بند سی و ششم استوانه کوروش دوم را مستند به نمایش بگذارم.
محتملاً به جریان ترجمه غلط از استوانه کوروش دوم که در زمان پهلوی دوم به فارسی انتشار یافته بود آگاهید اما در این پست میخواهم راجع به ترجمه های نسبتاً متأخر این استوانه از دکتر شاهرخ رزمجو و پروفسور عبدالمجید ارفعی خاصه بند سی و ششم سخن بگویم؛ چرا که بنظر میرسد این دو بزرگوار مشابه برخی مستشرقین در ترجمه بند 36 استوانه منتسب به کوروش دوم ذوقی عمل کرده و رگه هایی از کوروشیسم [کوروش ستایی] در آن به چشم میخورد. ابتدا ترجمه بندهای 33 الی 35 و سپس 36 این استوانه را که بنظر میرسد در نسخه دیگری از آن موجود هستند (I) قرار میدهم. از آنجایی که میدانیم استوانه کوروش دوم از بند بیستم به بعد حاوی سخنان شخص کوروش بصورت اول شخص است فلذا دیگر در انتساب مطالبش به وی تردیدی در این حوزه نمیتوان داشت (نک: کتیبه های هخامنشی، پیر لوکوک، ترجمه نازیلا خلخالی، صفحه 77 - ایران باستان، حسن پیرنیا، جلد اول، صفحه 335]. دو بند در استوانه کوروش دوم بشدت دستاویز جریانات باستان پرست است یکی بند 32 و دیگری 36 که بنظر میرسد دلیل اصلی حقوق بشر خواندن این منشور بر روی تفسیر عده ای از ترجمه همین دو بند استوار است.
منابع
1-3. ترجمه ایروینگ فینکل و پیوتر میچالوفسکی و جیمز پریچارد از وبسایت موزه بریتانیا مدخل استوانه کوروش دوم (در وبسایت موزه بریتانیا ترجمه اول از فینکل، ترجمه دوم از میچالوفسکی و ترجمه سوم از پریچارد است):
www.britishmuseum.org/collection/object/W_1880-0617-1941
4. ترجمه رابرت ویلیام راجرز از کتاب خودش:
archive.org/details/cuneiformparalle00rogerich/page/382/mode/2up
5. ترجمه موردیکای کوگان با کمک واندر اسپک از وبسایت لیویوس:
www.livius.org/sources/content/cyrus-cylinder/cyrus-cylinder-translation
6. ترجمه مت (متیو) واترز به نقل از کتاب خودش:
King of the World, The Life of Cyrus the Great, Matt Waters, page 198
7. ترجمه فارسی عبدالمجید ارفعی به نقل از ایران بوم:
www.iranboom.ir/nam-avaran/koroshe-bozorg/1476-manshor-korosh-bozorg.html
8. ترجمه فارسی شاهرخ رزمجو به نقل از آرشیو بنیاد میراث پاسارگاد:
archive.savepasargad.com/2014/Dec.%202014/cyrus%20the%20great%20cylinder-namjoo.htm
9. ترجمه فارسی مرحوم رضا مرادی غیاث آبادی به نقل از وبسایت شخصی شان:
ghiasabadi.com/manshur-02.html
www.britishmuseum.org/collection/term/BIB3479
1. آوا نوشت اول به نقل از وبسایت حلقه مطالعات ایران باستان از ویلیام راجرز:
www.cais-soas.com/CAIS/History/hakhamaneshian/Cyrus-the-great/cyrus_cylinder_complete.htm
2. آوا نوشت دوم از ایروینگ فینکل:
bayanbox.ir/view/6356440129758649166/book-Cyrus-Cylinder-The-Great-Persian-Edict-from-Babylon.pdf , Page129
بند 33 الی 35
ترجمه عبدالمجید ارفعی:
(و نیز پیکره ی) خدایان سومر و اکد را که نبونئید (بی بیم) از خشم سرور خدایان (= مردوک) با بابل اندر آورده بود، به فرمان مردوک، خدای بزرگ به شادی و خوشی
در نیایشگاه هایشان بنشاندم - جای هایی که دل آن ها شاد گردد -
باشد که خدایانی که من به جای های مقدس (نخستین شان) باز گردانیدم،
هر روز در برابر خداوند (= مردوک) و نبو زندگی دیریازی از بهر من بخواهند [27]↓ و هماره در پایمردی من سخن ها گویند، با واژه هایی نیک خواهانه باشد که به مردوک، خدای من، گویند که «به کورش، پادشاهی که (با بیم) تو را پرستنده است و کمبوجیه پسرش،
↑ [27] معنی لغوی : گفتگو کنند.
ترجمه شاهرخ رزمجو:
خدایانِ سرزمین سومر و اَکَد را که نبونَئید - در میان خشم سرور خدایان- به شواَنّهَ (=بابل) آورده بود، به فرمان مردوک، سرور بزرگ، به سلامت
به جایگاهشان بازگرداندم، جایگاهی که دلشادشان میسازد. باشد تا خدایانی که به درون نیایشگاههایشان بازگرداندم،
هر روز در برابر بِل و نَبو، روزگاری دراز (=عمری طولانی) برایم خواستار شوند (و) کارهای نیکم را یادآور شوند و به مردوک، سرورم چنین بگویند که "کورش، شاهی که از تو میترسد و کمبوجیه پسرش
ترجمه رضا مرادی غیاث آبادی:
و همچنین پیکره خدایان سومر و اَکد را که نبونید بدون واهمه از خشم خدای خدایان به بابل آورده بود؛ به فرمان مَردوک و برای خوشنودیاشان به معابد خود بازگرداندم.
بشود خدایانی که آنان را به جایگاههای مقدس نخستینشان بازگرداندم،
هر روز برای من دعا کنند، در برابر بِل و نَبو برایم خواستار عمر طولانی باشند. بشود که شفاعت مرا کنند و به خدای من مَردوک بگویند: «کورش، پادشاهی که از تو میترسد و پسرش کمبوجیه».
ترجمه فینکل:
and the gods of the land of Sumer and Akkad which Nabonidus – to the fury of the lord of the gods – had brought into Shuanna, at the command of Marduk, the great lord, I returned them unharmed to their cells, in the sanctuaries that make them happy. May all the gods that I returned to their sanctuaries, every day before Marduk and Nabu, ask for a long life for me, and mention my good deeds, and say to Marduk, my lord, this: “Cyrus, the king who fears you, and Cambyses his son, may their …
خدایان سرزمین سومر و اکد را که نبونئید به خشم ارباب خدایان به شواَنَه آورده بود را به دستور مردوک سالم به جایگاه هایشان (در متن انگلیسی Cells آمده که تحت اللفظی سلول ها معنا میشود) بازگرداندم، در محراب هایی که آنها را خوشحال میکرد، این خدایان در حضور مردوک و نبو هر روز برای من عمر طولانی بخواهند و نیکی هایم را ذکر کنند و به اربابم مردوک بگویند کوروش پادشاهیست که از تو میترسد و پسرش کمبوجیه باشد که...
ترجمه میچالوفسکی:
And then at the command of Marduk, the great lord, I resettled all the gods of Sumer and Akkad whom Nabonidus had brought into Babylon to the anger of the lord of the gods in their shrines, the places which they enjoy. May all the gods whom I have resettled in their sacred cities ask Marduk and Nabu each day for a long life for me and speak well of me to him; may they say to Marduk, my lord that Cyrus, the king who worships you, and Canbyses, his son …
به فرمان مردوک ارباب بزرگ همه خدایان سومر و اکد را که نبونیدوس به خشم ارباب خدایان به بابل آورده بود در معابدشان، مکان هایی که از آن لذت میبرند جای دادم باشد همه خدایانی که در شهرهای مقدسشان جای دادم هر روز از مردوک و نبو برای من عمر طولانی بخواهند و از من به خوبی با او صحبت کنند و به مردوک سرورم بگویند که کوروش شاهی که تو را می پرستد و کمبوجیه پسرش...
ترجمه پریچارد:
Furthermore, I resettled upon the command of Marduk, the great lord, all the gods of Sumer and Akkad whom Nabonidus has brought into Babylon (Šu.an.na) to the anger of the lord of the gods, unharmed, in their (former) chapels, the places which make them happy. May all the gods whom I have resettled in their sacred cities ask daily Bel and Nebo for a long life for me and may they recommend me (to him); to Marduk, my lord, they may say this: “Cyrus, the king who worships you, and Cambyses, his son, …”
بعلاوه، من به فرمان مردوک ارباب بزرگ همه خدایان سومر و اکد را که نبونیدوس به خشم پروردگار خدایان به بابل (Šu.an.na) آورده است، بدون آسیب در معابد سابق مستقر کردم، مکان هایی که آنها را خوشحال میکند. باشد که همه خدایانی که در شهرهای مقدسشان اسکان دادم هر روز از بل و نبو برای من عمر طولانی بخواهند و مرا (به او) توصیه کنند. به مردوک سرورم ممکن است بگویند این کوروش شاهی که تو را می پرستد و کمبوجیه پسرش...
ترجمه ویلیام راجرز:
and the gods of the land of Sumer and Akkad which Nabonidus – to the fury of the lord of the gods – had brought into Shuanna, at the command of Marduk, the great lord,
I returned them unharmed to their cells, in the sanctuaries that make them happy. May all the gods that I returned to their sanctuaries,
every day before Bel and Nabu, ask for a long life for me, and mention my good deeds, and say to Marduk, my lord, this: “Cyrus, the king who fears you, and Cambyses his son,
و خدایان سرزمین سومر و اکد را که نبونیدوس به خشم ارباب خدایان به شوانه آورده بود، آنها را سالم به جایگاه هایشان، در محراب هایی که آنها را خوشحال میکند برگرداندم. باشد که همه خدایانی که به محرابشان بازگرداندم هر روز نزد بل و نبو برای من عمر طولانی بخواهند و نیکی هایم را یاد کنند و به سرورم مردوک بگویند کوروش شاهی که از تو میترسد و پسرش کمبوجیه [...]
ترجمه کوگان با کمک اسپک:
In addition, at the command of Marduk, the great lord, I settled in their habitations, in pleasing abodes, the gods of Sumer and Akkad, whom Nabonidus, to the anger of the lord of the gods, had brought into Babylon.
Cyrus' Prayer
May all the gods whom I settled in their sacred centers ask daily
of Bêl and Nâbu that my days be long and may they intercede for my welfare. May they say to Marduk, my lord: "As for Cyrus, the king who reveres you, and Cambyses, his son,
علاوه بر این به فرمان مردوک ارباب بزرگ، خدایان سومر و اکد را که نبونیدوس به خشم ارباب خدایان به بابل آورده بود در جایگاه هایشان در مکان های خوشایند جای دادم.
نیایش کوروش
باشد که همه خدایانی که در مراکز مقدسشان مستقر کردم هر روز نزد بل و نبو بخواهند که روزگارم طولانی شود و شفیع من باشند. باشد که به سرورم مردوک بگویند کوروش پادشاهی که به تو احترام میگذارد و پسرش کمبوجیه،
ترجمه واترز:
I returned them to their cellas in contentment, to their pleasing abodes (literally: their “seats of well-being”). May all the gods, whom I restored to their sanctuaries,
daily beseech Marduk and Nabu that my days be long, and may they invoke my good deeds.
May they say to Marduk, my lord: “As for Cyrus, the king who reveres you, and Cambyses, his son,
من آنها را با رضایت به جایگاه هایشان بازگرداندم، به خانه های خوشایندشان، باشد که همه خدایانی که من آنها را به محراب هایشان بازگرداندم هر روز مردوک و نبو را التماس کنند که روزگارم دراز باشد و اعمال نیک مرا بخوانند. باشد که به سرورم مردوک بگویند کوروش پادشاهی که به تو احترام میگذارد و کمبوجیه فرزند پسر او،
آوانوشت اول:
ù ilâni mât Šú-me-ri ù AkkadikiŠ á m, iluNabu-na'id a-na ug-ga-tim bel ilâni ú- Še-ri-bi a-na ki-rib Babili i-na ki-bi-ti iluMarduk belu rabû i-na Š á-li-im-tim
i-na maŠ-ta-ki- Šu-nu ú-Še-Ši-ib Šú-ba-at tu-ub lib-bi kul-la-ta ilâni Š a ú-Še-ri-bi a-na ki-ir-bi ma-ha-zi- Šu-un
û-mi-Ša-am ma- h ar iluBel ù iluNabu Š a a-ra-ku ume-ia li-ta-mu-ú lit-taŠ-ka-ru a-ma-a-ta du-un-ki-ia ù a-na iluMarduk beli-ia li-iq-bu-ú Ša mKu-ra-aŠ Šarri pa-li- hi-ka u mKa-am-bu-zi-ia mari- Šu
آوانوشت دوم:
ù DINGIRmeš KUR šu-me-ri ù URIki ša mdNÀ.NÍ.TUKU a-na ug-ga-tì EN DINGIRmeš ú-še-ri-bi a-na qé-reb ŠU.AN.NAki i-na qí-bi-ti dAMAR.UTU EN GAL i-na ša-li-im-tì
i-na maš-ta-ki-šu-nu ú-še-ši-ib šú-ba-at tu-ub ŠÀ-bi {ut} kul-la-ta DINGIRmeš ša ú-še-ri-bi a-na qé-er-bi ma-ha-zi-šu-un
u4-mi-ša-am ma-har dEN ù dNÀ ša a-ra-ku U4meš-ia li-ta-mu-ú lit-taz-ka-ru a-ma-a-ta du-un-qí-ia ù a-na dAMAR.UTU EN-ia li-iq-bu-ú ša mKu-ra-áš {-áš} LUGAL pa-li-hi-ka u mKa-am-bu-zi-ia DUMU-šú
تحلیل بند سی و پنجم
در اینجا مشاهده میکنیم که بر اساس جمیع ترجمه ها کوروش دوم بتهایی که نبونئید از سومر و مکان های مختلف اکد به بابل آورده بود به همان جایگاه اولیه شان بازگردانده و سپس از بتها ملتمسانه درخواست میکند بخاطر این کارش شفیع او نزد اربابش یعنی بت مردوک باشند و در نهایت هم میخواهد به بتان بگوید به مردوک دقیقاً چه بگویند که متن کامل نیست. اینجا اختلافات مشهودی هم بین ترجمه ها به چشم میخورد که هم نشان دهنده اختلاف در کمیت است [متنی اضافه تر یا کمتر] و هم کیفیت [ترجمه عبارات یکسان] اما خب هسته اصلی ترجمه تغییر محسوسی ندارد نتوان تفسیر واحد از آن استنباط کرد.
أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ شُفَعَاءَ قُلْ أَوَلَوْ کَانُوا لَا یَمْلِکُونَ شَیْئًا وَلَا یَعْقِلُونَ
آیا آنان غیر از خدا شفیعانی گرفته اند؟! به آنان بگو: آیا (از آنها شفاعت می طلبید) هر چند مالک چیزی نباشند و درک و شعوری برای آنها نباشد؟
بند 36
ترجمه عبدالمجید ارفعی:
بی گمان باش، بهل تا آن زمان باز سازنده باشند ... با روزهایی بی هیچ گسستگی.» همگی مردم بابل پادشاهی را گرامی داشتند و من همه ی (مردم) سرزمین ها را در زیستگاهی آرام بنشانیدم.
ترجمه شاهرخ رزمجو:
..... بگذار آنان سهمیه رسانِ نیایشگاههایمان باشند، تا روزگاران دراز(؟)...؛ و باشد که مردمان بابل [شاهیِ] ┐او را┌بستایند." من همۀ سرزمینها را در صلح قراردادم.
ترجمه رضا مرادی غیاث آبادی:
بتوانند … خداییاشان … من همه آنان (خدایان) را در خانهای امن مستقر کردم.
ترجمه فینکل:
The population of Babylon call blessings on my kingship, and I have enabled all the lands to live in peace.
مردم بابل پادشاهی من را درود می فرستند و من همه سرزمین ها را قادر ساختم تا در صلح/امنیت زندگی کنند.
ترجمه میچالوفسکی:
their … I settled all the people of Babylon who prayed for my kingship and all their lands in a peaceful place.
آنها ... من تمام مردم بابل را که برای پادشاهی من و همه سرزمین هایشان دعا میکردند در مکانی صلح آمیز/مسالمت آمیز/آرام [ترجمه peaceful] مستقر کردم.
ترجمه پریچارد:
… all of them I settled in a peaceful place
... همه آنها را در مکانی صلح آمیز/امن مستقر کردم
ترجمه ویلیام راجرز:
their [ . . . ] I permitted all to [ . . . ] dwell in peace
آنها ... من اجازه میدهم تمامی آنها ... در صلح ساکن بشوند
ترجمه کوگان:
[end of prayer]."
The people of Babylon blessed my kingship, and I settled all the lands in peaceful abodes.
پایان نیایش
مردم بابل سلطنت من را برکت دادند و من تمام سرزمین ها را در مسکن های صلح آمیز آباد کردم
[ترجمه فارسی که من اینجا درج کردم دور از معنای لغات است و پیشنهاد گوگل ترانسلیت بود، ترجمه ای که برداشت خودم از عبارت کوگان است این میباشد که زمین ها در مکان های صلح آمیز مستقر شدند. ولی خب این عبارت بی معناست که بنظرم به این دلیل میباشد که کوگان اصرار داشته ضمیر آنها به زمین ها برگردد].
ترجمه واترز:
. . . May they be provisioners of our shrines forever.” All the people of Babylon pray for my kingship, and I caused all the lands to live in peace.
... تا ابد روزی دهندگان معابد ما باشند" همه مردم بابل برای پادشاهی من دعا میکنند و من باعث شدم که همه سرزمین ها در صلح زندگی کنند.
آوانوشت اول:
da [ . . . ] ib-Šu-nu lu-ú [ . . . ] ka-li-Ši-na Š ú-ub-ti ni-ih-tim ú-Še- Ši-ib [ . . . ] paspase u TU.KIR.HU
[ . . . ]
آوانوشت دوم:
ku x [x x x-i]b ? šu-nu lu ú-«za-ni-ni» (illegible traces) ù(?) un.MeŠ Tin. Tir Ki «ik-tar-ra-bu» luGAl-ú-tu Kur.Kur ka-li-ši-na šu-ub-ti né-eñ-tì ú-še-ši-ib
B25´ [………] x «šu-nu» lu-ú za-ni-ni BÁrA-i-ni a-na «ud.MeŠ» s[Úd.MeŠ(?) .……………………………………………]
عنوان B25 اشاره به بند پنجم قطعه B2 استوانه کوروش دارد. این استوانه دو قطعه B1 و B2 هم دارد که الحاقی و از نسخه ای دیگر بودند لکن به این نسخه بعد از کشف الحاق شدند.
تحلیل بند سی و ششم
بر اساس ترجمه پریچارد و راجرز که منبعش آوانویسی اول یعنی آوانویسی راجرز است در کل این بند بهیچ عنوان کلمه مردم نیامده و در اینجا با ضمیر سوم شخص جمع طرف هستیم. از طرفی ترجمه های «واترز - کوگان - فینکل - رزمجو و ارفعی» [پنج مورد از نه ترجمه] یک قسمت اضافه تر از سه ترجمه دیگر داشتند که شاید بتوان دلیلش را در ترجمه میچالوفسکی دید که صرفاً یک «آنها» ترجمه کرده و بعد از آن نقطه چین گذاشته که به معنای افتادگی متن است و یا بخاطر آوا نویسی متفاوت یا تفسیر یا بهره گیری از کتیبه مشابه ای دیگر یا... اینجا شش مورد از ترجمه ها قسمتی اضافه تر پیدا کردند که مربوط میشود به درود فرستادن مردم بابل برای حکومت کوروش دوم و مشخصاً مردم بابل اضافه مترجمین است. صرفاً در آوانویسی دوم که مشابه آوانویسی فینکل نیز هست کلمه مردم یکبار به چشم میخورد.
حال میرسیم سر قسمت مد نظر (بخش دوم بند سی و ششم)، اینجا یک ضمیر سوم شخص جمع داریم و یک مستقر کردن در مکان های صلح آمیز/مسالمت آمیز/آرام/امن و این بین تمام ترجمه ها مشترک است. حال با استناد به سه بند قبلی [33 و 34 و 35] و بند بعدی [37، که این بندهم در رابطه با پرنده هاییست که گویا بناست قربانی بشوند گرچه افتادگی زیادی بنظر میرسد دارد] که هیچ حرفی از مردم در آنها نیست و صحبت از خدایان است بر چه اساس از 9 ترجمه، هفت ترجمه یا ضمیر را به مردم برگرداندند و یا به سرزمین برگرداندند؟ این بر اساس چه قرینه ای بوده است وقتی بهیچ روی سخن از سرزمین نبوده و یا مردم در این بندها بخواهند در صلح و شرای مسالمت آمیز قرار داده شوند، چه قبل و چه بعد از بند 36؟!.
اگر به ترجمه وفادار به متن پریچارد با عنایت به آوا نوشت ها که محتوای خیلی کمی دارند نگاهی بیاندازید متوجه میشوید هر کلمه ای اضافه بر ترجمه پریچارد ابراز داشتن [که ترجمه شان این بود آنها در مکان هایی صلح آمیز مستقر شدند بدون مشخص شدن منظور از ضمیر آنها] تأویل است و تفسیر متن استوانه کوروش دوم هم محسوب نمیشود چون قرینه ای در تأییدش نداریم. ممکن است اینجا بگویید مترجمین با استناد به بند 32 خواستند این ترجمه را انجام بدهند و اما پیشتر نشان دادم (بخش و در اینجا) بند سی و دوم عنوان میکند کوروش بت ها را بهمراه افرادشان [یحتمل کاهنان معابد که با بتها آمده بودند] بازمیگرداند و نمیتوان از آن در تفسیر این بند استفاده کرد.
اینجا نهایتاً آوانویسی دوم بتواند آوردن کلمه مردم در ترجمه را توجیه کند لکن آنهم در صلح قرار دادن را تأیید نمیکند چون کلمه مردم در بخش دوم نیامده است.
........................................................................................................................................
*: استوانه کوروش دوم شامل دو نسخه کپی هم بوده که دو تکه از آنها [BM 47134 و BM 47176] که 47134 شامل بندهای 34 الی 37 میباشد. این دو تکه به زمان ما رسیده و هردو در جنوب عراق توسط هرمزد رسام کشف شده اند. البته خیلی کوچک هستند چنانچه عرض یکی شان به پنج سانتی متر هم نمیرسد. اشتباه نکنم BM 47134 همان تکه ای است که پروفسور فینکل تشخیص داد بخشی از استوانه کوروش دوم بوده و بعداً بدان الحاق گردید (اگر تکه دیگر را هم خود فینکل تشخیص و به استوانه الحاق نکرده باشد):
Cylinder inscription Sargon of Akkad. منشور سارگون اکد رو مطالعه کنید،منشور کوروش کپی از آن است