بسم الله الرحمن الرحیم
گزنفون گواهی میدهد: مغان و کوروش چندگانه پرست اند
در این قسمت میخواهیم گواهی دیگری از گزنفون در کوروش نامه راجع به پیرو خدایان بودن کوروش دوم هخامنشی و مغان [= مجوسیان] را بررسی کنیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
در این قسمت میخواهیم گواهی دیگری از گزنفون در کوروش نامه راجع به پیرو خدایان بودن کوروش دوم هخامنشی و مغان [= مجوسیان] را بررسی کنیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
در این پست بیان کرده بودم که سرجان ملکم بنیان گذار فرضیه یکسان پنداری کوروش و کیخسرو بوده است، لکن این سخن غلط بوده و پست مربوطه نیز اصلاح شد. فردی که فرضیه غلط یکسان پنداری کوروش و کیخسرو را بنیان گذاری کرد سر ویلیام جونز بود (حدود چهار دهه قبل از بیان این فرضیه توسط سرجان ملکم). ایرانیکا در اینباره میگوید:
William Jones, in “The Sixth Discourse: on the Persians” (delivered on 19 February 1789), stated that “we know [Lower Asia] was under the dominion of Caikhosrau,” whom he identified with Cyrus, asserting that the names were merely the Persian and Greek variants of the same name (pp. 44-45). He identified the Pishdadids with the Assyrians and the Kayanids with the Medes and the Persians, asserting that the Greek historians had made up the history of the Achaemenids, misunderstanding and changing the names: Cambyses for Kāmbaḵš (a title rather than a name) and Xerxes for Širuya (found in the Šāh-nāma) or possibly a title *Šir-šāh (pp. 46-47).
بنابراین وی بنیان گذار این فرضیه غلط در سال 1789 میلادی بوده است.
بسم الله الرحمن الرحیم
در این قسمت میخواهیم کوروش را در این کتاب بررسی کنیم:
نام کتاب: ریحانة الادب (قرن چهاردهم هجری قمری)
نویسنده: محمد علی مدرس تبریزی
این کتاب درباره کوروش به نقل از مرحوم پیرنیا در بخش خاتمه جلد هشتم سخن گفته است:
بسم الله الرحمن الرحیم
در این قسمت میخواهیم کوروش را در این کتاب بررسی کنیم:
نام کتاب: الأخبار الطوال (قرن سوم هجری قمری)
نویسنده: ابوحنیفه دینوری
بسم الله الرحمن الرحیم
درباره وجود کیخسرو در یشت های اوستا، باستان ستایان با زیرکی آمده و دوگانه کیخسرو شاهنامه کیخسرو اوستا را ایجاد کرده اند!!. این لاف گزاف از آنجایی باطل میشود که منبع اصلی فردوسی خدای نامه های ساسانی بوده است و این خدای نامه ها چیزی نبودند جز متونی از جانب زرتشتیان و بنابراین منبع خدای نامه ها چیزی نمیشود جز همان زرتشتیان ساسانی که اوستا را مقدس میپنداشتند.
بسم الله الرحمن الرحیم
بررسی کتیبه های آریارمنه و آرشام
(قسمت دوم)
در قسمت قبلی این دو کتیبه را بیشتر بر پایه دلایل عقلی و منطقی (البته به انضمام دو دلیل نقلی معتبر) بررسی کردم لکن ممکن است با خود بگویید آیا دانشمند معتبری هست که در اینباره هم نظر باشد و بتواند این مسئله را از دیدگاه یک تاریخدان مورد کند و کاو قرار دهد یا نه، و در پاسخ باید بگویم که بله، و آن دانشمند پروفسور داندامایف است. در این قسمت میخواهم این مسئله را از منظر این دانشمند مشهور بررسی کنم:
بسم الله الرحمن الرحیم
دکتر ابراهیم پورداود: پرداختن به کوروش و کیخسرو وقت تلف کردن است.
دکتر ابراهیم پورداود اولین مترجم فارسی اوستا و بنیانگذار اوستا شناسی در ایران است. وی از مشاهیر این حوزه محسوب میشود و علاقه اش به ایران باستان و آیین زرتشت بر هیچ کس پوشیده نیست. از آنجا که یک سر بحث کوروش و کیخسرو به اوستا و منابع ایرانی و زرتشتی برمیگردد بنابراین به سراغ دکتر رفتیم تا ببینیم علیرغم ابطال تاریخی این فرضیه پوچ [که بدان پیشتر پرداخته ام] آیا از نظر منابع زرتشتی و ایرانی میتوان پرداخت و از آن دفاع کرد یا خیر؟. دکتر ابراهیم پورداود جواب ما را میدهد:
بسم الله الرحمن الرحیم
کوروش در گفتار سرجان ملکم
سرجان ملکم [وفات 1212 شمسی] یکی از دیپلمات های اسکاتلندی بود که برای امپراطوری بریتانیا کار میکرد، وی یکی از اولین مستشرق-جاسوسانی است که درباره تاریخ ایران کار کرده است ولی در کتاب وی اثری از سلسله هخامنشیان نیست!! اما این جاسوس اسکاتلندی که نشان شوالیه را نیز دریافت کرده است برای پوشاندن ناچیز بودن کوروش در کتب تاریخ ایرانی و عربی فرضیه یکسان پنداری کوروش و کیخسرو را مطرح میکند و وی یکی از اولین کسانی است که این فرضیه را مطرح میکند (حدود چهار دهه پس از بنیان گذاری این فرضیه توسط سر ویلیام جونز، کتاب جان ملکم که در این پست بدان میپردازیم در سال 1829 میلادی منتشر شده (= قرن دوازدهم هجری قمری) (البته ویکی پدیا سال 1815 میلادی را برای کتاب سرجان ملکم بیان کرده است لکن این تاریخ را در نسخه انگلیسی کتاب که لینکش را قرار داده ایم ندیدیم) و کتاب جونز در سال 1789 منتشر شده است) [تعجب نکنید که چرا باستانگرایان افراطی همچون [بی] خردگان این نظریه را از وی دزدیده ولی صدایش را در نیاوردند و به نام خود نشر میدهند (اولین فردی که در اینباره سخن گفته و کتابش نیز به فارسی ترجمه شد سرجان ملکم است، کتاب جونز به فارسی ترجمه نشده است و بنابراین در میان کتاب های فارسی زبان اولین بار این فرضیه را در کتاب سرجان ملکم می بینیم)، اساس و لازمه باستانگرایی داشتن دو صفت جاعل و کذاب است. این جماعت دزد کذاب به سلاطین خودشان هم رحم نکردند و فرضیه هرچند باطلش را دزدیدند و به نام خود تبلیغ کردند]. ما عدم وجود سلسله هخامنشیان را در تقسیم بندی تاریخ این کتاب نشان میدهیم و سپس فرضیه یکسان پنداری کوروش و کیخسرو را از زبان سرجان ملکم نشان داده و ابطال آنرا بیان میکنیم:
بسم الله الرحمن الرحیم
انقراض سلسله ماد بوسیله کورش
درباره انقراض سلسله ماد بوسیله کورش منابع متعددی وجود دارد لکن بررسی تک تک آنها زمان و انرژی زیادی را می طلبد ، دیاکونوف یکی از شرق شناسان برجسته اینکار را انجام داده است. بر چسب غرض ورزی به وی نمیتوان زد، برادر بزرگتر او هم یکی از تاریخ دانان مشهور بوده و نظر مثبتی نسبت به کورش هخامنشی دارد:
بسم الله الرحمن الرحیم
خبرگزاری اسپوتنیک واحد افغانستان در بیست و سوم اردیبهشت ماه 1398 (13 می 2019) گزارشی با عنوان «دوشیزه گان آمازون در واقعیت: فانتزی های جنسی جنگجویان زن که مردان را میکشتند» منتشر میکند (لینک گزارش) که حاوی مطالب درخور توجهیست چنانچه در تأیید کلیت یکی از روایت های مورخ مشهور عهد باستان یعنی هرودوت هالیکارناسی است. در آن گزارش میخوانیم:
بیرتولد زییوالد (Berthold Seewald) در مقاله در خود در نشریه Die Welt (جرمنی) می نویسد که این چگونه جنگجویانی بودند که مولفان زمان باستان راجع به آنها نوشته اند؟ باستانشناسان بطور متناوب قبرستان هایی با بقایای اجساد زنان می یابند که یکجا با آنها سلاح شان دفن شده است. نشانه ها به دشت – و روانشناسی – منتهی میشوند.
هرودت «پدر تاریخ» در زمان سفرهای خود راجع به دوشیزه گان آمازون شنیده بود که در شمال دریای سیاه به سر می بردند. آنها در آنجا، به گفته او، با سکیف های وحشی مواجه شدند که به زبان آنها Oiorpata نامیده میشدند که میتوان «قاتلان مردان» ترجمه کرد. دوشیزه گان آمازون، با تصرف نمودن کشتی و کشتن همه عمله آن بلافاصله ثابت می ساختند که این لقب برحق است.
بسم الله الرحمن الرحیم
در فارسی :
کورش یا کوروش که تلفظشان یکسان است .
...
در انگلیسی :
Cyrus [ سایرس ]
...
در فرانسوی :
Cyrus [ سیرقوس ]
...
در روسی :
Кир [ تلفظ : kir ( کیر ) ]
...
در اسپانیولی :
Ciro [ سیرا ]
...
در عربی :
قورش
...
در چینی :
居鲁士 [ چیلوشی ]
...
در کره ای :
키루스 [ کیلوسِه ( kiluseu ) ]
...
در ژاپنی :
キュロス [ کیراسِه ( Kyurosu ) ]
بسم الله الرحمن الرحیم
کورش هخامنشی از پادشاهانی بوده است که گویا خود را فراتر از انسانهای عادی میدانسته و به نوعی نژاد پرست بوده است .
1 : در تاریخ هرودوت میخوانیم :
کورش از حیث نژاد و اصالت خود را فوق بشر عادی تصور میکرد.
منبع : تاریخ هرودوت ؛ مترجم : هادی هدایتی ؛ جلد اول ؛ صفجه 279 بند 204 .