مکتب رئالیسم

قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ

مکتب رئالیسم

قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ

مکتب رئالیسم
آخرین نظرات

۱۵۱ مطلب با موضوع «ایران باستان و آیین زرتشت» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

 

بعد از انتشار پست مربوط به خدشه جدی داشتن در برخی اسناد ادعایی برای وضعیت درمانگاه جندی شاپور [= جندیشاپور - گندی شاپور - گندیشاپور] در دوران ساسانیان (نک: شبه افسانه درمانگاه جندی شاپور) که بر اساس آنها برخی سعی دارند آنرا مرکز درمانی-تحقیقاتی-آموزشی پزشکی مطرحی در آن زمان معرفی کنند برخی هموطنان برآشفته و مدعی شدند من بررسی دقیقی نداشتم و اسناد موجود گویای این واقعیت که در جندی شاپور یک مرکز درمانی-آموزشی-تحقیقاتی مربوط به علم طبابت بوده هست و نمادی از توجه به علم و دانش در زمان ساسانیان توسط حکومت زرتشتی محسوب میشود!. اگرچه همانطور که در یادداشت قبلی گفته بودم این بندگان خدا نیز نتوانستند هیچ شاهدی از منابع زمان ساسانیان اعم از سندی باستان شناسی یا گزارشات مورخین حاضر در آن دوران یا... و یا هیچ شاهدی حتی از منابع زرتشتی قرون اولیه هجری قمری دال بر تأیید مدعای خود بیاورند لکن سعی کردند با منابع اسلامی این نقطه ضعف را بپوشانند در حالیکه جدای از نقدهای محتوایی وارده، از قضا ما منبعی مسیحی در زمان ساسانیان را در اختیار داریم که فحوایش در تضاد واضح با ادعای روایات اسلامی قرن دوازده و سیزده  و... میلادی است و در بخش دوم مقاله بدان اشاره خواهم کرد و اینرا میرساند که اینجا یک نهاد مسیحی اساساً بوده که به نوعی درمانگاه نیز محسوب میشده است. در این مقاله میخواهیم ببینیم نقل و تحلیل محتوای منابع تاریخی مربوط به این درمانگاه در رابطه با دعاوی باستان پرستان چه نتیجه ای را در رابطه با تأیید یا رد ادعاهای این هموطنان بدست میدهد.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مهر ۰۴ ، ۱۰:۳۱

بسم الله الرحمن الرحیم

 

یکی از موضوعات مورد مناقشه در تاریخ ایران باستان دانشگاه جُندی [یا گُندی] شاپور است. اگرچه در مدخل آن در ویکی پدیای فارسی که بصورت هایپرلینک بر روی عنوانش قرار دادم سعی بدیلی شده است تفکرات باستان پرستی را جا بیاندازد که بطور کلی طی آنها عنوان میشود مکانی در ایران باستان بوده که ترکیبی از کتابخانه و بیمارستان محسوب میشده و به نوعی مرکز آموزشی و تحقیقاتی بوده و طبیعتاً نشان از علاقه وافر به علم و دانش در ایران باستان بخصوص برای این مورد شاهان ساسانی است! اما اگر تفکر انتقادی خود را در بررسی و تحلیل آثار تاریخی مربوطه نادیده نگیریم متوجه میشویم این دعاوی چیزی نیست جز تخیلات مسبوق به سابق باستان پرستان!. در حال حاضر من برآنم که بگویم بهترین عنوان برای این مکان «درمانگاه جندی شاپور» است.

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ شهریور ۰۴ ، ۲۲:۳۰

بسم الله الرحمن الرحیم

 

یکی از دوستان متنی به نقل از خانم پروفسور کارولین وارزگرس با من به اشتراک گذاشت مبنی بر تردید ایشان در قتل عام مردم اپیس توسط کوروش دوم پارسی اما می بایست متذکر بشوم چیزی که باستان پرستان در اینجا از آن سوء استفاده میکنند نقل قول ناقص سخنان این دانشمند می باشد. من پیشتر برای اولین بار مقاله ایشان در رابطه با عدم اعتبار داشتن رویدادنامه نبونئیدی که در اختیار ماست را شرح داده ام (کوروش نامه (77): عیار تاریخی رویدادنامه نبونئید (2)) و در آنجا این دانشمند نسبت به کلیت محتوای رویدادنامه تردید جدی وارد میکند و نهایتاً ترتیب زمانی وقایع ازین تردید مستثنی می باشد. بنابراین تردید پروفسور وارزگرس نه صرفاً نسبت به کشتار مردم اپیس توسط کوروش دوم که نسبت به با صلح فتح شدن بابل در این رویدادنامه نیز باید در نظر گرفته شود. اگرچه نکته بسیار مهمی که در سخنان ایشان هست تأیید وجود قتل عام در اپیس توسط کوروش دوم در رویدادنامه در اختیار ما است و بعنوان یکی از دانشمندان معاصر و زنده مهر تأیید دیگری میزنند بر فاقد اعتبار لازم بودن برخی از ترجمه های نادر مغایر با خوانش مشهور ازین رویدادنامه و البته غالباً قدیمی دیگر.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۰۴ ، ۲۲:۴۰

بسم الله الرحمن الرحیم

 

پیشتر طی پست های متعدد و مفصل و مستندی پاسخ های جامعی به مهم ترین دعاوی باستان پرستان داده و در مقابل حتی یک جواب و نقد صحیح هم جز تهمت و توهین ندیدم:

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۰۴ ، ۱۸:۳۷

بسم الله الرحمن الرحیم

 

مقدمه)

من جمله اسناد حقوقی قابل توجه در تاریخ تمدن بشر قوانین آشوری میانه/Middle Assyrian Laws هستند که تدوین آنها برمیگردد به امپراطوری آشور میانه در قرون دوازدهم [یا یازدهم] الی پانزدهم قبل از میلاد (بازه زمانی کلی این امپراطوری از قرن دهم الی پانزدهم قبل از میلاد است) و متأخر ترین آنها به دوران تیگلات پلسر یکم (قرون یازدهم و دوازدهم پیش از میلاد) برمیگردد. زن ستیزی که در این قوانین به چشم میخورد در موردی بقدری زننده است که تنه به تنه احکام زن ستیزانه آیین زرتشت زده و به زعم من گوی سبقت را از آن هم ربوده است!. همچنین این قوانین در مواردی هم مشابه احکام فقهی خوانش سنت گرایانه و یا غیر سنت گرایانه از اسلام هستند [البته من خوانش سنت گرایانه را قبول ندارم و فی الحال دارای مباینت با شرع آنرا می بینم لکن چون بروز و ظهور زیادی در تاریخ فقه اسلام داشته و دارد به شباهت ها بر اساس آن خوانش نیز می بایست اشاره شود].

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۰۴ ، ۲۳:۳۴

بسم الله الرحمن الرحیم

 

یکی از مخاطبین علی الظاهر باستان گرای وبلاگ اصرار داشت که باستان پرستانی که نقدهای متعدد و مبنایی نسبت به مطالبشان پیشتر طی دو نوبت منتشر ساخته بودم (اینجا) جواب مطالب من را دادند و چرا من جوابی دیگر ندادم؟!. پایگاه مربوطه که در زمان ملی شدن نت ها مشکل اساسی داشت و به اصطلاح بالا یا نمی آمد یا به زحمت فقط صفحه اولش قابل رصد بود و بعد درست شدن نت ها نیز باز تا مدتی مشکل داشت؛ بالأخره گویا مشکلش حل شد لکن رجوع کردم در وهله اول چیزی در نقد مطالب وبلاگم ندیدم.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ تیر ۰۴ ، ۰۰:۳۷

بسم الله الرحمن الرحیم

 

بعد از ارائه پاسخ به یکی از پایگاه های مجازی باستان پرستان در پست مربوطه (اینجا) در تاریخ نهم خردادماه 1404 مطلب دیگری در همان پایگاه درج شده که در آن مثلاً خواستند متنی هرچند دست و پا شکسته نگاشته باشند در وبسایتشان که بلی ما پاسخ اسناد تاریخی که بر ضد ادعاهای باستان پرستان است را داده ایم لکن اینکه أحدی آن پاسخ ها را ندیده است به ما مربوط نیست!!. 

۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۰۴ ، ۲۲:۳۷

بسم الله الرحمن الرحیم

 

بواسطه پیام یکی از دوستان مطلع شدم چندی پیش (اسفندماه 1403) یکی از پایگاه های مجازی باستان پرستان اقدام به انتشار مطلبی در نقد وبلاگ من کرده است. من با اشاره به ادعاهایی که نویسنده این متن طرح کرده ثبوتاً مشخص میدارم اولاً اقدام به نشر اکاذیب کرده و ثانیاً مطالب وبلاگ را اصلاً بطور کامل مطالعه نکرده است. دست اندر کاران اصلی آن پایگاه که پیشتر ردیه بر اظهاراتشان نوشته بودم (مجید خالقیان و شرکا) شجاعت نداشتند نام خود را پای این نوشته درج کنند فرد گمنامی را فرستادند جلو تا جوابی که مینویسم متوجه آن بنده خدا چه بسا از همه جا بی خبر باشد (اگر خودشان با نام مستعار نیستند) نه افراد به اصطلاح پشت پرده که حتی نکردند از مطالب خود که ردیه بر آنها به نگارش درآوردم دفاع کنند!. سخنان نویسنده را در پاراگرافی با تو رفتگی نقل و ردیه را ذیلش در پاراگرافی بدون تو رفتگی مینویسم.

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۰۴ ، ۲۳:۱۷

بسم الله الرحمن الرحیم

 

چندی پیش بود که در راستای تلاش های قشر سیاسی خاصی به منظور مجبور کردن مستقیم یا غیر مستقیم دولت چهاردهم جمهوری اسلامی ایران به اجرای قانونی موسوم به «حمایت از خانواده از طریق ترویج فرهنگ عفاف و حجاب» خبری منتشر شد مبنی بر امضای طوماری توسط 209 نفر از 290 نماینده مجلس با مضمون ابلاغ این قانون توسط رئیس مجلس به دولت (طومار نابهنگام؛ روزنامه خراسان، اسفندماه 1403). من پیشتر مفصلاً راجع به حجاب اجباری سر و گردن و این لایحه سخن راندم و در اینجا نیازی نیست تکرار مکررات کنم فلذا صرفاً لینک بخش مهمی از نوشته های قبلی را قرار میدهم:

حجاب قانونی در لایحه عفاف و حجاب: بدعت یا اجتهاد؟!

مدلی پارادوکسیکال از حجاب اسلامی و شاهنامه فردوسی!

حجت الاسلام سوزنچی: دفاع از حجاب به قیمت تحریف در تفسیر قرآن!

از مشروب تا حجاب، ایدئولوژی تاریخ محور: گذار از چاه باستانگرایی به دره باستان ستیزی!

بررسی ادله حجاب اجباری سر در عصر غیبت

نقدی بر سخنان اخیر رهبری پیرامون حجاب

نقدی مبنایی بر لایحه عفاف و حجاب

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۰۳ ، ۰۱:۱۵

بسم الله الرحمن الرحیم

 

یکی از مباحث مبنایی که در آیین زرتشت چه اوستای قدیم و چه اوستای جدید و متون پهلوی همواره دیده میشود مقوله دوگانه انگاری یا ثنویت [اعتقاد به دو واجب الوجود خیر و شر] است و در این راستا برخی برآن شدند با طرح توجیهاتی ثنویت در اوستای قدیم را منکر شوند. بر خلاف تصور رایج که ثنویت در اوستای قدیم حول سپند مئینو و انگره مئینو شکل میگیرد پروفسور ژان کلنز اوستا شناس مشهور فرانسوی ثنویت را با استناد به خدای اشه و خدای دروج در گاتاها طرح میکند و در عین حال ثنویت بر اساس سپند مینو و انگره مینو را علیرغم تأییدیه امثال پروفسور جیمس دارمستتر و پروفسور آرتور کریستن سن قبول ندارد. توضیحات ایشان در این خصوص را اینجا نقل میکنم:

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۰۳ ، ۲۳:۲۰

بسم الله الرحمن الرحیم

 

پیشتر حول دیدگاه های کلی ناظر به فلسفه دینی در اسلام سخن گفته بودم و دیدگاه محافظه کارانه دینی که متعصب ترین دینداران [هماننده داعش] را تولید میکند جزء رویکردهای باطل خوانده بودم و قبل و بعدش نیز اشاره به معضلاتی کردم که این نگرش به دین پدید آورده بود [از حرام خواندن استفاده از دوش حمام و شناسنامه و ممنوعیت تحصیل دختران و اقدام به تخریب تخت جمشید و...] و در این پست میخواهم به یکی دیگر از ثمرات این چارچوب دگماتیسم فکری اشاره کنم. اخیراً ویدیویی از آیت الله غلامرضا فیاضی منتشر شده است که در آن دکتر علی شریعتی را با عبارت لعنت الله مورد خطاب قرار داده و عنوان میکند یقیناً کافر بوده است!؛ آقای احمد زید آبادی هم در یادداشتی به طرز فکر مبتنی بر لعن و تکفیر این جماعت اشاره میکند.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۰۳ ، ۰۰:۱۴

بسم الله الرحمن الرحیم

 

هرگونه برداشت اعم از لفظی یا معنوی ازین پست مستلزم درج لینک مطلب در وبلاگ است

یکی از دانشمندان زن مسلمان در سده های اولیه هجری قمری (قرون چهار و پنج) فردیست با نام العجلیة (Al-ʻIjliyyah bint al-ʻIjliyy) که با اسم مریم اسطرلابی مشهور گردیده است. این خانم مشابه پدرش به کار ساخت اسطرلاب مشغول بوده و ساخت این وسیله نجومی که اصلی ترین کارایی اش برای موقعیت و جهت یابی بوده بهیچ روی بدون آگاهی و تسلط بر دانش نجوم در چندین قرن پیش ممکن نبوده است. البته برای همان زمان برخی از خانم اسطرلاب ساز دیگری نیز سخن میگویند بنام فاطمه مادریدی لکن در وجود این چنین شخصیتی ابهام جدی بوده و خیلی سخت است رأی به تاریخی بودن این شخصیت داد. برای پی بردن به کیفیت و شگفتی اسطرلاب میتوانید به توضیحات دانشمند خدا ناباور پروفسور نیل دگراس تایسون در این کلیپ از دقیقه 2:55 به بعد مراجعه کنید (نیل دگراس تایسون [اختر فیزیکدان آمریکایی]: تمدن اسلامی و علم).

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۰۳ ، ۲۱:۴۵

بسم الله الرحمن الرحیم

 

پلوتارک مورخ یونانی قرون اول و دوم میلادی در خلال اشاره به خصایص و ویژگی های مثبت اسکندر کبیر بعد از عنوان کردن بخشندگی و اهل بذل بودن وی نسبت به اطرافیانش پیرامون اهتمام او به عدم عیاشی و راحت طلبی در دوران بعد از شکست هخامنشیان و... سخن رانده و اشاره میکند که اسکندر رفتار تجمل گرایانه پارسها را نقد کرده و یارانش را نسبت به انجام رفتاری مشابه پارسها برحذر میداشته و میگفته است که همین رفتار باعث شکست اینان گردید. متن کامل روایت پلوتارک در اینباره را اینجا قرار میدهم:

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۰۳ ، ۱۸:۴۵