بسم الله الرحمن الرحیم
بخشی از جامعه خداناباوری امروزه در زمینه تاریخ دین دو اشتباه فاحش دارد، نخست آنکه بشر را در ابتدای راه تکاملی خویش* فاقد هرگونه باور به دین معرفی کرده و دوم آنکه دین را حاصل جهل ملتهای اولیه و بدوی به پدیده های طبیعی دانسته و یک سیر چند خدایی تا برسد به مونوتئیسم [أحدیت و واحد بودن خدای مورد پرستش] را ترسیم میکند.
*: اینجا منظور از بشر دو گونه هوموساپین و نئاندرتال است که واجد صفات عالیه انسان هستند، یعنی یا همین گونه ما و یا گونه ای از انسان که آگاهی اش بقدر در خور توجهی شبیه به ما بوده، ما نیز حاصل آمیزش جنسی این دو گونه هوموساپین و نئاندرتال هستیم.
مشکلی که اینجا وجود دارد این است که در میان جوامع بدوی یا غیر مدرنیته و یا توسعه نیافته [موارد امروزی] ما شاهد خداناباوری یا غیرخداباوری هستیم، یعنی اعتقاداتی که خدا یا خدایان هیچ جایگاهی در آن نداشته و هنوز هم ندارند مشابه بودیسم. ویل دورانت در جلد اول تاریخ تمدن گفتار در خور توجهی اینجا داشته و میگوید: