بسم الله الرحمن الرحیم
جـــهــل به ســــبـــکـــ... بـاسـتـان پرستـــــان
دانشمندان و پژوهشگران ایران باستان بیان میکنند: کوروش دوم به مرگ طبیعی نمرده است.
بسم الله الرحمن الرحیم
در این پست میخواهیم گوشه ای از صداقت باستانگرایان را بررسی کنیم. ابتدا متن صفحه 72 از ترجمه کتاب ویسهوفر را مشاهده کنید:
بسم الله الرحمن الرحیم
از نوزدهم بهمن ماه 1399 بود که خبری شروع به ایجاد صدا در فضای مجازی کرد [بعنوان نمونه بنگرید به اینجا، اینجا و اینجا]، خبر در رابطه با کشف دروازه ای بود که گفته میشود در زمان کوروش دوم پارسی ساخته شده است.
خبرگذاری ایسنا [اینجا] 8 اسفند 99 گزارشی پیرامون این دروازه منتشر کرد که به نوعی کامل ترین گزارش (بدلیل اینکه متأخرتر است پس گزارشی هم که درج شده شامل جدیدترین کشفیات و... میباشد) تا به الآن در اینباره میباشد و جالب اینجاست که در این گزارش دیگر سخنی از دروازه کوروش نیست بلکه از دروازه هخامنشیان سخن است. اما خبرگذاری صدا و سیما هشتم اسفندماه 99 گزارشی به نقل از خبرگذاری آدی ان کرونوس پیرامون این کشف منتشر کرد [اینجا] که این گزارش دو نکته را در بر داشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
در این پست میخواهم راجع به اعتبار سخنان هرودوت پیرامون هخامنشیان و کوروش چند خطی دست به قلم ببرم. در اعتبار هرودوت پدر علم تاریخ نزد دانشمندان ایران باستان شکی نیست و از امثال دیاکونوف و داندامایف اهل شوروی تا هینتس آلمانی و بنونیست فرانسوی و برسد به دکتر شهبازی ایرانی، همگی اعتبار هرودوت را قبول داشته و در خلال کتب و مقالات خود از او استفاده کرده اند و حتی برخی هرودوت را معتبر تر از گزنفون خوانده اند هماننده پروفسور علیرضا شاهپور شهبازی باستانگرای معروف که در پست مربوطه در وبلاگ بدان پرداخته ام؛ بنابراین موضوع این پست وبلاگ در اینجا بیان اعتبار هرودوت از منظر دانشمندان نیست بلکه پاسخ به نقد باستان پرستانی است که فاقد سواد لازم تاریخی هستند. ایرادات باستانگرایان را یک به یک بررسی و پاسخ میدهم:
بسم الله الرحمن الرحیم
در تواریخ هرودوت کتاب یکم بند 202 قسمت چهارم و بند 203 قسمت اول میخوانیم:
The one remaining stream of the Araxes flows in a clear channel into the Caspian sea. This is a sea by itself, not joined to the other sea. For that on which the Greeks sail, and the sea beyond the pillars of Heracles, which they call Atlantic, and the Red Sea, are all one.
but the Caspian is separate and by itself. Its length is what a ship rowed by oars can traverse in fifteen days, and its breadth, where it is broadest, is an eight days' journey. Along its western shore stretches the range of Caucasus, which has more and higher peaks than any other range. Many and all kinds of nations dwell in the Caucasus, and the most of them live on the fruits of the forest.(Herodotus, with an English translation by A. D. Godley. Cambridge. Harvard University Press. 1920. book 1. chapter 202 & 203. section 4 & 1.)
بسم الله الرحمن الرحیم
هرودوت در کتاب تاریخ خود سخن از قیام مادها بر ضد حکومت پارسها در زمان داریوش یکم میزند که منطبق با متن کتیبه بیستون است، نکته ای که جلب توجه میکند این است که هیچ یک از مورخان باستان که درباره حکومت هخامنشیان دست به قلم برده اند درباره این قیام چیزی نگفتند و تنها هرودوت است که در اینباره سخن گفته است.
بسم الله الرحمن الرحیم
در این قسمت میخواهم سخن کوروش بر اساس روایت هرودوت را بیان کنم که خود را شانس آورده ای میخواند که آمده پارسها را به رفاه برساند [نه ایرانیان، بلکه تنها پارسها]:
بسم الله الرحمن الرحیم
در این پست میخواهم اظهارات استرابو پیرامون مقبره کوروش را بطور کامل بررسی کنم. برای این مهم از ترجمه انگلیسی و فارسی کتاب استرابو بهره جسته ام و هردو را در اینجا نقل میکنم. ترجمه فارسی هر بند را ذیل ترجمه انگلیسی آن قرار میدهم.
بسم الله الرحمن الرحیم
میتوان گفت یکی استنادهای اصلی برای اثبات وجود مقبره کوروش در پاسارگاد امروزی سخن آریان «Lucius Flavius Arrianus (Arrian)» است، در این پست میخواهم سخنان آریان راجع به این مهم را بررسی بکنم. کتابی که آریان در آن راجع به مقبره کوروش سخن گفته است «ANABASIS OF ALEXANDER»+ میباشد و اما متن مد نظر در آن کتاب: