مکتب رئالیسم

قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ

مکتب رئالیسم

قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ

مکتب رئالیسم
آخرین نظرات

بسم الله الرحمن الرحیم

 

به کرات شاهد روا داشتن تهمت ایران ستیزی به هرودوت از سوی باستان پرستان به منظور ابطال مبنایی برخی روایات تواریخ هرودوت که از آن در نقد هخامنشیان یا... میتوان استفاده کرد بوده ایم. فارغ ازینکه این مقوله وجه آکادمیکی ندارد اما میخواهم از منظر پلوتارک این تهمت را بررسی کرده تا ببینیم در نظر این نویسنده یونانی که با اثر هرودوت آشنایی خوبی داشته آیا هرودوت یک متعصب یونانی ایران ستیز بوده یا بالعکس، نوشته هایش رنگ و بوی بربر (غیر یونانی) دوستی را میدهد؟!. 

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۰۲ ، ۲۱:۲۴

بسم الله الرحمن الرحیم

 

پیشتر در اینجا طی بحث نسبتاً مفصلی عنوان کرده بودم که تلقی مشهور از کافر حربی نزد اکثریت غالب فقهای متأخر بنظر میرسد نمیتواند صحیح باشد و در حال حاضر هم دیگر فقیه مطرحی حاضر به دفاع از آن عقیده نیست و از قضا در آراء فقهایی همچون رهبری قرینه هایی در تضاد با آراء مشهور فقهای سابق به چشم میخورد. بر اساس نتیجه بحثی که در مقوله کافر حربی استخراج میشود یک اشکال پدید می آید و آن اینکه اگر کفار غیر اهل کتاب نباید بالاجبار مسلمان بشوند پس چگونه می بایست با ایشان در جامعه اسلامی رفتار کرد بخصوص وقتی جزیه فقط از کفار اهل کتاب در قالب کافر ذمی (اهل ذمه) اخذ میشده است؟!، من نام این اشکال را که پارادوکس جزیه مینامم.

برداشت متفاوتی را که در این پست از وبلاگ به منظور حل این اشکال بدنبال تبیین آن هستم گرچه قطعی نمیدانم لکن بنظرم با توجه به ادله ای که شرح خواهم داد بی اعتبار نیست.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۰۲ ، ۲۳:۳۵

بسم الله الرحمن الرحیم

 

یکی از مباحثی که حول آراء و افکار امام خمینی مورد انتقاد قشر سلطنت طلب مدافع پهلوی هست دیدگاه ایشان نسبت به حق رأی زنان میباشد. جریان مربوط میشود به مخالفت های آیت الله خمینی نسبت به لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی که بخشی از آنها بر روی حق انتخاب کردن (حق رأی) و حق انتخاب شدن زنان متمرکز بود. در اینجا دو دیدگاه مطرح است، نخست آنکه مرحوم امام خمینی مشابه شهید آیت الله سید حسن مدرس از لحاظ فقهی و عقیده شخصی مخالف حق رأی زنان بود و به فاصله چندماه در سال 1342 تغییر عقیده دادند و دوم آنکه ایشان بخاطر حکومت پهلوی این مخالفت را ابراز میداشت و تغییر عقیده ای صورت نپذیرفت.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۰۲ ، ۱۱:۲۷

بسم الله الرحمن الرحیم

 

میترائیسم یا آیین پرستش میترا/مِهر یکی از خدایان بزرگ عهد باستان تاریخ بشر در روم باستان حداقل تا قبل از سلطه کامل مسیحیت رواج داشته است. ریشه های باور به میترا را میتوان تا قرن پانزدهم قبل از میلاد مشاهده کرد (1)، نیز در ریگ ودا بعنوان کهن ترین مکتوب نظم تاریخ نام میترا به چشم میخورد و ستایش شده است (2). معابد یا پرستشگاه های میترا را «مهرابه/Mithraeum» می نامند که از دو جزء مهر + آبه تشکیل شده و برای وجه تسمیه «آبه» دو قول را بر شمردند نخست آنکه به معنی جای گود بوده و اشاره به مکان مهرابه در غارهای صخره ای یا زیر زمینی است، دوم آنکه سقف مهرابه ها عموماً به شکل گنبد بوده و گنبد را در فارسی آبه یا آوه نیز میگویند و ازین خاطر است که نام گرمابه یا گورابه را هم داریم. نیز ذکر شده «محراب» دوره اسلامی از «مهراب» آمده و مهراب مربوط به گنبد مهر است و سقف مهرابه ها عموماً مقعر بوده (3). در کشورهای اروپایی همچون انگلستان در شهر لندن (4) نیز مهرابه هایی باقی مانده از دوران امپراطوری روم باستان به چشم میخورد.

۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۰۲ ، ۲۰:۴۶

بسم الله الرحمن الرحیم

 

در این پست میخواهم آخرین جلسه از چهار جلسه ای که با عنوان «نشست تخصصی ملی گرایی؛ کدام زرتشت، کدام کوروش» برگذار شد را بررسی (برای مشاهده ویدیو جلسه بنگرید به اینجا) و نقدهایی که بنظرم به سخنان آقای مصلح وارد است را خدمت شما خواننده گرامی عرض کنم (برای مشاهده نقد جلسه قبلی بنگرید به اینجا). با در نظر گرفتن چهار پست انتقادی که بر آراء ایشان طی این چهار جلسه منتشر کردم جمعاً 33 مورد نقد مستند و مستدل را بیان داشته و می بایست عرض کنم با وجود احترامی که برای ایشان قائلم اما بنظرم میرسد افکار و آراء اقای مصلح از جهاتی دچار سو گیری شناختی اعتقادی/Belief bias و سو گیری اعتبار نظر/Illusion of validity و تئوری توطئه/Conspiracy theory است.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۰۲ ، ۱۸:۲۸

بسم الله الرحمن الرحیم

 

در قسمت پیشین (اینجا) نشان دادم که چگونه دکتر مصلح در نقد نبوت زرتشت بنظر میرسد استاندارد دوگانه ای دارند و به روایات درون دینی چنگ میزنند که وجاهت و اعتبار لازم را نداشته و نیز بر اساس روش ایشان امثال دانیال و قیدار نبی را نباید پیامبر خواند لکن با کمال تعجب ایشان این افراد را پیامبر میخوانند گویی مشکلشان فقط با شخص زرتشت است!.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۰۲ ، ۲۲:۱۸

بسم الله الرحمن الرحیم

 

در این پست میخواهم نقد خودم بر سخنان دکتر مصلح در جلسه دوم از چهار جلسه ای که با عنوان «نشست تخصصی ملی گرایی؛ کدام زرتشت، کدام کوروش» برگذار شده است را بیان کنم (لینک نقد جلسه اول). ویدیو جلسه دوم را در این لینک میتوانید مشاهده بکنید که حاوی اطلاعات مفیدی هست و نشان دهنده دانش سخنران در رابطه با مباحث حول پیامبری زرتشت و اهل کتاب بودن مجوس، اما این مقوله مشخصاً دلیل بر وارد نبودن نقد به محتوای عرضه شده نمیشود و البته این گزاره منطقی بر نقدهای بنده حقیرم صدق میکند.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۰۲ ، ۱۴:۵۶

بسم الله الرحمن الرحیم

 

امسال برخی از منتقدین باستانگرایی به مناسبت پنجم دی ماه و سالروز ادعایی مرگ زرتشت پیرامون این شخصیت اسطوره ای خطاب به باستان پرستان گفتند چرا نگفتید چرا آریایی ها زرتشت را کشتند؟ و اینکه کنار قبر کوروش شعار ما آریایی هستیم عرب نمی پرستیم را سر میدهید ولی بر اساس گفته خود زرتشتیان زرتشت را آریاییان کشته اند (نقل به مضمون). نقد ایشان بدلیل آریایی بودن تورانیان هست چراکه قاتلین زرتشت ازین قوم بودند.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ دی ۰۲ ، ۲۳:۰۹

بسم الله الرحمن الرحیم

 

قطع به یقین تابحال اصطلاح دو رو را شنیده اید و مفهومی مرتبط با منافق بودن و ریا کاری و... را مشابه آنچه در فرهنگ لغات برای این اصطلاح درج شده برایش تصور میکنید. این عنوان ریشه در ایران ساسانی هم دارد و با حفظ کردن فحوای کلی بار معنایی که داشته است به زمان ما رسیده [در زبان های دیگر هم اصطلاح دو رو وجود دارد مثل انگلیسی، فلذا بنظرم میرسد نمیتوان گفت ایرانیان ساسانی مبدع این عنوان بودند و صرفاً مشخص میشود در آن زمان هم بکار برده میشده و چه بسا قبل تر هم در ایران رواج داشته است].

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۰۲ ، ۱۱:۰۶

بسم الله الرحمن الرحیم

 

دیروز در وبسایت خبری-تحلیلی مشرق نیوز نقدی را پیرامون فصل دوم سریالی که ظاهراً از تلویزیون دارد پخش میشود مشاهده کردم و قسمتی از آن بنظرم قابل توجه آمد چرا که نویسنده به مثابه یک مخالف متعصب گویا سعی داشته به هر ریسمانی ولو ایران باستان باشد بواسطه تحریف و برداشت ناشیانه چنگ بزند برای اینکه نقد خود را به کرسی بنشاند. برداشت برخی از هموطنانی که بطور عامیانه در ادبیات محاوره ای فضای مجازی ارزشی خوانده میشوند از ایران باستان در برخی جنبه ها دست کمی از برداشت باستان پرستان ندارد، آنطرف سعی دارد ایران باستان را همسو با ایدئولوژی ضد دینی اش نشان دهد، اینطرف سعی دارد مشابه صدر اسلام آنرا به تصویر بکشد!!، لکن وقتی به منابع رجوع میکنیم متوجه میشویم هردو بخاطر ایدئولوژی خود روی به تحریف و جعل آوردند.

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۰۲ ، ۲۲:۱۹

بسم الله الرحمن الرحیم

 

یکی از علاقه های بخش بزرگی از مردم کشور ما ایران باستان و شخصیت های مشهور آن است و از همین حیث بعضاً نام ایشان را بر روی فرزندان خود میگذارند. در این پست با بررسی مختصر معنی سه نام «شهربراز» - «آتوسا» و «سوگند» نشان میدهم این رویکرد نامگذاری بدلیل اختلاف فاحش فرهنگی و عقیدتی ما ایرانیان عصر اسلامی در دوران مدرنیته با ایرانیان باستان صحیح نیست و این نام ها شاید در زمان خودشان دارای مفهوم خاصی بودند و ارزش نامگذاری را در چهارچوب اعتقادی ایرانیان باستان داشتند لکن در زمان حال خیر. میتوان اختلاف در ترجمه را هم بیان کرد لکن باز در این صورت قول موجه آن است که ازین نامگذاری اجتناب شود چون معنای نامناسبی هم برای آن مطرح است. در نهایت پیشنهاد داده میشود اگر خواستیم نامی تاریخی را بر فرزند خود بگذاریم به معنی آن نیز دقت کنیم (بطریق اولی به جایگاه و علل شهرت صاحب نام هم می بایست دقت نمود).

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۰۲ ، ۲۲:۲۲

بسم الله الرحمن الرحیم

 

چندی پیش یکی از دوستان در رابطه با شروین وکیلی گفته بود وی نظریه پردازی میکند و نظرش بر خلاف غالب دانشمندان حوزه تاریخ ایران و آیین زرتشت هست پس باطل می باشد (برداشتم از سخن ایشان این بود که نیاز به بررسی ادله نیست صرف اینکه بر خلاف سخن غالب دانشمندان حرف زده ادعایش باطل است). من از جهتی با این سخن مؤافقم در صورتی که حوزه نظریه پردازی از تخصص جدا شود، یعنی استنباط ازین سخن نشود که صرف نبود تخصص کلاً کسی حق ندارد خلاف سخن دانشمندان حرفی بزند یا نظر ایشان را نقد کند، و از جهتی خیر در صورتی که جداسازی که عرض کردم صورت نپذیرد، ابتدا وجه مخالفتم و سپس وجه مؤافقتم را بیان میکنم.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۰۲ ، ۲۰:۰۱

بسم الله الرحمن الرحیم

 

یکی از متون پهلوی که به زمان ما رسیده متنیست که حاصل گفت و گوی شاه ساسانی با یکی از نجبای دربار و غلامان خودش می باشد (غلام به معنای برده نیست اینجا، همان خدمتگذار شاه مد نظر است). اینکه منظور ازین شاه ساسانی در متن خسرو انوشیروان یا خسرو پرویز است محل اختلاف برخی محققین شده است. در این پست نشان خواهم داد مراد از خسرو در این متن خسرو پرویز می باشد.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۰۲ ، ۱۱:۴۹