مکتب رئالیسم

قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ

مکتب رئالیسم

قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ

مکتب رئالیسم
آخرین نظرات

روز زن در آیین زرتشت، از دروغ تا واقعیت

يكشنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۱۱:۰۷ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

 

در این پست میخواهیم ماجرای روز زن در آیین زرتشت را که دستاویز خیلی از افراد در این چند سال در فضای مجازی شده بررسی بکنیم. خبرگزاری ایسنا طی چند پست نشان داده علاقه وافری به نشان دادن این روز بعنوان یک مقوله باستانی دارد؛ جایی از وجود این رسم در شهرستان قوچان در استان خراسان رضوی میگوید و نیز نقل قولی از دکتر جلال خالقی مطلق در اینباره بیان میکند (اینجا) جایی با خانم رؤیا اقبالی درخشان [نویسنده و مترجم] در این رابطه مصاحبه میکند (اینجا) و یا جایی هم به نقل از کتاب محمد جعفر یاحقی با عنوان «فرهنگ اساطیر؛ فرهنگ معاصر» ازین جشن سخن میگوید (اینجا) اما تمام اینها نقل قولهایی بی ارزش ان چه آنکه یا افرادی که ازشان نقل قول شده پژوهشگر و محقق دارای تخصص در زمینه آیین زرتشت و ایران باستان نیستند و یا منبعی مرتبط با تاریخ ایران باستان یا آیین زرتشت معرفی نشده است. قویترین پست این خبرگزاری همانی هست که در اسفند 1401 منتشر کرد (اینجا) و در آن از هاشم رضی نقل قول کرده است که هاشم رضی هم در نقل قول خود از دو منبع آثار الباقیه ابوریحان بیرونی و تاریخ گردیزی سخن گفته است. حال که تقریر رایج ازین روز را در فضای مجازی دیدید لازم است که بطور کامل این مقوله را بررسی کنیم:

پرده اول) این روز ادعایی زن بر بیست و نهم بهمن ماه هجری شمسی منطبق است و نه پنجم اسفندماه!. در گاهشماری زرتشتی سپنته آرمئیتی روز اسفندارمذماه که میشود پنجم ماه اسفند مساوی با پنجم ماه اسفند هجری شمسی نیست بلکه با بیست و نهم بهمن ماه تقویم ما برابری میکند، پیشتر بطور کامل تطبیق گاهشماری زرتشتیان را با گاهشماری هجری شمسی انجام داده ایم (بنگرید به اینجا). بنابراین هرکجا دیدید که گفته بودند پنجم اسفندماه در تقویم هجری شمسی روز زن در ایران باستان یا آیین زرتشت بوده در همین ابتدای کار بدانید فرد سواد تاریخی لازم را بهیچ عنوان ندارد. تازه این تطبیق ما بدون احتساب کبیسه و با فرض نادیده گرفتن آن بوده، با در نظر گرفتن آن که پنجم اسفندماه در گاهشماری زرتشتی در طول تقویم هجری شمسی سیار میشود همانگونه که نوروزشان سیار بوده است (بنگرید به قسمت دوم اینجا که نشان دادیم نوروز زرتشتیان همیشه در زمان اعتدال بهاری قرار نداشته است [یکم فروردین، البته یکم فروردین نوروز کوچک و ششم فروردین نوروز بزرگ خوانده میشده است] و حتی در پاییز هم شده نوروزشان قرار بگیرد و از جشن گرفتن ایام پنجه در تابستان در سالهای اخیر هم میتوان فهمید نوروزشان قدیم تر در تابستان بوده است! در نتیجه اسفندشان هم میشده مطابق با خرداد و تیرماه هجری شمسی!) بنابراین اساساً هرگونه تطبیق پنجم اسفندماه هجری شمسی با سپنته آرمئیتی روز اسفندارمذ ماه گاهشماری زرشتی یا جشن اسفندارمذگان زرتشتیان کاملاً باطل و تطبیقی جعلی محسوب میشود.

 

پرده دوم) کهن ترین اسنادی که ازین جشن سخن گفته اند یکی ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه و التفهیم هست و دیگری تاریخ گردیزی که ما در اینجا هر سه را نقل و بررسی میکنیم:

 

آثار الباقیه عن القرون الخالیه

(متن اصلی به زبان عربی را ذیل ترجمه فارسی قرار میدهیم)

در اینجا مشاهده کردیم که ابوریحان بیرونی عنوان میکند که روز پنجم اسفندارمذ ماه روز اسفندارمذ است که وی فرشته موکل زمین و زنان «درست کار - عفیف و شوهر دوست و خیر خواه» بوده و در زمان گذشته این روز عید زنان بوده و مردان به زنان هدایایی میدادند که مشخصاً منظور از زنان، زنانی است که سپنته آرمئیتی دختر اهورامزدا و یکی از هفت امشاسپند آیین زرتشت موکل آنان است نه همه زنان، یعنی زنان زرتشتی که درست کار و عفیف و شوهر دوست بوده اند [این را بخاطر داشته باشید چون بعداً همین کلید فهم بهتر این روز خواهد شد]. ابوریحان بیرونی میگوید هنوزهم در اصفهان و... این عید برقرار است و به فارسی به آن «مژد کیران» میگویند [عنوان «مرد گیران» که در ترجمه آثارالباقیه آمده حاصل اصلاح مترجم است و عنوانی که خود ابوریحان آورده آنچنان که در متن اصلی آثارالباقیه مشهود است «مژد کیران» است که البته باز در پاورقی متن آثارالباقیه بصورت «مرد کیران» نیز ذکر شده]. با توجه به دادن هدیه توسط مردان به زنان نیک و شایسته زرتشتی در این روز احتمالاً منظور از مرد گیران همان گرفتن هدیه از مردان بوده است.

ابوریحان در ادامه به نوشتن افسون روی کاغذ در این روز اشاره کرده لکن متنی که عنوان میکند روی کاغذ نوشتند حاوی محتوای اسلامیست [بسم الله الرحمن الرحیم و حسبی الله و...] ولی از آن طرف حاوی الفاظ اسفندارمذ و جم و فریدون هم هست که نشان میدهد فرهنگ زرتشتی اینجا کاملاً با فرهنگ اسلامی مخلوط شده است. پس تا بدینجا متوجه شدیم در روز پنجم یا سپنته آرمئیتی روز اسفندارمذ ماه گاهشماری زرتشتی در زمان ابوریحان بیرونی دو مراسم بوده یکی جشن هر ماه گاهشماری زرتشتیان* و دیگری این مقوله افسون نوشتن که اولی از قدیم وجود داشته میان پارسیان لکن برای دومی ابوریحان نمیگوید از قدیم وجود داشته است.

 

*: در گاهشماری زرتشتیان آنچنان که پیشتر توضیح دادیم و لینک توضیحاتمان را نیز قرار دادیم در همین پست، هر روز ماه بنام خدایی بوده و از آنطرف هر ماه هم بنام خدایی بوده است. بر این اساس وقتی روز و ماه بر هم منطبق میشدند آن روز جشن گرفته میشده. مثلاً ماه دوازدهم یعنی اسفندارمذ ماه متعلق به سپنته آرمئیتی است و از طرفی روز پنجم هر ماه هم متعلق به این امشاسپند است و حال روز دوازدهم ماه پنجم هم روزش هم ماهش صاحبش این امشاسپند است و در نتیجه ازین رو جشن گرفته میشده است. حال از طرفی این امشاسپند هم که موکل زمین و زنان نیک و شایسته زرتشتی بوده پس بهمین خاطر عید زنان نیک زرتشتی هم نامیده شده است و هدیه میگرفته اند.

 

حال میرویم سراغ کتاب دیگر ابوریحان که ابوریحان این کتاب را بعد از آثارالباقیه نوشته است:

 

التَّفهیم لِأَوائلِ صناعة التَّنجیم

(زحمت پیدا کردن این سند را دوست گرامی مان حجت الاسلام نوادری کشیده اند)

در اینجا ابوریحان عنوان میکند که مراسم افسون نوشتن که در آثارالباقیه در متنش تلفیقی از فرهنگ اسلامی و زرتشتی بود از پارس ها نیست و عوام آنرا ابداع کردند و از همین مقوله مشخص میشود چرا ترکیبی از دو فرهنگ در آن به چشم میخورد چون نو مسلمانان احتمالاً ابداعش کرده بودند.

 

 

در اینجا ابوریحان به اینکه این روز را مرد گیران میگفتند [همانطور که در پاورقی مترجم التفهیم مشهود است اگر بگوییم منظور ابوریحان مزدگیران یا مژده گیران هم بوده تفاوت خاصی نمیکند در هر حال زنان نیک زرتشتی عیدی یا مژدگانی یا... میگرفتند از مردان] اشاره میکند و اینکه زنان از شوهران اقتراح میکنند و طبیعتاً عیدی میگیرند. البته اینجا ابوریحان کمی خلاصه تر نسبت به آثارالباقیه سخن گفته و مثلاً به ویژگی زنانی که عیدی میگرفتند بر خلاف آثارالباقیه اشاره نکرده است که خب مقوله مهمی نیست چون بهرحال در آنجا کمی مفصل تر شرح داده بوده این مقوله را.

 

حالا که دیدگاه ابوریحان بیرونی بعنوان کهن ترین و قدیم ترین فردی که راجع به این عید سخن گفته را دیدید میرویم سراغ سندی که مؤلف آن بعد از ابوریحان قدیمی ترین فردی است که درباره این روز زنان سخن گفته است:

 

زین الاخبار یا تاریخ گردیزی

بر خلاف ابوریحان گردیزی به صراحت نوشته رسمهای مغان و دیگر از عنوان کلی تر فارس استفاده نکرده است که به معنای عامش شامل نو مسلمانان ایرانی و ایرانیان مسیحی هم بشود گرچه از همان سخنان ابوریحان بوضوح برداشت میشود منظورش زرتشتیان بوده است. یک نکته را راجع به کتاب گردیزی باید متذکر شویم و آن اینکه این کتاب خیلی شبیه به آثارالباقیه نوشته شده است.

 

گردیزی برای روز مد نظر ما نوشته است «نوشتن تعویذ گزندگان» که منظور همان افسونی است که ابوریحان بیرونی از آن سخن میگفت.

 

در اینجا گردیزی هم مشابه ابوریحان اشاره میکند که اسفندارمذ فرشته موکل و زنان پاکیزه مستوره است [نه همه زنان زرتشتی حتی] و سپس بیان میکند در روزگار پیشین این عید برای زنان بوده و به آن مرد گیران میگفته اند. در ادامه دلیل این عنوان را گردیزی اینطور بیان میکند که زنان به خواست خود مرد میگرفتند که خب این قسمت سخن وی صحیح نیست چه آنکه اولاً این در تضاد با سخن ابوریحان است و مشخصاً سخن ابوریحان ارجح تر است [بخصوص از لحاظ نویسنده که ابوریحان فردی بوده که تا حد زیاد و خوبی با رسم و... زرتشتیان آشنا بوده است و در اعتبار وی شکی نداریم ضمن اینکه تاریخ گردیزی هم بنا به شباهت زیادش با آثارالباقیه بعید نیست یکی از منابعش اصلاً کتاب ابوریحان باشد لکن خود وی نیز دخل و تصرفاتی برده حالا یا از نظرات شخصی خودش یا...] و ثانیاً یعنی چه به خواست خویش مرد میگرفتند؟ یعنی دختران دم بخت در این روز میرفتند ازدواج میکردند؟ این مقوله معقول نمی نماید فقط این روز اختصاص به ازدواج داشته باشد آنهم بخواست زنان، در آیین زرتشت این مرد بوده که از زنان خواستگاری میکرده نه این که زن برود مرد خود را انتخاب کند، اگرم منظور کلاً رضایت زن برای ازدواج باشد باز بی اعتبار می نماید چون این یعنی در این روز از زنان خواستگاری میشده و ایشان هم به خواست خود به فرد جواب مثبت میداده اند و گرچه وجود خواستگاری یا... نفی نمیشود و طبیعتاً در خیلی از روزهای سال میتوانسته باشد لکن  این چنین چیزی در منابع زرتشتی بهیچ وجه نیست که این روز مختص خواستگاری باشد و نیز عشق به شوهر از مشخصات زنانی هست که سپندارمذ موکل بر آنهاست و این نشان میدهد دختران نوجوان مجرد منظور نبوده است که سپنته آرمئیتی بخواهد موکل ایشان باشد و این روز مرتبط با آنها نیز بشود. در نهایت همان هدیه گرفتن بنظر مناسب تر است.

 

پرده سوم) حال میرویم سراغ یکی از پژوهشگران این حوزه یعنی آقای هاشم رضی تا ببینیم در اینباره چه گفته اند:

در اینجا آقای هاشم رضی اشتباهی کردند و آن اینکه سپنته آرمئیتی موکل همه زنان نبوده و حتی موکل همه زنان زرتشتی هم نبوده است که اینرا بر اساس منابع زرتشتی نشان خواهیم داد.

 

در اینجا آقای هاشم رضی نیز برداشت مشخصی که از عنوان مرد گیران میشود را تأیید کرده و آن همان مزد یا هدیه یا عیدی دادن به زنان توسط مردان است که در گفتار ابوریحان هم به چشم میخورد بر خلاف گردیزی که برداشتی کاملاً متفاوت داشت. در ادامه هم به مراسم دیگری که برای امروز بوده اشاره میکند (رقعه کژدم).

 

 

آقای هاشم رضی در اینجا هم مرتکب یک اشتباه دیگر شدند و آن اینکه «بسم الله الرحمن الرحیم» در متن آثارالباقیه را به «به نام اورمزد» ترجمه کردند در حالیکه این ترجمه کذب محض است و ابوریحان بقدر کافی با زرتشتیان آشنا بوده اگر در این افسون اهورامزدا نوشته میشده همان را بیاورد بعلاوه خود ابوریحان به ابداعی بودن این رسم رقعه کژدم اشاره میکند که خود تأیید کننده این امر است که وجود بسم الله الرحمن الرحیم عجیب نیست بگوییم در رسمی کاملاً زرتشتی چکار میکند چون این رسم کاملاً زرتشتی نبوده و ابداعی نو مسلمانان احتمالا بوده است. همچنین مواردی همچون «حسبی الله» که ابوریحان در متن افسون ذکر کرد هم مشخصاً اسلامی اند نه زرتشتی. بنابراین اینجا آقای هاشم رضی نظر شخصی شان که از قضا غلط هم بوده دخالت داده و کار صحیحی نکردند.

در ادامه البته هاشم رضی به وجود این نیرنگ ها و افسون ها در میان زرتشتیان هم اشاره میکند و مشخص میشود همان افسون نوشتن در این روز هم کلیتش از آیین زرتشت به عاریت گرفته شده بوده و فقط عباراتی اسلامی داخلش شده بوده است که به افراد ابداع کننده برمیگردد چنانچه سعی داشتند رسمی زرتشتی را بواسطه ترکیب با فرهنگ اسلامی در این روز بجا بیاورند و شایدهم رسم افسون نوشتن در این روز از قدیم میان زرتشتیان وجود داشته لکن به مرور زمان نو مسلمانان بدین صورت که ابوریحان عنوان میکند تغییرش دادند.

 

خب تا بدینجا متوجه شدید که سپنته آرمئیتی بعنوان امشاسپندی که موکل زمین و زنان نیک هست روز پنجم هر ماه و ماه دوازدهم از سال گاهشماری زرتشتیان را به خود اختصاص داده است و طبیعتاً در روز پنجم ماه دوازدهم که برای وی جشن گرفته میشده است رسم و رسوماتی هم باید مرتبط با موکلانش باشد و یکی ازین موکلان زنان زرتشتی نیک و پارسا بوده اند که از مردان در این روز عیدی میگرفته و نتیجتاً به این روز مرد گیران هم گفته میشده است. ممکن است این سؤال پیش بیاید که اگر برای زنان نیک که این امشاسپند موکلشان بوده رسم عیدی دادن برقرار بوده است برای زمین چه رسمی برقرار بوده؟ و در پاسخ باید بگوییم که از برای آن خرفستر میکشتند که خب خرفستران هم شامل مورچه و وزغ و یوزپلنگ و مگس و... میشده است. بنابراین از آنجایی که سپنته آرمئیتی موکل هم زمین و هم زنان نیک زرتشتی بوده دو مراسم در روز جشنش هم برگذار میشده یکی پاک کردن زمین از گزند خرفستران* و دیگری عیدی دادن به زنان نیک زرتشتی.

 

*: ر.ک: فرهنگ ایران باستان، بخش نخست، ابراهیم پورداوود، صفحه 193 - تاریخ کیش زرتشت، جلد اول، مری بویس، ترجمه همایون صنعتی زاده، صفحه 345 [زحمت این دو منبع را دوست گرامی مان آقای شادفر در گروه پژوهشی آرتا کشیده اند].

 

پرده سوم) زن نیک و زن جهی، دو گانه زنان در آیین زرتشت

 

در کتاب شایست ناشایست که یکی از منابع معتبر زرتشتی است میخوانیم:

در اینجا به صراحت اشاره شده است که سپنته آرمئیتی موکل «زن نیک» [طبیعتاً زن نیک زرتشتی] است و در ادامه هم عنوان شده باید حرمت و نگاهداری زن نیک رعایت شود و وی را گرامی بدارند و خشنودش سازند. پس اولاً مشخص شد بر اساس منابع دست اول و معتبر زرتشتی اسفندارمذ موکل همه زنان زرتشتی هم نیست و از زن نیک نام برده شده و در ثانی توصیه به حرمت این زن نیک شده است و بنابراین طبیعی است روز جشن سپندارمذ روز این زنان نیک هم باشد. در ادامه شایست ناشایست از زن غیر نیک [زنی که در برابر شوهر خود ناترس آگاه باشد] سخن گفته و بیان میدارد که باعث زلزله است:

فلسفه این زلزله هم بیان شده و آن راه رفتن این گناهکاران بر روی زمین است که موکلش سپنته آرمئیتی است و دردش می آید و... . نتیجتاً در اینجا هم مشخص است اولاً زنان غیر نیک بهیچ روی موکلشان سپندارمذ نیست بلکه فی المثل یکی از آن زنان که در مقابل شوهر خود مطیع نباشد حتی میتواند باعث زلزله شود. نتیجتاً این روز زن برای تمام زنان زرتشتی هم نبوده است.

خانم دکتر کتایون مزداپور که از محققین مطرح زرتشتی هستند نیز به تبیین این زن نیک و زن جهی پرداخته و میگویند:

همانطور که مشاهده میکنید در اینجا خانم مزداپور عنوان میکنند که در آیین زرتشت دو قسم زن وجود دارد یکی زن نیک و دیگری زن جهی که پتیاره زن نیک است. حال دیگر بحثی نمی ماند که ما دو قسم زن داریم و این روز زن فقط مختص به زنانی بوده که سپندارمذ موکل ایشان بوده و نتیجتاً فقط زنان نیک بوده که هدیه میگرفتند در روز مردگیران. خانم مزداپور در ادامه میگویند:

در اینجا هم اشاره کردند که سپندارمذ حامی زن نیک است و نه زن جهی [که البته ارجاع به شایست ناشایست هم دادند که ما متن شایست ناشایست را پیشتر قرار دادیم] و در انتها هم سخن مهمی را پیرامون زن غیر نیک بیان کرده و گفتند:

هرگونه شکستن پرهیز و تابوی دینی و سرپیچی از مقررات مقدس میتواند زن را به جه تبدیل کند.

بنابراین زن غیر نیک یا جهی این نیست که مداومت داشته باشد به گناه یا... بلکه هرگونه سرپیچی از مقررات و احکام آیین زرتشت میتواند زن را به جهی تبدیل کند [به جهی هم تبدیل شود بخواهد زن نیک شود طبیعتاً یا باید کفاره گناه دهد یا...] و برای اینکه این زن نیک بماند باید به شرایع و احکام آیین زرتشت همواره پایبند بماند. یکی از منابع معتبر زرتشتی که من جمله مصادیق زن نیک را با ما به اشتراک میگذارد دینکرد ششم است چنانچه در آن میخوانیم:

البته به این قسمت از دینکرد ششم هم خانم مزداپور برای بیان مشخصات زن نیک در همان کتاب و همان صفحه 16 اشاره میکنند که خب ما متن اصلی را از ترجمه دینکرد برایتان قرار دادیم. در اینجا سه مشخصه مهم برای این زن نیک به چشم میخورد: یکی عشق به شوهر و دومی پوشیدن لباس مناسب و عدم پوشیدن لباس زننده و سومی پاکیزه نگهداشتن جسم و مکان. چرا این سه ویژگی مهم است؟ به این دلیل که میخواهیم بر اساس منابع زرتشتی هر سه را تشریح کنیم:

 

نخست عشق به شوهر

1. سالاری مرد بر زن در آیین زرتشت و زمان ساسانیان را میتوان در این گفتار از دکتر تورج دریای مشاهده کرد:

قانونا زنان را برابر با کودکان و بردگان می دانسته اند و میزان مهریه زنان حدود دو هزار درهم، یعنی برابر با قیمت یک برده بوده است. اعتقاد داشتند که دختر با رسیدن به 9 سالگی و پسر با رسیدن به 15 سالگی می تواند ازدواج کند. این سن برای ازدواج دختران و پسران کمال مطلوب تلقی می شد و در پایان جهان انسان ها در همین سن در بهشت اقامت می کردند. از زنان انتظار می رفت سه بار در روز در پیشگاه شوهران خود زانو بزنند و از ایشان بپرسند چه آرزویی دارند و او چگونه می تواند شوهر را شاد کند بنا به آیین زرتشت شکل های متعددی برای زناشویی وجود داشت. همسر اصلی مرد که از حقوق کامل یک زن برخوردار بود پدیخشای (padixshay) نامیده می شد و حقوق بسیار بیشتری از سایر زنان داشت. اگر شوهر (Shoy) توانایی فرزند آوری نداشت می توانست زن خود را به عنوان «چکر زن» (chakar) به همسری موقت نزدیک ترین اقوامش در آورد تا پسری بزاید. این نوع ازدواج معمولا با یک خویشاوند نزدیک انجام می گرفت و امرى خانوادگی تلقی می شد. اگر مردی بدون داشتن پسر می مرد، بر دختر واجب می شد که استور» (stur) شود یعنی با عضو دیگری از خانواده ازدواج کند و وارثی به دنیا آورد تا بدین ترتیب استمرار خانوادگی حفظ شود. اگر زنی پس از ترک همسر خود به منظور فرزند آوری برای مردی دیگر آزار یا زیان می دید می توانست نزد شوهر سابق و اصلی خود بازگردد. اصطلاح با واژه تعیین شده برای دختر با خواهری که برای انجام وظیفه وارث زایی» به چنین ازدواجی تن میداد «آیوکین» (ayoken) بود. شاهنشاهی ساسانی، تورج دریایی، ترجمه مرتضی ثاقب فر، صفحه 172.

2. اهمیت ازدواج دختر تا بدینجا بوده است که در منابع زرتشتی به زود شوهر دادن دختران تاکید بسیاری شده است به گونه‌ای که اگر دختر شرایط ازدواج را داشته باشد و خانواده دختر رضایت به ازدواج ندهند گناه بر گردن اعضا خانواده نوشته می‌شود و اگر خود دختر شرایط ازدواج داشته باشد و به بدون دلیل خاصی ازدواج نکند اگر صد هزار کار خوب هم کرده باشد هیچگاه به بهشت نمیرود. صدر نثر و صدر بندهش، تصحیح سید سعید رضا منتظری، صفحات 321 و 322. نیز در در سی و چهارم صد در بندهش هم عنوان شده است: «وجوب ازدواج دختر تا دوازده سالگی - اعدام زنی که چهار بار به شوهرش بگوید: «تو را نمی خواهم و زن تو نباشم» و تا یک شبانه روز بر این حرف خود باشد - حق خرجی نداشتن زنی که از شوهرش فرمانبری نکند.» در تأیید متن صد در بندهش در روایات داراب هرمزدیار نیز میخوانیم: «هر زنی که چهار بار به شوهر خویش گوید که: “من تو را نخواهم و زن تو نباشم”، یک شبانِ روز هم بدین سخن باشد، مرگ ارزان (شایسته ی مرگ) باشد و دوزخی و هر زن که فرمان شوهر نبرد و آنچه شوهر فرماید نکند، او را بدان شوهر هیچ حق و بهری (بهره ای) نرسد که خواهد و گر (اگر) نان و نفقه ندهد، گناهش نباشد» روایات داراب هرمزدیار، جلد اول، صفحات 189-190. و یا در روایت پهلوی صفحات 44 و 45 نیز عنوان شده اگر دختر به دوازده سالگی رسید و تن به ازدواج نداد مرگ ارزان است [مستحق اعدام است].

3. برای اهمیت شوهر در آیین زرتشت میتوان به این مقوله اشاره کرد که این آیین حتی مجازات زنی را که ازدواج نکند اعدام بیان کرده لکن مرد اگر ازدواج نکند اعدام نمیشود چنانچه در شایست ناشایست ترجمه خانم مزداپور صفحه 128 میخوانیم «یکی این که مرد اگر زن نگیرد، مرگ ارزان نشود، و زن اگر شوی نکند، همانا مرگ ارزان شود».

4. نهایتا باز در منابع زرتشتی همچون در پنجاه و نهم صد در نثر می بینیم که زن روزی سه بار باید به تمکین از شوهر خود اقرار کند و این نیایش زن محسوب میشود.

تابحال باید متوجه منظور آیین زرتشت از عشق به شوهر که از مشخصه های زن نیک در آیین زرتشت است شده باشید و حال میرویم سراغ مورد بعدی که ببینیم زن نیک چطور باید بدان عمل کند تا نیک و شایسته بودن خود را حفظ کند.

 

دوم پوشیدن لباس مناسب

حجابی که برای زنان زرتشتی عنوان شده است شبیه به حجاب اسلامیست و میتوانید به اینجا - اینجا رجوع کنید [از آنجایی که بنده حقیر خودم تابحال بصورت تخصصی روی مقوله حجاب در آیین زرتشت کار نکردم ارجاع میدهم به صفحات دیگر. نیز چون کار شده ترجیحم بر این است دیگر خودم ورود پیدا نکنم].

 

سوم پاکیزه نگاهداشتن بدن و مکان

این پاکیزه نگهداشتن بدن تا بدانجا بوده که فی المثل تمام بدن زنی را که سقط جنین کرده یک موبد باید با آب و ادرار گاو شست و شو میداده است (اینجا) و پاکیزه نگهداشتن مکان هم موجب میشده زنی که در عادت ماهیانه بوده است را در حیاط خانه یا اصطبل نگهداری کنند (اینجا).

 

نتیجه گیری

1. ماه زرتشتیان سی روز داشته و هر روز بنام خدایی بوده است. سال زرتشتیان هم دوازده ماه داشته و هر ماه نام یک خدا را یدک میکشیده. در روزی که هم ماهش و هم روزش متعلق به یک خدا بوده جشنی از برای آن ایزد گرفته میشده است. ماه دوازدهم برای امشاسپند سپنته آرمئیتی دختر اهورامزدا بوده و نیز روز پنجم هر ماه هم برای این ایزد قرار داده شده بود. در نتیجه روز پنجم ماه دوازدهم اسفندارمذگان محسوب میشده و از برای این ایزد مراسم گرفته میشده است.

2. این ایزد موکل زمین و زنان پارسا و نیک و شایسته بوده است بنابراین در روز جشنی که برای این ایزد گرفته میشده باید برای موکلینش مراسم برگذار بشود. برای زمین خرفستران را میکشتند و برای زنان نیک هم مراسمی بوده به نام مردگیران و به ایشان هدیه یا عیدی یا... میدادند و در نتیجه این روز، روز زنان نیک زرتشتی هم میتوانسته محسوب بشود.

3. در آیین زرتشت دو دسته زن داریم، یکی زن نیک و دیگری زن پتیاره نیک یا زن جهی. زنی که از احکام این آیین تبعیت نکند مصداق زن غیر نیک شده و در نتیجه روز زن هم ربطی به وی نداشته و علاوه بر اینکه در موردی مثل عدم تمکین از شوهر حتی باعث زلزله هم عنوان شده و میتوانسته تا اعدام و مرگ ارزانی هم پیش برود سپندارمذ هم دیگر موکل وی محسوب نمیشود.

4. زن نیک هم که روز زن در آیین زرتشت از برای وی بوده است باید احکامی که در برخی اوقات سخت و کاملاً خرافی بودند رعایت میکرده است.

 

بنابراین اولاً این روز زن در گاهشماری زرتشتی مصادف با بیست و نهم بهمن هجری شمسی بوده نه پنجم اسفند ثانیاً مربوط به زنان زرتشتی بوده و نه حتی زنان ایرانی و ثالثاً فقط زنان زرتشتی در نظر گرفته میشدند که سپنته آرمئیتی موکل ایشان بوده و این امشاسپند هم فقط موکل زنان نیک زرتشتی بوده و رابعاً زن نیک ماندن در آیین زرتشت مستلزم رعایت قوانین و احکامی بوده که در برخی موارد بعضاً سخت و کاملاً خرافی بودند.

 

حال که بطور کامل متوجه موضوع شدید لازم دیدیدم یکی از تحریفات مربوط به این روز را نیز در عصر حاضر بیان کنیم:

چه در دو منبع قدیمی که ازین روز سخن گفته بودند یعنی آثارالباقیه و تاریخ گردیزی و چه سخن پژوهشگری که حوزه تخصصی اش آیین زرتشت و ایران باستان هست یعنی هاشم رضی این چنین چیزی که خانم لاهیجی بیان میکنند ما ندیدیم که اسناد را برای شما خواننده گرامی نیز قرار دادیم. حتی در خاطره ای ازین روز که با واسطه برای روستایی در شهرستان قوچان بیان شده بود و خبرگزاری ایسنا گزارش آنرا کار کرده بود و لینکش را در ابتدای این متن قرار دادیم هم این چنین رسمی برای این روز بیان نشده بود و یا نقل قولهایی که از دکتر جلال خالقی مطلق یا... در لینک های خبرگزاری ایسنا قرار داده شده بود نیز بیان این چنین رسمی به چشم نمیخورد.

فارغ ازینکه خانم لاهیجی به مبحث زن نیک و زن پتیاره نیک (غیر نیک) ورود نکردند و اساساً هیچ یک از افرادی که قصد سوء استفاده ازین روز را داشته سخنی از این مبحث مهم نمیگویند و بعضاً سعی دارند روز زن را مقوله ای ایرانی نشان دهند در حالیکه بهیچ وجه ایرانی نبوده و مراسمی زرتشتی بوده است. دلایل زیادی میتوان اقامه کرد که یکی از مهم ترین آنها این است که اساساً اسپندارمذ که این روز بصورت مستقیم به وی مربوط میشده و از طریق او به زنان نیک زرتشتی ربط داده میشده است فی المثل در اعتقادات شاهان هخامنشی هیچ جایگاهی نداشته است، از کوروش که ستایش ایزدان بابلی توسط وی را می بینیم تا اردشیر که تثلیث اهورامزدا-میترا-آناهیتا را در کتیبه اش مشاهده میکنیم. در الواح هخامنشی هم گرچه فی المثل سخن از حتی خدای ایلامی همچون هومبان است لکن اثری ازین امشاسپند زرتشتی نیست. بنابراین بطریق اولی روزی هم برای وی نبوده است و کسی بخواهد روز زن را برای ایران باستان بیان کند اول باید زرتشتی بودن مادها و هخامنشیان و اشکانیان را به ثبوت برساند و سپس بتواند نشان بدهد عقیده زرتشتی ایشان عین زرتشتیان ساسانی بوده است تا در نهایت بتوان وجود روز زن را با پشتوانه حکومت برای دوران سلطنت آنها بیان بکنیم. نتیجتاً این روز زن که عنوان میشود نه مراسمی ایرانیست [وقتی میگوییم ایرانی اگر منظور ایرانیان باستان باشد باید شامل هخامنشیان و اشکانیان و مادها و ایرانیان قبل از مادها هم بشود و اگر منظور غیر از آنها باشد که ایرانیان مسیحی و مسلمان و... را هم داریم که همه ایرانی محسوب میشوند. ایرانی بودن بهیچ روی در هیچ مقطعی از تاریخ منحصر در زرتشتی بودن نبوده است] که زرتشتی میباشد و نه مرتبط با زنان ایرانیست که برای زنان صرفاً نیک و شایسته زرتشتی است.

 

تکلمه

الف) این مراسم روز زن هرچه بوده طی قرون بعد از زمان ابوریحان بیرونی توسط زرتشتیان به فراموشی سپرده شده تا جایی که گزارشات میدانی پروفسور مری بویس از جشن و مراسم های مرتبط با پنج روز اول اسفندماه زرتشتیان حکایت ازین دارد که هیچ خبری از مردگیران و هدیه دادن به زنان نیک نیست تا جایی که حتی مری بویس امشاسپند سپنته آرمئیتی را نیز موکل زنان نیک نمیخواند [تا این اندازه این مراسم و فلسفه اش به فراموشی سپرده شده بوده است] و نیز در هیچ یک از منابع زرتشتی خبری ازین مراسم نیست. مری بویس در رابطه با اعمال پنج روز اول اسفندماه نزد زرتشتیان میگوید:

بنابرانی ایرانیان در روز هرمزد از ماه فروردین به دخمه می رفتند. آنها احتمالاً در زمانی پس از 1006 میلادی روز دومی را برای آیین به وجود آوردند که این روز، روز هرمزد از ماه سپندارمذ بود. این اولین روز از جشنی بود که در نزد آنها به جشن سون یعنی جشن پنج روزه محصوص سپندارمذ، ایزد زمین، معروف بود [با توجه به زمان آغاز جشن که میشد هرمزد روز (روز اول هرماه را هرمزد روز میگویند) نتیجتاً این پنج روز در برگیرنده یکم تا پنجم اسفندماه در گاهشماری زرتشتیان است و جشن اسفندارمذگان هم در همین ایام و روز آخرش است]. این جشن از آن کشاورزان بود و تا حد زیادی در بین جوامع روستایی زرتشتی محبوبیت داشت. این آیین به همان دلایلی که باعث گسترش فروردیگان یا همه ارواح در نتیجه اصلاح قرن سوم شد، در تغییرات تقویمی 1006 میلادی به یک جشن ده روزه تبدیل گردید. بنابراین به همان ترتیبی که فروردیگان به دو بخش پنج روزه یعنی، پنجی مس و پنجی کسوگ تقسیم گردید در اینجا نیز شوِنِ مَس و شوِنِ کسوگ پدیدار می گردد و احتمالاً تا اندازه ای به دلیل همانندی آنها بود که رسم رفتن به دخمه ها نیز به این بخش اضافه گردید. ممکن است که ارتباط اسپندارمذ با زمین نیز دلیلی دیگر برای ارتباط این دو آیین باهم باشد؛ زیرا به عقیده اهالی یزد دادگاه سون برای کسانی است که به طور ناگهانی یا به سختی جان داده اند و به دخمه برده شده اند؛ به عبارت دیگر به گفته آنها این مراسم برای کسانی است که در تهاجم عرب ها یا به علت آزارهای ظالمانه کشته شده اند یا به عنوان رهگذر به قتل رسیده اند یا در بیابان گم شده اند. به هرحال در این گونه مواقع بدن های آنها در داخل زمین یا روی آن قرار داشت و بنابراین لازم بود که در ماه مختص سپندارمذ، محافظ زمین، برای آنها مراسمی انجام گیرد.

در دهه 1960 این آیین مراسم یادبود جشن کشاورزان یا جشن کهن برزیگران را تحت شعاع قرار داد. مطابق تقویم سنتی جشن سون با اواخر ژوئن [= مصادف با دهه اول تیرماه در هجری شمسی] مصادف بود و بنابراین میشد به دلیل رسیدن محصولات منطقه یزد به عنوان جشن خرمن برگزار گردد؛ اما در تقویم اصلاح شده به مکان واقعی خود در شروع فوریه [= مصادف با دهه دوم بهمن ماه در هجری شمسی]، یعنی وقتی که سرمای زمستان تمام شده، گوسفندان حامله اند و درختان جوانه زده اند برگردانده شد؛ بنابراین کسانی که ازین تقویم استفاده می کردند آن را به عنوان گرامی داشت شروع سال کشاورزی برگزار می کردند. افراد مسنی که از انجام یافتن آن در ایام جوانی خویش چیزهایی به یاد داشتند، از آن به عنوان یک جشن کاملاً شاد یاد می کردند؛ اما این آیین فقط در «روز سپندارمذ از ماه (Sven) [همان ایام مربوط به جشن اسفندارمذگان و روز زن مد نظر ماست، البته توضیحات مری بویس در اینجا شبیه به جشن اسفندی در کاشان است که آنهم مرتبط با امشاسپند سپندارمذ بوده و البته خبری از تکریم زن نیک در آن هم نیست (بنگرید به اینجا)]» انجام می گردید که پنجمین و آخرین روز سون مس و اسم روزی است که جشن ایزد در آن برگزار می شد و روستاییان آن را به عنوان یک تعطیل عمومی کرده بودند و به روش های مختلف جشن میگرفتند. من نتوانستم در شریف آباد نمونه آشکاری از آن پیدا کنم، اما افراد کهنسال دهکده های یزد از پخت آش و حمل دیگ ها به آتشکده حرف میز زدند و می گفتند که در آنجا پس از مراسمی کوتاه همه باهم در کمال سرور به صرف غذا می پرداختند. در کرمان نیز در حدود یک قرن پیش این روز به خرفستر کشی اختصاص داشته است و زرتشتیان در آن روز به دشت و مزرعه میرفتند و حیوانات سمی، مارها و عقرب و همانند آن را می کشتند چون آنها با خزیدن روی زمین نیک به محصولات، انسان ها و حیوانات آسیب می رساندند. کانون دین زرتشتی در ایران، مری بویس، ترجمه حسین ابراهیمیان، صفحات 263 و 264.

سخنان بویس نشان میدهد جنبه مرتبط با موکل زمین بودن امشاسپند سپنته آرمیتی حفظ شده بوده که وجوب کشتن خرفستران بوده است [گرچه در آن زمان گویا دیگر همه نوع خرفسر را نمی کشتند چه آنکه قورباغه و گربه هم حتی خرفستر محسوب میشدند] ولی جنبه موکل زن نیک زرتشتی بودن این امشاسپند بالکل فراموش شده بوده و در مکان زرتشتی نشینی همچون روستای شریف آباد هم که اساساً بطور کل دیگر این مراسم را برگذار نمیکردند. این مقوله کم اهمیت بودن زن نیک زرتشتی را میرساند چه آنکه اگر واقعاً بنظر زرتشتیان جشن مهم و بزرگی می آمد آنرا حفظ میکردند نه اینکه قسمت مربوط به زنان نیکش را دور بیاندازند و قسمت مربوط به زمینش را حفظ کنند.

ب) دقت کنید خانم لاهیجی در انتهای اسکرین شات آخری که از مصاحبه ایشان قرار دادیم به برپایی سفره ای به نام سفره شاه پریان توسط زرتشتیان در آخر اسفندماه اشاره میکنند اما سخن ایشان کاملاً اشتباه است و سفره شاه پریان مربوط به آخر اسفند نیست بلکه مرتبط با زن بیمار زرتشتی است و در زمان های دیگر هم میتواند برپا بشود، توضیحات پروفسور مری بویس در اینباره مسئله را برایتان روشن خواهد ساخت [از پاراگراف دوم صفحه زیر شروع به خواندن کنید]:

کانون دین زرتشتی در ایران، مری بویس، ترجمه حسین ابراهیمیان، صفحات 93 الی 97 [چون حجم مطالب زیاد بود ترجیح دادم بجای تایپ اسکرین شات صفحات کتاب را برای این مورد قرار بدهم].

 

بنابراین سفره مربوط به شاه پریان مختص اواخر اسفندماه در گاهشماری زرتشتیان بهیچ روی نبوده است و مربوط به زنان بیمار میشده و یک زمان واحدی مثل اواخر ماه دوازدهم را نیز نداشته و در اینجا هم خانم لاهیجی اشتباه کردند.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲/۰۲/۲۴

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی