بسم الله الرحمن الرحیم
بسم الله الرحمن الرحیم
برای بهتر دیدن عکس های کتابها که در پستها قرار داده شده است ، روی عکس مورد نظر کلیک راست کرده و گزینه view image را انتخاب نمایید .
بسم الله الرحمن الرحیم
سال 1396 بود که فردی توسط یک جریان خاص و فاقد سواد سیاسی در انتخابات ریاست جمهوری بولد شد بنام سید ابراهیم رئیسی و با عباراتی پر طمطراق و تشبیهاتی مقدس مآبانه همچون ابراهیم بت شکن و... پروموت گردید. البته که شکست مفتضحی در آن انتخابات خورد لکن بعدش توسط رهبری به ریاست قوه قضائیه برگزیده شد. متأسفانه رهبری برای تمامی نامزدهای شکست خورده در ادوار انتخابات ریاست جمهوری اینکار عجیب را نمیکنند که چنین فرصت عالی را بخواهند برای تبلیغ و جمع آوری آراء به یک نامزد شکست خورده منتظر انتخابات بعدی بدهند و از همان جا مشخص بود یا ایشان عدالت را رعایت نکرده و میان نامزدها فرق میگذارند یا دکتر رئیسی فرد طمعکاری است که دارد سوء استفاده میکند و هدفش ابداً خدمت در جایگاه رئیس قوه قضائیه نیست بلکه دندان تیز کردن برای ریاست جمهوری است.
بسم الله الرحمن الرحیم
چندی پیش وزیر اقتصاد دولت دکتر پزشکیان توسط اکثریت (بواسطه درصد اشغال کرسی های مجلس) اقلیت (بنابر درصد نسبی آراء مردم کشور) نمایندگان مجلس شورای اسلامی کشور ایران استیضاح و برکنار شد. من لازم دیدم دو نکته مهم را اینجا یادآوری کنم و در انتها کمی راجع به من جمله پست ترین مسئولین دنیا که در کشور ما پدیدار شدند سخن بگویم:
بسم الله الرحمن الرحیم
پاییز سال 1402 بود که خبر قطعی شدن آزاد سازی حدوداً هفت میلیارد دلار از پول های بلوکه شده ایران در کره جنوبی در فضای رسانه ای کشور منتشر شد (که البته سابقه آزاد سازی به دوران دوم ریاست جمهوری دکتر روحانی برمیگردد (+)) و از مسئولین دولت مرحوم رئیسی تا رسانه های جریان تحجریسم افراطی مانور زیادی روی آن دادند. کار بجایی رسید که روزنامه کیهان بعنوان یکی از رسانه های اصلی این جریان از آن برای حمله علیه جریان اصطلاح طلب و اعتدال گرا استفاده کرد. روزنامه کیهان در 21 مردادماه 1402 در صفحه اول خود تیتر نوشته بود «آزاد سازی 6 میلیارد دلار دیگر بدون برجام و بدون FATF»!.
بسم الله الرحمن الرحیم
پیشتر مکرراً متذکر شده ام که آنچه متحجرین افراطی از وضعیت اقتصادی ایران و غرب به نمایش میگذارند (صدا و سیما و نهادهای فرهنگی حوزوی و بسیج و...) دروغ و مبتنی بر تحریف و جعلیاتیست که به منظور فریب مخاطبین خود به آنها القا میکنند و هیچ قسمتیش با آمار رسمی و اسناد موجود تطابق ندارد. در این پست برآنم برای اولین بار یک مقایسه دقیق مابین اقتصاد و وضعیت رفاهی در دو کشور ایران و ایتالیا را برای یک خانواده حداقل بگیر سه نفره با عنایت به حداکثر دریافتی ممکنشان انجام بدهم. خواننده میتواند به قیاس منصفانه ای در این مقایسه دست یابد و متوجه شود که وضعیت فلاکت بار اقتصاد ایران در چه وضعیتی به نسبت اقتصاد یکی از کشورهای اروپایی که جزء قویترین اقتصادهای دنیا هم نیست قرار دارد.
بسم الله الرحمن الرحیم
مکرراً دیده شده است که برخی افراد ناآگاه با به اشتراک گذاری صف معدود افراد بی خانمان یا... به منظور دریافت غذای رایگان در کشورهای غربی را نکته ای منفی جهت اقتصاد ایده آل آنها عنوان میکنند. در موردی صف غذای رایگان دانشجویان در فرانسه یا صف مردم برای پزشک خانواده در شهری در کانادا نیز به اشتراک گذاشته شد [ویزیت پزشک عمومی خیر و صرفاً بحث پزشک خانواده مد نظر بوده است]. من در این پست اما دو مدل صف متمایز با شما خواننده وبلاگ به اشتراک میگذارم که اثبات جهل هرچه بیشتر متحجرین افراطی جمهوری اسلامی است که فکر میکنند فاصله اقتصاد ایران با غرب کم هست بلکه فرسنگ ها فاصله به چشم میخورد و ایران ته چاه بی عدالتی و تبعیض اقتصادیست به نسبت وضعیت غرب.
بسم الله الرحمن الرحیم
زمانیکه با افتخار از پیروزی برابر آمریکا و اروپا بواسطه حفظ بشار أسد سخن میگفتند و به تمام خون هایی که در این راه از جوانان و میانسالان و پیران این مملکت ریخته شد افتخار میکردند هیچگاه گمان نمی بردند روزی میرسد که مجبور میشوند برای توجیه این خون ها تمام تقصیرات سقوط حکومت أسدها در سوریه را به گردن بشار أسد انداخته تا بلکم اشتباه محاسباتی فاحش خود را بپوشانند. این بزرگ ترین شکست برای جمهوری اسلامی در یک دهه اخیر بود که میخواست قدرت اول منطقه شود و این قدرت اول شدن بدون نفوذ قوی نظامی در کشورهای همسایه طبیعتاً امکان پذیر نبود.
بسم الله الرحمن الرحیم
در شهریور و مهر ماه سال 1401 بود که دو تن از خبرنگاران رسانه های داخلی بنام نیلوفر حامدی و الهه محمدی بازداشت شدند (این دو به فاصله یک هفته از یکدیگر بازداشت شده بودند). یک ماه و خرده ای بعد از بازداشت این دو نفر، وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه پاسداران در بیانیه ای مشترک این دو را به همکاری با ایالات متحده آمریکا متهم کردند چنانچه از آموزش دیدنشان توسط سرویس اطلاعاتی آن کشور سخن رانده که به منظور انجام اقدامات در هنگام اعتراضات گسترده در کشور انجام پذیرفته شده است. در بخش مربوطه آن بیانیه میخوانیم:
بسم الله الرحمن الرحیم
در قرآن خداوند از دمیدن از رُوح خود در حضرت آدم بعد از شکل دهی به جسم وی سخن میگوید و اینکه فرمان میدهد بعد ازین دمیدن ملائکه بر آدم سجده کنند (سوره ص، آیه 72 - سوره حجر، آیه 29 - سوره سجده، آیه 9). این آیه باعث تفاسیر مختلفی حول ماهیت این امر شده است و من قصد دارم در این پست به تفسیری کمتر پرداخته شده اما به زعم خودم معتبر تر بپردازم. غالباً بر اساس دیدگاه های درون دینی در اسلام عنوان میشود منظور از روح آگاهی انسان یا منیت من است یعنی من در حقیقت روح می باشم و این جسم فیزیکی صرفاً شیئی است که برای گذران زندگی مادی در این دنیا درون آن قرار گرفتم و در آن دنیا بواسطه جسم جدیدی زندگی مادی دیگری را نیز تجربه خواهم کرد. به این تز در فلسفه ذهن میگویند دوآلیسم جوهری و من نمیخواهم وارد مباحث مرتبط با فلسفه ذهن بشوم و صرفاً حول تفسیر روح در قرآن تمرکز میکنم.
بسم الله الرحمن الرحیم
پیاده سازی متنی بخش مربوط به جنین شناسی در قرآن از مناظره دکتر ویلیام کمپبل و دکتر ذاکر نایک با موضوع:
قرآن و انجیل در پرتو علم
The Qur'an and the Bible in the Light of Science
www.aparat.com/v/c34rp78 - www.aparat.com/v/r064163
نویسنده:
سید آرش ابطحی
بسم الله الرحمن الرحیم
مکرراً دیده شده در خبرگزاری ها و کانال های زرد فضای مجازی از فیزیک کوانتوم سخن گفته و مبادرت به ارائه نتایجی عجیب و بی اعتبار از آن پرداخته اند. در این پست بطور خلاصه و تا حد امکان ساده (ولو ناچار شوم خطاهای جزئی را مرتکب بشوم) مهم ترین موارد موجود در این فیزیک را شرح میدهم. مکانیک کوانتومی برای تبیین مکانیک در حیطه ای پدید آمد که مکانیک نیوتونی قادر به تبیینش نبود و آن هم قلمرو ذرات زیر اتمی هست (از جنبه هایی اتم). مکانیک نیوتونی یا مکانیک کلاسیک که از هندسه سه بعدی اقلیدسی استفاده میکند قادر به ساخت هواپیما و خودرو و توصیف حرکت یک مورچه هست ولی مکانیک ذرات بنیادی را نمیتواند درست توصیف کند.
بسم الله الرحمن الرحیم
چندی پیش با مسلمانی که ادعا میکرد مدرک کارشناسی ارشد حقوق دارد و ادمین پاسخگوی برخی گروه های دینی بود بر سر یادداشتم در اثبات برابر بودن اعتبار شهادت زنان نسبت به مردان (اعتبار شهادت زنان، متن دین یا فتوای اکثریت فقها؟!) بحث میکردم مدعی بود زنان در تمامی جنبه های ده گانه عقل نسبت به مردان ناقص ترند. اشاره اش به نظریه عقول عشره در فلسفه اسلامی بود و خلاصه کلامش این است که زنان بطور کل نسبت به مردان ناقص العقل هستند. البته دیدگاهش توسط روایات متعددی پشتیبانی میشود که آنها هم ناقص العقلی را بدون قید خاصی عنوان کردند و توجیهات برخی بی فایده هست اینجا که منظور احساسی تر بودن زنان است در حالیکه اساساً احساسی تر بودن هم بی ربط به ناقص العقلی بوده و هم اصلاً فکت علمی نیست! اتفاقا در موارد متعددی شاهد احساساتی تر بودن مردان نیز هستیم مثل مردان وحشی که از سر عصبانیت روی به کشتار گسترده و... در طول تاریخ می آوردند و هنوزم در اخبار حوادث اینان را می بیینم، چیزی نیست که مختص زن یا مرد باشد.
بسم الله الرحمن الرحیم
نشریه بدن The Body Issue یکی از بخش های مجله «ESPN» است. این مجله کوتاه شده نام انگلیسی Entertainment and Sports Programming Network (شبکه برنامههای تفریحی و ورزشی) یک شبکه تلویزیونی آمریکایی متعلق به شرکت والت دیزنی است. اولین نسخه نشریه بدن از مجله این شبکه در سال 2009 انتشار پیدا کرد و آخرین نسخه اش نیز در سال 2019 منتشر شد (en.wikipedia.org/wiki/The_Body_Issue). در نشریه بدن، ورزشکاران زن و مرد بصورت گروهی زنانه یا مردانه و دو یا تک نفره و در یک نمونه هم بصورت زن و شوهر (در دو رشته ورزشی) که در رشته های مختلفی چون:
بسم الله الرحمن الرحیم
بخشی از جامعه خداناباوری امروزه در زمینه تاریخ دین دو اشتباه فاحش دارد، نخست آنکه بشر را در ابتدای راه تکاملی خویش* فاقد هرگونه باور به دین معرفی کرده و دوم آنکه دین را حاصل جهل ملتهای اولیه و بدوی به پدیده های طبیعی دانسته و یک سیر چند خدایی تا برسد به مونوتئیسم [أحدیت و واحد بودن خدای مورد پرستش] را ترسیم میکند.
*: اینجا منظور از بشر دو گونه هوموساپین و نئاندرتال است که واجد صفات عالیه انسان هستند، یعنی یا همین گونه ما و یا گونه ای از انسان که آگاهی اش بقدر در خور توجهی شبیه به ما بوده، ما نیز حاصل آمیزش جنسی این دو گونه هوموساپین و نئاندرتال هستیم.
مشکلی که اینجا وجود دارد این است که در میان جوامع بدوی یا غیر مدرنیته و یا توسعه نیافته [موارد امروزی] ما شاهد خداناباوری یا غیرخداباوری هستیم، یعنی اعتقاداتی که خدا یا خدایان هیچ جایگاهی در آن نداشته و هنوز هم ندارند مشابه بودیسم. ویل دورانت در جلد اول تاریخ تمدن گفتار در خور توجهی اینجا داشته و میگوید: