مکتب رئالیسم

قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ

مکتب رئالیسم

قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ

مکتب رئالیسم
آخرین نظرات

بسم الله الرحمن الرحیم

 

اخیراً وبسایت های فرادید (اینجا) و فرارو (اینجا) که پیشتر نشان دادند به مطالب حوزه تاریخ و باستان شناسی علاقه دارند پستی را به نقل از یورو نیوز بنابر گزارش روزنامه هاآرتض پیرامون کشف پایگاه نظامی متعلق به زمان کمبوجیه در شمال فلسطین کار کرده اند لکن بررسی دقیقتر [فارغ از صحت و سقم این انتساب] نشان میدهد این خبر متعلق به اواخر سال 2018 هست نه 2023 (بنگرید به لینک اصل خبر در وبسایت هاآرتض در اینجا و نیز گزارش یورو نیوز در اینجا). ممکن است بگویید خب این دو وبسایت به تاریخ کشف اشاره ای نکردند و باید عرض کنیم وقتی خبر از کشف میدهند آنهم بدون ذکر تاریخ طبیعی است مخاطب ذهنش سمت تاریخ انتشار خبر معطوف میشود، بعد مگر چند نفر میروند وبسایت هاآرتض یا یورو نیوز را کامل چک کنند؟ این کار که مشخصاً به قصد درج مطلب بظاهر جذاب جدید و جذب مخاطب انجام گرفته بهیچ روی صحیح نیست و مصداق فریب مخاطبین میباشد.

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۰۲ ، ۱۸:۲۱

بسم الله الرحمن الرحیم

 

یکی از هموطنان دو کامنت را در وبلاگ گذاشت و ابتدا قصد داشتم صرفاً به کامنت ها در بخش مربوطه پاسخ بدهم اما دیدم ممکن است برای برخی دیگر از مخاطبین وبلاگ هم شبهات مطروحه پیش آمده باشد. بهمین منظور ترجیح دادم با نتیجه ای که از پاسخ هایم خواهم گرفت در پستی جداگانه در وبلاگ [یعنی همین پست] بدان بپردازم. سخنان ناقدی که زحمت کشیده و از وبلاگ بازدید کرده و بنا به گفته خودشان برخی مقالات بنده حقیر را خوانده، نقل و پاسخم را با یک تورفتگی ذیلش درج میکنم:

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ تیر ۰۲ ، ۱۸:۰۳

بسم الله الرحمن الرحیم

 

اسکندر کبیر فرزند فیلیپ دوم مقدونی یکی از بزرگ ترین امپراطورانی میباشد که در گفتار مورخین یونانی و ایرانی و عربی و رومی فتوحات و... اش منعکس شده و بخصوص در برخی متون سریانی و خیلی از متون ایرانی ستایش شده است. از سرزمین های مهمی که وی بعد از نبرد گوگمل با داریوش سوم هخامنشی بدان دست پیدا کرد بابل بود و در بیست و دوم اکتبر سال 331 قبل از میلاد و بعد از شکست دادن داریوش توسط اسکندر در نبرد گوگمل در یکم اکتبر، شهر بابل توسط ساتراپش یعنی مَزَئوس تسلیم این شاه مقدونی شد (بر اساس گاهشماری موجود در وبسایت لیویوس، بنگرید به اینجا) و از قضا اسکندر هم با استقبال و بدون هیچگونه مقاومتی (ولو از جانب مردم) وارد بابل شد!.

۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۰۲ ، ۲۳:۳۰

بسم الله الرحمن الرحیم

 

در این پست میخواهم نتیجه گیری قسمت قبلی (اینجا) را بیان و داده ها را مرور بکنم. چیزی که محرز بود و اکثریت بدان اتفاق نظر داشتند این است که رویدادنامه در اختیار ما نسخه اصل رویدادنامه قرن ششم قبل از میلاد نیست و نسخه ای کپی میباشد که کاتبانش کاهنان معبد اساگیل (معبد مردوک در بابل) بوده اند و اختلاف سر این گزاره مهم نبوده بلکه سر وجود رویدادنامه اصلی و کم و کیف انتقال متن از اصلی به نسخه کپی و دخل و تصرفات کاهنان (و هدفشان ازین امر) و نیز زمان پدید آمدن رویدادنامه کپی می باشد. همچنین متذکر شدیم بر فرض وجود نسخه اصلی هم آن نسخه در زمان کوروش دوم و به فرمان وی نوشته شده و امثال پروفسور محمد داندامایف و عبدالمجید ارفعی به صراحت این مهم را بیان کردند. دانشمندی را ما ندیدیم بگوید این رویدادنامه سال به سال نوشته میشده بدین صورت که بخشیش در زمان نبونئید به کتابت درآمده باشد و اگرم این چنین ادعایی مطرح باشد باید جواب پارادوکس هایی را که بر اساس این ادعا پدید می آید بدهد و وقتی جوابی نیست که داده شود پس بهتر است ادعای شاذ و بی اعتبار هم عنوان نشود. حال موارد مهم را بیان میکنیم:

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۰۲ ، ۰۹:۲۲

بسم الله الرحمن الرحیم

 

مقدمه

فضای تاریخ باستان کشور ما عموماً رویدادنامه را یک سند باستان شناسی معتبر تاریخی که سعی داشته وقایع تاریخی را بدون دخل و تصرف نقل کند در نظر گرفته لکن ابهامات جدی پیرامون این رویدادنامه هست که ندیدیم در هیچ یک از مقالات و... ای که مثلاً پژوهشگران حوزه تاریخ و اساتید و... کشور بصورت رسمی منتشر کردند بدان اشاره ساده ای حتی بکنند. پیشتر هم متذکر شدیم و بازهم متذکر میشویم فضای تاریخ ایران باستان و صدر اسلام کشور ما بهیچ عنوان آکادمیک نیست بلکه کاملاً ناسیونالیستی و نژاد پرستانه و تحت تأثیر پروپاگاندانی باستان پرستی است که از بالاترین رده های وزارت میراث فرهنگی تا اکثر رؤسای دانشگاه ها و دانشکده های مربوطه و اساتید دانشگاه برسد تا به خیلی از دبیران آموزش و پرورش به عمد سعی در زنده نگاهداشتن و گسترش این مقوله دارند، نتیجش هم عقب ماندگی علم تاریخ در ایران و سیرک محسوب شدن آن در برابر بخش های آکادمیک تاریخ جهان هست. یکی از نمونه های بارزش خدمتکاران جنسی بود که بطور مفصل اسنادش را در وبلاگ نشان دادیم و گرچه پتانسیل انتشار بصورت یک کتاب را داشت بخصوص آنکه هیچ کتاب یا مقاله ای با این جامعیت به این مبحث نپرداخته بود اما زحمت چندین روزه مان را به لطف خدا و مدد صاحب الزمان (عج) بطور رایگان در وبلاگ قرار دادیم تا کمکی باشد به بیشتر روشن شدن بخشی از فضای تاریخ ایران باستان که به عمد نمیخواهند بدان پرداخته شود. نمونه های متعدد دیگری را میتوانیم مثال بزنیم، مثلاً از تحریف گری و نقل ناقص توسط فلان استاد تمام دانشگاه در حوزه تاریخ که در مقالاتش موج میزند یا کتب تاریخ مقاطع تحصیلی که مثلاً افراد خبره در حوزه تاریخ باید تألیفش بکنند اما اشتباهات فاحشی در آن به چشم میخورد و... الخ.

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۰۲ ، ۲۳:۵۴

بسم الله الرحمن الرحیم

 

در این پست میخواهم از تطابق هسته اصلی یکی از روایت های هرودوت با اسناد تاریخی سخن بگویم. هرودوت در کتاب سوم بند بیست و پنجم و بیست و ششم تواریخ خود میگوید:

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۰۲ ، ۲۳:۲۲

بسم الله الرحمن الرحیم

 

عنوان میشود که چون ریاضیات نجومی [یا اخترشناسی ریاضی] در بابل در زمان اواخر قرن پنجم پیش از میلاد پیشرفت چشمگیری داشته است پس هخامنشیان در این امر دخیل بودند! فارغ ازینکه هخامنشیان اگر به اصطلاح بطور عامیانه عرض کنیم بیل زن بودند باغچه خود را بیل میزدند و سندی از رواج داشتن ریاضیات نجومی فی المثل در سرزمین پارس ها یا حداقل مادها باید میدیدم و وقتی نیست پس این سخن کذب محض میباشد و نیز در کتیبه های مربوط به ریاضیات نجومی بابلی اثری از دست داشتن پارسها یا مادها مشاهده نمیکنیم، اما بیایید ببینیم پروفسور داندامایف بعنوان یکی از افرادی که اسناد باستان شناسی مربوطه را بررسی کرده در اینباره چه میگوید. ایشان در صفحه نهم کتاب خود میگویند:

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۰۲ ، ۱۲:۰۱

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

کورش در منابع یهود

(قسمت سوم)

کتاب منتسب به عَزرا نبی (علیه السلام)

 

در کتاب منتسب به عزرا نبی با اینکه اثری از هخامنشیان نیست و کوروش هم بنیانگذار سلسله ای نمیباشد اما سخن از چهار شاه فارس با نامهای کوروش و داریوش و خشایارشا و اردشیر یکم میباشد (نام اردشیر بصورت اَرتَحششتا (ارتخشستا) در این کتاب آمده و شبیه به نام ارتشخثر نیز هست که پلوتارک برای اردشیر یکم بیان میکند) و با توجه به سخن از کمبوجیه فرزند کوروش زدن توسط فلاویوس مورخ یهودی در کتاب خود و نیز سخن از داریوش فرزند اخشورش که مادی بوده و بر ملک کلدانیان حکمرانی میکرده در کتاب منتسب به دانیال نبی (علیه السلام) نشان میدهد یهودیان با تنی چند از شاهان ابتدایی سلسله هخامنشیان بخوبی آشنا بودند و از حافظه شفاهی ایرانیان مبنی بر وجود سلسله کیانیان و شاهانی همچون بهمن بن اسفندیار و... تبعیت نکردند [البته در نظر داشته باشید در متون عهد عتیق کمبوجیه وجود خارجی نداشته و پس از کوروش داریوش شاه میشود و بعد از او خشایارشا و بعد اردشیر اما در سخنان مورخ یهودی ژوزف فلاویوس سخن از کمبوجیه نامی بعنوان فرزند کوروش هست که شاه بوده اما فی المثل مشابه یک سخنی که فلاویوس به کوروش دوم از زبان کمبوجیه دوم نسبت میدهد اردشیر در همین کتاب عزرا بیان میدارد که در جای خود بدان اشاره خواهیم کرد]. شاهان مد نظر ما در متون عهد عتیق بر اساس دو کتاب عزرا و دانیال بدین صورت میباشند:

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۰۲ ، ۱۱:۱۷

بسم الله الرحمن الرحیم

 

در اسفندماه 1398 پدرام جم استادیار گروه تاریخ دانشگاه فردوسی مشهد مقاله ای را با عنوان «آیا ساسانیان روحانی تبار بودند؟» منتشر کرد (اینجا) و سعی داشت نشان بدهد اردشیر بابکان روحانی یا روحانی تبار نبوده و جدش ساسان هم موبد یا هیربدان هیربد یا... نبوده است. در مهرماه 1400 دکتر شهرام جلیلیان استاد تاریخ ایران باستان و عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز در مقاله مفصل و مستندی با عنوان «ساسانیان روحانی تبار بودند» (اینجا) به خوبی اثبات کرد تحلیل ها و ادله پدرام جم اشتباه بوده و کماکان روحانی تبار بودن اردشیر بابکان نظری موثق و قابل اعتماد است. مقاله دکتر جلیلیان مقاله پرباریست و گرچه در همان مقاله هم خب ایشان اشتباه دارند مثل اعتماد به گزارش ابوریحان بیرونی پیرامون کشتار و کتابسوزی قتیبة بن مسلم در خوارزم که امروزه مشخص شده آن روایت صحیح نیست بهرطبع موضوع ما در این پست نقدهایی هست که به مقاله دکتر پدرام جم وارد بوده لکن جلیلیان بدان اشاره نکرده و من در اینجا سه مورد حول یک محور را که به نظرم رسیده بیان میکنم:

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ خرداد ۰۲ ، ۱۸:۰۱

بسم الله الرحمن الرحیم

 

پروفسور ماریا بروسیوس در بخشی از مقاله خود در دانشنامه ایرانیکا که درباره زنان در ایران در دوره پیش از اسلام نوشته است (اینجا) اشاره به زنانی میکند که در هنگام جنگ همراه لشکر در کالسکه هایی جدا حمل میشدند و میگوید:

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ خرداد ۰۲ ، ۱۰:۳۲

بسم الله الرحمن الرحیم

 

ما پیشتر بخش تاریخ کتاب مطالعات اجتماعی پایه هفتم را بررسی کرده بودیم (اینجا) و در صفحه 129 آن دو ادعا شده بود که در آن پست ادعای اولی را صرفاً بررسی کرده و در آن زمان بدنبال بررسی صحت ادعای دومی نرفتیم. آن ادعا چه بود؟ بنگرید:

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ خرداد ۰۲ ، ۲۱:۵۷

بسم الله الرحمن الرحیم

 

در کتاب چهارم کوروش نامه گزنفون بخش پنجم بند ششم میخوانیم که کوروش دستور میدهد سربازانی که از اردوگاه ارتش متحد مادی ها و هیرکانی ها و ارمنی ها و پارس ها که بهمراه اموال خود از اردوگاه فرار میکنند اعدام شده و اموالشان هم به سربازان پارسی که آنها را دستگیر کرده بودند میدهد [ارتش متحد که پس از پیروزی بر شاه آشور در اردوگاه جشن گرفته بودند شامل مادها و هیرکانی ها و ارمنی ها و پارس ها بوده، بخش بزرگی از پارس ها بدستور کوروش میروند بیرون اردوگاه نگهبانی بدهند و گزنفون هم میگوید بسیاری از سربازان در آن شب بهمراه دارایی های خود فرار میکنند که طبیعتاً از نژادهای مختلف این ارتش متحد بوده اند].

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ خرداد ۰۲ ، ۱۹:۱۱

بسم الله الرحمن الرحیم

 

در این پست میخواهم بصورت تخصصی معنای دو + یک کلمه در زبان اکدی/آشوری یعنی «nišū/nišē» و «dâku» را بررسی بکنم.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۰۲ ، ۰۹:۳۸