مکتب رئالیسم

قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ

مکتب رئالیسم

قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ

مکتب رئالیسم
آخرین نظرات

کوروش نامه (68): فهرست

شنبه, ۲ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۱۲:۴۷ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

 

کوروش نامه

 

کوروش دوم در منابع فارسی و عربی، از اوستا تا قرن دهم هجری قمری

 

مردادماه سال 1397 بود که تصمیم گرفتم کوروش دوم را که عموماً با قراینی همچون منجی یهودیان اسیر در بابل و حاکم بابل بصورت زیر دست شاه ایران و... در منابع فارسی و عربی پس از فتح ایران شناخته میشود در تمامی این منابع بررسی کرده و به سمع مخاطبین وبلاگم برسانم. حاصل این نزدیک پنج سال فعالیت را امروز به مناسبت عید سعید فطر سال 1444 هجری قمری (1402 شمسی) برای رضای خداوند بطور رایگان در اختیاط دوستان قرار میدهم. جمع آوری و بررسی این منابع جز به لطف خدا و مدد صاحب الزمان (عج) ممکن نبود. این کار هیچگونه حاصل مادی برای بنده نداشته و حتی مرتبط با رشته دانشگاهی من هم نیست. اگر در پژوهش یا تحقیقی از حاصل زحمات بنده حقیر استفاده کردید یا بطور کل محتوای این پست ها برایتان مفید به فایده بود برای تعجیل در فرج آقا امام زمان (عج) سیزده صلوات بر محمد و آل محمد (اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم) بفرستید.

تذکر: متن برخی پست ها قدیمی است و ممکن است بنظر بیاید نیاز به اصلاح از لحاظ قواعد ویراستاری یا حتی نکات تحلیلی دارند که به مرور در آینده این مهم نیز انجام خواهد شد. نیز اگر کوروش را در منبع جدیدی بررسی کردم که متعلق به بازه زمانی قرن یکم الی قرن دهم هجری قمری باشد اینجا آنرا اضافه خواهم کرد.

اوستا

 

قرن یکم هجری

_

 

قرن دوم هجری

_

 

قرن سوم هجری

تاریخ طبری

تفسیر طبری

الأخبار الطوال

بندهش

تاریخ یعقوبی

 

قرن چهارم هجری

تجارب الأمم

تاریخ بلعمی

مروج المذهب و معادن الجوهر

تاریخ سنی ملوک الأرض و الأنبیاء

البدء و التاریخ

 

قرن پنجم هجری

آثار الباقیه عن القرون الخالیه

الکشف و البیان عن تفسیر القرآن (تفسیر ثعلبی)

درج الدرر فی التفسیر القرآن العظیم

قصص الأنبیاء المسمی بالعرائس (تاریخ ثعلبی)

 

قرن ششم هجری

فارسنامه

المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک

الإنساب للإمام السمعانی

مجمل التواریخ و القصص

روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن

الإنساب

 

قرن هفتم هجری

تاریخ مختصر الدول

نظام التواریخ

طبقات ناصری

الکامل فی التاریخ

عیون الأنباء فی طبقات الأطباء

تفسیر قرطبی

 

قرن هشتم هجری

تاریخ ابن خلدون

تاریخ بناکتی

تاریخ ابن الوردی

تاریخ گزیده - نزهة القلوب

نفائس الفنون فی عرائس العیون

المختصر فی اخبار البشر

تواریخ شیخ اویس

 

قرن نهم هجری

نظم الدرر فی تناسب الأیات و السور

شیرازنامه - تاریخ روضة الصفا

صبح الأعشی فی صناعة الإنشاء

 

قرن دهم هجری

لب التواریخ

حبیب السیر فی اخبار افراد البشر

الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲/۰۲/۰۲

نظرات (۲)

سلام عیدتون مبارک 

 

در مورد دین هخامنشیان یا کوروش هم در وبلاگتون مطلبی نوشتین؟

پاسخ:
با سلام؛ عید شماهم مبارک.



دو لینک فوق خدا را شکر تماما حاصل تحقیق خودم است. این لینک هم درش یکم از زحمات دوستان کمک گرفتم:

حضرت علی بن الحسین علیهما السّلام می‌فرماید: ما با امام حسین علیه السّلام خارج شدیم و آن حضرت وارد هیچ منزلی نمی شد و از هیچ منزلی حرکت نمی کرد، مگر این که حضرت یحیی بن زکریا را یاد می‌کرد. تا این که یک روز فرمود: یکی از بی ارزشی‌های دنیا نزد خدا این است که سر مبارک حضرت یحیی بن زکریا برای یکی از زنان زناکار بنی اسرائیل به عنوان هدیه برده شد.

نیز حضرت سجاد از پدر بزرگوارش روایت می‌کند که فرمود: چون زن پادشاه بنی اسرائیل پیر شده بود، لذا در نظر گرفت دختر خود را (که از شوهر قبلی خود داشت) به پادشاه تزویج نماید. پادشاه راجع به این موضوع با حضرت یحیی بن زکریا مشورت کرد. حضرت یحیی فرمود: این ازدواج مشروع نیست. هنگامی که زن پادشاه این موضوع را شنید، دختر خود را آرایش کرد و نزد پادشاه فرستاد. آن دختر در مقابل پادشاه شروع به بازی نمود. پادشاه به او گفت: چه حاجتی داری؟ گفت: سر بریده حضرت یحیی بن زکریا را می‌خواهم! پادشاه گفت: ای دخترک من! حاجت دیگری را انتخاب کن. وی گفت: غیر از این حاجت حاجتی ندارم. در آن زمان رسم این بود که اگر خلیفه دروغ بگوید، او را از سلطنت معزول می‌کردند. پادشاه درباره از دست دادن مقام سلطنت و کشتن حضرت یحیی بر سر دو راهی ماند. آخر الامر کشتن حضرت یحیی را مقدم داشت و آن پیغمبر بی گناه را کشت. سپس سر مبارک او را در میان طشت طلا نهاد و برای آن زن فرستاد. بعدا زمین از طرف خدا مأموریت پیدا کرد و آن زن نابکار را بلعید. پس از این جنایت بود که خدا بخت النصر را بر بنی اسرائیل مسلط کرد. بخت النصر آن ملت را به وسیله منجنیق سنگ باران می‌نمود، ولی کارگر نمی شد. تا این که پیرزنی از آن شهر خارج شد و به بخت النصر گفت: این شهر پیامبران است؛ این شهر فتح نمی شود مگر به وسیله این راهنمایی که من می‌کنم. بخت النصر گفت: اگر مرا راهنمایی کنی هر حاجتی که داشته باشی روا می‌کنم. آن عجوز گفت: اشیای خبیث و عذره را در این شهر بریز تا فتح شود. وقتی بخت النصر طبق گفته آن عجوز عمل کرد، دیوارهای آن شهر خراب شد و بخت النصر بر آن دست یافت و پس از ورود گفت: چه حاجتی داری؟ گفت: در این شهر یک خونی است که دائما می‌جوشد. حاجت من این است که آن قدر از مردم این شهر بکشی که آن خون از جوشیدن بیفتد. بخت النصر تعداد هفتاد هزار نفر از بنی اسرائیل را کشت تا آن خون از جوشیدن افتاد. ای پسر عزیزم علی! به خدا قسم خون من از جوشیدن نخواهد افتاد تا خدای توانا حضرت مهدی را بفرستد و او تعداد هفتاد هزار نفر از منافقین و کافرین و فاسقین را به جرم خون من به قتل برساند. -. مناقب ابن شهر آشوب ۴: 85-

 

ایا طبق این روایت بنی اسراییل به واسطه بخت النصر در عذاب بودن که مثلا یک نفر منجی اونها میشه؟

 

پاسخ:
با سلام؛ و اما بعد:

روایت نگفته بنی اسرائیل بعد از آن واقعه مدام مورد آزار بخت النصر قرار میگرفتند ولی خب ازین رفتاری که برای بخت النصر بیان کرده برداشت میشه عذاب بدی براشون بوده. روایت واقعه را کامل نگفته بعدش چه شد چون اساساً نتیجه ای که میخواسته بگیره بنظرم میرسه به بنی اسرائیل ربطی نداشته به واقعه کربلا مربوط بوده است.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی